۶۰ پناهجوی ایرانی از چهاردهم ماه فوریه در شهر گوتنبرگ سوئد دست به اعتصاب غذا زدند و تحصن کردند. اعتراض آنها به پاسخهای منفی است که دولت سوئد به پروندههای درخواست پناهندگیشان داده است؛ چه پروندههای سیاسی و چه تغییر مذهب. ۱۴ نفر از این گروه اعتصاب غذا کردهاند و بقیه، هر روز مقابل چادر آنها، تحصن میکنند. برخی از این پناهجویان سالهاست که در انتظار پاسخ مثبت به درخواستشان هستند اما میگویند هرچه میگذرد، دولت سوئد خصوصا در نسبت با ایرانیها سختگیرتر میشود.
این گروه از پناهجویان ایرانی در سوئد که هم متقاضیان دریافت پناهندگی سیاسی و هم تغییر مذهب هستند، با مراجعه به اداره پلیس، توانستند برای اعتصاب غذا و تحصن خود به مدت یک ماه مجوز بگیرند. اعتصاب غذا کنندگان در چادر هستند و تحصنکنندگان نیز هر روز از ساعت شش صبح تا ده شب میتوانند مقابل چادر جمع شوند. آنها وضعیت خود و خواستههایشان را روی پلاکاردهایی نوشتهاند و در دست دارند یا دورتادور چادر نصب کردهاند.
در عینحال، در پی وخامت شرایط جسمانی و روحی یکی از اعتصابکنندهها، بنا به اصرار جمع، او از اعتصاب غذا انصراف داد و به جمع تحصنکنندگان پیوست. در حال حاضر دو زن و یازده مرد، اعتصاب غذا کردهاند و بقیه که در میان آنها خانواده و چند کودک وجود دارد. آنها زیر باران و طوفانهای شدیدی که این روزها اروپا را درگیر خود کرده است، تا یک ماه میخواهند در اعتراض به وضعیت نامشخص خود به اعتصاب غذا و تحصن ادامه دهند.
محل اعتصاب و تجمع این گروه از پناهجویان ایرانی، مرکز شهر گوتنبرگ است. دورتادور این محل را بارها و ایستگاههای حمل و نقل عمومی گرفته و چادر آنها در کنار سالن تئاتر نصب شده است. محلهای که خصوصا در روزهای تعطیل، مردم بسیاری در آن حضور دارند و این پناهجویان ایرانی سعی در جلب توجه عمومی نسبت به شرایط خود دارند. آنها باور دارند که دولت سوئد سیستماتیک به درخواستهای ایرانیها پاسخ منفی میدهد.
«فرناز» یکی از تحصنکنندگان است که از خواستههای پناهجویان ایرانی متحصن و در اعتصاب غذا میگوید: «ما میخواهیم که دولت سوئد سیاستهای خود را نسبت به ایرانیها تغییر دهد. به ما میگویند که باید ثابت کنید مسیحی شدهاید. با آنکه تاییدیه کلیسا داریم اما این نامهنگاریها را هم دیگر قبول نمیکنند. ما چطور میتوانیم آنها را قانع کنیم؟ در نامههای رد خواسته ما نوشتهاند “به ما ثابت نشده که مسیحی هستی” یا برای خود من نوشتهاند “به ما ثابت نشده که شما مسیحی هستید اما نمیتوانیم بگوییم که مسیحی هم نیستید.” یا به عنوان نمونه به برخی از بچهها ایراد گرفتهاند که تعداد لایکهای مطالبتان در فیسبوک برای بشارت به دین مسیحیت کم است. به هرکس هم یک عددی میدهند. چرا ۱۰۰ تا لایک خورده یا چرا ۲۰۰ تا نشده. به هر پروندهای به نوعی ایراد میگیرند.»
به گفته «فرناز» در خصوص پروندههای سیاسی هم سختگیریها ادامه دارد. اگرچه در هر دو گروه پناهجویان باید ثابت کنند که اگر به کشور خود بازگردند، جانشان در خطر است: «بیشتر بچهها به همین دلیل پاسخ منفی دریافت کردهاند. به آنها گفتهاند که به ما ثابت نشده که جان شما در ایران در خطر است. یکی از بچهها پدر و برادرش را اعدام کردهاند اما به او میگویند حکومت ایران که با خودت کاری نداشته است، پس پناهنده محسوب نمیشوی.»
به طور معمول در اروپا، وقتی پرونده درخواست پناهندگی با پاسخ منفی روبهرو میشود، پناهجویان حق اعتراض دارند و پرونده آنها در دادگاه مورد بررسی قرار میگیرد تا نتیجه نهایی معلوم شود. در این میان بسیاری از پناهجویان از وکلای خود گلایهمندند و بسیاری از مترجمهایی که گفته میشود، ترجمه درستی ارایه نمیدهند.
«فرناز» در توضیح روند بررسی حقوقی پروندهها میگوید: «بعد از دریافت پاسخ اول منفی، یک هفته فرصت اعتراض هست. خود وکیل من گفت که این اعتراض زدنها صرفا یک اقدام نمادین و پروتکل اداری است وگرنه دادگاه تجدیدنظر هم در اکثر پروندهها، همان نتیجه را تایید میکند. بعد از ارایه اعتراض، برای هرکس یک مدت زمان متفاوتی را تعیین میکنند. ۱۲ تا ۱۸ ماه یا حتی ۲۴ ماه باید منتظر دادگاه ماند. برای دوست من ۱۸ ماه تعیین کرده بودند اما الان ۲۳ ماه شده که منتظر جلسه دادگاه است. وکیلم به من گفت که گاهی تا ۳۰ ماه هم طول میکشد.»
پناهجویان ایرانی در این تحصن و اعتصاب میگویند در صورتیکه جواب دادگاه هم منفی باشد، بعد از یک ماه پرونده به دادگاه عالی فرستاده میشود که در استکهلم واقع شده است. دادگاهی نهایی که بعد از ماهها سرنوشت پناهجویان را تعیین میکند: «غیرممکن است که نتیجه این دادگاه مثبت باشد. بعد از این دادگاه ظرف یک ماه به متقاضی ترک خاک میدهند و به او ابلاغ میکنند که باید خاک سوئد را ترک کنند.»
البته بیشتر پناهجویان ایرانی که در نهایت مطمئن میشوند پاسخ آنها منفی است، یا به کشورهای دیگر میروند تا خود را به بریتانیا برسانند یا به شکل «سیاه» یا همان غیرقانونی در سوئد زندگی خود را ادامه میدهد. برخلاف پناهجویان افغانستانی که بعد از دریافت ترک خاک، ممکن است پلیس به دنبال آنها برود و حتی آنها راسوار هواپیما کند، میان پناهجویان ایرانی اینطور شایع است که ایرانیها را بازنمیگردانند بلکه به آنها میگویند میتوانند بدون مدارک، به زندگی خود ادامه دهند.
در میان این تحصنکنندهها هم خانوادهای ایرانی هستند که به گفته «فرناز» با ترک خاک مواجه شدهاند: «در اداره مهاجرت به آنها گفته شده است که میتوانند سیاه زندگی کنند. مدارکشان باطل شده است و نه اجازه کار دارند، نه تحصیل و نه بیمه. حقوق پناهندگیشان را از دست میدهند. اما کودکان تا هجده سال میتوانند از مهدکودک و مدرسه بهرهمند شوند.»
البته راه دیگری هم برای ماندگاری هست. بعد از گذشت مدت مشخصی که میتواند از یک سال و نیم تا چهار سال باشد، متقاضیانی که با پاسخ منفی نهایی مواجه شدهاند میتوانند مجدد با ارائه پروندهای جدید، درخواست پناهندگی بدهند. در میان تحصنکنندگان پناهجوی ایرانی حضور دارد که ۱۲ سال شده، پروندهاش مدام با پاسخ منفی مواجه میشود و بدون هیچ حق شهروندی و پناهجویی در این کشور روزگار میگذراند.
از پناهجویان به محض ارائه درخواست پناهندگی سوال میشود که آیا میخواهند در کمپ زندگی کنند یا خودشان خانهای اجاره خواهند کرد. حقوق آنهایی که به کمپ منتقل میشوند ۷۰۰ کرون معادل ۶۶ یورو است و آنهایی که به شهر میروند ۱۸۰۰ کرون معادل ۱۷۰ یورو دریافت خواهند کرد. این مبلغ برای کودکان ۱۲۰۰ کرون معادل ۱۱۳ یورو ماهیانه است. از سوی دیگر، پناهجویان با ارائه مدارک پناهجویی و پرداخت دو ماه اجاره خانه میتوانند اتاقی برای خود داشته باشند به همراه اجازه کار. البته گفته میشود برای دریافت مجوز کار، بایستی حتما دو مدرک شناسایی به اداره مهاجرت برای احراز هویت ارایه کنند.
«سارا» یکی دیگر از تحصنکنندگان در میان این پناهجویان است که او هم پروندهای با موضوع تغییر مذهب دارد. او با ویزای قانونی خود را به سوئد رسانده و درخواست پناهندگی داده است: «اولین ایراد در پرونده من همین بود که با ویزای قانونی آمدم و گفتند چون قانونی خارج شدهای پس مشکلی در کشور خودت نداری. دومین ایرادشان این بود که گفتند سفر روحانی در قلبت را درست توصیف نکردهای و ما نفهمیدیم چرا تغییر مذهب دادهای، آنهم در کشوری که میدانی اعدام خواهی شد.»
او میگوید وکیل پروندهاش درست از او دفاع نکرده است وگرنه به گفته کشیش کلیسا و وکیل دومی که گرفته، به خاطر سوال مصاحبه کننده، میتوانست جلسه را برهم زند: «مسئول مصاحبه فردی سوری و مسلمان بود. سوالی از من پرسید که به هرکس گفتم با تعجب نگاهم کرد. حتی وکیل دومم میگوید این سوال غیرقانونی است. او به من گفت که “تو که میدانستی مجازات تغییر مذهب اعدام است چرا به همان “الله” معتقد نماندی؟” خیلی از وکلا خبره نیستند و خودشان با سیستم همدست میشوند.»
«سارا» هم مثل این پناهجویان که اعتصاب و تحصن کردهاند، باور دارد که دولت سوئد «سیستماتیک» به آنها پاسخ منفی میدهد: «توضیح جوابهای منفی همه ما مثل همدیگر است. از من حتی یک سوال هم از انجیل نپرسیدند. من مطمئن هستم که این تبعیض نژادی علیه ایرانیها اتفاق میافتد. شرایط پناهجویی سخت است. تصور کنید باید ماهها منتظر مصاحبه بمانی، بعد سالها منتظر تعیین زمان دادگاه شوی. همه از نظر روحی تحت فشار قرار دارند و چشماندازی به آینده ندارند. برای همین حتی حاضر شدهاند از جانشان دست بشویند و اعتصاب غذا کنند. از طرفی من دچار بیماری زنانهای هستم که کیست هم دارم اما پزشک مدام به من میگوید مسکن بخور. اینجا هیچ حمایتی از پناهجویان ایرانی نمیشود.»
حالا این گروه در شهر گوتنبرگ تجمع کردهاند تا بلکه با جلب توجه عمومی، بتوانند تغییری در پروندههای پناهجوییشان حاصل کنند. اگرچه دولتهای اروپای غربی طی سالهای اخیر هم قوانین داخلیشان را علیه پناهجویان تشدید کردهاند و هم قوانین اتحادیه اروپا مدام در حال تغییر و به ضرر آنها است. این گروه از پناهجویان هم میگویند در این یک ماه هرچه برایشان پیش بیاید، از اقدام خود دست نخواهند کشید. همانطور که «فرناز» تاکید دارد: «ما دیگر چیزی برای باختن نداریم.»
ایرانوایر: آیدا قجر