مرد سایه تغییرات کتاب‌های درسی ایران کیست؟

By | ۱۳۹۸-۰۸-۲۰

به تازگی آثاری از شاعرانی چون عطار نیشابوری، نیما یوشیج، رهی معیری، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج (سایه)، از کتاب‌های درسی دانش‌آموزان ایران حذف شده و به جای آنها، آثاری از نویسندگان و شاعران نزدیک به حکومت، همچون، رضا امیرخانی، فاضل نظری و مرتضی امیری اسفندقه در این کتاب‌ها گنجانده شده است.

پس از موج واکنش‌های منفی در این زمینه در شبکه‌های مجازی، حسین قاسم‌پور مقدم، یکی از اعضای گروه تألیف کتاب‌های درسی ادبیات سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، با دفاع از تغییرات کتاب‌های درسی، گفت: “این تغییر برای متناسب‌سازی کتاب‌ها با سند “تحول بنیادین” و سند «برنامه درسی ملی» بوده است.”

او به جزئیات این “سند” اشاره نکرد، اما درباره یکی از این تغییرات که همان گنجانده شدن شعری از امیری اسفندقه درباره محسن حججی، از کشته‌شدگان ایرانی در جنگ سوریه است، گفت: “جایی نیاز داشتیم شهید محسن حججی را مطرح کنیم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت.”

این اولین بار نیست که تغییرات در کتاب‌های درسی ایران بحث‌برانگیز می‌شود.

به عنوان نمونه، ده سال پیش، اعلام حذف نام پادشاهان ایران از کتاب‌های درسی تاریخی از سوی آموزش و پرورش، موجی از واکنش‌ها را برانگیخت.

در آن زمان، یعقوب توکلی، رییس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش، گفته بود پادشاهان و جنگجویانی مثل چنگیزخان و سلطان محمد شاه حذف و به جای آنها به “چهره‌های تمدن‌سازی” مانند خواجه نصیرالدین طوسی، زکریای رازی و ابوعلی سینا پرداخته می‌شود.

مروری کلی بر تغییرات کتاب‌های درسی طی چهل سال گذشته و مطالبات مقام‌های حکومتی درباره این کتاب‌ها، نشان می‌دهد که کتاب‌های درسی در نگاه سیاستگذاران جمهوری اسلامی ایران، یک ابراز قدرتمند برای پیشبرد سیاست‌های کلان حکومت است.

در سال ۱۳۹۰، وزیر وقت آموزش و پرورش اعلام کرد: “سالانه ۱۱۵۰ عنوان کتب درسی در کشور به چاپ می‌رسد که به تدریج درصدد اصلاح و ایجاد تغییرات در محتوای کتب درسی هستیم.”

از آن جا که کتاب‌های درسی در ایران مخاطبان میلیونی دارد و خواندن آنها الزامی است، حکومت ایران نخواسته که این فرصت را به سادگی از دست بدهد یا آن را در اختیار صداهای خارج از حیطه ایدئولوژیک خود قرار دهد.

مهم‌ترین اتفاق در این زمینه، وقوع “انقلاب فرهنگی” کمی پس از انقلاب ایران و تعطیلی موقت دانشگاه‌ها و تغییرات گسترده در متون درسی به ویژه متون علوم انسانی بود.

همچنین یکی دیگر از اتفاقاتی که برای سال‌ها به نماد اعمال سلیقه حکومت در زمینه کتاب‌های درسی تبدیل شد، گنجاندن وصیت‌نامه سیاسی آیت‌الله خمینی، پس از درگذشت او در متون درسی بود که در تبلیغات حکومتی یک “وصیتنامه الهی” خوانده می‌شد.

تغییرات متون درسی و تحولات آموزشی در دوران سی ساله رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، دیگر مثل “انقلاب فرهنگی” به صورت ضربتی و یکباره انجام نمی‌گیرد، بلکه این کتاب‌ها در یک تغییر و تحول دائمی قرار دارند.

رهبر جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عالی‌ترین مرجع سیاسی و سیاستگذار در این کشور، بارها و به مناسبت‌های مختلف در سخنان خود بر لزوم ویرایش متون درسی و گنجاندن برخی از موضوعات سیاسی در آنها تاکید کرده است.

او گفته است که “همواره باید با چشمی بینا، بر محتوای کتاب‌های درسی نظارت کرد”.

مثلا یکی از این سخنان رهبر جمهوری اسلامی که این روزها نیز از سوی مقامات حکومتی بر آن تأکید می‌شود، گنجاندن اسناد سفارت پیشین آمریکا در تهران در کتاب‌های درسی است.

آیت‌الله خامنه‌ای، سه سال پیش، در دیدار با جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان به مناسبت سیزدهم آبان، سالروز حمله گروهی از دانشجویان “خط امام” به سفارت آمریکا در تهران، درباره اسناد این سفارتخانه گفت: “شماها خوانده‌اید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیده‌ این کتاب‌ها در مجموعه‌ مدارس ما، دبیرستان‌های ما، دانشگاه‌های ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراض‌های من است. وزیر جدید محترم آموزش‌وپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتاب‌های درسی قرار نمی‌دهید؟”

سه سال پس از این سخنرانی، برخی از مقام‌های حکومتی ایران، از “بی‌توجهی” به این دستور رهبر جمهوری اسلامی انتقاد می‌کنند.

محسن محمودی، رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران، گفته: “مهمترین کاری که دستگاه‌های متولی فرهنگی کشور از جمله آموزش عالی و آموزش‌ و پرورش باید انجام دهند»، اجرای همین “مطالبه رهبر” است.”

همچنین سال گذشته، زمانی که بیانیه راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب منتشر شد، آیت‌الله علم‌الهدی، امام جمعه مشهد گفت که این برنامه “باید در همه جا تدریس شود.”

“شبیخون فرهنگی”، “ناتوی فرهنگی”

تغییرات در کتاب‌های درسی، محدود به متون آموزشی دانش‌آموزان یا دانشجویان نیست؛ کتاب‌های درسی حوزه‌های علمیه که معمولا بستگی به نظر استادان دارد، نیز از دستخوش تغییرات حکومتی در امان نبوده‌اند.

چند سال پیش آیت‌الله خامنه‌ای در سفر به قم به ضرورت تغییر متون درسی طلاب حوزه علمیه قم اشاره کرد و گفت: “اگر قرار بود ما کتاب درسی را عوض نکنیم، باید همان “معالم” را می‌خواندیم، دیگر “قوانین” چرا نوشته شد؟ “رسائل” چرا نوشته شد؟ “فصول” چرا نوشته شد؟ “کفایه” چرا نوشته شد؟ خوب، این درست است؛ الان هم همین است. الان هم بایستی حتماً کتاب درسی تغییر کند.”

آیت‌الله خامنه‌ای از ابتدای دوران رهبری خود نسبت به “شبیخون فرهنگی”، “ناتوی فرهنگی” و این اواخر، “جنگ نرم” هشدار داده و نظراتش درباره ضرورت تغییر در کتاب‌های درسی نیز برهمین اساس است.

در این کارزار تغییرات محتوای کتاب‌های درسی، به طور مدام درخواست‌هایی از تریبون‌های رسمی مطرح می‌شود.

مثلا چند سال پیش، زمانی که تاکید بر “جنگ نرم” در ایران بسیار رواج پیدا کرده بود، محمد رضا نقدی، فرمانده وقت بسیج اعلام کرد که مطالبه اصلی این سازمان از مسئولان آموزش و پرورش، گسترش “فرهنگ شهادت” در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان است.

او با اشاره به “جنگ نرم”، گفت که محتوای درس آموزش دفاعی که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان آموزش داده می‌شود “خشک و کلاسیک” است و سازمان بسیج قصد دارد از طریق وارد کردن موضوع شهادت، “این کتاب‌ها را از حالت خشک در بیاورد.”

همچنین سال گذشته، زمانی که بیانیه راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب منتشر شد، آیت‌الله علم‌الهدی، امام جمعه مشهد گفت که این برنامه “باید در همه جا تدریس شود.”

همچنین در تازه‌ترین نمونه، محمدجواد حاج علی اکبری، امام جمعه موقت تهران در روز جمعه ۲۶ مهر گفت: “آموزش و پرورش باید اربعین را در متن‌های درسی و برنامه فرزندان ما وارد کند و در این زمینه کوتاهی نشود.”

تغییرات در متون درسی ایران به حدی است که گاهی حتی صدای اعتراض مقامات حکومتی نیز به گوش می‌رسد.

غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی که از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی است، چند سال پیش در این باره گفته بود که “کتب درسی گوشت قربانی نیست.”

با این حال شعر خود حداد عادل که در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان گنجانیده شده بود، جنجال آفرید. در این شعر که در ستایش زبان فارسی سروده شده بود، شهر تبریز در کنار شهرهای تهران و کابل و بخارا “ملک” زبان فارسی خوانده شده بود.

علاوه بر محتوای متون درسی، آیت‌الله خامنه‌ای بر مواد درسی نیز تاکید کرده و در جایی گفته است که در دانشگاه و مدارس، “هم مواد درسی و محتوای دروس مهم است”.

این دغدغه را می‌توان در جنجالی که اخیرا بر سر رفع انحصار زبان انگلیسی از برنامه مدارس به راه افتاده به خوبی مشاهده کرد.

آیت‌الله خامنه‌ای در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ در جمع معلمان استان کرمان گفته بود: “ناگهان از گوشه‌ای یک نفر تشخیص داده که باید ما به کودکان دبستانی، از کلاس اول – یا حتی پیش‌دبستانی – زبان انگلیسی یاد بدهیم؛ چرا؟ وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد می‌رود زبان انگلیسی را یاد می‌گیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت آمریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این طور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند؟”

همچنین علاوه بر تغییرات در محتوای درسی و مواد درسی، ساعات درسی نیز در این سال‌ها تغییر کرده است.

حسن ذوالفقاری، استاد ادبیات دانشگاه درباره جنجال به وجود آمده درباره حذف آثار شاعران مطرح فارسی از کتاب‌های درسی گفت: “طی ۴۰ سال گذشته ساعت درس ادبیات فارسی کم و کمتر شده تا اکنون که از شش ساعت ۵۰ سال پیش، به سه ساعت و ادبیات به دو واحد تقلیل یافته است. این کم شدن ساعت‌های تدریس بهانه برای حذف برخی درس‌ها شده است.”

مسلما تغییرات اخیر متون درسی، آخرین تغییرات در این زمینه نخواهد بود. اگر روند تغییرات با همین شتاب ادامه یابد، شاید در آینده‌ای نه چندان دور، برخی از کتاب‌های درسی رشته‌های علوم انسانی کاملا تبدیل به “بولتن‌های تبلیغاتی” حکومت شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *