آیا «تهران» سریالی علیه تهران است؟

By | ۱۳۹۹-۰۷-۲۷

هر قسمت این مجموعه تلویزیونی یک و نیم میلیون دلار به اپل‌تی‌وی فروخته می‌شود

به تازگی سریال «تهران» (دانیل سیرکین) از شبکه ۱۱ (Kan) اسرائیل پخش شد و پس از آغاز پخش نخستین قسمت‌های آن، موفقیتی چشمگیر داشت. چنان که تهیه‌کننده اسرائیلی می‌گوید، هر اپیزود یک و نیم میلیون دلار به اپل‌تی‌وی فروخته می‌شود و برای تولید دو فصل دیگر از آن قرارداد بسته‌اند. این سریال اکثر بینندگانی را که فارسی یا عبری می‌دانند، به خود جلب کرده است.

اگر «تهران» را جمهوری اسلامی ایران ساخته بود آیا اسرائیلی‌ها را انقدر زیرک نشان می‌داد؟ – تصویر از شبکه شتویزیونی کان

شاید مهم‌ترین بخش این استقبال را بتوان به موشه زوندر، فیلم‌نامه‌نویس آن، نسبت داد که خیلی خوب توانسته است از پس کار بربیاید. موشه زوندر هنرمند ۵۵ ساله اسرائیلی است که با سریال «فوضی» (یا با تلفظ غالب انگلیسی و عبری‌اش «فائودا») به شهرت جهانی رسید. آن سریال، داستان تیمی از ماموران اسرائیلی است که در سرزمین‌های فلسطینی کرانه غربی فعالیت می‌کنند، و روایت یک ماجرای عاشقانه است که بین ماموری اسرائیلی با زنی فلسطینی از خانواده‌ای نزدیک به حماس رخ می‌دهد.

موشه زوندر گفته است که هدف نخستین او از ساخت این سریال، «مقابله با تصویر منفی از ایران بود که هدف اصلی‌اش نابودی اسرائیل است»، و باید گفت سریال از این جهت ایرادی ندارد.

انتخاب بازیگران شناخته شده‌‌ای مانند شان توب و نوید نگهبان، بی‌شک کمک زیادی به فروش سریال و خریداری شدن آن از سوی اپل‌تی‌وی، کرده است.

شان توب در تهران به دنیا آمد و در دو سالگی همراه خانواده به منچستر انگلستان رفت. پس از اتمام تحصیلات مادرش در رشته «پاپزشکی» (پدیاتری) به ایران بازگشت و تا سن ۱۳ سالگی در ایران ماند. سپس به سوئیس رفت و در سنین جوانی به منظور گذراندن آخرین سال تحصیلی دبیرستان، به نیوهمپشایر در ایالات متحده آمریکا رفت. شان توب از یهودیان ایرانی و دانش‌آموخته دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. او هم‌اکنون به همراه همسرش در لس‌آنجلس زندگی می‌کند و فعالیت‌هایی در زمینه خدمات اجتماعی و خیریه دارد.

نوید نگهبان، بازیگر ایرانی-آمریکایی دیگری ا‌ست که در این سریال بازی می‌کند. او را حتما از بازی درخشانی که در «سنگسار ثریا م.» (سیروس نورسته) ایفا کرد، می‌شناسید. بازی در کنار شهره آغداشلو و پرویز صیاد کار هر کسی نیست. اما هر دوی این بازیگران، شان توب و نوید نگهبان، قبلا در سریال محبوب «وطن» (هوم‌لند) از شبکه «شوتایم» درخشیده بودند.

اما نیو سلطان (۱۶ سپتامبر ۱۹۹۶) بازیگر زن اهل اسرائیل است. والدین او میراو و شلمو سلطان از یهودیان اسپانیایی‌تبار کشور مراکش هستند. او با آن که فارسی نمی‌داند اما موفق شده است که فارسی را نسبتا خوب یاد بگیرد. شخص دیگری که تا اینجا خیلی خوب بازی کرده است، شروین آل‌نبی (میلاد) است. نخست بین او و ژیلا قربانی‌فر رابطه‌ای شکل می‌گیرد، ولی در ادامه باید دید که این رابطه به کجا می‌انجامد.

به هر حال، نباید فراموش کنیم که این اثر ساخت اسرائیل است و در کشور یونان ساخته شده است و این‌ها نقاط ضعف کمی نیست که موجب شده است در بعضی قسمت‌ها کاملا به چشم بیاید. البته این را هم نباید فراموش کنیم که ما به عنوان ایرانی آن را می‌بینیم و حساسیت‌های ویژه‌ خودمان را داریم.

نمی‌شود از همه گفت و از لیراز چرخی، بازیگر و خواننده ایرانی-اسرائیلی و خواهرزاده ریتا جهان‌فروز، خواننده مشهور یاد نکرد. او در مورد فیلم می‌گوید: «ایرانیان عاشق اسرائیل هستند و اسرائیلی‌ها هم عاشق ایران. مردم واقعا می‌خواهند بدانند ما چرا باید دشمن هم باشیم و چرا نمی‌توانیم به کشورهای هم سفر کنیم. چون مردم تهران و مردم تل‌آویو واقعا یکی هستند.» و این، جوهره‌ فیلم است.

و البته لشکری از بازیگران کوچک و بزرگ این سریال را همراهی می‌کنند که برخی صدا و لهجه‌ بسیار خوبی دارند و برخی ندارند. تهیه‌کننده در داخل اسرائیل بوده است و نکته‌ جالب این‌جاست که هر چند سریال به تمامی در کشور یونان ساخته شده است، اما اگر نخواهیم آن را با سریال‌هایی که در ایران ساخته شده‌اند مقایسه کنیم، نسبت به سریال‌های مشابه دیگری درباره ایران که در خارج از ایران ساخته شده‌اند، قابل اغماض است.

سریال «تهران» تمام سعی خود را کرده است که برای بینندگان، تصویری امروزی و باورپذیر ارائه دهد که کمتر در سینمایی که تاکنون از ایران در غرب می‌شناسیم، نمایش داده شده است. این سریال فضا و نمای معمول شهر تهران را شبیه‌سازی می‌کند. پوستر فیلم که در تمام مدت نمایش داده می‌شود، در واقع بنای «شهیاد» (آزادی کنونی) است که بسیار هم خوب ساخته شده است و معلوم است که از نماهای درست فیلم است. اما از نماهای دیگر شهر هم می‌توان نام برد: خیابان انقلاب، نرده‌های دانشگاه تهران، فضای داخلی اداره‌های ایران، فرودگاه امام خمینی، و افزون بر آن، جزئیاتی چون صندوق‌های صدقات که پس از ۱۳۵۷ در گوشه و کنار شهرها ایجاد شدند، از ویژگی‌های سریال برای دستیابی به یک همانندسازی دقیق از شهر تهران است.

نکته‌ مهم این است که به نظر می‌رسد در دو سوی ماجرا، هم در اسرائیل و هم در ایران، گروهی هستند که فراتر از تصمیمات قدم برمی‌دارند. در جمهوری اسلامی ایران، یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم، فراز کمالی، مامور اطلاعات سپاه ، کاراکتری است منحصر به‌فرد که خیلی زود دست موساد را می‌خواند، تا حدی مستقل از سیستم عمل می‌کند، و رابطه عاشقانه مدرنی با همسرش دارد. همین موضوع باعث می‌شود که هنگامی که همسر او برای معالجه تومور داخل سرش به فرانسه رفته است، از آن‌جا ربوده شود. این کار را چه کسی انجام می‌دهد؟ مناشه نوی. به نظر می‌رسد که در ادامه ماجرا، رئیس فراز کمالی و مناشه همان آدم‌های بدی باشند که سرانجام فیلم را می‌خواهند رقم بزنند. اما بازی فوق‌العاده‌ شان توب موجب می‌شود که بتوان روند دیگری برای پیش‌بینی در نظر گرفت.

در همین شش قسمت اول، می‌توانست سریال خوبی باشد؛ اگر چند نکته‌ ضعیف نداشت. یکی از آن‌ها چهره‌آی ست که از نیروهای اپوزیسیون نشان می‌دهد که بسیار بد است و آن‌ها را تعدادی قاچاقچی نشان می‌دهد که دنبال مواد مخدر هستند. عجیب است که می‌گویند تحقیق کرده‌اند و هیچ چیز خاصی نادیده گرفته نشده است. این همه جنبش مردمی، دست‌کم از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ تا همین آبان ۱۳۹۹، چگونه از چشم شما نادیده انگاشته شد؟ آیا یک جست‌وجوی اینترنتی هم نمی‌توانستید بکنید؟

نکته بعدی این که همه می‌دانند که در جمهوری اسلامی ایران کنار خیابان افراد را دار می‌زنند، اما وقتی این صحنه در آرگو (فیلم ۲۰۱۲) (بن افلک) توانست آن قدر خوب اجرا شود، آیا هنوز لازم بود این قدر ناشیانه در این‌جا نیز استفاده شود؟

نکته‌ دیگر این است که تا اینجا چهار نفر کشته می‌شوند. اولی رئیس فاسدی است که توسط «تامار رابینان» تصادفی کشته می‌شود و بعد شوهر او به دست همین «مسعود تبریزی» به قتل می‌رسد، و در نهایت هم همین آقای تبریزی با چهار گلوله به قتل می‌رسد و قاتلان او هنوز مشخص نشده‌اند، اما چنان که به نظر می‌رسد، ممکن است آن‌ها هم اسرائیلی باشند. نفر بعدی که در قسمت ۶ به قتل می‌رسد، شخصی است به نام «کریم». او به این که «ژیلا قربانی‌فر» نام واقعی «تامار رابینان» باشد شک می‌کند و بین آن‌ها درگیری به وجود می‌آید که ناگهان دو نفر، که ظاهرا همیشه آن‌جا هستند، از راه می‌رسند و او را می‌کشند! تا کنون که قسمت ششم از سریال نمایش داده شده است و بیش از نیمی از سریال گذشته، چهار نفر، و هر چهار نفر توسط ماموران اسرائیل، کشته می‌شوند.

به هر حال، مهم این است که برخلاف تمام هیاهوهای داخل در روزنامه‌های رسمی و رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، این اسرائیل است که مظلوم شده است و اتفاقا ماموران ایرانی‌، بسیار پخته‌تر از نمونه‌های رسمی آن‌ها که در داخل کشور ایران ساخته می‌شوند، ترسیم شده‌اند؛ بسیار باهوش‌تر و بسیار کاردان‌تر، و این آن چیزی‌ است که باید باشد.

نکته‌ دیگر، موسیقی فیلم است. بزرگ‌ترین اشکال فیلم در همین موسیقی آن است. موسیقی فیلم در «تهران» همان است که در جاهای دیگر استفاده شده است. بخش مهمی از فیلم «تهران» در تهران می‌گذرد، پس بهتر بود موسیقی‌ای برای این بخش از سریال مورد استفاده قرار می‌گرفت که با فرهنگ و ادب ایرانی جور باشد، نه این که کاملا با موسیقی سایر بخش‌ها یکی باشد.

می‌توان چند مورد دیگر از ایرادهای فیلم را هم برشمرد، اما امیدوارم که در دو سری جدید که با اپل‌تی‌وی قرارداد بسته‌اند، به این نکات توجه کنند و احتمالا سریال قابل قبول‌تری بسازند. نکته‌‌ای که نباید فراموش کرد، این است که اگر «تهران» را جمهوری اسلامی ایران ساخته بود، آیا باز این همه به اسرائیلی‌ها بها می‌داد و این‌قدر برای آن‌ها‌ زیرکی و باهوشی تصور می‌کرد؟ بعید می‌دانم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *