تأملات بهنگام؛ «تربت حسین» جایگزین کاترپیلار!

By | ۱۳۹۸-۰۱-۱۵

– شوربختانه ما ایرانی‌جماعت، میراثدار فرهنگی هستیم که پرداختن به ماورای طبیعت را ارجمندتر از شناختن خودِ طبیعت می‌داند. تاریخ ما پر است از شارلاتان‌های طاق و جفتی که در عین ناتوانی از علاج سلسله ‌بول یا قبض مزاج خودشان، ادعای تصرف در طبیعت و خرق عادت داشتند. هنوز هم مُلک ایران پر از هزار جور دکان دو نبش است که به واسطه‌ی جهل جاری در میان عوام و خواص جامعه، رونق دارند.

استان گلستان؛ ۲۲ مارس ۲۰۱۹؛ عکس از تسنیم

یوسف مصدقی, کیهان چاپ لندن:

این روزها، در میانه‌ی بحران فراگیر ناشی از سیلاب‌های مستمر، آنچه بیش هر چیز مردمِ بلازده را به ستوه آورده، فقدان مدیریت بحران در دستگاه عریض و طویل اداره‌ی کشور است. از صدر تا ذیل قوه‌ی مجریه بعلاوه‌ی نهادهای نظامی و امنیتی زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی، مبهوتِ قهر طبیعت، مشغول نظاره‌ی زیر آب رفتنِ هست و نیست مردم سیل‌زده و نابودی زیرساخت‌های مختصرِ مناطق آب‌گرفته هستند.

طنز سیاه ماجراهای اخیر اما حضور واحدهای تخریب و انفجار سپاه پاسداران برای انهدام پل‌ها، جاده‌ها و خط آهنی بود که همین چند صباح اخیر و پس از لفت و لیس فراوان برادران قاچاقچی و کنتراتچی سپاهی به بهره‌برداری رسیده بودند. این ساخت و سازهای غیراصولی و خطرناک که صرفا بهانه برای پر کردن جیب چپاولگران فرقه‌ی تبهکار و ایجاد شغل برای عمله و اکره دزدان حکومتی هستند، عیار استحکام و پایداری خود را در وقت بحران نشان دادند.

حضور تخریب‌چیان همیشه در صحنه‌ی سپاه، در عین حال نشاندهنده‌ی پیچیده‌تر شدن رفتار چپاولگرانه‌ی نظامیان فرقه‌ی تبهکار است. اگر تا دیروز برای چاپیدن و غارت مردم و مملکت، مستقیم و سرراست سراغ اموال عمومی می‌رفتند یا به بهانه‌ی گرفتن حق‌الکشف، تمام آنچه به عنوان قاچاق توقیف کرده بودند را بالا می‌کشیدند، حالا یاد گرفته‌اند که بیت‌المال را با تخریبِ آنچه قبلا تُفکارانه و بی‌مبالات ساخته‌اند چپو کنند و پس از مدتی دوباره از بودجه عمومی، بنای تخریب‌شده را، همانطور مفتضح، بازسازی کنند.

فارغ از مضحکه‌ی تکراری تخریب و بازسازی، جفنگ‌ترین موضوعی که طی ایام سیل سراسری از سوی دستگاه تبلیغاتی فرقه‌ی تبهکار دنبال می‌شد، سوء استفاده از درماندگی مردم سیل‌زده جهت ترویج خرافه و تبلیغ تقدس برای علی خامنه‌ای بود. در همان هفته نخست سال و در میان هیاهوی سیلاب، چندین وبسایت وابسته به دستگاه امنیتی فرقه‌ی تبهکار، همزمان با یکدیگر، بخشی از خاطرات خامنه‌ای را منتشر کردند که به ماجرای سیل بلوچستان در تابستان سال ۱۳۵۷ می‌پرداخت. این خاطرات- که نخست به زبان عربی و برای شیعیان پاکیزه‌ی سامرا و نجف تولید شده- را به تازگی به فارسی برگردانده‌اند تا مریدان فارسی‌زبان حضرت هم از برکت آن بهره‌مند شوند. ولایتمداران تبهکار که هیچ تپه‌ای را گُلکاری نکرده رها نمی‌کنند، به بیتی از یک غزل حافظ نیز تجاوز کرده‌ و عنوان یاوه‌های مذکور را «خون دلی که لعل شد» گذاشته‌اند.

بر مبنای خاطرات کذایی، سیدعلی خامنه‌ای در ایام تبعید، وقتی در شهرستان ایرانشهر با سیل روبرو می‌شود، «ذهن»اش «فعال می‌شود و به دنبال هر وسیله‌ای برای مقابله با وضع موجود می‌گردد»، از قضا جیب گشاد قبای رهبر آتی مسلمین جهان، مملو از «تربت حسین‌بن‌علی» بوده و او با این سلاحِ کاری به مقابله با سیل می‌شتابد و با ریختن مشتی از خاک گور امام سوم شیعیان در سیلاب، جلوی سیل را می‌گیرد!

ممکن است خوانندگان این سطور نپذیرند که چنین تبلیغات سطحی و بی‌ظرافتی در جامعه‌ی جوان و تحصیلکرده‌ی ایران اثر دارد اما چون نیک بنگریم، هنوز بخش بزرگی از همین جامعه‌ی درس‌خوانده و جوان، نه تنها به معجزه و کرامت ائمه و اولیاء شیعه باور دارند بلکه به وقت بروز مشکلات و بلایا، به تأثیر نوشیدن آب تربت‌آلوده و دخیل بستن به ضریح سادات شیعه بیشتر باور دارند تا پذیرش واقعیت و یاری خواستن از عقل حسابگر برای چاره‌جویی! به قول تنها فیلسوف ایرانی عصر ما،  آرامش دوستدار: « هیچ منطقی حکم نمی‌کند که این یا آن جامعه به قیاس واکنش‌های اندامی و ارگانیک بتواند از زهری که در آن تولید یا تزریق شده پادزهر بسازد، به ویژه جامعه‌ای که سراسر عمر فرهنگی‌اش را در مسمومیت دینی سپری کرده و در اعتیاد به آن زیسته است. مگر می‌شود از آغاز تاریخ تا کنون بهیمه‌ی الهی بود و از امروز به فردا دانا، آزاد و سرفراز گشت!»*

حجت‌الاسلام حسن روحانی پس از سیل و تعطیلات نوروزی در استان گلستان؛ عکس از تسنیم؛ ۲۷مارس ۲۰۱۹

دستگاه تبلیغاتی فرقه‌ی تبهکار روی جهل بیشینه‌ی مردم ایران به عنوان «احشام الاهی»، حساب می‌کند. اینهمه ذکر معجزه و کرامت که از بام تا شام بر منابر و در رسانه‌های حکومتی و شبه‌حکومتی به خورد مردم داده می‌شود، کارکردی بطئی و زمانمند دارند. صدها سال است که ارباب عمامه با تکرار یاوه و ذکر مصیبت، به آهستگی ناخودآگاه عموم جامعه را در اختیار گرفته‌اند و به مدد این حربه، همواره سوار بر خر مراد مانده‌اند.

وقتی بحران وسیعی چون سیل اخیر رخ می‌دهد، دستگاه ناکارآمد حاکم، پس از تظاهر به استفاده از تکنولوژی و ابزار مهندسی پیشرفته، سرِ آخر سراغ جعبه‌ی مارگیری و تربتِ آقا و دسته‌ی سینه‌زنی و عَلَم بیست و یک تیغه می‌روند. چند صباحی هم که از ماجرا بگذرد، همه‌ی فلاکت و بدبختی ناشی از بلا را گردن معاصی مردم و مشیت الهی می‌اندازند و خلاص!

شوربختانه ما ایرانی‌جماعت، میراثدار فرهنگی هستیم که پرداختن به ماورای طبیعت را ارجمندتر از شناختن خودِ طبیعت می‌داند. تاریخ ما پر است از شارلاتان‌های طاق و جفتی که در عین ناتوانی از علاج سلسله ‌بول یا قبض مزاج خودشان، ادعای تصرف در طبیعت و خرق عادت داشتند. هنوز هم مُلک ایران پر از هزار جور دکان دو نبش است که به واسطه‌ی جهل جاری در میان عوام و خواص جامعه، رونق دارند.

دور نیست که با فرو نشستن سیل و عادی شدن اوضاع، نقل معجزات و کرامات اولیاء شیعه و امامزادگانِ غریق‌نجات همه جا بپیچد و خیل احشام الاهی به پابوس آستان و بُقاع متبرکه‌ای بروند که معجزه‌آسا از آسیب سیلاب در امان مانده‌اند!

*دوستدار، آرامش. درخششهای تیره. انتشارات خاوران. چاپ دوم، پاریس ۱۳۷۷- ۱۹۹۹. ص ۹
*کاترپیلار یکی از مشهورترین و بزرگترین شرکت‌های آمریکایی تولیدکننده ماشین‌آلات سنگین در زمینه‌ی عمران و آبادی از جمله راهسازی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *