جمهوری اسلامی می‌رود، ایران و خاورمیانه می‌مانند!الاهه بقراط

By | ۱۳۹۸-۰۴-۰۸
حکومت‌های ایدئولوژیک پدیده‌های جهان مدرن هستند؛ زاییده‌ی اختراعات جدید، تغییر مناسبات و رشد اقتصادی و گسترش آموزش‌ همگانی‌اند. در اواخر قرن هجدهم و طول قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم است که ایدئولوژی‌های زمینی مانند کمونیسم و فاشیسم در واکنش به بحران‌های اقتصادی سرمایه‌داری شکل می‌گیرند و نهایتا در ظرفیت‌های کاپیتالیسم که هنوز قادر به بازتولید خود است، حل شده و از بین می‌روند. بنیادگرایی اسلامی اما نه واکنش به بحران اقتصادی و یا اساسا بحران سرمایه‌داری، بلکه واکنش به بحران فرهنگی و عقیدتی و درونی خود این عقیده و ایمان در جوامع اسلامی علیه انسان و حقوق طبیعی و شهروندی آن است!

به قدرت رسیدن بنیادگرایی اسلامی در ایران، بحران مقاومت ارتجاع علیه آزادی را وارد مرحله‌ای سرنوشت‌ساز کرد. در این «محور مقاومت»، شیعه و سنی و دیگر فرقه‌های اسلامی نقشی بازی نمی‌کنند. جمهوری اسلامی از پیروان همه این فرقه‌ها در گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به خود استفاده می‌کند!

نظام کمونیستی- اسلامی- فاشیستی در ایران، بخشی از مقاومت بنیادگرایی اسلامی در جهان است که ما امروز در دوران گذار از آن بسر می‌بریم. تلاش امثال علی خامنه‌ای برای مقابله با «نفوذ» آزادی و حقوق بشر بی‌فایده است چرا که این «نفوذ» از «خارج» نیست بلکه زایش و نوزایی از «داخل» است! نسل‌های جوان در جوامع مسلمان‌نشین حاملان  این نوزایی هستند وگرنه سرسپردگان به رژیم ایران و کل اسلامیست‌ها درصدی اندک بیش نیستند که البته قدرت تخریبی آنها گسترده است.

اینست که آنچه این‌ روزها در مقابله‌ی جمهوری اسلامی و دولت کنونی آمریکا می‌بینیم، نه «جنگ ایران و آمریکا» بلکه فراتر از هر دو است: بنیادگرایی اسلامی که در ایران قدرت دولتی مطلق را در دست دارد، به مرحله‌ی نهایی نزدیک می‌شود. نه تنها ایران در حال گذار از این رژیم‌ است بلکه خود جمهوری اسلامی و این بنیادگرایی نیز در حال گذار از خویش و به شکست انجامیدن «محور مقاومت»، نه در برابر آمریکا و غرب، بلکه در برابر دموکراسی و حقوق بشر هستند.

در این میان، آیا سیاستمداران اروپا با وجود تجربه‌های خونین دو جنگ بزرگ و فاشیسم و کمونیسم، واقعا چنان درک مخدوشی از دموکراسی و آزادی دارند که بستر سر بریدن دموکراسی را به نام آزادی در کشورهای خود پهن ‌می‌کنند؟! آیا در شرایطی که جوامع جوان خاورمیانه و کشورهای مسلمان‌نشین، به ویژه در ایران، تشنه‌ی حقوق انسانی و مناسبات دموکراتیک هستند، اروپا به کشت بذر شوم  بنیادگرایی مذهبی و افراط‌گرایی چپ و راست در خاک خود مشغول نیست؟!

باری، موضوع بر سر آمریکا نیست! اگر کشورهای غربی و قدرتمند، همچنین روسیه و چین، «محور مقاومت» به سرکردگی جمهوری اسلامی را سر جای خود ننشانند، و بخواهند از آن برای امتیاز گرفتن از یکدیگر استفاده کنند، این «محور» با رانده شدن از سرزمین‌های زادگاه خود، برای بقا به این کشورها منتقل خواهد شد. جمهوری اسلامی می‌رود، شاید به اروپا! اما ایران و خاورمیانه می‌مانند!
الاهه بقراط

کیهان لندن :