چین و ایران؛ کاپیتولاسیون در قرن ۲۱؟

By | ۱۳۹۹-۰۱-۱۹

ماجرای جدال لفظی سخنگوی وزارت بهداشت ایران با سفیر چین در تهران و دلجویی وزارت امور خارجه از چین، بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی و رسانه‌ای داشته است. برای بسیاری رفتار وزارت خارجه یادآور کاپیتولاسیون است.

با چرخی در فضای مجازی پیرامون آنچه بین سفیر چین درتهران، سخنگوی وزارت بهداشت و سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گذشت، آن چه بیش از همه به چشم می‌آید، خشم است.

کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت ایران آمار چین درباره کرونا را “شوخی تلخ” نامید و بعد سفیر چین با ادبیاتی نه چندان درخور و “آقا” خطاب کردن این مقام رسمی دولتی ایران، از او خواست تا اخبار و گزارش‌ها را به دقت بخواند و بعد نتیجه‌گیری کند.

تا همین جا هم کافی بود که رگ ملی‌گرایی کاربران ایرانی به جوش بیاید و سفیر چین را آماج حملاتشان قرار دهند. اما کار به اینجا پایان نیافت و عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه به میان دعوا پرید و با لحنی دلجویانه چین را “پیشتاز مقابله با ویروس کرونا در جهان” دانست و از کمک‌های چین به ایران قدردانی کرد.

بعد از این بود که دیگر خشم کاربران فضای مجازی را مهاری نبود.

از کاربران معمولی که بگذریم که خشمشان را گاه با ادبیاتی ناشایست در فضای مجازی بروز داده‌اند، روزنامه‌نگاران و لااقل دو نماینده مجلس نسبت به آن چه آن را به کاپیتولاسیون شبیه دانسته‌اند واکنش نشان داده‌اند.

محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در صفحه توییترش موضع‌گیری وزارت امور خارجه در حمایت از سفیر چین را مغایر با سیاست “نه شرقی نه غربی” جمهوری اسلامی و متناقض با اصول سه‌گانه سیاست خارجی ایران دانست.

یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز “مایه گذاشتن از جان مردم برای تقویت روابط با چین” را  “اشتباه محض” دانست.

شهروز برزگر کلشانی، در گفت‌و‌گو با ایلنا درباره دفاع سخنگوی وزارت خارجه ایران از چین گفت: «چنین دیدگاهی که بخواهیم سلامتی مردم را تحت‌الشعاع قرار دهیم که روابط ما با چین به خطر نیافتد، عملکرد نادرستی است و غیرقابل گذشت است و حفظ سلامتی، بهداشت و جان مردم از وظایف ذاتی دولت و جمهوری اسلامی ایران است.»

نماینده سلماس همچنین به موضوع لغو نشدن پروازهای ایران به چین در آغاز شیوع کرونا در ووهان اشاره کرد و گفت: «اگر منشأ این ویروس معلوم باشد که از چین بوده و ورود آن تعمدی بوده است؛ این موضوع غیرقابل گذشت است و تفاوتی با قتل عمد ندارد.»

مقایسه با دوران امیرکبیر و کاپیتولاسیون

فضل‌الله یاری، سردبیر روزنامه همدلی در سرمقاله این روزنامه به ماجرای تعطیلی یک روزنامه تنها به دلیل طعنه‌ای که به بشار اسد رییس‌جمهوری سوریه زده بود اشاره کرده و این موضوع را به ماجرای دلجویی وزارت خارجه ایران از چین در مقابل یک مقام رسمی دولت ایران در وزارت بهداشت مرتبط کرده است.

این روزنامه‌نگار نحوه برخورد وزارت خارجه با این موضوع را “دستوری” دانسته و پیامد آن را یادآوری کاپیتولاسیون در اذهان مردم ایران دانسته‌است.

فضل‌الله یاری با بیان این موضوع که “یکی از دلایل انقلاب سال ۵۷ همین موضوع کاپیتولاسیون بود”، نوشته است: «انطباق کامل اتفاق روز گذشته با مفهوم کاپیتولاسیون اگرچه دشوار است، اما اذهان عمومی را به این سمت می‌کشاند که برخی از کشورهای دیگر از قدرت، نفوذ و البته مصونیتی در داخل کشور ما برخوردارند که برخی نهادهای دولتی و مردمی ایران برخوردار نیستند.»

سردبیر روزنامه همدلی در پایان یادآور شده که پیش از این روسیه و سوریه از چنین امتیازاتی در داخل ایران برخوردار بودند و حالا گویا چین هم به این فهرست اضافه شده و آن را به نفع منافع ملی ندانسته است.

مهدی مطهرنیا در یادداشتی با عنوان “حمایت نابجا” در آفتاب یزد به این موضوع پرداخته و یادآور شده که در موقعیت کنونی مبارزه با ویروس کرونا جایگاه وزارت بهداشت می‌تواند بالاتر از وزارت خارجه باشد.

او سپس نتیجه‌گیری کرده که موضع‌گیری وزارت خارجه در این میان به نفع چین به جای حمایت او از مسئول ایرانی یادآور همین روند در زمان امیرکبیر است: «این نکته را در زمان صدارت امیرکبیر هم در تاریخ داشته ایم که نوع برخورد برخی دولت‌مردان آن زمان به نوعی بوده که بیش از آنکه از منافع ایران در برابر دولت انگلیس حمایت کنند از سفارت انگلستان حمایت می‌کردند. حالا باید گفت چه سفارت انگلیس، چه چین، روسیه یا آمریکا برای دلباختگان منافع و امنیت ملی ایران و اهداف راهبردی آن تفاوت و تمایزی وجود ندارد، نه آمریکایی‌ها حق دخالت یا ارائه اطلاعات غیر موثق به ایران دارند نه چینی‌ها از چنین حقی برخوردار هستند.»

این تحلیل‌گر روابط بین‌الملل سپس تصریح کرده که افکار عمومی این نوع موضع‌گیری‌ها را فراموش نمی‌کنند و در حافظه تاریخی ملت ایران می‌ماند. او همچنین از محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران خواسته تا نسبت به موضع‌گیری سخنگویش واکنش نشان دهد.

توصیه به شاهنامه‌خوانی

کاربران ایرانی در توییتر نیز بیکار ننشسته‌اند و با طوفان توییت‌هایشان سفیر چین را به جایی رسانده‌اند که هر توییت مخالفی که در صفحه‌اش نمایان شود، صاحب اکانت را بلاک می‌کند.

بلاک کردن کاربران ایرانی از طرف سفیر چین به جایی رسیده که برخی کاربران پیشنهاد داده‌اند علیه او هشتگی راه‌اندازی و به نقض آزادی بیان توسط سفیر چین اعتراض شود.

کاربری نیز با اشاره به توییت‌های سفیر چین به زبان فارسی به او پیشنهاد کرده که رزم رستم و خاقان چین در شاهنامه فردوسی را بخواند

کاربر دیگری نیز نوشته: «حالا که مستعمره بودنمان با توییت‌های تهدیدآمیز سفیر چین خطاب به معاون وزیر دولت ایران مسجل شد و فهمیدیم رییس واقعی کیست، خواستم بپرسم از این به بعد اگر در کوچه و بازار یک فرد چینی دیدیم، باید ارباب خطابش کنیم یا صاحب؟»

دویچه وله:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *