– وزارت آموزش و پرورش نه تنها حقوق آموزگاران را متناسب با مصوبات لایحه بودجه افزایش نداده بلکه حق عائلهمندی آموزکاران مجرد و بند سختی کار را از فیش حقوقی آنها حذف کرده است.
– «حاکمیت میخواهد به خاطر مشکلات پیش رو از جمله لغو برجام و شکلگیری دور تازه تحریمها، از جیب معلمان و درآمد آنان سیاستهای ریاضتی را پیش ببرد.»
– «وضع آموزش بحرانی و فاجعهبار است و این همان دستاوردیست که حکومت به دنبال آن است: دانش آموزان کم سواد، بیانگیزه و افسرده. اینان همانهایی هستند که حکومت میتواند بر آنها حکمرانی کند.»
(+ ویدئو) روشنک آسترکی – آموزگاران در سالها و به ویژه ماههای گذشته از جمله گروههای معترض اجتماعی بودهاند که اعتراضات صنفی و مسالمتآمیز خود را گسترش دادهاند.
آموزگاران به غیر از برگزاری تجمعهای اعتراضی برای جلب توجه مسئولان به تازگی و از هفته گذشته کارزاری با عنوان «نه به فیش حقوقی» راه انداخته و فیشهای حقوقی خود را پاره میکنند و یا آتش میزنند و تصاویر و ویدئوهای این اعتراض را در شبکههای اجتماعی و کانال تلگرامی که به منظور اطلاعرسانی درباره این کمپین راهاندازی شده منتشر میکنند.
این اقدام همچنین در تجمع اعتراضی روز گذشته آموزگاران در اهواز انجام شد و برخی از آنها فیشهای حقوقی خود را پاره و عدهای نیز فیشهای حقوقیشان را آتش زدند.
آموزگاران مدتهاست حقوق و مزایای دریافتی خود را ناعادلانه میدانند و خواستار افزایش دستمزد و دریافت مزایای بیشتر هستند.
خانم حسینی یکی از آموزگاران ساکن شهر تهران در گفتگو با کیهان لندن درباره این اقدام اعتراضی میگوید: «این چالش با هدف جلب توجه عمومی جامعه به تبعیض علیه معلمان است و در سطحی میخواهد اعتراض خود را به این حقوق ناعادلانه به شکلی جدید اعلام کند و حساسیت صنفی را در سطح نیروی آموزشی بالا ببرد و نیز اتحاد و انسجام فرهنگیان را که از تعداد بسیار بالایی در سطح کشور برخوردارند محک بزند.»
آموزگاران همچنین در ۲۰ اردیبهشتماه و همزمان با روز معلم در ایران یکی از بزرگترین تجمعهای اعتراضی صنفی در ماههای گذشته را برگزار کردند. تجمعی که با حملهور شدن نیروهای لباسشخصی و امنیتی به آموزگاران همراه شد. آموزگاران که میبایست از جایگاه و احترام ویژهای برخوردار باشند در این تجمع مورد ضرب و جرح قرار گرفتند و تعدادی از آنها بازداشت شدند.
اما شکستن حرمت آموزگاران تنها با بازداشت و ضرب و جرح و بیاحترامی به آنها خاتمه نیافت و آنها را با دستبند و پابند به زندان اوین منتقل کردند.
محمد حبیبی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران از جمله بازداشتشدگان در این تجمع است که هنوز در زندان بسر میبرد. او به دلیل ضرب و جرحی که توسط مأموران امنیتی صورت گرفته دچار عفونت ریه، تنگی نفس و سرفهی مداوم شده است.
آموزگاران در حالی اعتراضاتی را برای جلب توجه مسئولان کشور به خواستههایشان انجام میدهند و امیدوارند تا به مطالباتشان پاسخ داده شود که وزارت آموزش و پرورش به تازگی اقداماتی را انجام داده که بر خشم آموزگاران افزوده است.
حذف مبلغ عائلهمندی برای آموزگاران مجرد و حذف بند سختی شغل برای کارکنان اداری و مدیران مدارس و کاهش ۳۰ درصدی آن برای آموزگاران در فیشهای حقوقی از جمله اقدامات عجیب و ناسنجیدهی وزارت آموزش و پرورش است. پس از اعتراضی که آموزگاران به حذف بند سختی کار در فیش حقوقیشان داشتند اعلام شد دیوان محاسبات کشور این بند را غیرقانونی دانسته و از فیش حقوقی آموزگاران حذف کرده است.
گفتنی است مبلغی که به عنوان سختی کار در فیش حقوقی آموزگاران در نظر گرفته میشد ماهیانه ۲۰هزارتومان بود. هر چند این مبلغ زیاد نیست اما از یک سو بار روانی منفی برای آموزگارانی داشته که در پی افزایش حقوق بودند و از سوی دیگر با توجه به وجود بیش از یک میلیون آموزگار در ایران این مبلغ سالانه مبلغ قابل توجهی را تشکیل میدهد.
خانم حسینی درباره کسر بند سختی کار از فیشهای حقوقی آموزگاران به کیهان لندن میگوید: «توجیه مسئولان برای حذف سختی کار این است که اصلا این بند غیرقانونی بوده و نباید اضافه میشد اما دلیل اصلی این است که حاکمیت میخواهد به خاطر مشکلات پیش رو از جمله لغو برجام و شکلگیری دور تازه تحریمها، از جیب معلمان و درآمد آنان سیاستهای ریاضتی را پیش ببرد؛ آن هم به دلیل بیشمار بودن تعداد معلمان! فکر کنید که با کسر ماهیانه مبلغی از این تعداد چه رقم قابل توجهی در جیب دولت میرود.»
اما این اقدامات همهی آن چیزی نیست که دولت علیه آموزگاران انجام داده است. در شرایطی که آموزگاران مصوبه دولت برای افزایش ۲۰درصدی حقوق در سال ۹۷ را عادلانه و متناسب با هزینههای معیشت نمیدانند، از ابتدای سال ۹۷ تا کنون همین افزایش نیز انجام نشده و تنها ۶ تا ۱۰درصد به حقوق برخی آموزگاران اضافه شده است.
جالب اینکه دولت پس از عدم افزایش حقوق کارمندان از جمله آموزگاران در فروردینماه و بروز اعتراضاتی در اینباره با ادعای اینکه انشای بودجه به نحوی بوده که برداشت متفاوت است برای خود زمان خرید و دوباره این بخش از لایحه به مجلس شورای اسلامی رفت. پس از بررسی و تصویب دوباره در مجلس شورای اسلامی دولت مکلف شد این افزایش حقوق را انجام دهد. ابتدای خردادماه نیز حسن روحانی ناچار شد افزایش پلکانی حقوق کارمندان را به سازمان برنامه و بودجه ابلاغ کند.
با این وجود آموزگاران همچنان در انتظار افزایش حقوق خود هستند. این در حالیست که عدم افزایش حقوق در کنار افزایش چند ده درصدی قیمت کالاها و خدمات در ایران آموزگاران را مانند بسیاری از اقشار دیگر با مشکلات معیشتی شدید روبرو کرده است.
خانم حسینی درباره بحران معیشتی آموزگاران به کیهان لندن میگوید: «ما باور داریم مساله معیشت معلم و کیفیت آموزشی یک رابطه تنگاتنگ و دوسویه دارند؛ معلمان اکثرا دو شغله هستند و این خودش به خاطر سطح درآمد پایین است و با روندی که وجود دارد انگیزه شغلی پایین خواهد آمد و فرسودگی و دلزدگی شغلی از پیامدهای این سیاستهاست که روی آموزش نیز تاثیر منفی دارد.»
درست یک سال پیش بود که محمد بطحائی وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم در نخستین روز کاری خود سه قول به مردم و آموزگاران داد و گفت: «نخست اینکه از همین امروز تحول در نظام آموزش و پرورش را بر اساس سند تحول بنیادین با جدیت آغاز میکنم. دوم اینکه برای تربیت نسلی متدین، اخلاقی، کارآفرین و با نشاط همه تلاش خود را به کار میگیرم. سوم اینکه به عنوان نماینده یک میلیون و ۷۰۰ هزار معلم شاغل و بازنشسته فرهیخته در هیئت دولت، همه همت و تلاش خود را برای ارتقای معیشت و منزلت آنها به کار میگیرم.»
اکنون با گذشت یک سال و در حالی که کارد به استخوان آموزگاران رسیده است وزیر آموزش و پرورش که هیچکدام از وعدههایش عملی نشده است میگوید: «در پنجاه سال گذشته، «آموزش و پرورش» مرتباً سیر نزولی داشته است»!
این گفته بطحائی شیوهی رایج دولتمردان روحانی است که مشکلات را به دوش دولتهای پیشین بیاندازند. در حالی که در ۲۰ سال گذشته بطحائی همواره در آموزش و پرورش پستهای کلیدی داشته و قاعدتا بطور مستقیم در این سیر نزولی نقش داشته است!
خانم حسینی درباره مشکلات آموزش و پرورش به کیهان لندن میگوید: «مشکلات معیشتی تمام ماجرا نیست چون دولت به شدت در حال عقبنشینی از مسئولیتهای اجتماعی خود است و به کیفیت آموزشی بها نمیدهد با این اوصاف وضع آموزش را باید بحرانی و فاجعهبار خواند. که این دقیقا همان دستاوردیست که حکومت به دنبال آن است: دانش آموزان کمسواد، بیانگیزه و افسرده. اینان همانهایی هستند که حکومت میتواند بر آنها حکمرانی کند.»
۲۰ نماینده مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه ۹ امردادماه طرح استیضاح محمد بطحائی وزیر آموزش و پرورش را به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی داده و گفتهاند «عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، «عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و بیتوجهی به مشکلات رفاهی آنان»، «عدم توجه به معلمین حقالتدریس و کارشکنی در مسیر قانونی کردن بکارگیری آنها»، «جعل تاریخ در کتابهای درسی»، «فساد اخلاقی در مدارس به علت سوءمدیریت» و «عدم توجه و عدم توان برنامه ارائه شده به مجلس» از دلایل استیضاح محمد بطحائی است.
بیشتر مشکلاتی که در وزارت آموزش و پرورش، مانند دیگر وزارتخانهها، وجود دارد به دلایل ساختاری و همچنین سیاست و نگاه کلان جمهوری اسلامی به موضوع آموزش و پرورش است. اکنون پرسش اساسی این است که آیا با تغییر وزیر، مشکلات وزارت آموزش و پرورش و آموزگاران حل میشود؟!