سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین: بازی برد – برد؟

By | ۱۳۹۹-۰۴-۱۵

در زمان احمدی‌نژاد و تحت سیاست نگاه به شرق، شرکتهای چینی توانستند در اکثر پروژه‌های نفتی ایران حضور یابند

صنعت نفت ایران برای رسیدن به اهداف سند چشم‌انداز توسعه نیازمند سرمایه‌گذاری و تکنولوژی خارجی است. باید در نظر داشت که  اکثر چاه‌های نفت ایران در نیمه دوم عمر تولید خود هستند و سالیانه از ظرفیت تولید این میدان‌ها کاسته می‌شود. این امر ضرورت بهره‌گیری از سرمایه و تکنولوژی خارجی را بیش از بیش مشخص‌تر می‌سازد. اکثر کشورهای عمده تولید کننده انرژی شرایطی را فراهم می‌کنند تا ضمن تامین منافع ملی این کشورها، شرکت‌های خصوصی و دولتی خارجی بتوانند به راحتی در میدان‌های نفت و گاز سرمایه‌گذاری کنند تا این کشورها هم بتوانند افزایش تولید داشته باشند، و هم نیاز‌های تکنیکی صنعت انرژی خود را از طریق این شرکت‌ها فراهم کنند. از طرفی، سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ نفتی و دولت‌ها در زیرساختار انرژی وبقیه بخش‌های صنعتی و اقتصادی، زمینه حضور و نفوذ این شرکت‌ها و دولت‌ها را در منطقه فراهم می‌کند.

وزرای خارجه چین و ایران

سند همکاری  ۲۵ ساله ایران و چین

در سپتامبر سال پیش، رسانه‌های داخلی و خارجی از برنامه چین برای سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری در کلیه بخش‌های اقتصادی ایران خبر دادند. قرار بود بخش نفت و گاز و پتروشیمی ایران مقصد عمده سرمایه‌گذاری چین باشد. در آن زمان جزییات بیشتری در این مورد در رسانه‌ها منعکس نشد، تا آن که در هفته آخر ماه ژوئن گذشته، پیش‌نویس برنامه ۲۵ ساله ایران و چین به تصویب هیات دولت رسید و روحانی، وزیر امور خارجه را  مامور پیشبرد این برنامه کرد.  قرار است وزارت امور خارجه مقدمات لازم برای نهایی شدن این قرارداد و امضای نهایی آن را فراهم کند.

روز جمعه ۱۳ تیر علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از مشاوران رهبر جمهوری اسلامی ایران، با حضور در یکی از شبکه‌های تلویزیونی از سند همکاری ۲۵ ایران و چین دفاع کرد و چین را «مشتری‌ راهبردی» ایران توصیف کرد. حمایت یکی از مشاوران رهبر نظام، نشان از هماهنگی دولت و نظام برای اجرایی کردن سند همکاری ایران و چین دارد. مساله اصلی اینجاست که کدام کشور از این مشارکت و همکاری بلندمدت سود بیشتری خواهد برد.

 سیاست انرژی چین

تنوع بخشی به منابع انرژی در کنار افزایش بهره‌وری و افزایش سهم منابع داخلی در سبد انرژی و امنیت انرژی چین، اصول اساسی سیاست انرژی آن کشور است. در این بین، حضور و سرمایه‌ٔگذاری شرکت‌های چینی در مناطقی که چین از آنجا نفت و گاز و ال ان جی وارد می‌کند، نیز در سیاست انرژی آن کشور مورد توجه خاص قرار گرفته است. سال پیش که حمله به تانکرها و توقیف تانکرها باعث ایجاد ناامنی در تنگه هرمز و افزایش تنش در منطقه شد، چین دیپلماسی فعالی در پیش گرفت تا مانع افزایش تنش در منطقه شود تا امنیت انرژی و رشد اقتصادی آن کشور که وابسته به واردات انرژی از تنگه هرمز و خلیج فارس است، با مانع جدی روبه‌رو نشود.

سیاست Going Out 

از اوایل دهه ۹۰ میلادی، دولت چین شرکت‌های خصوصی و دولتی آن کشور را به سرمایه‌گذاری در خارج ترغیب کرد. پکن در نظر داشت تا با فراهم آوردن زمینه حضور شرکت‌های چینی در میدان‌های نفت و گاز کشورهای خاورمیانه و آفریقا، هم هزینه تولید نفت و گاز را در آن میدان‌ها کاهش دهد، هم بتواند از فرصت مشارکت با شرکت‌های بزرگ انرژی غربی، برای انتقال تکنولوژی بهره گیرد. این سیاست می‌تواند در امنیت انرژی چین و تامین نیازهای داخلی آن کشور مفید واقع شود. سند همکاری بلندمدت ایران و چین نیز می‌تواند در چارچوب این سیاست ارزیابی شود.

افزایش تولید نفت و گاز در افق سند چشم‌انداز توسعه

طبق سند چشم‌انداز توسعه  که سند اصلی توسعه ایران در سال‌های اخیر است، ایران باید بتواند در پایان سال ۱۴۰۴ اولین تولیدکننده مواد و کالای پتروشیمی در منطقه از لحاظ ارزش شود. در بخش نفت نیز باید به دومین تولیدکننده نفت در اوپک با ظرفیت۷ درصدی از تقاضای بازار جهانی تبدیل شود، و در بخش گاز طبیعی، سومین تولیدکننده گاز در جهان با سهم ۱۰ درصدی از تجارت جهانی گاز باشد. غلامحسین نوذری، رئیس اسبق شرکت ملی نفت، به نیاز ۵۰۰ میلیارد دلاری صنعت انرژی ایران برای دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز توسعه  خبر داده بود.

دستیابی به ظرفیت تولید ۸ میلیون بشکه در روز؟

علی آقامحمدی، به عنوان رئیس گروه اقتصادی دفتر آقای خامنه‌ای، در مصاحبه تلویزیونی خود از برنامه سایر کشورها برای افزایش تولید نفت خبر داد و  افزود که اگر ایران نتواند به به ظرفیت تولید ۸ میلیون بشکه دست یابد، از بازار نفت حذف خواهد شد. در این که همه کشورهای عمده تولیدکننده نفت برای حفط و افزایش سهم خویش سرمایه‌ٔگذاری کرده‌اند، شکی نیست. اما افزایش ظرفیت تولید نفت ایران در کوتاه مدت به  ۸ میلیون بشکه کار آسانی نخواهد بود. در دوران تحریم قبلی و فعلی، شرکت‌های چینی صنعت انرژی ایران را ترک کردند و نتوانستند به تعهدات خوش عمل کنند.

صادرات نفت ایران به چین

در دوران برجام، چین بزرگترین مشتری نفت ایران بود.  با خروج آمریکا از برجام، واردات نفت چین از ایران به تدریج کاهش یافت و در ماه گذشته به کمترین میزان خود در دهه‌های اخیر رسید. با توجه به اهمیت تنوع‌بخشی به منابع انرژی و حضور فعال عربستان و روسیه در بازار نفت چین در شرایط فعلی، نبود نفت ایران و یا کاهش حداکثری سهم ایران در بازار نفت چین کمترین تاثیری در امنیت انرژی چین نداشته است.  باید در نظر داشت که سرمایه‌ٔگذاری شرکتهای چینی بدون حل مشکلات ایران با آمریکا و رفع تحریم‌ها کار آسانی به نظر نمی‌رسد. در فاز اول قرارداد تجاری آمریکا و چین نیز دو کشور توافق کرده‌اند تا پکن ۵۰ میلیارد دلار نفت – ال ان جی و زغال سنگ از آمریکا وارد کند.

سیاست نگاه به شرق

در زمان احمدی‌نژاد و تحت سیاست نگاه به شرق، شرکتهای چینی توانستند در اکثر پروژه‌های نفتی ایران حضور یابند ایران امیدوار بود که با استفاده از سرمایه و تکنولوژی خارجی، برخی پروژه‌های ناتمام را تکمیل کند. تاخیر شرکت‌های چینی در میدان‌های مشترک نفتی ایران با همسایگان، به‌ویژه با عراق، موجب شد که ایران نتواند در این میدان‌ها تولید بیشتری داشته باشد. تاخیر مداوم شرکت‌های چینی باعث بروز خسارت میلیاردی به صنعت انرژی ایران شد. برخی از کارشناسان اقتصاد انرژی بر این باورند که استراتژی پایین نگاه داشتن قیمت نفت از طرف چین، منجر به کمبود مضاعف نفت در سال‌های آینده می‌شود، چون تولید از حوزه‌های گرانتر دیگر توجیه‌پذیر نخواهد بود، مگر آن که چین خود دست به‌کار تولید کم‌هزینه نفت از حوزه‌های ارزانتر مثل ایران شود. این امر نشان می‌دهد که  سرمایه‌گذاری چین در میدان‌های نفتی ایران اگر اجرایی شود، سود بیشتری نصیب این کشور خواهد کرد.  شیوع ویروس کرونا باعث شد تا چین با افزایش ظرفیت ذخایر استراتژیک خود، نفت ارزان را از بازار خریداری کند.

شواهد نشان می‌دهد که اراده ایران برای اجرای سند همکاری ۲۵ ساله با چین جدی است. ایران برای افزایش سهم خود در بازار، نیازمند افزایش تولید و افزایش سرمایه‌ٔگذاری است، اما رسیدن به ظرفیت ۸ میلیون بشکه در روز در کوتاه‌مدت بسیار دشوار است. در شرایط عادی هم افزایش صد در صدی ظرفیت تولید نفت ایران چالش‌های خاص خود را دارد.  اگر در روابط با سایر کشورها اصل منافع ملی مد نظر قرار گیرد، ایران می‌تواند با کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی تعامل کند و با افزایش سطح همکاری‌ها، رشد اقتصادی خود را افزایش دهد. اما این امر نیازمند به‌کارگیری سیاست خارجی تنش‌زداست.

 با توجه به حضور فعال عربستان، روسیه و آمریکا در بازار انرژی چین، ایران کار دشورای برای ایفای نقشی مهم در امنیت انرژی چین خواهد داشت. ایجاد توزان در روابط با کشورهای همسایه و قدرت‌های بزرگ، می‌تواند برگ برنده ایران در معادلات جهانی شود. به نظر می‌رسد که این امر تاکنون به صورت جدی مورد توجه دستگاه دپیلماسی ایران قرار نداشته است. بدون ایجاد وابستگی متقابل در روابط با همسایگان و قدرت‌های بزرگ، این کشورها سود بیشتری از رابطه با ایران خواهند برد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *