کشف فساد جدید در پرونده دکل گمشده

By | ۱۳۹۸-۰۱-۲۶

روزنامه شرق جزئیات جدیدی از فساد در پرونده دکل گمشده را منتشر کرده است.

به گزارش ایسنا، این روزنامه نوشت: «حکم دادگاه لندن که بالغ بر ۵۰ صفحه و ۲۷ هزار کلمه است، بخش‌هایی از ماجرای «دکل گمشده» را روشن می‌کند که پیش از این در مصاحبه‌های متهمان با رسانه‌ها ناگفته مانده یا کمتر به آن توجه شده بود. حکم دادگاه لندن در ابتدا روشن می‌کند اولاً در این معامله قصد خرید دو دکل جمعاً به مبلغ ۸۷ میلیون دلار (فورچونابه قیمت ۶۶ میلیون دلار و بریتانیا به قیمت ۲۱ میلیون دلار) وجود داشته است؛ در حالی که مدیرعامل وقت شرکت تأسیسات دریایی و مشاور او که از متهمان هر دو دادگاه ایران و لندن هستند، این حقیقت را از هیأت‌مدیره شرکت پنهان کرده‌اند و آن چه در ایران به سهامداران شرکت تأسیسات دریایی ارائه شده، قرارداد خرید یک دکل به قیمت ۸۷ میلیون دلار است.

در توضیحات دادگاه لندن همچنین افشا می‌شود که برخی از مدیران شرکت تأسیسات دریایی قصد داشته‌اند مدارک مرتبطی را که این راز را هویدا می‌کرد، از شرکت خارج کنند که با دخالت حراست شرکت موفق به این کار نشده‌اند. این مسئله از آن نظر مهم است که اگر به هر دلیلی پرداخت‌ها در زمان مقرر انجام می‌گرفت و شرکت رومانیایی GSP قرارداد را فسخ نمی‌کرد، دکل فورچونا به ایران می‌آمد و شاید هرگز هیچ‌کس متوجه نمی‌شد در این بین پای یک دکل دیگر نیز در میان بوده است. به عبارت دیگر، ممکن بود حتی این قرارداد به سرانجام برسد و مدیران آن مجموعه به دلیل تلاش موفق برای دور زدن تحریم‌ها تشویق شوند اما در عمل نه‌تنها حداقل ۲۱ میلیون دلار سرمایه شرکت (که در عمل متعلق به بخشی از مردم ایران بوده) به سرقت برود، بلکه یک دکل نیز در گوشه‌ای از دنیا مورد استفاده کلاهبرداران این پرونده قرار بگیرد، بدون آن که کسی بداند پول خرید آن از چه طریقی تأمین شده است.

نکته دیگری که حکم دادگاه لندن روشن می‌کند، صداقت‌نداشتن همه متهمان در طول فعل‌وانفعالات انعقاد و پیگیری این قرارداد در قبال شرکت تأسیسات دریایی و حتی یکدیگر است؛ به گونه‌ای که قاضی پرونده نیز با اطمینان می‌گوید هیچ‌کدام از متهمان این پرونده با استناد به اسناد ارائه شده، از آن چه رخ می‌داده بی‌خبر نبوده‌اند. همچنین قاضی در بخشی از رأی صادر شده، به این نکته اشاره می‌کند که هزاران برگ جعلی در پرونده وجود دارد که عملاً گمراه‌کننده هستند.

نکته بسیار مهم دیگری که امیدوارم از نظر دور نماند، این است که تأثیر بسیار مخرب خصولتی‌سازی‌ها را در این پرونده نیز می‌توان مشاهده کرد. شرکت تأسیسات دریایی در حالی به شرکتی خصوصی تبدیل شده که در عمل از سوی دستگاه‌های دولتی (به معنای عام آن) کنترل و اداره می‌شده است و اگر چه حتی در ریزترین اجزای سهام‌داری آن نیز اشخاص حقیقی حاکم هستند (برای مثال آن بخش از سهام شرکت تأسیسات دریایی که در اختیار بنیاد تعاون ناجا است، از سوی پنج نفر از افراد مورد اعتماد ناجا به عنوان اشخاص حقیقی مدیریت می‌شده است) و روی کاغذ این شرکت خصوصی محسوب می‌شود اما در عمل برای خواننده این سطور کاملاً روشن است که این شرکت را نمی‌توان شرکتی خصوصی دانست که تحت نفوذ دولت نیست. این همان نکته‌ای است که قاضی دادگاه لندن نیز به آن اشاره می‌کند. اهمیت این تفاوت کوچک چیست؟ اهمیت این تفاوت میان شرکت دولتی و خصولتیدر پرونده‌هایی مانند این آشکار است. بسیاری از اتهامات که می‌تواند متوجه مدیران دولتی باشد، در این شرکت‌ها عملاً قابل استناد نیستند و این حاشیه امنی را برای مدیرانی ایجاد می‌کند که عملاً مدیران دولتی هستند اما روی کاغذ به مدیریت شرکتی خصوصی مشغول‌اند. برای مثال، یکی از این اتهامات که در همین پرونده نیز امکان بررسی دارد، اتهام دریافت رشوه است که طبق قانون تنها برای مدیران دولتی (به معنای عام) معنا دارد و مدیر شرکتی مانند شرکت تأسیسات دریایی را نمی‌توان به دریافت رشوه متهم کرد، زیرا شرکت تأسیسات روی کاغذ شرکتی خصوصی است؛ نکته‌ای بس غم‌انگیز که نشان می‌دهد چگونه اشتباهی مهلک در بخشی از حکمرانی، می‌تواند به بروز اشتباهات متعدد در بخش‌های دیگر آن منجر شود.

نکته آخر این که خلاصه‌کردن حکم صادر شده پرونده‌ای با این ابعاد، اصلاً آسان نیست و ادعا نمی‌کنم تمام نکات مهمی را که برای روشن شدن موضوع در ذهن خواننده لازم است، در این خلاصه آورده‌ام. با این حال تلاش شده تا آنجا که ممکن است، هیچ نکته مهمی از قلم نیفتد. به این امید که در آینده بتوانیم رأی قطعی دادگاه ایران پس از صدور را نیز برای خوانندگان منتشر کنیم.

دادگاه عالی

دادگاه تجاری و املاک انگلیس و ولز

دادگاه بازرگانی QBD

شاکی

شرکت تأسیسات دریایی ایران

متهمان

متهم ردیف اول: شرکت Dean S.A

متهم ردیف دوم: شرکت مشاوره حقوقی Dean

متهم ردیف سوم: شرکت بازرگانی Dean FZE

متهم ردیف چهارم: عمر کامل محمود السواده

متهم ردیف پنجم: شرکت سپنتا

متهم ردیف ششم: آقای رضا مصطفوی طباطبایی

متهم ردیف هفتم: آقای علی طاهری

متهم ردیف هشتم: آقای آقامراد شیرانی‌تکابی

متهم ردیف نهم: آقای انصاری میران پیلای محمد بشیر

وکیل شاکی: اندر آنسلو و ریچارد هنک (شرکت بین‌المللی وکالت Eversheds Sutherland International LLP)

متهمان چهارم و نهم شخصاً حضور یافتند و از خود دفاع کردند.

متهم ردیف ششم شخصاً حضور یافت و به دفاع از خود و متهم ردیف پنجم پرداخت.

تاریخ استماع: ۳، ۵، ۷، ۱۰، ۱۴، ۱۹ و ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸

نمای کلی

– در این اقامه دعوی، شرکت تأسیسات دریایی مدعی است مورد کلاهبرداری توسط متهمان قرار گرفته. ماهیت این پرونده این است که شرکت تأسیسات دریایی ۸۷ میلیون دلار به‌عنوان وجه یک دکل نفتی پرداخت کرده؛ اما این دکل را دریافت نکرده است.

– متهمان پنج نفر هستند. متهم ردیف هفت یعنی آقای طاهری بین سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی بوده است. متهم ردیف هشت یعنی آقای شیرانی، مشاور آقای طاهری در این شرکت بوده و نقش بزرگی نیز در شرکت سپنتا که متهم ردیف پنجم محسوب می‌شود، داشته است. متهم ردیف چهارم که ایشان را از این به بعد دکتر السواده خواهیم خواند یک وکیل است که قبلاً مدیر و سهام‌دار متهمان ردیف یک تا سه بوده است. متهم ردیف ششم که آقای طباطبایی نامیده خواهد شد، یک کارآفرین است و مدیر و سهام‌دار متهم ردیف پنجم نیز محسوب می‌شود. متهم ردیف نهم که آقای انصاری نام دارد، قبلاً مدیر مالی متهم ردیف پنجم و شرکت اکتشاف و توسعه انرژی ENEXD بوده که تحت مدیریت و کنترل متهم ردیف ششم بوده است.

– سایر متهمان شخصیت‌های حقوقی هستند. متهم ردیف اول که آن را Dean خواهیم خواند، یک شرکت ثبت‌شده در جزایر ویرجین بریتانیا (در دریای کارائیب) است که در سال ۱۳۹۱ تأسیس شده. متهم ردیف دوم و سوم هر دو در امارات متحده عربی ثبت شده‌اند و از سال ۱۳۹۲ عملاً یکی شده‌اند و از آن با نام Dean legal یاد می‌کنیم. متهم ردیف پنجم، یعنی شرکت سپنتا یک شرکت ثبت‌شده در امارات متحده عربی است و زمینه فعالیتش تأمین تجهیزات نفت و گاز از چین برای ایران بوده است.

خلاصه پرونده

– شرکت تأسیسات دریایی ترغیب شد دکل حفاری GSP FORTUNA را خریداری کند و متهمان از محل وجوه کل، ۲۲ میلیون دلار منافع دریافت کرده‌اند که مابه‌التفاوت قیمت خرید دکل توسط شرکت واسطه (Dean) و قیمت فروش دکل به تأسیسات دریایی بوده است. زمانی که فروشنده دکل قرارداد را فسخ کرد، متهمان از فرصت استفاده کردند تا مبلغ بیشتری از محل توافق دریافت کنند. مرکز این کلاهبرداری آقای طاهری و آقای شیرانی بوده‌اند که هر دوی آنها در قبال شرکت تأسیسات دریایی مسئول بوده‌اند. آقای طاهری و آقای شیرانی از مابه‌التفاوت قیمت اعلامی به شرکت تأسیسات دریایی و قیمت واقعی معامله آگاه بوده‌اند. آنها شرکت تأسیسات دریایی را به شکلی مدیریت کرده‌اند که قرارداد خرید منعقد شود. آقای طاهری با اطلاع از اینکه این قرارداد از لحاظ اقتصادی به ضرر شرکت تأسیسات دریایی بوده، این کار را انجام داده و قوانین داخلی شرکت خود را نیز نقض کرده است. آقایان طاهری و شیرانی سپس تدارکاتی انجام داده‌اند تا باقی مبالغ قرارداد پس از فسخ نیز به شرکت واسط پرداخت شود، در حالی که از لغو قرارداد مطلع بوده‌اند. شرکت تأسیسات دریایی استدلال می‌کند آقای شیرانی مبالغ قابل توجهی که حداقل ۱۷ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار بوده، دریافت کرده است و آقای طاهری نیز احتمالاً سهمی از این مبلغ را دریافت کرده یا باید دریافت کرده باشد. سایر متهمان نیز خیانت در امانت مرتکب شده و به صورت گسترده با آقایان طاهری و شیرانی همکاری و تلاش کرده‌اند قصورات مذکور را پنهان کنند. آقای السواده، Dean و Dean legal در بطن این کلاهبرداری حاضر بوده‌اند. آقای طباطبایی و سپنتا نیز نقش اصلی را در کلاهبرداری داشته‌اند. آقای طباطبایی به تمامی اقدامات اعضا و شرکت Dean و Dean legal جهت می‌داده است. شرکت Dean legal تحت مدیریت آقای طباطبایی قسمت عظیمی از وجوه دریافتی را به حساب خود و شرکت سپنتا واریز کرده و بخشی از وجه که پیش‌پرداخت شده بود نیز به آقای شیرانی پرداخت شده است که در حقیقت رشوه تلقی می‌شد. آقای انصاری نیز در دوره مدیریت خود بر Dean و Dean legal در خیانت در امانت همدست آقایان طاهری و شیرانی بوده و در تقسیم وجوه دریافتی از شرکت تأسیسات دریایی نقش داشته است.

– آقای طاهری و آقای شیرانی در دادرسی شرکت نکردند.

– شرکت Dean در دفاعیه خود استدلال کرده است در ابتدا قرار بوده دو دکل به نام‌های فورچونا و بریتانیا به قیمت‌های ۶۶ و ۲۱ میلیون دلار خریداری شود، با این حال در ادامه شرکت تأسیسات دریایی از خرید دکل بریتانیا منصرف شد اما نخواست قیمت معامله تغییر کند و قرار بوده مابه‌التفاوت مذکور به حساب افراد مورد نظر شرکت تأسیسات دریایی واریز شود.

-آقای السواده مدعی بود از طرف آقای طباطبایی شرکت‌های Dean و Dean legal را سرپرستی کرده است. او از طریق ویدئوکنفرانس از دوبی در جلسه دادرسی شرکت کرد و حضور ویدئویی او شامل ارائه مدارک و شواهد و بازپرسی شد.

– آقای طباطبایی معتقد است پرونده‌ای که علیه آنها اقامه شده تحت حمایت دولت ایران و دارای انگیزه‌های سیاسی است و او در این کلاهبرداری نقشی نداشته است.

حقایق موجود

– آقای طباطبایی در ایران به دنیا آمده و در رشته مهندسی عمران از دانشگاه آزاد اسلامی فارغ‌التحصیل شده است. او در صنایع بالادستی نفت و گاز فعالیت می‌کرده و نماینده شرکت فناوری و توسعه نفتی چین در خاورمیانه بوده است. او شرکت‌هایی با نام سپنتا (که نام پسر اوست) نیز تأسیس کرده است. شرکت سپنتای ایران که در ۱۳۷۹ تأسیس شده، در زمینه بهره‌برداری و تأمین تجهیزات فعالیت می‌کرده و همسر او همواره سهام‌دار عمده این شرکت بوده است.

– آقای شیرانی قبل از بروز اختلاف در این پرونده، شریک آقای طباطبایی بوده است.

– از اسفند ۱۳۸۸ آقای طاهری مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی شده و آقای شیرانی را که پیش از آن نیز نقش مشاور برای شرکت تأسیسات دریایی داشته است، به عنوان مشاور خود منصوب کرده است. در حکم مشاوره او که در شهریور ۱۳۸۹ امضا شده و نسخه‌ای از آن به زبان انگلیسی ترجمه شده، آمده است: نظر به سوابق و تجارب شما بدین وسیله شما را به عنوان مشاور خود در زمینه حفاری، سرمایه‌گذاری و امور بازرگانی منصوب می‌نمایم. انتظار می‌رود خود را وقف شناسایی بازارهای جهانی با هدف توسعه و گسترش فعالیت‌های شرکت و جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی کنید.

– در دی ماه ۱۳۹۰ هیأت‌مدیره شرکت تأسیسات دریایی مصوب کرده است که یک دکل حفاری (تا سقف ۲۰۰ میلیون دلار) خریداری شود. آقای طاهری از امضاءکنندگان این مصوبه بوده است.

– آقای شیرانی به صورت شفاف از این تصمیم آگاه بوده است.

– دکل فورچونا یک دکل سه‌پایه طاقی مدل FRIEDE & GOLDMAN L-780 MODEL 2 بوده که یک دکل حفاری دریایی متحرک است. این دکل تحت مالکیت شرکت رومانیایی GSP بوده است.

– مذاکرات میان شرکت Dean و شرکت GSP انجام شده و مهندسان شرکت سپنتا از دکل که آن زمان در ترکیه مستقر بوده بازدید کرده‌اند. در مذاکرات صورت‌گرفته در ماه مه ۲۰۱۲ آقای طباطبایی، آقای شیرانی از یک سو و آقای گابریل کومانسکو و آقای علیرضا شهریاری از سوی شرکت GSP حاضر بوده‌اند. آقای شیرانی در طول مذاکرات با آقای طاهری در تماس بوده است.

– در ژوئن ۲۰۱۲ آقای شهریاری به نمایندگی از فروشنده رومانیایی پیش‌نویس قرارداد فروش دو دکل فورچونا و بریتانیا جمعاً به مبلغ ۸۷ میلیون دلار را به آقای طباطبایی ارسال کرده است. در همان ماه آقای السواده نامه‌ای با سربرگ شرکت Dean برای آقای شیرانی به عنوان مشاور مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی ارسال کرده که حاوی یک کپی از مشخصات دکل حفاری فورچونا بوده و قیمت آن به تنهایی ۸۷ میلیون دلار ذکر شده است.

– در ۵ تیر ۱۳۹۱ قرارداد خرید دکل فورچونا به قیمت ۶۶ میلیون دلار و دکل بریتانیا به قیمت ۲۱ میلیون دلار بین شرکت Dean با امضای آقای السواده و GSP رومانی با امضای آقای کومناسکو منعقد شده است. در این معامله خریدار متعهد شده مبلغ ۱۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار به عنوان پیش‌پرداخت به فروشنده پرداخت کند و همچنین ذکر شده است این ودیعه تنها در صورتی بازپرداخت خواهد شد که یا فروشنده نتواند به تعهدش عمل کند یا دکل پیش از خاتمه بازسازی و تحویل دچار خسارت شود.

– در ششم تیر ۱۳۹۱ آقای السواده پیش‌نویس قرارداد فروش دکل فورچونا توسط شرکت Dean به شرکت تأسیسات دریایی را به مبلغ ۸۷ میلیون دلار برای شرکت تأسیسات دریایی ارسال کرده است. ودیعه این قرارداد ۱۷ میلیون‌و ۴۰۰ هزار دلار بوده است و همچنین ذکر شده که حداکثر تا صد روز کاری از تاریخ پرداخت ودیعه و پس از انتقال قانونی مالکیت دکل به خریدار و ارسال رضایت‌بخش دکل به منطقه مورد نظر خریدار مبلغ ۶۹ میلیون‌و ۶۰۰ هزار دلار به حساب فروشنده واریز خواهد شد.

– به این ترتیب نه تنها مبلغ پیش‌پرداخت شرکت تأسیسات دریایی به شرکت Dean بیشتر از رقم پیش‌پرداخت شرکت Dean به شرکت فروشنده اصلی دکل است بلکه هیچ سخنی از دکل بریتانیا در قرارداد بین واسطه و شرکت تأسیسات دریایی وجود ندارد. با این حال به دستور آقای طاهری مبلغ مورد نظر یعنی ۱۷ میلیون‌و ۴۰۰ هزار دلار برابر با ۶۳ میلیون‌و ۸۵۸ هزار درهم امارات از طرف شرکت تأسیسات دریایی به شرکت Dean پرداخت می‌شود.

– در تاریخ ۱۴ نوامبر ۲۰۱۲ بالاخره صبر شرکت GSP رومانی سر می‌رسد و آقای کومانسکو ایمیلی برای عمر کامل ارسال و تهدید می‌کند در صورت عدم انجام تعهدات قرارداد را فسخ خواهد کرد.

– در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲ آقای شهریاری، نماینده شرکت GSP رومانی نامه‌ای را مستقیماً برای آقای طاهری و آقای شیرانی ارسال می‌کند. این نامه با زبانی مرموز و پر رمز و راز نوشته شده اما در آن صریحاً آمده است اگر خریدار تا ۴ دسامبر ۲۰۱۲ از انجام تعهدات مالی خود قصور ورزد فروشنده سریعاً حق فسخ خواهد داشت. این نامه نشان می‌دهد افرادی در شرکت GSP در جریان بوده‌اند که خریدار واقعی دکل فورچونا، شرکت تأسیسات دریایی است.

– در یکم سپتامبر ۲۰۱۲ موضوع خرید دکل حفاری فورچونا در هیأت مدیره تأسیسات دریایی توسط آقای طاهری مطرح و در آن مقرر شد سهامداران هزینه خرید یک دکل دست‌دوم از ترکیه به قیمت ۸۷ میلیون دلار را تأمین کنند.

– در تاریخ سوم دسامبر ۲۰۱۲ هیچ مبلغ جدیدی به شرکت GSP رومانی پرداخت نشده بود و در نتیجه این شرکت ضمن لغو قرارداد، ابلاغیه فسخ آن را به شرکت Dean ارسال کرد. روز بعد آقای عمر کامل ایمیلی به آقای شیرانی ارسال کرد که می‌گفت: تمام تلاشم را انجام می‌دهم تا پس از مصیبتی که دیروز رخ داد قرارداد را زنده نگه دارم و هم‌اکنون سه روز زمان اضافه می‌خواهم تا تأمین مالی قرارداد را انجام دهم. لطفاً از انتقال وجه تا شنبه اطمینان کسب کنید در غیر این صورت می‌ترسم مبلغ ودیعه به عنوان خسارت دیرکرد منظور شود.

– با در نظر گرفتن این حقیقت که آقای طاهری یکی از دو فردی بود که اخطار آقای شهریاری از طرف GSP را چند روز زودتر دریافت کرده بود با توجه به ارتباط او و شیرانی نتیجه‌گیری می‌کنم که بایدآقای طاهری از فسخ قرارداد مطلع شود.

– با وجود فسخ قرارداد، دست‌کم در آغاز با امید احیای توافق، آقای طاهری اقداماتی انجام داد تا مبلغ انجام معامله را از طریق واسطه‌ای به نام شرکت CPTDC به شرکت Dean برساند. او در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۲ دستور پرداخت ۴۰ میلیون دلار برای شرکت نفت اینترترید SARL صادر کرد که مبلغ یادشده باید از سوی NICO از طرف شرکت تأسیسات دریایی از ذی‌نفع اولیه (UNO STEEL) در وجه CPTDC پرداخت می‌شد.

– در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۲ آقای عمر کامل به آقای طاهری ایمیل زد و نسخه‌ای از آن را هم برای آقای شیرانی فرستاد و در آن ایمیل تأیید کرد شرکت چینی وجه را دریافت کرده و درصدد انتقال آن به شرکت Dean legal است. او از آقای طاهری و شیرانی خواست مابقی وجه را نیز به ASAP پرداخت کنند و گفت اکنون می‌تواند پیمان قرارداد را احیا کند.

– در ۶ ژانویه ۲۰۱۳ آقای طاهری دستور پرداخت مبلغ ۲۵ میلیون و ۶۴۰ هزار یورو را به شرکت بین‌المللی فولاد فرآوری‌شده (International Processed Steel) صادر کرد که شرکت زیرمجموعه تأسیسات دریایی بود. او در اصل قصد داشت این وجه را به Uno Steel پرداخت کند تا به CPTDC منتقل شود.

– در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۲ آقای شیرانی از آقای یحیوی خواست دستوری برای نایب‌رئیس CPTDC صادر کند تا وجه ۴۰ میلیون دلار را که از طریق NICO به آن شرکت منتقل شده بود، به آقای عمر کامل به عنوان مدیرعامل شرکت Dean منتقل کند. این دستور که باید از سوی آقای طاهری امضا می‌شد، در تاریخ ۲۹ دسامبر ۲۰۱۲ تهیه و برای CPTDC ارسال شد.

– پرداخت‌های بعدی از طرف شرکت تأسیسات دریایی از سوی Dean legal دریافت شدند؛ یعنی مبلغ ۱۰ میلیون‌و ۹۹۹ هزار یورو در ۹ ژانویه ۲۰۱۳ و ۱۸ میلیون و ۵۰۲ هزار یورو در تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۳ از CPTDC دریافت شد. علاوه بر آن در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۳ دکتر طاهری دستوری برای CPTDC صادر کرد تا مبلغ ۲۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار به شرکت Dean پرداخت کند. این دستور در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۳ مجدد تکرار شد.

– در این مدت عمر کامل تلاش می‌کرد تا قرارداد خرید فورچونا را زنده کند. او ایمیلی برای آقای طاهری و شیرانی فرستاد و گفت فروشنده به آنها یک روز فرصت داده تا قرارداد را احیا کنند اما در ۲۰ فوریه ۲۰۱۳ آقای شهریاری از طرف GSP به عمر کامل ایمیل زد و گفت آقای کومانسکو (مدیر GSP) دستور داده است که مذاکرات مربوط به معامله را تمام کنند. در پنجم مارس ۲۰۱۳ عمر کامل به کومانسکو ایمیل زد و نسخه‌ای از آن را هم به شهریاری ارسال کرد. او در این ایمیل درخواست کرد اگر قرارداد لغو است، باید وجه ودیعه بازگردانده شود وگرنه به دادگاه شکایت خواهد کرد.

– در ۲۰ آوریل ۲۰۱۳ شرکت CPTDC طبق دستوراتی که قبلاً صادر شده بود، ۲۹ میلیون دلار دیگر به حساب بانکی Dean legal واریز کرد.

– در ادامه شرکت فروشنده دکل از شرکت Dean به‌عنوان خریدار دکل شکایت کرد اما این شکایت در ۹ جولای ۲۰۱۴ شکست خورد.

– در آوریل ۲۰۱۵ و با شروع بررسی‌های گسترده در شرکت تأسیسات دریایی، عمر کامل شروع به ارسال ایمیل‌هایی به آقای مصطفوی طباطبایی و آقای انصاری کرد که خود را جدا از آنها نشان بدهد. او در آن ایمیل‌ها تأکید کرد دیگر علاقه‌ای به ادامه همکاری با Dean ندارد. او در ۲۷ آوریل ۲۰۱۵ باقی‌مانده ۵۰ درصد سهام خود در Dean را به آقای انصاری منتقل کرد. او در اوت ۲۰۱۵ نیز با ارسال ایمیل به آقای طباطبایی و انصاری انتصاب شرکت‌های Dean به خود را فسخ کرد.

– شرکت تأسیسات دریایی در ۱۴ مارس ۲۰۱۶ به این دادگاه شکایت کرد.

موضوعات واقعی بحث‌برانگیز

– آقای طباطبایی معتقد است شرکت تأسیسات دریایی به قوه مجریه ایران نزدیک است. شرکت تأسیسات دریایی مدارکی به دادگاه ارائه کرده که نشان می‌دهد این شرکت خصوصی است که طبق قانون تجارت ایران اداره می‌شود. با این حال مشخص است که ارتباطات بین شرکت تأسیسات دریایی به قوه مجریه ایران نزدیک است و غیرمحتمل به نظر می‌رسد که شرکت تأسیسات دریایی در موضوعات مهم خلاف خواسته دولت ایران رفتار کند. به همین دلیل می‌توانم بپذیرم موضع سیاسی آقای طباطبایی باعث شده شرکت تأسیسات دریایی او را شدیداً تعقیب کند اما در مقابل رفتاری آرام با عمر کامل داشته باشد. با این حال اعتقاد دارم شکایت شرکت تأسیسات دریایی علیه طباطبایی دروغ‌پردازانه و بدون پشتوانه نیست و آقای طباطبایی بر اساس شواهد موجود مسئول خواهد بود؛ نه بر اساس دشمنی دولت ایران با او.

– برای من واضح است که آقای طاهری و آقای شیرانی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر بوده‌اند و بسیاری از مکاتبات آقای شهریاری به هر دو آنها ارسال شده است. از جمله این که هر دو آنها مطلع بوده‌اند شرکت GSP رومانی قصد داشته دکل فورچونا را ۶۶ میلیون دلار بفروشد و قیمتی که GSP توافق کرده، شامل دکل بریتانیا نیز بوده و قیمت قرارداد را به ۸۷ میلیون دلار رسانده است.

– احتمالاً آقای طاهری اطلاعات قیمت فورچونا را به مدیر حقوقی شرکت تأسیسات دریایی نیز داده است، زیرا در اولین روز کاری آقای مسعود امانی، مدیر حقوقی شرکت تأسیسات دریایی، در فوریه ۲۰۱۴، منشی آقای رحمانی‌پناه (مدیر سابق حقوقی این شرکت) هنگامی که قصد داشت دو بسته از اسناد را از ساختمان شرکت تأسیسات دریایی خارج کند، دستگیر شد. یکی از این اسناد پیش‌نویس پیمان خرید Dean و GSP بود که نشان می‌داد قیمت دکل فورچونا ۶۶ میلیون دلار بوده است. هیچ شواهد دیگری وجود ندارد که نشان دهد به غیر از آقای شیرانی، طاهری و احتمالاً آقای رحمانی‌پناه، شخص دیگری از شرکت تأسیسات دریایی از این موضوع تا قبل از سال ۲۰۱۴ مطلع بوده باشد.

– بررسی‌ها نشان می‌دهد قواعد داخلی شرکت تأسیسات دریایی در این قرارداد رعایت نشده است، همچنین در جلسه هیأت‌مدیره به آنان گفته شده شرکت قصد خرید یک دکل به قیمت ۸۷ میلیون دلار را دارد.

– هنگامی که قرارداد فروش توسط GSP در سوم دسامبر ۲۰۱۲ فسخ شده آقای شیرانی سریعاً از آن آگاه شده است. همان‌طور که قبلاً گفتم قطعاً آقای شیرانی از عمق فاجعه آگاه بوده و ایمیلی که عمر کامل برای او و آقای طاهری در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۲ فرستاد نشان می‌دهد آقای طاهری نیز می‌دانسته که قرارداد لغو شده است و مذاکرات مستلزم تلاش برای احیای قرارداد بودند.

– همه احتمالات برای نجات قرارداد از ۲۰ فوریه ۲۰۱۳ از بین رفته‌اند. مطمئن هستم آقای شیرانی از روند مذاکرات کاملاً آگاه بوده و می‌دانسته که دیگر هیچ امکانی برای اجرای قرارداد وجود ندارد. همچنین استنباط می‌کنم آقای طاهری نیز از حتمی‌بودن لغو قرارداد قطعاً آگاه بوده است. این را به دلیل رابطه بسیار نزدیک آقای طاهری و شیرانی نمی‌گویم، بلکه به این دلیل است که آقای طاهری از وجوه لازم برای رعایت اولیتماتوم بی‌چون‌وچرای شرکت GSP که در تاریخ ۱۹ فوریه ۲۰۱۴ داده شده بود، کاملاً آگاه بوده یعنی می‌دانسته پس از آن امکان نجات قرارداد وجود ندارد. علاوه بر این موضوع آقای طاهری در ششم مارس ۲۰۱۳ دستور انتقال وجه به شرکت Dean را صادر کرد و تا تاریخ انجام دستور یعنی ۲۰ آوریل ۲۰۱۳ هیچ اقدام دیگری برای لغو دستور انتقال وجه انجام نداد. همچنین طبق شهادت آقای یحیوی، آقای طاهری در اواخر جولای ۲۰۱۳ حسابی مشابه به هیأت‌مدیره ارائه داده که نشان می‌دهد او قصد داشته تمامی موضوعات رخ‌داده را از نظر آنها پنهان کند.

– در فوریه ۲۰۱۴ آقای غلامرضا منوچهری، جایگزین آقای طاهری در شرکت تأسیسات دریایی ایران شد.

– شرکت‌های Dean و Dean legal توسط عمر کامل تأسیس شده‌اند اما او می‌گوید که تحت مدیریت آقای طباطبایی بوده است. عمر کامل در تمامی قراردادها حاضر بوده و البته در موارد گوناگونی نیز در مدارک جعل کرده است. برای نمونه در نسخه‌ای از شکایت شرکت GSP از Dean که توسط عمر کامل برای شرکت تأسیسات دریایی ارسال شده قیمت دکل فورچونا از ۶۶ میلیون دلار به ۸۶ میلیون دلار تغییر کرده و همچنین مبلغ ودیعه درج شده در پاراگراف ۵ و مبلغ دلالی و انجام معامله در پاراگراف ۶ نیز تغییر یافته است. این یکی از هزاران مدرک تعجب‌آور در این پرونده است که دست‌کاری شده‌اند.

– من به این نتیجه رسیده‌ام که آقای طباطبایی در تمامی بخش‌های مهم مسئولیت کنترل نهایی شرکت Dean را داشته و همکاری آنها طبق تصمیمات آقای طباطبایی بوده است. این به معنای آن نیست که عمر کامل قادر نبوده اقدامات مستقلی انجام دهد اما من این نتیجه را گرفتم که آقای طباطبایی مدیریت کلی این موارد را برعهده داشته است.

نتیجه‌گیری‌های کلی حقیقی

– طبق آن چه گفته شد من عمیقاً می‌پذیرم که این پرونده یک پرونده کلاهبرداری از شرکت تأسیسات دریایی است که در دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول شرکت تأسیسات دریایی ملزم به پرداخت ۲۱ میلیون دلار بیشتر از مبلغ دکل فورچونا شده است و در مرحله دوم مبالغ پرداخت شده برای خرید دکل بازنگشته است.

– به نظر من آقای طاهری و آقای شیرانی، هر دو در قبال تعهد امانت‌داری خود به شرکت تأسیسات دریایی قصور ورزیده‌اند. به نظر من اگر آقای طاهری و آقای شیرانی از تعهدات امانت‌داری خود قصور نمی‌ورزیدند شرکت تأسیسات دریایی وارد قرارداد فروش نمی‌شد و مجبور نمی‌شد ۸۷ میلیون دلار را پرداخت کند و متحمل چنین خسارتی شود.

– جبران خسارت درخواست‌شده از سوی شرکت تأسیسات دریایی در خصوص مدارک انجام معامله در رابطه با آقای طاهری و آقای شیرانی و قصور آنها در رعایت امانت‌داری برای هر دوی آنها برابر است. به نظر من آقای طاهری و آقای شیرانی مشاعا مسئول جبران خسارت مبلغ پرداخت‌شده از سوی IOEC هستند که این مبلغ تقریباً ۸۷ میلیون دلار است. اگرچه بعداً اقداماتی برای تعیین مبلغ دقیق و نوع ارز آن انجام خواهم داد.

– شرکت Dean و dean legal نقشی کلیدی و اصلی در دریافت وجه از شرکت تأسیسات دریایی داشته‌اند. آنها بخش مهم و اصلی روندهای هر دو کلاهبرداری هستند. Dean legal 87 میلیون دلار از شرکت تأسیسات دریایی دریافت کرد که تنها ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار آن را به شرکت GSP رومانی منتقل کرد و مابقی را به دیگران داد و دکلی نیز به شرکت تأسیسات دریایی نرسید.

– عمر کامل نقش بسیار مهمی در انجام این قصورات داشت. او پیش‌نویس قرارداد حق‌العمل کاری را تهیه و تسهیلاتی ایجاد کرد تا وجوه بزرگی به حساب سپنتا و آقای طباطبایی پرداخت شود. او به آقای طاهری و آقای شیرانی هم کمک کرد تا سوءظن شرکت تأسیسات دریایی را برطرف کنند، مثلاً مشخصات دعوی حقوقی GSP علیه Dean را دست‌کاری کرد و توضیحاتی دروغین داد که چرا وجوهی که باید به حساب شرکت تأسیسات دریایی بازپرداخت شوند بازپرداخت نشده‌اند. به نظر من او کاملاً از ماهیت اقدامات کلاهبرداری آگاه بوده است.

– نقش آقای طباطبایی تأمین و هدایت زیربنا و شالوده‌ای خارج از شرکت تأسیسات دریایی بوده که باعث شده کلاهبرداری صورت بگیرد. بدون کمک او ممکن بود هرگز معامله‌ای وجود نداشته باشد و آقای طاهری و شیرانی نیز قادر به دستیابی ۲۱ میلیون دلار نمی‌شدند و دومین مرحله کلاهبرداری نیز ممکن نمی‌شد. تلاش‌های او در دادرسی برای مخفی‌کردن نقش خود یکی از دلایلی است که نشان می‌دهد او در این ماجرا مشارکتی ناصادقانه داشته است.

– متهمان به غیر از انصاری، مسئول جبران خسارت واردشده به شرکت تأسیسات دریایی در خصوص خسارات ناشی از قصورات آقای طاهری و آقای شیرانی هستند.

– برآیند یافته‌ها این است که متهمان به جز انصاری، همگی مشاعا مسئول ۸۷ میلیون دلاری هستند که شرکت تأسیسات دریایی از دست داده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *