در سالهای اخیر اعتراضاتی در دنیای واقعی بر سر محدودیتهای مربوط به الزام رعایت «حق مؤلف» یا «کپی رایت» در فضای مجازی به راه افتاد با این استدلال که این الزام سبب محدودیت آزادی و توزیع و رشد عمومی فرهنگ و هنر میشود چرا که به ویژه تنگدستان از تألیفات بسیاری محروم میمانند. شرکتهای بزرگ خدمات مجازی در این ارتباط مقررات خود را دارند که کاربران از نظر حقوقی ملزم به رعایت آنها هستند.
از سوی دیگر اما یک نیروی فعال ارتجاعی در جهان وجود دارد که «ریپورت»های آن به غولهای فضای مجازی برای محدود کردن و حذف «دیگران» است و ربطی به حق مؤلف ندارد! آنها اساسا مخالف «تألیف» به معنی تولید فکری اعم از دانش و فرهنگ و هنر هستند!
در حالی که در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی یک آموزگار به دلیل کشیدن کاریکاتور یک معاون وزیر به ۴۵ضربه شلاق محکوم میشود و یک خبرنگار به خاطر عکاسی از دیوار محل سکونت فلان مقام حکم ۶ماه حبس میگیرد، افراطیون در فضای مجازی نیز مشغول «ریپورت» دادن درباره هر آنچیزی هستند که مخالف آنند؛ اسلامیستها به عنوان یکی از انواع افراطیون کاریکاتورهای «شارلی ابدو» را خارج از فضای مجازی تبدیل به یک فاجعهی خونین کردند.
جالب توجه است که اسلامیستها و حزباللهیها خواهان حذف موضوعاتی هستند که اگرچه به آنها اعتقاد دارند و عمل هم میکنند اما نمیخواهند کسی دربارهشان گزارش بدهد و یا تصویرشان کند! برای نمونه اینستاگرام عکس معروف مربوط به ترور میکونوس را که در همه جا هست به دلیل «ریپورت» از حساب کیهان لندن حذف کرد! آنهم در حالی که اسلامیستها در فضای واقعی این ترور فجیع را انجام دادهاند! آنها در هر دو فضای واقعی و مجازی نیز به انواع تبلیغ و آموزش خشونت و تروریسم مشغولند! همچنین خشونت (قصاص، سنگسار، دست و پا بریدن، ترور، قتل عام و…) بخشی از نظام حقوقی و سیاسی جمهوری اسلامی است اما مدیران پلاتفرمهای مجازی هیچ مشکلی با حضور و فعالیت نهادها و مقامات این نظام در شبکههای خود ندارند!
در نمونهای دیگر، یوتیوب تصویر شاخص ویدئوهای «سونا، قلب و زوال عقل» را که تصویر معمولی یک زنِ تا «دکولته» برهنه و همچنین «تبلیغ چندهمسری تداوم ستیز با حقوق زنان» را که یک کاریکاتور است به دلیل «ریپورت» از کانال کیهان لندن حذف کرد و بجایش تبلیغ فرزند بیشتر جمهوری اسلامی را پیشنهاد داد!
قوانین اینترنت و کنترل فضای مجازی کاملا لازم و درست است؛ اما بدون تدابیر لازم مورد سوء استفادهی مرتجعان و مخالفان آزادی قرار میگیرد چرا که این حجم تصورناپذیر از کنترل فقط با «الگوریتم»هایی ممکن است که دستورات «حل مسئله» را بر اساس «ریپورت»ها اجرا میکنند! الگوریتمهای بیفکر و بیاختیاری که به نوعی مضحک شبیه همان حاکمان و مأموران شرع هستند که «دستورات شریعت» را اجرا میکنند! با این تفاوت که تصمیم الگوریتمها و غولهای فضای مجازی نقشی در سرنوشت کاربران بازی نمیکند اما تصمیم بیدادگاههای نظام سرنوشتهای جبرانناپذیر رقم میزند.
برای رسانه و مؤلفان اما نخستین نتیجهی «کنترل الگوریتم»ها دردناک و هشداردهنده است: خودسانسوری! تولیدات خود را پیشاپیش طوری تهیه کنیم که الگوریتمهای غولهای مجازی آنها را، ما را، حذف نکنند!
الاهه بقراط, کیهان لندن: