سی سال پس از آتش بس با عراق، قطعنامه ۵٩٨ هنوز کامل اجرا نشده

By | ۱۳۹۷-۰۴-۲۷

پذیرش قطعنامه ۵٩٨ شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی ایران که به جنگ ٨ ساله با عراق خاتمه داد سی ساله شده است.

این قطعنامه یک سال پیش از پذیرش از سوی ایران، تصویب شده و فورا از طرف عراق قبول شده بود اما ایران قبول آن را یک سال طول داد.

فرامرز داور, ایران‌وایر:

ایران که در آن سال ها مشارکت در بحث های شورای امنیت سازمان ملل را تحریم کرده بود، در تهیه این قطعنامه حضور نداشت. «علی خرم»، از سفرای وقت ایران در سازمان ملل، گفته است شورای امنیت هنگام تدوین متن قطعنامه ۵۹۸ از ایران هم خواست در این کار مشارکت کند. آن موقع ورود به حوزه سیاسی و دیپلماسی از سوی برخی به عنوان مرعوب شدن و وادادن و بی غیرتی محسوب می‌شد.

سی سال پس از آتش بس با عراق، قطعنامه ۵٩٨ هنوز کامل اجرا نشده

«علی خامنه ای» رییس جمهور وقت ایران چند هفته پس از تصویب قطعنامه ۵٩٨  با سفر به نیویورک در مجمع عمومی سازمان ملل احتمال پذیرفتن قطعنامه را رد کرد و گفت هدف ایران «تنها باز پس گرفتن زمین های اشغالی یا گرفتن غرامت جنگی نبود – هر چند که این هر دو حق مسلم ملت ایران بود و هر چند که بسی خسارت ها قابل جبران نبود – بلکه هدف مهمتر تنبیه متجاوز و برچیدن بساط تجاوز بود». محمدجواد لاریجانی، معاون علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت ایران هم گفته که آقای ولایتی قطعنامه ۵٩٨ را تا پیش از پذیرش آن، «ترکمنچای» و «حرامزاده» می خواند.

برخلاف ایران، عراق حضور فعالی در تدوین قطعنامه ۵٩٨ داشت. در زمان تصویب قطعنامه، نیروهای ایران پیشروی نسبتا قابل ملاحظه ای در خاک عراق کرده بودند و شرایط عراق در جنگ شکننده شده بود.

 قطعنامه ۵٩٨ ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده که به معنی الزام آور بودن اجرای آن برای طرف هاست. ایران یکسال از پذیرش قطعنامه طفره رفت. آن را رد نکرد و آتش بس را هم نپذیرفت.

سیاست ایران گرفتن اشکال از متن قطعنامه بود تا فتوحات نظامی تازه‌ای در خاک عراق به دست بیاورد. اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا در خاطرات خود می گوید منتظر بودیم عملیات سرنوشت سازی انجام شود تا جنگ را از موضع برتر پایان دهیم. اما همان پیشروی‌های نظامی قبلی هم در مدت یکسالی که از قطعنامه صادر شده بود یک به یک از دست رفت و حتی عراق توانست ضمن عقب راندن ایران، بخش های بیشتری از خاک این کشور را هم به اشغال خودش درآورد.

هنگامی که شورای امنیت سازمان ملل به ابتکار آمریکا درصدد تنظیم قطعنامه دیگری برای محکومیت ایران به دلیل خودداری از پذیرش قطعنامه ۵٩٨ برآمد، جمهوری اسلامی ایران که فتوحات خود در خاک عراق را از دست داده بود و تعداد اسرای جنگی اش بیشتر شده بود، در شرایطی که هنوز بخش های از خاکش در اشغال عراق قرار داشت، قطعنامه را ٢٧ تیرماه ١٣۶٧ پذیرفت.

قطعنامه ۵٩٨ با ١۵ رای موافق بدون مخالف یا ممتنع در ١٠ بند تصویب شد. از این ١٠ بند فقط بندی به طور کمابیش کامل اجرا شده که از طرف های غیر از ایران و عراق خواسته بود از اقداماتی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش درگیری شود، خودداری کنند. ۴ بند دیرهنگام یا ناقص عملی شد و ۵ بند حتی با گذشت ٣٠ سال از پذیرش کامل این قطعنامه، هرگز اجرایی نشده است.

 بندهای ناقص یا با تاخیر اجرا شده:

آمرانه می‌خواهد که ایران و عراق به عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتش‌بس فوری را رعایت کنند، کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند.

اجرای این خواسته بلافاصله به صورت رسمی از سوی عراق پذیرفته شد اما مفاد آن را به طور کامل اجرا نکرد. حملات زمینی، دریایی و هوایی عراق به ایران ادامه داشت و باعث پس گرفتن خاک اشغال شده توسط ایران و پیش روی و اشغال مناطقی از ایران شد.

این درخواست با یک سال تاخیر از سوی ایران به طور کامل پذیرفته شد که به آتش بس رسمی میان دو کشور انجامید هرچند نبرد نظامی تا چند روز بعد در عمل متوقف نشد.

از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تأیید، تحکیم و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی اعزام دارد و همچنین درخواست می‌کند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آن را به شورای امنیت تسلیم دارد.

پس از پذیرش قطعنامه و شروع آتش بس میان ایران و عراق، دبیرکل سازمان ملل یک گروه ناظر نظامی این سازمان یعنی حافظان صلح یا کلاه آبی ها را مامور نظارت بر اجرای مفاد آتش‌بس قطعنامه ۵٩٨ کرد.

 این گروه یونیماگ یا گروه ناظران نظامی سازمان ملل متحد در رابطه با جنگ ایران و عراق (United Nations Iran–Iraq Military Observer Group) نام داشت و بر اساس قطعنامه ۶١٩ شورای امنیت در تاریخ ١٧ مرداد ١٣۶٧ و برای نظارت بر اجرای مفاد مرتبط با آتش بس قطعنامه ۵٩٨  تشکیل شد. پس از تشکیل یونیماگ یک ژنرال بنگلادشی فرمانده آن شد و مامورانش که حدودا ۴٠٠ نفر از ٢۵ ملیت بودند، در نقاط مرزی ایران و عراق مستقر شدند و تا سه سال باقی ماندند.

یونیماگ ٣ وظیفه داشت: ایجاد یک منطقه حائل و نظارت بر اجرای آتش‌بس، نظارت بر عقب‌نشینی نیرو‌ها به مرزهای شناخته شده بین‌المللی، کمک به طرفین برای تعیین دقیق خطوط مرزی که در جریان جنگ هشت ساله از بین رفته بود.

با این حال عقب نشینی کامل عراق از خاک ایران بیشتر از دو سال طول کشید. عراق تا پس از حمله به کویت بخش های نسبتا وسیعی از مناطق مرزی ایران را در اشغال خود نگه داشته بود. از جمله بخشی از نوار مرزی ایران در منطقه شلمچه تا بعد از حمله عراق به کویت در اشغال نیروی های صدام باقی ماند.

موکدا می‌خواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت ۱۹۴۹ بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.

اجرای این بند از قطعنامه با دو سال تاخیر آغاز شد. اولین گروه از اسرای ایرانی مرداد ۱۳۶۹  آزاد شدند و به ایران بازگشتند. ایران هم متقابلا آزادی اسرای عراقی را از این تاریخ آغاز کرد.

تصمیم می‌گیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تضمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.

این بند از قطعنامه ۵٩٨ از جمله با تشکیل گروه ناظران نظامی سازمان ملل متحد و تاسیس کمیته تعیین متجاوز تا مدتی اجرا شد اما با بی انگیزه بودن ایران بعد از حدود سه سال پس از پذیرش قطعنامه و انجام تکالیفی که برای شورای امنیت تعیین شده بود، عملا دیگر اقدامی برای تضمین اجرای قطعنامه لازم نبود.

بندهای هرگز اجرا نشده:

از ایران و عراق می‌خواهد که در اجرای این قطعنامه و کوشش های میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.

پس از آتش بس میان ایران و عراق، مذاکرات برای اجرای قطعنامه ۵٩٨ با میانجیگیری دبیرکل سازمان ملل متحد آغاز شد. در این مذاکرات که از سوی ایران به ریاست علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت برگزار می شد بحث های کلی درباره مسائلی همچون مفهوم مرزهای بین المللی انجام می شد و مذاکرات هرگز به «همه مسائل مهم» نرسید.

در دور دوم مذاکرات، ترکیب افراد سیاسی و غیرکارشناسی در هیات ایرانی بیشتر از قبل شده بود. از جمله صادق خلخالی که آن زمان رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بود در مذاکرات حضور داشت. بهمن آقایی‌دیبا حقوقدان عضو گروه مذاکره کننده ایران گفته است «در اکثر جلسات مقدماتی، از من خواسته می‌شد برای توضیح مسائل مختلف آقای خلخالی را مشغول نگه دارم تا با طرح سئوالات ابتدایی وقت جلسات گرفته نشود».

انعقاد پیمان صلح میان دو کشور برای اجرای منشور ملل متحد از مهمترین خواسته های این بند بود این پیمان تا امروز هم که سی سال از پذیرش قطعنامه می گذرد، هرگز مورد مذاکره و توافق قرار نگرفته است.

از دبیر کل درخواست می‌کند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیات بی‌طرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.

ایران در یک سالی که از پذیرش قطعنامه ۵٩٨ خودداری می کرد، اصرار داشت که این هیات آغاز به کار کند و مسئول شروع جنگ یا متجاوز معلوم شود اما این خواسته نه تنها تا پذیرش قطعنامه و شروع آتش محقق نشد بلکه روند اجرای آن سه سال پس از شروع آتش بس آغاز شد.

دبیرکل سازمان ملل متحد در حالی که حمله عراق به کویت آغاز شده بود، در مرداد ماه ١٣٧٠ در نامه‌ای به ایران و عراق از دو کشور خواست که ادله خود را برای اثبات کشور آغاز‌کننده جنگ اعلام کنند.

 یک گروه با انتخاب دبیرکل سازمان ملل و به ریاست بلژیک انتخاب و مطابق قطعنامه مسئول شناسایی آغازگر جنگ شد. با گذشت بیشتر از ٣ سال پس از آتش بس، یعنی در آذر ١٣٧٠ این گروه در گزارشی به دبیرکل سازمان ملل متحد، عراق را آغازگر جنگ معرفی کرد.

در گزارش دبیرکل سازمان ملل به شورای امنیت آمده که «حمله شهریور ١٣۵٩ عراق به ایران بـر اسـاس مـنـشـور مـلل مـتـحـد، اصـول و قـوانـیـنـی شـنـاخـتـه شـده بـیـن‌المـللی یـا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسئولیت است. حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمی‌تواند توجیه کننده تجاوز عراق بـه ایـران و اشـغـال مستمرخاک این کشور باشد».

اجرای بند ۶ قطعنامه و تعیین عراق به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ با ایران فرصت حقوقی بسیار مناسبی برای گرفتن خسارات های جنگ از عراق بود اما با تعلل نظام جمهوری اسلامی ایران از این فرصت تاکنون استفاده نشده و عملا امکان اخذ خسارات جنگی از عراق مشمول مرور زمان شده و امکان از دست رفتن آن وجود دارد.

با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول جنگ وارد شده و ضرورت تلاش های بازسازی با کمکهای مناسب بین‌المللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از کارشناسان را برای بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.

این گروه هرگز تشکیل نشد و از بندهای معطل مانده قطعنامه ۵٩٨ است. ایران هرگز به طور عملی و موثر خواستار اجرای این بند نشد. عراق هم به دلیل اینکه رسما متجاوز جنگ شناخته شده بود، انگیزه ای برای اجرای این بند نداشت.

همچنین از دبیر کل درخواست می‌کند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.

این بند از قطعنامه ۵٩٨ نه از سوی ایران و نه از سوی عراق و نه حتی از سوی کشورهای همسایه پیگیری نشده است و همچنان اجرا نشد.

از دبیر کل درخواست می‌کند، که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.

تا زمان تعیین متجاوز دبیرکل به مطلع کردن شورای امنیت از اجرای قطعنامه ۵٩٨ ادامه داد اما پس از این علیرغم معطل ماندن بندهای مهمی از قطعنامه از پیگیری آن خودداری کرد. رخوت ایران در پیگیری حقوقی در این زمینه تاثیر بسیار زیادی در کنار گذاشتن اجرای بندهای قطعنامه ۵٩٨ داشته است. عراق هم طبعا به دلیل اینکه آغازگر جنگ شناخته شده بود، سکوت شورای امنیت را ترجیح می داد.

***

ایران یک سال پس از آمادگی عراق و فراهم شدن زمینه بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ، با هدف تعیین متجاوز و آغازگر جنگ، عقب راندن کامل عراق از خاکش و «تنبیه متجاوز» از پذیرش قطعنامه خودداری کرد اما زمانی که قطعنامه ۵٩٨ را پذیرفت بخش هایی از خاک ایران هنوز در اشغال نیروهای صدام بود.

زمانی که شورای امنیت عراق را آغازگر جنگ شناخت هیچ اقدامی برای گرفتن خسارات از این کشور و به راه انداختن سازوکارهای عدالت کیفری که عاملی بازدارنده در جنگ های احتمالی است انجام نداد. آقای خامنه ای خود در سخنرانی اش در مجمع عمومی گفته بود «دادگاه نورنبرگ توانسته است بیش از چهل سال صلح و امنیت اروپای جنگ‌خیز را تضمین کند. چرا نباید از آن تجربه استفاده کرد؟» اما ایران هیچ قدمی برای جبران خسارت های جنگ برنداشت و با بی تفاوتی از کنار آن گذشت.

حتی خطوط دقیق مرزی ببین دو کشور هنوز مشخص نیست و علایم مرزبانی که در زمان جنگ از بین رفته دوباره نصب نشده است. تنش های مرزی این سال های بین ایران و عراق از جمله بر سر میادین نفتی مشترک به همین دلیل است.

 و درمیان همه این مسائل، از همه مهمتر این که حتی در زمان استقرار حکومتی در عراق که نزدیک ترین روابط تاریخی را با نظام جمهوری اسلامی دارد، دو کشور هنوز پیمان صلح امضا نکردند.

نبود پیمان صلح میان ایران و عراق به این معنی است که در حال حاضر و در سی امین سالگرد پذیرش قطعنامه ۵٩٨ وضعیتی که از دیدگاه حقوقی و نظامی هنوز بین دو کشور برقرار است «وضعیت آتش بس» است و هر لحظه امکان دارد یکی از طرف ها دیگری را به نقض آن متهم و حالت جنگی را مجددا احیا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *