تحلیل محتوای یک سال به اصطلاح «بیانات» علی خامنه‌ای؛ «همهٔ نفرت‌های آقا»

By | ۱۳۹۹-۰۲-۱۸
«تحلیل محتوا» یکی از مهم‌ترین روش‌ها در بررسی متن‌ها، اسناد و داده‌ها در علوم انسانی است که با استفاده از آزمون‌های آماری، محتوای پنهان در پیام‌ها و گاه حتی جنبه‌هایی از شخصیت فرستنده و صاحب متن را هویدا می‌کند. این روش تحلیلی به‌ویژه از جنگ جهانی دوم و اوج گرفتن دستگاه‌های تبلیغاتی و دروغ‌پراکنی و پروپاگاندا مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است.
این یادداشت «تحلیل محتوای محدود» یک سال سخنان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۹۸ به «روش کمّی» است که در غالب «بیانات» شامل «سخنرانی»، «پیام» و «خطبه» در وب‌سایت رسمی وی منتشر شده است.

رهبر جمهوری اسلامی معمولاً هنگام سخنرانی به یادداشت‌هایی که از قبل نوشته مراجعه می‌کند

در سال گذشته در مجموع، ۵۱ پیام حاوی تقریباً ۱۳۱ هزار کلمه از علی خامنه‌ای منتشر شده و بیشترین موارد به دی ماه با هفت پیام و بعد از آن به ماه‌های اردیبهشت و خرداد با شش پیام مربوط می‌شود.

در این بررسی، شماری از پرکاربردترین واژه‌ها در بیانات علی خامنه‌ای و همچنین کلیدی‌ترین مفاهیمی که عمدتاً در مواضع رهبران سیاسی شنیده می‌شود، مطالعه شده که در روش تحلیل محتوا از آن‌ها با عنوان «واحد معنا» یاد می‌شود.

«دشمن» و مشتقات آن همچون «دشمنی» و «دشمنان» یکی از پرکاربردترین «واحدهای معنا» برای رهبر جمهوری اسلامی است. علی خامنه‌ای در سال گذشته، در کل، ۴۵۱ بار از «دشمن» یاد کرد. تنها در دو پیام در اول فروردین ماه سال ۱۳۹۸ یعنی در پیام نوروزی و سخنرانی در مشهد، در حالی که ایرانیان به مناسبت آغاز سال نو در جشن و خوشحالی و امیدواری برای سال جدید بودند، علی خامنه‌ای دقیقاً ۳۰ مرتبه از کلمه «دشمن» و مشتقات آن استفاده کرده است.

«آمریکا» یکی دیگر از کلماتی است که مرتب در بیانات علی خامنه‌ای شنیده می‌شود به طوری که وی در سال گذشته ۴۲۴ بار از این کلمه و مشتقات آن همچون «آمریکایی» و «آمریکایی‌ها» استفاده کرده است.

از آن‌جا که بسامد و تکرار یک واژه به معنای مطلوب و مورد تأیید بودن آن از سوی فرستنده مطلب نیست، در «تحلیل محتوا» اغلب بررسی می‌شود که این واژه با چه صفت‌ها، قیدها و توضیح‌هایی همراه شده است.

«آمریکا» در مجموعِ «بیانات» رهبر جمهوری اسلامی با تندترین الفاظ و صفت‌ها مثل «خباثت»، «شرارت»، «طاغوت»، «نوکر»، «زشت» و «اراذل» توصیف شده است. او حتی در این زمینه گاه صفت‌های جدیدی نیز خلق می‌کند. از جمله در سخنرانی روز ۱۱ اردیبهشت ماه خود در جمع «معلمان و فرهنگیان»، از آمریکا، انگلیس و فرانسه با صفت «وحشی‌های کراوات‌زده‌ی ادکلن‌زده‌ی ظاهرساز» یاد کرد.

دقت کنید که این لحن حرف زدن در جمع معلمان و اهالی آموزش و پرورش، یعنی کسانی است که از جمله فرهنگی‌ترین اقشار جامعه محسوب می‌شوند. فارغ از نوع نزاکت شخصی و آداب سیاسی، نکته معنادار، شمار تقریباً یکسان فراوانی «دشمن» و «آمریکا» در مجموع پیام‌های علی خامنه‌ای است.

حال به شماری از مفاهیم دارای بار معنایی مثبت نگاه کنیم. رهبر جمهوری اسلامی در تمام پیام‌های سال گذشته خود فقط و فقط ۱۴ مرتبه از کلمه «صلح» یاد کرده است. این موضوع به‌روشنی نشان می‌دهد که در ذهن او صلح و سیاست‌های آشتی‌جویانه با جامعه جهانی اساساً جایگاهی ندارد.

یا در نمونه‌ای دیگر، او تنها ۹ بار از کلمه «دموکراسی» استفاده کرده و اغلب نیز در جملات قبل و بعد از این کلمه، از عبارات تحقیرآمیز و زننده‌ای همچون «ادّعای آزادی‌خواهی»، «گوش فلک» و «حرف‌های دروغ و نفاق‌آلود» استفاده کرده است؛ تصویری واضح از عمق نفرت خامنه‌ای از دموکراسی.

در مثالی دیگر، علی‌رغم این‌همه نقض گسترده حقوق بشر در ایران و فجایعی که در همین شش ماه دوم سال گذشته در حکومتِ تحت امر علی خامنه‌ای رخ داد، او تنها ۶ بار از «حقوق بشر» یاد کرده و این مفهوم را با عباراتی مثل «حقوق بشرِ آمریکایی و از این مزخرفات» شدیداً مورد تمسخر و شماتت قرار داده است.

در زمینه اجتماعی، امروز تقریباً بر سر هر چهارراهی در تهران و شهرهای بزرگ، کودکان فراوانی دیده می‌شوند که برای لقمه‌ای نان، به‌ناچار دست از تحصیل و مدرسه شسته‌اند و اغلب مورد انواع سوء‌استفاده‌ها قرار می‌گیرند. رهبر جمهوری اسلامی چقدر دل‌نگران این کودکان است؟

او در تمام «بیانات»اش در سال گذشته تنها ۳ مرتبه از کلمه «کودک» و ۳ مرتبه نیز «بچه» در معنای خردسالان استفاده کرده و در سایر موارد از کلمه «بچه» در مواردی غیرمرتبط با کودکان همچون «بچه‌های سپاه» یا «بچه‌های متدین و انقلابی» یاد کرده است. همچنین در مجموعه سخنان خامنه‌ای در سال گذشته ۱۹ بار کلمه «فرزند» یا «فرزندان» دیده می‌شود که هیچ‌کدام ارتباطی با انواع مشکلات، محرومیت‌ها، کمبودها و آسیب‌های کودکان کشور ندارد.

علی خامنه‌ای همچنین در کل سخنانش در سال ۱۳۹۸ فقط ۱۷ بار از کلمه «زن» یا «زنان» نام برده که ۶ مورد آن نیز مربوط به متون دینی از جمله «زن پیغمبر اسلام» بوده است. او همچنین ۸ بار نیز از کلمه «خانم» یاد کرده که از میان آن‌ها نیز ۳ مورد به ستایش از خانم‌های «طلبه» مربوط می‌شود.

آمارهای رسمی دولتی در ایران حاکی است که حدود سی تا چهل درصد از مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند. رهبر جمهوری اسلامی چه‌قدر در این باره سخن گفته است؟ چه‌قدر نگرانی دارد؟ او در سال گذشته فقط ۳ مرتبه از کلمه «فقر» نام برده که یک بار آن درباره فقر در آمریکا بوده و ۴ مرتبه از کلمه «فقیر» استفاده کرده که باز در ۳ مورد آن، نگرانی خود را درباره جمعیت فقیر در آمریکا ابراز کرده است.

در گستره‌ای متفاوت، شاید جالب باشد که رهبر جمهوری اسلامی ۱۳ بار از کلمه «عشق» در سخنانش استفاده کرده که تمامی آن‌ها درباره مفاهیمی همچون عشق به «سیدالشهدا»، «حسین بن علی»، «محمد»، «امام» و «جبهه مقاومت» بوده است.

برای روشن‌تر شدن بی‌اهمیت بودن مفاهیمی همچون کودکان، زنان، صلح و فقر در ایران و نیز نفرت علی خامنه‌ای از آمریکا، دموکراسی و حقوق بشر، کافی است ببینیم که او در همین مدت ۱۰۳ مرتبه از «فلسطین» نام برده است.

باری، تردیدی نیست که این روش تحلیلی را می‌توان برای مفاهیم و عبارات دیگر در بازه‌های زمانی گسترده‌تری به کار گرفت و به نتایج روشن‌تری درباره ویژگی‌های فردی کسی نشست که قریب به ۳۱ سال از رهبری و، به‌تعبیر بهتر، چنبره او بر اقتصاد و سیاست ایران می‌گذرد؛ بدون هیچ پاسخگویی و حسابرسی.

«تحلیل محتوا» را پلی بین واژگان موجود در پیام و ذهن گوینده آن توصیف کرده‌اند، به مثابه تابش نور بر چهارچوب ذهنیِ فرستنده پیام. ارقام و آمار خود به تنهایی سخن می‌گویند.

به‌راستی شاید نیازی به تحلیل و توصیف و استنتاج نباشد که در حکومتِ تحتِ کنترلِ این چارچوب ذهنی، حقوق بشر چه جایگاهی دارد، اوضاع زندان‌ها چطور است، زنان از چه حقوقی برخوردارند، چه آینده‌ای در انتظار کودکان است، و اساساً ایران به کدام سو می‌رود.

رادیو فردا: یوحنا نجدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *