چهل و یک سال و «سه روز» دروغ

By | ۱۳۹۸-۱۰-۲۳

 جمهوری اسلامی روز گذشته (شنبه) برای اولین بار در تمامی سطوح پذیرفت که «خطا» کرده است؛ پذیرفت که به هواپیمای مسافربری اوکراین شلیک کرده و موجب مرگ ۱۷۹ نفر سرنشین آن شده است.

در کنار داغ مرگ ۱۷۹ جان٬ آنچه خاطر مردم ایران و شاید این بار جهانیان را آزرده کرد٬ سه روز دروغگویی نظام بود.

نظامی عقیدتی که در تمامی شئون  زندگی مردم با ادعای «هدایت به بهشت» دخالت می‌کرد٬ سه روز تمام در چشم‌های بازماندگان این حادثه و دیگر مردم ایران نگاه کرد٬ دست به یکی از گناهان کبیره زد و به «دروغ» گفت که نقشی در سقوط هواپیما ندارد.

این «دروغ» برای افکار عمومی به اندازه سقوط هواپیمای مسافربری دردناک‌ بود.

تصویر منتشر شده در خبرگزاری ایرنا از بقایای هواپیمای سانحه‌دیده اوکراینی

رسوایی نظام جمهوری اسلامی اما به همین جا خاتمه نیافت٬ نظام در نهایت اعتراف کرد که «دروغ» گفته است اما این اعتراف نه از سر صداقت بود نه انجام وظیفه.

این بار اعتراف کرد که «دروغ» گفته٬ مسئولیت خطایش را٬ هرچند با اگر و اما٬ به دوش گرفت چون تمام آنان که صدمه دیده بودند٬ ایرانی نبودند.

سرنشینان دو تابعیتی یا غیرایرانی هواپیمای مسافربری اوکراین مسبب اعتراف جمهوری اسلامی بودند. شهروندان غیرایرانی که دولت‌هایشان پای حقوقشان ایستادند٬ پیگیری کردند و در نهایت جمهوری اسلامی را وادار کردند که مسئولیت کارش را بپذیرد.

سرنشینان دو تابعیتی یا غیرایرانی هواپیمای مسافربری اوکراین مسبب اعتراف جمهوری اسلامی بودند. شهروندان غیر ایرانی که دولت‌هایشان پای حقوقشان ایستادند٬ پیگیری کردند و درنهایت جمهوری اسلامی را وادار کردند که مسئولیت کارش را بپذیرد.

شانسی که ملت ایران در موارد مشابه از آن برخوردار نبود.

یک آبان کشته و زندانی

شامگاه پنجشنبه ۲۴ آبان ماه سال ۹۸ پس از چندین ماه تاکید بر «دروغ» عدم افزایش قیمت بنزین به ناگهان اعلام شد که قیمت آن سه برابر شده است.

بر اساس اخباری که آن زمان منتشر شد رییس مجلس٬ قوه قضاییه و رییس جمهوری در جلسه‌ شورای عالی سران قوا تصمیم به افزایش قیمت بنزین گرفته بودند. در حالی که پس از آغاز اعتراضات مردمی، ابراهیم رئیسی٬ رییس قوه قضاییه به صورت غیر رسمی از مخالفتش با این تصمیم خبر داد.

یک هفته بعد هم رییس جمهوری گفت که از زمان اجرای این طرح بی‌خبر بوده است.

با این وجود دو روز پس از آغاز اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، آیت‌الله علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی٬ گفته بود که با وجود عدم صلاحیتش در این حوزه٬ از تصمیم سران قوا حمایت می‌کند.

«دروغ»های نظام در آبان ماه امسال به همین جا ختم نشد.

در طول چهار روز اعتراضات مردمی نسبت به افزایش قیمت بنزین٬ همزمان با قطع دسترسی به اینترنت نظام دست به سرکوب وسیع معترضان زد.

آمار منتشر شده توسط رویترز توسط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تکذیب شد؛ اما آمار به گفته خودشان «صحیح» از تعداد کشته شدگان این اعتراضات را نیز تا کنون منتشر نکردند.

در نهایت پس از نزدیک به ده روز ارتباط مردم ایران با دنیا مجدد برقرار شد اما هنوز هم آماری از تعداد کشته‌شدگان و زندانی‌ها منتشر نشده است.

آماری که رویترز از تعداد جانباختگان اعتراضات آبان ماه ایران اعلام کرد٬ آخرین آمار منتشر شده است.

به نوشته این خبرگزاری «در حدود کمتر از دو هفته ناآرامی‌ها که از ۱۵ نوامبر آغاز شد، حدود ۱۵۰۰ نفر کشته شدند.»

پیش از آن٬ گزارش ۱۶ دسامبر عفو بین‌الملل اعلام کرده بود که تعداد کشته‌ها در اعتراضات آبان‌ماه در ایران دست‌کم ۳۰۴ نفر بوده است. وزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیه‌ای نوشته بود که تخمین می‌زند در این اعتراضات صدها ایرانی کشته شده‌اند و گزارش‌هایی را دیده است که نشان می‌دهد این رقم می‌تواند بیش از ۱۰۰۰ نفر باشد.

آمار منتشر شده توسط رویترز توسط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تکذیب شد؛ اما آمار به گفته خودشان «صحیح» از تعداد کشته‌شدگان این اعتراضات را نیز تاکنون منتشر نکردند.

جمهوری اسلامی تا امروز نه تنها تعداد کشته‌شدگان را اعلام نکرده٬ حتی تعداد بازداشتی‌ها را نیز مشخص نکرده است.

یعنی حتی تعداد ورودی‌ها به زندان‌های جمهوری اسلامی پس از آغاز اعتراضات نیز اعلام نشده است و سیستم قضایی ایران حتی نمی‌تواند تعداد ورودی به زندان‌ها در شهرهای مختلف را با هم جمع بزند و اعلام کند یا به صورت تفکیک شده اعلام کنند.

همین سکوت٬ وعده‌های عمل نشده٬ تایید و تکذیب‌ها و در نهایت امتناع از انتشار آمار، موجب باور پذیر شدن آمار منتشر شده از سوی رویترز می‌شود.

محیط زیست٬ حلق آویز در زندان

فرزند کاووس سیدامامی٬ فعال حقوق بشر و استاد دانشگاه امام صادق٬ ۱۹ بهمن ماه سال ۹۶ خبر از آن داد که پدرش در زندان اوین درگذشته است.

رامین سیدامامی آن زمان گفته بود که پدرش ۴ بهمن ۱۳۹۶ دستگیر و جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ خبر مرگ وی در زندان اوین را به او دادند و مدعی خودکشی او در زندان شدند.

انتشار خبر مرگ این استاد دانشگاه و مدیرعامل مؤسسه «حیات وحش میراث پارسیان» باعث شد تا مسئولان نظام برای توجیه کردن این مرگ یک سلسله «دروغ» بگویند.

کاووس سیدامامی

اگرچه که پیام درفشان، وکیل خانواده سیدامامی که در ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ برای پیگیری پرونده کاووس سیدامامی به دادسرا مراجعه کرده بود اعلام کرد در گزارش معاینه اولیه پزشکی قانونی «میزان کبودی‌ها در نقاط مختلف بدن، جای تزریق پوستی روی جسد و وضعیت جمود نعش که نشان می‌دهد فوت چه زمانی اتفاق افتاده‌است» مشهود بوده‌است.

وکیل سیدامامی گفت علت دقیق مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام نشده‌است اما در گزارش به این شکل عنوان شده که «دور گردن، آثار کبودی ناشی از فشار جسم دیده می‌شود.»

کشته‌ها و بازداشتی‌های دی ماه ۹۶ 

اعتراضات دی‌ماه سال ۹۶ با مطالبات اقتصادی و از شهر مشهد آغاز شد٬ اما به سرعت رنگ و بوی سیاسی گرفت و به ۹۰ شهر کشور سرایت کرد.

آن زمان دادستان وقت تهران گفته بود که این دور از اعتراضات «از زمان انقلاب تاکنون سابقه نداشته است.» دادستان وقت تهران و مقامات بالادستی او اما هیچ وقت به تعداد واقعی کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان اعتراضات دی ماه سال ۹۶ اشاره‌ای نکردند.

حتی پس از کشته شدن چند تن از بازداشتیان در زندان‌ها و تشکیل کمیته حقیقت یاب مجلس.

سینا قنبری٬ جوان ۲۳ ساله٬ اولین بازداشتی اعتراضات دی ماه بود که خبر مرگش در قرنطینه زندان اوین منتشر شد. پس از او وحید حیدری٬ آریا روزبهی بابادی و سارو قهرمانی از جمله افرادی بودند که در دوران بازداشت درگذشتند.

دادستان کل کشور پس از انتشار اخبار مربوط به مرگ این افراد در بازداشت به «دروغ» مدعی شد که آن ها دست به خودکشی زدند یا معتاد بودند و به این دلیل در گذشته‌اند.

دروغ ۶۳ درصدی

یکی دیگر از «دروغ»هایی که جمهوری اسلامی تا کنون گفته٬ دروغی بود که ۲۲ خرداد ماه سال ۸۸ گفته شد؛ پیش از پایان زمان رسمی اخذ رای برای انتخابات ریاست جمهوری دهم٬ خبرگزاری فارس اعلام کرد که محمود احمدی‌نژاد با ۶۳ درصد رای منتخب مردم است.

این «دروغ» عجیب موجب یک سلسه وقایعی شد که یکی پس از دیگر مقامات نظام را در گرداب هولناک‌تری فرو برد و شکاف دولت-ملت را عمیق‌تر کرد.

همان شب تعداد زیادی از فعالان سیاسی اصلاح طلب به اتهام‌های «دروغ» بازداشت شدند. پس از آن نیز مردمی که از دزدیده شدن رای‌شان به خشم آمده بودند به خیابان‌ها آمدند. طی هشت ماه اعتراضات تعداد کثیری بازداشت شدند٬ با اتهام‌های واهی محاکمه و به زندان محکوم شدند.

اما این همه ماجرا نبود٬ طی «جنبش سبز» تعداد زیادی از معترضان در بازداشت و خیابان٬ به دست نیروهای امنیتی و انتظامی کشته شدند. اما چهره‌های امنیتی٬ قضایی و رسانه‌ای نظام برای تمامی افرادی که در خیابان‌ها٬ زندان‌ها و حتی بازداشت‌گاه غیرقانونی کهریزک کشته شدند٬ داستان‌هایی به «دروغ» ساختند و حتی برخی را عضو فعال بسیج معرفی کردند.

کوی دانشگاه و یک دستگاه ریش‌تراش

شامگاه ۱۸ تیر سال ۷۶ نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند. درگیری بین دانشجویان و لباس شخصی‌ها تا ۲۳ تیرماه طول کشید. مجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است ۷ نفر در واقعه حمله به کوی دانشگاه کشته شده‌اند. تاکنون فقط هویت عزت‌الله ابراهیم‌نژاد و فرشته علیزاده روشن شده‌است. هرچند شورای متحصنین در بیانیه ۲۶ تیر مرگ تامی حامی‌فر را نیز تأیید کرد. سعید زینالی نیز از هنگام دستگیری توسط مأموران ناپدید شده‌است.

آن دور از اعتراضات دانشجویی با تظاهرات حامیان نظام که به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پایان یافت.

۲ سال پس از این اعتراضات دادگاه مسببان این حادثه برگزار و قوه قضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کرد. تنها یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش‌تراش از خوابگاه، به «دروغ» محکوم شد. اروجعلی ببرزاده بعداً در آگاهی تهران بزرگ استخدام شد. ۱۵۹ نماینده مجلس ششم این اقدام دستگاه قضایی را محکوم کردند. در سال ۱۳۹۷ ببرزاده با درجهٔ سرهنگ تمام، رئیس کلانتری ۱۵۷ مسعودیه تهران بود.

دهه هفتاد٬ دهه قتل دگراندیشان

در طی چندین سال قتل، قربانیان این قتل‌های زنجیره‌ای به بیش از ۸۰ نفر از نویسندگان، مترجمان، شاعران، کنش گرایان سیاسی و شهروندان عادی رسید. مقتولان با روش‌های گوناگونی مانند تصادف خودرو، ضربات چاقو، تیراندازی در سرقت‌های مسلحانه و تزریق پتاسیم به منظور شبیه‌سازی حمله قلبی به قتل رسیدند.

موضوع اما در پاییز و زمستان سال ۱۳۷۷ و پس از به قتل رسیدن داریوش فروهر، پروانه اسکندری و سه نویسندهٔ مخالف نظام، در عرض ۲ ماه به بحران تبدیل شد.

پرونده قتل‌های زنجیره‌ای که آمران و مجریانش ریشه در وزارت اطلاعات داشتند٬ با «دروغ» بسته شد.

سعید اسلامی (امامی) به «دروغ» به عنوان «نیروی خودسر» معرفی و پس از مدتی خبر خودکشی او در زندان با «داروی نظافت» منتشر شد.

همسر او اما تا مدتها در زندان تحت شکنجه بود تا به «دروغ» بگوید که با دستور اسرائیل مرتکب قتل شده‌بودند تا سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در خصوص «اسرائیلی بودن آمران قتل‌های زنجیره‌ای» تحقق یابد.

بمب‌گذاری در حرم امام رضا به نام «مجاهدین» به کام وزارت اطلاعات

روز سی خرداد سال ۱۳۷۳ برابر با روز عاشورا در حرم امام هشتم شیعیان بمب گذاری شد.

این بمب‌گذاری در محلی واقع در قسمت بالای سر ضریح انجام و منفجر شد. بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه حجم آن معادل ۱۰ پوند(۴٫۵ کیلوگرم) ماده منفجره تی.ان.تی بود، ۲۶ نفر جان داده و بیش از ۳۰۰ تن زخمی شدند.

تنها چند ساعت پس از این انفجار٬ اعلام شد که بمب‌گذاری کار «اعضای سازمان مجاهدین» بوده است؛ سازمان مجاهدین اما هرگز مسئولیت این حمله را قبول نکرد.

رسانه‌های رسمی در آن زمان به نقل از منابع رسمی و به «دروغ» سازمان مجاهدین را مسئول این بمب گذاری معرفی کرده بودند.

مصطفی تاجزاده اما سال گذشته در مناظره‌ای با زاکانی اعتراف کرد که این خبر تنها یک «سناریو» بوده است.

شنیده‌ها و گزارشات تایید نشده بعد از برملا شدن قتل‌های زنجیره‌ای حاکی از آن است که سعید امامی، معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات، سناریوی این ترور را طراحی کرد.

تنها چند ساعت پس از این انفجار٬ اعلام شد که بمب‌گذاری کار «اعضای سازمان مجاهدین» بوده است؛ سازمان مجاهدین اما هرگز مسئولیت این حمله را قبول نکرد.

او ابتدا شنود مکالمات یکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزدیکی مرزهای ایران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که می‌گفت: «عملیات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عملیات انجام می‌شد ولی سعید امامی مدعی شد که این شنود مربوط به انفجار حرم رضوی است و چون اعلام این خبر به تشدید اختلاف میان شیعه و سنی و جنگ احتمالی با طالبان خواهد انجامید، برای اجتناب از این تعارض باید بمب‌گذاری را به «دروغ» به مجاهدین منتسب کرد.

امپراطوری «دروغ» اگرچه در دوران زعامت آیت الله خامنه‌ای گسترش یافت٬ اما پایه گذار آن رهبر پیشین جمهوری اسلامی٬ آیت‌الله خمینی بود.

یک دهه اعدام

ده شصت شمسی دهه اعدام‌های سیاسی است؛ همزمان با آغاز جنگ و محکم شدن پایه‌های جمهوری اسلامی، اعدام مخالفان شروع شد.

طی یک دهه که البته اوج آن تابستان سال ۶۷ بود٬ تعدادی زیادی از بازداشت شدگان و حتی زندانیانی که در حال گذراندن دوران محکومیتشان بودند٬ اعدام شدند.

قبرستان خاوران یکی از گورهای جمعی اعدام‌شدگان دهه ۶۰ ایران

بهانه اعدام‌های سال ۶۷ «دروغ»ی به نام «حمایت زندانیان» از مخالفان مسلح نظام در داخل و خارج از مرزها یا سر موضع بودن زندانیان بود.

با گذشته سه دهه هنوز ابعاد این کشتار وسیع آشکار نشده و حتی مشخص نیست چند تن طی آن‌ سال‌ها اعدام شده‌اند؛ تنها گاهی سندی توسط اعضای خانواده آیت‌الله منتظری٬ تنها چهره شاخص مخالف اعدام‌های دهه شصت منتشر می‌شود تا کمی گوشه‌پرده را بالا بزند و اندکی از حکایت را آشکار کند.

غواصان دست بسته

عملیات کربلای ۴ عملیات نظامی تهاجمی نیروهای مسلح ایران در جنگ با عراق بود که در دی‌ماه ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه پاسداران انجام شد. این عملیات در تاریخ ۳ دی ۱۳۶۵ در محور ابوالخصیب در جنوب عراق، به صورت گسترده و با هدف آماده‌سازی مقدمات فتح بصره، توسط نیروهای مسلح ایران آغاز شد و در پی لو رفتن طرح عملیات و با تحمل تلفات بالای انسانی در روزهای نخست، در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ با عقب‌نشینی نیروهای ایرانی، پایان یافت.
فرماندهان وقت سپاه پاسداران، قبل از عملیات میزان غافلگیری نیروهای عراقی را متغیر و رو به کاهش، برآورد کرده بودند. فرمانده وقت سپاه؛ محسن رضایی، بعدها به «دروغ» گفت که این عملیات تنها «عملیات فریب» بود.

هاشمی رفسنجانی (فرمانده عالی جنگ در زمان عملیات) در یادداشت‌های روزانه‌اش در ۱۱ دی ماه می‌نویسد: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکست خوردهٔ کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آنچه تا به حال گفته بودند، نزدیک به ۱٫۰۰۰ شهید و ۳٫۹۰۰ مفقودالاثر داشتیم، که اکثر آن‌ها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح.»

هاشمی رفسنجانی:«آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکست خوردهٔ کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آنچه تا به حال گفته بودند، نزدیک به ۱٫۰۰۰ شهید و ۳٫۹۰۰ مفقودالاثر داشتیم، که اکثر آن‌ها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح.»

در بیانیه رسمی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تعداد کشته‌های این عملیات به «دروغ» کمتر از ۱٫۰۰۰ نفر اعلام شده است.

سال ۱۳۹۴، پس از گذشت ۳۰ سال از عملیات کربلای ۴، کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که اجساد برخی از مفقودین این عملیات را کشف کرده است. این کمیته اجساد ۱۷۵ غواص ایرانی را که با دستانِ بسته کشته شده‌اند، کشف کرده‌است. به گفته فرمانده این ستاد برخی از غواصان زنده به گور شده بودند.

عارف پاریس٬ جائر تهران

بر مجموعه وعده‌ها٬ موضع‌گیری‌ها و سخنرانی‌های آیت‌الله خمینی در پاریس نامی جز «دروغ» نمی‌توان گذاشت.

بنیانگذار انقلاب اسلامی در پاریس به «دروغ» جمهوری اسلامی مدنظرش را حکومتی همچون حکومت فرانسه خوانده بود. او همچنین گفته بود که طلبه‌ای بیش نیست و پس از پیروزی انقلاب به قم خواهد رفت؛ این وعده نیز «دروغ» بود.

طی این چهل و یک سال جمهوری اسلامی «دروغ» گفت و مردم چاره‌ای جز شنیدن آن نداشتند چون «مردم» ایران نه شهروند که رعیت حکومتی تمامیت‌ خواه هستند. نظام آنقدر دروغ گفته است که دیگر اطمینانی به هیچ گفته‌ای وجود ندارد٬ سقوط پی‌درپی هواپیماها٬ تصادفات جاده‌ای و ریلی٬ اختلاس‌ها و دزدی‌ها٬ همگی بخشی‌های دیگری از «دروغ»‌های روزانه‌ای هستند که نظام می‌گوید و مردم چاره‌ای جز پذیرفتن یا حداقل سکوت در برابر آن ندارند.

چرا که هر اعتراضی٬ مانند اعتراضات تمامی این سال‌ها با مشت آهنین پاسخ می‌گیرد.

زیتون ـ سولماز ایکدر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *