دونالد ترامپ در تصمیمی جنجالی دستور به قتل هدفمند قاسم سلیمانی داد. بعد واکنش نرم او به حمله موشکی و انتقام نه چندان سخت سپاه پاسداران التهاب هفته نخست سال ۲۰۲۰ را فرو نشاند. اما هیچ کدام از رهبران دو کشور خبر نداشتند که یک رویداد “ناخواسته” به زودی بلوایی به راه خواهد انداخت که “مهندسی” آن دیگر در کنترل کامل کاخسفید یا بیترهبری نیست.
اعتراضات به دروغگویی و پنهانکاری مقامهای ایرانی در رابطه با منهدم کردن هواپیمای مسافربری اوکراین وارد چهارمین روز خود شده است و این بار برخلاف اعتراضات آبان ماه، رسانههای آمریکایی از همان روزهای اول به آن توجه نشان دادند. شاید به این علت که صدر اخبار جهان در دو هفته نخست سال ۲۰۲۰ در قبضه اخبار ایران بوده و شاید هم به این علت که بسیاری روند سریع و عمیق تحولات این دو هفته را پیش درآمد تغییرات بزرگی میبینند.
موشک ضدهوایی روسی “چرنوبیل ایران” را رقم زد
الیزا مکینتاش، گزارشگر ارشد امور بینالملل سیانان که از لندن برای این شبکه آمریکایی کار میکند روز سهشنبه، چهاردهم ژانویه، یادداشتی تحت این عنوان منتشر کرده: “آیا این لحظه چرنوبیل ایران است؟”
او یادداشت خود را این چنین آغاز کرده: “به محض این که مسئولان ایران پذیرفتند پرواز ۷۵۲ را به اشتباه هدف قرار دادهاند، معترضان خشمگین به خیابانها ریختند. اگر چه تعداد آنها خیلی نبود و حتی روز دوشنبه تعداد ماموران ضدشورش بر تعداد معترضان میچربید اما ناظران بسیاری از همین حالا این پرسش را پیش کشیدهاند که آیا این میتواند آغازی بر پایان رژیم باشد”.
“این طور که به نظر میرسد پذیرش واقعیت درباره علت انهدام هواپیمای مسافربری اوکراین جرقه دوبارهای به اعتراضات آبان ماه زده” و وحدت ملی که به تصور بسیاری در جریان تشییع جنازه پرشکوه و میلیونی قاسم سلیمانی خلق شده بود هنوز به مراسم هفتم بعد از خاکسپاری او نرسیده رنگ باخته و شعارهای “مرگ بر آمریکا” خیلی زود به “مرگ بر دیکتاتور” برگشته است.
صنم وکیل، مدیر بخش ایران اندیشکده سرشناس چتم هاوز در لندن به خبرنگار سیانان گفته: “از منظر غربی ما همیشه در جستجوی یک لحظه انقلابی در ایران هستیم… اگر چه میان نحوه عملکرد مقامهای (شوروی سابق) به هنگام واقعه هستهای چرنوبیل و نحوه رفتار مقامهای حکومت ایران در رابطه با سانحه هواپیمای مسافربری اوکراین تشابهاتی وجود دارد اما ممکن است موضوع در حد همین چند تشابه باشد و بس.”
این پژوهشگر ارشد اندیشکده چتمهاوز تشابهات میان عملکرد مقامهای تهران و مسکو در جریان این دو واقعه را چنین برشمرده: “انکار مکرر؛ پنهانکاری؛ شواهد غیرقابل فرار از سوی منابع بینالمللی و در نهایت پذیرش همراه با اکراه”.
تشابه میان این دو واقعه از ان جهت مورد توجه قرار گرفته که بسیاری عملکرد دولت وقت شوروی سابق در جریان فاجعه چرنوبیل را آغاز آخرین پرده فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق میدانند چرا که چرخه بیاعتمادی میان مردم و حکومت در پی این واقعه کامل شد.
برگزاری مراسم سیامین سالگرد انفجار درنیروگاه هستهای چرنوبیل
صنم وکیل گفته: “این بیتردید میتواند چرنوبیل ایران قلمداد شود اما موضوع اینجاست که حالا مقامهای حکومت ایران با آن چه خواهند کرد؟ بیتردید تنها کسی که میتواند در این میانه تغییری ایجاد کند رهبر ایران، علی خامنهای است. هر چند او نشان داده که با انتخاب گزینه سرکوب خشن معترضان نظیر آنچه در آبان ماه گذشته روی داد مشکلی ندارد… با این حال این بار تمام جهان رفتار ایران با معترضان را زیر نظر گرفته و حتی دونالد ترامپ به تهران درباره خشونت علیه معترضان هشدار داده و گفته جهان نظارهگر این وقایع است.”
کریستین وایتون، مقام سابق وزارت خارجه آمریکا هم درباره همین موضوع با شبکه فاکس نیوز گفتگو کرد و گفت از نظر او هم ادامه اعتراضات در ایران میتواند به تغییر حکومت در این کشور بیانجامد. آقای وایتون در پاسخ مجری فاکس نیوز که از او پرسید “تغییر رژیم به خودی خود ممکن است اتفاق خوشایندی برای مردم ایران نباشد” گفت: “اولا که تصور این که رژیمی بدتر از این حکومت جایگزین آن شود دشوار است و دوما ایران مانند لیبی یا سوریه یا کشورهایی که اغلب بعد از پیامدهای جنگ جهانی دوم پدید آمدند نیست. این کشور تاریخ کهنی دارد و به نظر من به سمت وضعیتی چون سوریه و لیبی نخواهد رفت بلکه به سوی کشوری با حکومت سکولار سوق پیدا خواهد کرد.”
چرا سانحه هواپیمای اوکراین از کشتن قاسم سلیمانی و حمله موشکی سپاه مهمتر است؟
یوری فریدمن، گزارشگر نشریه آتلانتیک از رسانههای آمریکایی انتقاد کرده که تا پیش از آشکار شدن علت سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین با موشک سپاه پاسداران در این رسانهها به مساله مبانی قانونی کشته شدن قاسم سلیمانی و حمله موشکی سپاه بیشتر اهمیت داده میشده است حال این که از نظر او خبر اصلی و مهم این روزها پرواز ۷۵۲ است.
این که چه طور افزایش تنشها میان ایران و آمریکا پله به پله به اینجا رسید و دقیقا در زمانی که دو طرف گمان میکردند با “گامهای حسابشده” در حال شاخ و شونه کشیدن برای یکدیگرند ۱۷۶ شهروند قربانی این لحظات پرالتهاب شدند.
“هدف قرار دادن (غیرعمدی) هواپیمای اوکراینی یک خبر تراژیک در کنار اخبار مربوط به تنشهای اخیر میان آمریکا و ایران نیست. بلکه این مهمترین خبر مربوط به این تنش است… این مبرهنترین گواه بر این ادعاست که وقتی به تنش دامن میزنیم چه طور وقایعی این چنین خارج از کنترل ما رقم میخورند.”
آقای فریدمن در ادامه تلاش کرده سناریوهای دیگری را ترسیم کند تا بلکه عمق فاجعه انهدام هواپیمای مسافربری اوکراین را برای خوانندگان غربی نشریه آتلانتیک ملموستر کند.
“این که مطمئن باشیم در میانه بالا بردن سطح تنش همه چیز تحت کنترل ماست، یک پندار غلط و بیملاحظگی است. تصور کنید این موشکهای ضدهوایی سپاه به هواپیمایی اصابت میکردند که مسافران آن امریکایی بودند آن هم با حساسیتی که دونالد ترامپ پشت کشتهشدن آمریکاییها توسط ایران قرار داده است.”
نویسنده آتلانتیک حتی به مصاحبههای روز دوشنبه سربازان و فرماندهان آمریکایی پایگاه عین الاسد عراق اشاره کرده که متفق القول گفته بودند با توجه به شدت و سهمگینی حملات موشکی از نظر آنها سپاه با هدف کشتن سربازان آمریکایی این عملیات را طراحی و اجرا کرده بود و این که کسی در جریان آن کشته نشد بیشتر شبیه یک معجزه بوده است.
به گفته یکی از فرماندهان آمریکایی این قرارگاه فاصله ۱۵ دقیقهای میان دو گروه از موشکهای شلیک شده به این نیت طراحی شده بود که بعد از دور اول سربازان را به قصد کمک یا بررسی زوایای خسارات بیرون بکشد و آن گاه موشکهای دور دوم تعداد بیشتری از آنها را بکشد.
یادداشت آتلانتیک با جمله معروف لئون تروتسکی، نویسنده مارکسیست روسیه (۱۹۴۰ – ۱۸۷۹) به نتیجهگیری نزدیک میشود که گفته بود: “شما ممکن است سراغ جنگ (افزایش تنش) نروید اما این جنگ (تنش) است که گاهی دنبال شما میآید.”
تاکید یوری فریدمن بر اهمیت نقش افزایش تنشها میان تهران و واشنگتن بر شکلگیری واقعه انهدام هواپیمای مسافربری اوکراین همسو با اظهارات جاستین ترودو، نخستوزیر کاناداست که روز دوشنبه، سیزدهم ژانویه، در انتقادی تلویحی از دونالد ترامپ گفته بود اگر تنشها بالا نگرفته بود جان باختگان پرواز ۷۵۲ اکنون در کنار خانواده خود بودند.
بی بی سی: