آیا شرکت‌های نفتی در جنبش ۱۵ خرداد۴۲ نقش داشتند؟

By | ۱۳۹۷-۱۱-۱۱

نقش «روح الله خمینی» با راه اندازی سلسله اعتراضات به «اصلاحات ارضی» شاه که با عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» در سال ۱۳۴۱ رخ داد، به زمان حساس تاسیس و تثبیت «سازمان کشورهای صادرکننده نفت»(اوپک) گره خورده است.

 در برهه ای که مذاکرات دبیرکل ایرانی اوپک به نمایندگی از کشورهای عضو با شرکت‌های نفتی برای تغییر قراردادها و افزایش درآمد اعضای اوپک به نقطه سرنوشت سازی رسیده بود، اعتراض آیت‌الله خمینی و هوادارانش به اصلاحات سیاسی و اجتماعی شاه، از جمله اعطای حق رای به زنان با دخالت نیروهای نظامی به درگیری خونین در تهران کشیده شد.
ایران‌وایر:

اعتراضات چند روزی ادامه داشتند اما پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ نقطه اوج ناآرامی‌ها و سرکوب آن بود. هواداران آیت‌الله خمینی این اعتراضات را شروع تحولات منجر به انقلاب اسلامی در بهمن ۴۰ سال پیش می‌دانند. پانزدهم خرداد چنان اهمیتی برای انقلابی‌ها داشت که پس از سقوط شاه، تعطیل رسمی در ایران اعلام شد.

آیا شرکت‌های نفتی بین‌المللی در تحولات منجر به انقلاب نقش داشتند؟

در کتاب یادداشت‌های «فواد روحانی»، اولین دبیرکل اوپک و تنها ایرانی که تاکنون این سمت را در اختیار داشته است، نقش کلیدی ایران در تاسیس و تثبیت اوپک(۱۳۳۹) و تاثیر وقایع خرداد ۱۳۴۲را در تصمیمات بعدی شاه که به تضعیف تاریخی ایران در این سازمان انجامید، می‌توان دید. هرچند ذکری از آیت‌الله خمینی نرفته اما اعتراضات خرداد این سال با نام وی عجین است. این کتاب با عنوان «ناگفته‌هایی درباره‌ سیاست نفتی ایران در دهه‌ پس از ملی‌شدن»، در آستانه ۴۰  سالگی انقلاب تجدید چاپ شده است.

فواد روحانی در یکی از یادداشت‌هایش، ۲۵ سال پس از روزهای دبیرکلی خود نوشته هرکس از در این مدت درباره اوپک و سیاست‌های نفتی ایران پرسیده، از جواب خودداری نکرده است اما احساس می‌کند پشت همه سوال‌ها یک پرسش ناگفته وجود دارد: «آیا گردانندگان سیاست نفتی در سطح بین المللی محرک و عامل اساسی همه رویدادها و تشنجات و دگرگونی‌های اوضاع کشور ما بوده و هستند؟ البته این مساله‌ای است بسیار مهم و درخور تحقیق بی‌طرفانه عمیق و جدی.»

در میان یادداشت‌های روحانی از دیدارهایش با شاه، نخست وزیر و رییس شرکت ملی نفت در آن دوره، آثار جدی از نگرانی‌های «محمدرضا پهلوی» از نقش شرکت‌های نفتی در اعتراضات آیت‌الله خمینی و هوادارانش دیده می‌شود. در نهایت، وقایع خرداد ۱۳۴۲ سیاست شاه را به کلی تغییر می‌دهد. تغییر موضعی که ناگهانی بروز می‌کند، به کاهش اعتماد دیگر اعضا به ایران، به ویژه عراق منجر می‌شود که هنوز هم پس از ۶۰ سال آثار آن باقی است.

دونالد ترامپ تازه ترین معترض اوپک
ایران از موسسان سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) است و نقشی کلیدی و تاریخی در پایدار ماندن آن در سال های اول تاسیس داشته است. هدف اصلی اوپک، فروش نفت به قیمت بالاتر بود در روزگاری که اهمیتی بسیار حیاتی تر از امروز در جهان داشت.
اوپک قیمت نفت و درآمد کشورهای صادرکننده را بالاتر می‌خواست و در قراردادهای نفتی به دنبال تغییراتی بود که سود شرکت‌های نفتی را در برابر افزایش درآمد تولیدکنندگان، کم‌تر می‌کرد. در یک کلام، اوپک در ذات خود به دلیل وظیفه‌ای که داشت، سازمان دل‌خواه کشورهای صنعتی نبود؛ چنان که هنوز هم نیست. «دونالد ترامپ»، رییس جمهوری امریکا اخیرا در توییت‌های مشهور خود، اوپک را عامل بی‌ثباتی بازار نفت خوانده و به تندی از آن انتقاد کرده است.

انتقادهای صریح و تند ترامپ از اوپک در روزگاری انجام می‌شود که به دلیل تنوع منابع انرژی و دارندگان نفت، از اهمیت فوق العاده اوپک در مقایسه با ۶۰ سال پیش بسیار کم شده است. اما از روی این واکنش می‌توان تصویری از میزان حساسیت به اوپک را در شش دهه پیش تا حدودی بازسازی کرد.

در داخل ایران، شماری از چهره های پرنفوذ حکومت هم چون «اسدالله علم»، وزیر دربار و نخست وزیر وقت ایران(۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ )، از بیم تحریک کشورهای صنعتی (مشخصا امریکا و بریتانیا) به گران شدن نفت، تمایلی به کمک به تاسیس سازمان کشورهای صادرکننده نفت نداشتند. شماری از کشورهای غربی و شرکت‌های نفتی در برابر اعطای وام، ایران را به خروج از اوپک تشویق می‌کردند اما شاه در ابتدا نظر دیگری داشت.

هفت سال پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۴۲ که به دنبال تحولات مربوط به ملی شدن صنعت نفت ایران علیه «محمد مصدق»، نخست وزیر وقت ایران رخ داد و به چند روز بحرانی در سلطنت انجامید، شاه خود را در موقعیتی می‌دید که بتواند نقش محوری در تاسیس سازمانی غیرسیاسی با موضوع نفت داشته باشد. افزایش سهم کشورهای نفتی در بهره مالکانه مهم‌ترین اختلاف اوپک به رهبری ایران با شرکت‌های نفتی در ماه‌های اول تاسیس بود.

فواد روحانی می‌نویسد: «پس از تاسیس اوپک، شرکت‌های بین‌المللی نفتی که منافع خود را در خطر می‌دیدند، درصدد برآمدند با استفاده از وسایلی که معمولا در جهان سوم به کار می‌برند، آن سازمان را از میان بردارند و در همه کشورهای عضو اوپک دست به اقداماتی مبنی بر “صلاح اندیشی” ولی توام با تطمیع و تهدید و ارعاب زدند تا آن‌ها را از ادامه شرکت در اوپک منصرف کنند.»

به نوشته روحانی، اسدالله علم در مقام نخست وزیر و «منوچهر اقبال» مدیرعامل «شرکت ملی نفت ایران» بنابر ملاحظات شخصی و سیاسی، از شرکت‌های نفت انگلیس و امریکا حمایت می‌کردند: «نهایت کوشش خود را به کار می‌بردند تا شاه را نسبت به اوپک بدبین کنند اما شاه دقیقا از شهریور ۱۳۳۹(زمان تاسیس اوپک) تا آذر ۱۳۴۲ (چند ماه پس از شروع اعتراضات آیت‌الله خمینی در خردادماه) دستور اکید برای همکاری با آن سازمان را می‌داد.»

ایران در آن زمان وزارت نفت نداشت و امور نفتی، از جمله مسایل اوپک در وزارت اقتصاد پی‌گیری می‌شدند. به نوشته روحانی، اسدالله علم به «عبدالحسین بهنیا»، وزیر امور اقتصادی و دارایی خود گفته بود: «ما بر سر اوپک با شرکت‌ها دردسرهایی پیدا کرده‌ایم. چه طور است ۵۰۰ میلیون دلار پیشنهادی را از آن‌ها بگیریم و شر اوپک را از سر خود بکنیم.»
وزیر دارایی کابینه مخالف بود و چون شاه هم همین نظر را داشت، نخست وزیر در آن زمان نمی‌توانست مستقیما نظرش را اعمال کند.

پیشنهاد کنسرسیوم‌های نفتی که از ایران نفت می‌خریدند، اعطای وام به ایران برای ساختن پالایشگاه تهران و تاسیس بندر برای کشتی‌های تجاری در بندر «شاهپور» («امام خمینی» فعلی) بود. به نوشته روحانی، شاه هم با این پیشنهاد مخالفت داشت و به استناد اظهاراتش در دیدار با وزیر اقتصاد و رییس شرکت ملی نفت، هم چنان پشتیبان تصمیم‌های اوپک و اقداماتش در برابر شرکت‌های نفتی بود. این وضع از ابتدای تاسیس اوپک، یعنی مرداد ۱۳۳۹  تا خرداد ۱۳۴۲  ادامه داشت: «اما در ماه خرداد موضوعی پیش آمد که مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران را به شک انداخت. روز نهم خرداد ۱۳۴۳ که من در تهران نزد ایشان رفتم، ایشان را نگران دیدم. هرچند نمی‌خواست علت آن را اظهار کند ولی بالاخره گفتند به طور غیرمستقیم مطلع شده‌ام که یک نفر سوییسی به تهران آمده و با دولت مذاکرات محرمانه‌ای می‌کند که به احتمال قوی مربوط به اوپک است.»

روحانی نوشته است: «روز ۲۱ خرداد ۱۳۴۲ شاه من را خواستند. واضح بود که خیلی در فکر هستند و چون شش روز از شروع آشوب تهران می‌گذشت، تعجب نکردم و فکر کردم آن چه خواهند گفت، تحت تاثیر آن واقعه خواهد بود.»

شاه در این ملاقات به دبیرکل ایرانی اوپک می‌گوید به وزیر اقتصاد گفته است در سفر به امریکا، نظر نهایی شرکت‌های نفتی را بپرسد شاید به مصلحت باشد ایران خود را کنار بکشد: «بعد علاوه کردند مقصودم این نیست که ایران از اوپک بیرون بیاید بلکه این است که ما دیگر رهبری سازمان را به عهده نداشته باشیم و بگذاریم دیگران که تندتر از ما هستند، سرکار بیایند تا شرکت‌ها قدر متانت و ملایمت ما را بدانند. این دفعه اولی بود که اعلی حضرت در مورد کار اوپک چیزی گفتند که حاکی از تردید در تعقیب هدف‌های اوپک بود… این دفعه اشاره به کنار رفتن کردند. تردید ندارم که به ایشان تلقین شده بود که شرکت‌های نفتی و دولت‌های متبوعه‌شان در ایجاد واقعه ۱۵ خرداد دست داشته‌اند و شاید هم واقعا چنین بود.»

به نوشته روحانی، وزیر اقتصاد در مهرماه عازم سفری به امریکا بود و پیش از آن با شاه دیدار داشت که در آن ملاقات، دستور به صحبت با شرکت‌های نفتی با «لحن قاطع» داده بود. اما از قول وزیر اقتصاد می‌نویسد: «متوجه شدم ایشان به علت دیگری اصولا نگران هستند و آن را حمل بر پیش آمد بلوای تهران کردم.»

مذاکرات روحانی به عنوان دبیرکل اوپک به نمایندگی از کشورهای عضو با شرکت‌های نفتی بر سر میزان بهره مالکانه در آبان ۱۳۴۲ در نیویورک ادامه پیدا کرد. به نوشته روحانی، در این دور از مذاکرات، او تحت فشار بوده است تا در ازای تخفیف از میزان افزایش بهره مالکانه، تغییری در قراردادها را بپذیرند.

روحانی می‌گوید پس از این که این پیشنهاد را رد کرد و گفت که شاه هم آن را نخواهد پذیرفت، سخن‌گوی کنسرسیوم نفتی متوسل به تهدید و توهین شده است: «گفت می‌دانیم شاه این پیشنهاد را قبول می‌کند. اگر نکند، معلوم می‌شود شخص ماجراجویی است. این جانب با اعتراض به این توهین، از ادامه مذاکرات امتناع کردم ولی معلوم شد آقایان فورا موضوع را با تلفن به آقای علم (نخست وزیر) اطلاع دادند.»

پس از پایان جلسه نیویورک، روحانی در تهران با شاه ملاقاتی انجام داد و بر اساس شرحی که از آن نوشته است، معلوم می‌شود شاه از توهین سخن گوی کنسرسیوم مطلع شده بود: «گفتند ما نمی خواهیم کار یک ماجراجو را بکنیم. این اظهارات ایشان مرا متعجب کرد چون معلوم شد که آقای علم عبارات را به گوش ایشان رسانده بودند و تاثیر این توهین در روحیه ایشان عکس آن بود که این جانب انتظار داشتم. بعد اضافه کردند باید سعی کنیم حتی‌المقدور بحرانی پیش نیاید و شما هم در اقداماتی که با دولت های دیگر می کنید، مواظب باشید سوءظن نسبت به ما پیدا نکنند.»

وزیر وقت نفت عراق: شاه رهبر ما است

به نوشته روحانی، در این بین شرکت‌های نفتی به اعضای اوپک پیشنهادهای متنوعی برای ارایه وام داده بودند. شاه از طرح اوپک پشتیبانی می‌کرد و اوپک به اعتبار حمایت شاه، در پی متقاعد کردن شرکت‌های نفتی بود.

جلسه مشورتی دیگری بین اعضای اوپک در آذر ۱۳۴۲  در بیروت تشکیل شد تا درباره اختلافات با شرکت‌های نفتی تصمیم گیری شود: «حتی نمایندگان عراق و قطر و ونزوئلا گفتند غرض شرکت‌ها از طرح آن، اهانت به دولت‌های ما و برانداختن بنیان اوپک بوده است. وزیر نفت عراق (عبدالعزیز وطاری) گفت چنین شایع است که شرکت‌ها با وعده های مالی، ایران را از شدت عمل منصرف کرده‌اند. این جانب قویا این سخن را تکذیب کردم و گفتم برعکس، من پیامی از شاهنشاه باید به این جلسه ابلاغ کنم با این مضمون که اگر شرکت ها به سرسختی در نظر خود باقی باشند، ما باید فورا دست به اقدام یک جانبه برای احقاق حقوق خود بزنیم. وطاری با شنیدن این مطب از جا برخاست و گفت شاه رهبر ما است.»

با این نقل قول، اعضای اوپک تصمیم گرفتند که دیگر با شرکت‌ها تماس گرفته نشود. اوپک خود را برای تصمیم یک جانبه بر اساس نقل قول حمایت آمیز شاه آماده کرده بود اما روحانی می‌گوید در بازگشت از بیروت به ژنو که آن موقع مقر اوپک بود، نخست وزیر از او خواست سریع خود را به تهران برساند تا با شاه دیدار کند. ملاقات در روز عید مبعث در خلال مراسم دیدار با شاه در کاخ «گلستان» تنظیم شده بود: «آن چه مرا بسیار متعجب کرد، این بار برخورد شاه با من توام با پرخاش بود. چون بی مقدمه گفتند تا کی می‌شود مردم را منتظر نگه داشت. ولی چون موضوع را دنبال نکردند، منظورشان را نفهمیدم. در حال تحیر باقی ماندم و نتوانستم چیزی بگویم… بعد خطاب به من گفتند ما تصمیم گرفته ایم شما به لندن بروید و کار را با شرکت نفت انگلیس تمام کنید.»

روحانی نوشته به شاه توضیح داده که اجرای دستور او خلاف تصمیم اعضای اوپک است و صحیح نیست که خلاف تصمیم سازمان عمل کند اما شاه با لحنی تند استدلال او را رد می کند.

دیدار دیگری بین او و شاه در آخرین روز آذر در کاخ «مرمر» تهران انجام می شود: «شاه از من پرسیدند وضع دولت های عضو اوپک چیست. گفتم عربستان و قطر و لیبی آماده قبول پیشنهاد شرکت ها هستند و ونزوئلا تنها به قطع نامه تعییر قیمت علاقه مند است که در حال حاضر مطرح نیست. اندونزی، عراق و کویت با پیشنهاد شرکت ها موافق نیستند. شاه گفتند مثل این است که ما راهی جز سازش نداریم ولو به ما بگویید خائن. بعد به عنوان دستوری که باید در کنفرانس ریاض طبق آن عمل شود، گفتند ما باید در ریاض بگوییم که در هر صورت مصمم هستیم با شرکت ها توافق کنیم چون مجبور نیستیم در اوپک بمانیم.»

جلسه ریاض: کنفرانس شکست اوپک و پایان دبیرکلی ایران
جلسه رسمی اعضای اوپک ۱۳تا ۱۹ دی ۱۳۴۲ در ریاض برپا بود. فواد روحانی می نویسد: «این جلسه را می توان به تمام معنی کنفرانس شکست اوپک نام گذاشت.»

دو روز قبل از تشکیل کنفرانس ریاض، قرار بود روحانی با وزرای نفت عربستان و عراق در بیروت ملاقات کند. وزیر نفت عراق همان کسی بود که پس از نقل قولی از شاه درباره سیاست ایران برای ایستادگی در برابر شرکت های نفتی، گفته بود شاه رهبر ما است. روحانی نوشته است: «سراغ وطاری رفتم. برخورد بسیار تاثرانگیزی داشتیم. بعد از آن که با آغوش باز پیش آمد، لازم دیدم او را فورا از نظر دولت ایران مطلع کنم. گفتم ما ماموریت داریم که نسبت به پیشنهاد شرکت ها اظهار موافقت کنیم. ایشان گفت پس آن پیام شاه که در بیروت به ما ابلاغ کردید، چه بود و به شکل تعجب آوری به گریه افتاد و گفت نمی دانم چه طور این مطلب را به دولتم اطلاع دهم. در این موقع که من بسیار تحت تاثیر قرار گرفته و ناراحت شده بودم، خوش بختانه آقای “یمانی” (وزیر نفت عربستان) وارد شد و من آن ها را ترک کرد.»

در ریاض، وزیر اقتصاد ایران هم که به دنبال دیدار با وطاری و ابلاغ تصمیم ایران بود، به اتفاق روحانی به دیدار او می روند. روحانی نوشته است با وجود رابطه دوستانه ای که با وزیر نفت عراق داشته، جلسه به سردی برگزار شده و وطاری هیچ نگفته است. او وضعیت جلسات یک هفته ای را غیرعادی توصیف کرده و نوشته است یکی از طرح های نشست ریاض، قطع نامه ای به ابتکار عربستان برای تمدید دبیرکلی او به مدت چهار سال بود: «شب قبل از تشکیل کنفرانس، وطاری با اظهار تاثر و ناراحتی به من گفت از دولتش دستور دارد که با این طرح مخالفت کند. من گفتم این مساله مهمی نیست و من فردا طرح را از دستور جلسه خارج می کنم. گفت متاسفانه نمی توانم با این پیشنهاد موافقت کنم چون دولتم به من دستور داده است که پیشنهاد باید مطرح شود و من با آن مخالفت و آقای “عبدالرحمن بزاز”، سفیر فعلی عراق در لندن را به جای شما پیشنهاد کنم.»

روز بعد با رای اعضای اوپک، جانشین فواد روحانی، اولین دبیرکل اوپک از عراق انتخاب شد. دیگر هیچ ایرانی تا امروز نتوانسته است دبیرکل اوپک شود.

روحانی در نوشته هایش به شکل غیرمستقیمی نشان داده که ناآرامی های اعتراضی خرداد ۱۳۴۲  به رهبری آیت الله خمینی در تغییر تصمیم شاه و خارج شدن دبیرکلی از دست ایران نقش داشته است. اما در نفی یا اثبات این که شرکت های نفتی بین المللی در این اعتراضات نقش داشته اند یا خیر، نظری نمی دهد. هرچند این پرسش را معتبر می داند که آیا شرکت های نفتی نقشی در اعتراضات آیت الله خمینی و هودارانش در خرداد ۴۲  داشتند؟ جواب این سوال هرچه باشد، اعتراضات آیت الله خمینی خواسته یا ناخواسته موقعیت تاریخی ایران را در اوپک تضعیف کرد و با انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ، فرصت ترمیم هم باقی نگذاشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *