یک هفته با خامنه‌ای؛ «خر قلعه حیوانات» و «سبک حاج قاسم»

By | ۱۳۹۹-۰۷-۲۸

حیوانات قرار بود با دور کردن بشر از مزرعه‌شان، ریشه گرسنگی و بی‌کاری را برای ابد خشک کنند؛ بشری که به تعبیر حیوانات آن قلعه، آن‌ها را به کار گماشته بود تا از دسترنج‌شان، صرفا به اندازه زنده ماندن به آن‌ها بدهد و بقیه را به تصاحب خود درآورد. پس حیوانات انقلاب کردند و خوک‌ها را به حکومت گماشتند، دست آخر هم نتوانستند فرق میان خوک و بشر را تشخیص دهند. میان آن‌ها «بنیامین» خری بود که بعد از انقلاب هم کارش را با همان سختی ادامه می‌داد، او نه از زیر بار کار شانه خالی می‌کرد و نه کاری داوطلبانه انجام می‌داد، حتی درباره انقلاب هم نظری نداشت و در پاسخ سوال‌های بقیه می‌گفت: «کار می‌کنم، کار؛ خرها عمر دراز دارند و هیچ‌کس خر مرده ندیده است.»

تمامی آن‌چه «علی خامنه‌‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی، در یک هفته گذشته گفت، همین است: «کار کنید و خستگی‌ناپذیر باشید؛ به سبک حاج قاسم.» 

***

۲۱مهر۱۳۹۹ علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در ارتباط تصویری با دانش‌آموختگان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح سخنرانی کرد؛ مراسمی که می‌توان آن را از نظر شکل و محتوا مورد بررسی قرار داد، آن‌هم در شرایط شیوع ویروس کرونا که مردم مملکت گروه گروه می‌میرند و تنها کسی که تمامی اصول این شرایط برایش رعایت می‌شود، همان خامنه‌ای است. محور سخنان او در این مراسم، اگرچه بر چند محور «اقتدار ملی» بر پایه‌های «امنیت»، «اقتصاد» و «تهاجم فرهنگی» بود، اما تنها یک توصیه به همراه داشت: کار کنید.

او می‌گوید: «مدیریت‌ها بایستی قوی باشند، فعال باشند، خسته‌نشو باشند. هر جا ما با مدیریت‌هایی با این خصوصیات؛ یعنی خستگی‌ناپذیری و فعالیت و نشاط مواجه بودیم، دیدیم که کار پیشرفته کرده و هر جا که این جور حضور لازم و دائم وجود نداشته باشد، البته مشکلات پیش می‌آید.» و در جای دیگری از صحبت‌هایش تاکید می‌کند: «[مسئولان] باید تلاش بکنند و شبانه‌روز خستگی نشناسند و کار را پیوسته دنبال بکنند، ان‌شا‌الله تغییراتی ایجاد خواهد شد.»

خامنه‌ای پیش‌تر همین تعابیر را برای «قاسم سلیمانی» به کار برده بود؛ فرمانده نیروهای قدس وابسته به سپاه پاسداران که در حمله هوایی آمریکا به عراق کشته شد. در فروردین ۱۳۹۸ علی خامنه‌ای درباره او گفته بود: «جنگ اقتصادی به الگو و مدل حاج قاسم نیاز دارد؛ یعنی مدیریت قوی، فعال و خسته‌نشو. با تنبلی، با بی‌حالی، کم‌انگیزگی، مسئله اقتصاد کشور حل نخواهد شد. کار جهادی باید انجام بگیرد، مدیریت‌های جهادی باید بر مسائل اقتصادی احاطه داشته باشند.»

«به سبک حاج قاسم» عنوان نخستین مطلب هفته اخیر در سایت علی خامنه‌ای در بخش «دیگران» است.

این تعبیر «خسته‌نشو» پیش‌تر هم ابراز شده است؛ درباره «محمود احمدی‌نژاد.»

وقتی پس از مناقشات بسیار بر سر نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری، محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور منصوب شد، علی خامنه‌ای در نشستی با سران کشور او را فردی «خستگی‌ناپذیر» توصیف کرد: «رئیس‌جمهور ما هم پرانرژی و خستگی‌نشناس حقا. پابه‌پای ایشان دویدن هم خیلی سخت است. خدا کمک‌تان کند که بتوانید پابه‌پای ایشان بدوید و به مقاصدتان برسید. کار دشواری است. خیلی زحمت می‌کشند و تلاش می‌کنند. پرانرژی هم هستند. به ظاهرشان هم نمی‌آید.»

طبیعتا علی خامنه‌ای فکرش را هم نمی‌کرد همین فردی که «خستگی‌‌ناپذیر» توصیف کرده بود و از بقیه خواسته بود الگو قرارش دهند، مقابل او بایستد، قهر کند و پس از اتمام دوره‌اش، بر طبل انتقاد از نظام جمهوری اسلامی بکوبد. او قرار بود بدون خستگی فقط کار کند.

به تحلیل کارشناسان اقتصادی، نتیجه دو دوره «کار» محمود احمدی‌نژاد ویران شدن اقتصاد ایران بود. خامنه‌ای اما سال‌هاست همچنان بر «کار» با محور «اقتصاد مقاومتی» اصرار دارد. او در اظهارات اخیرش می‌گوید: «علاج [وضعیت موجود] این است که تکیه کنیم و متمرکز شویم بر مسئله تولید و جلوگیری از سقوط پی‌درپی ارزش پول ملی و بستن رخنه‌ها. باید تلاش بکنند و شبانه‌روزی خستگی نشناسند و کار پیوسته را دنبال بکنند.»

«محمدجواد اکبرین»، فعال سیاسی، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» رویکرد رهبر جمهوری اسلامی را در سه دهه‌ اخیر «ترساندن از دشمن و دعوت به کار بیشتر» ارزیابی کرد. به گفته او علی خامنه‌ای «صدها سخنرانی کرد، اما دو صد گفته چون نیم‌ کردار نبود. در همین سخنرانی گفته فقط کار کنید و “هارت و هورتِ اراذلِ مسلط بر ملت آمریکا نباید ذهن کسی را مشغول کند.” رئیس دولت منتخبش احمدی‌نژاد هم قبلا به قطع‌نامه‌های سازمان ملل گفته بود ورق‌پاره، اما سال‌هاست که همان ورق‌پاره‌ها دارد نفس مردم را تنگ‌تر و سفره‌هایشان را کوچک‌تر می‌کند. اتفاقا تنها چیزی که باعث شد همین هارت و هورت‌ها ذهن همه را مشغول کند، این بود که اعتمادشان را به وعده‌های اراذل مسلط بر ملت ایران از دست دادند؛ دیدند آن‌چه در عمل اتفاق می‌افتد همان “هارت و هورت‌های اراذل مسلط بر ملت آمریکا” است نه وعده‌های اراذل مسلط بر ملت ایران. خامنه‌ای نه تنها بیش‌ترین اختیارات قانونی را دارد، بلکه تعیین‌کننده سیاست‌های کلی نظام است. اما به هیچ‌کس و هیچ‌جا پاسخ‌گو نیست؛ همین کافی است تا متهم ردیف اول ویرانی ایران باشد و مسئول اصلی از بین رفتن مایه‌های معنوی و سرمایه‌های مادی آن.»

در این به تعبیر اکبرین «ویرانی»، در آخرین اعلام نرخ ارز، دلار و یورو از مرزهای ۳۱ هزار تومان و ۳۷ هزار تومان هم گذشتند. کارشناسان حوزه اقتصادی وضعیت جاری در خصوص سقوط افسارگسیخته ارز را فاجعه‌ای تمام‌عیار از نظر اقتصادی و اجتماعی برآورد کرده‌اند که چشم‌انداز روشنی هم برای آن دیده نمی‌شود. آن‌ هم در جامعه‌ای که سه سال اخیر خود را در اعتراضات خیابانی گسترده و پی‌درپی نسبت به وضعیت اقتصادی گذرانده و هزاران زندانی و کشته، ماحصل تدابیر این نظام در تامین امنیت معیشتی و جانی بوده است.

مرکز پژوهش‌های «مجلس شورای اسلامی» در اردیبهشت سال جاری با انتشار گزارشیپیش‌بینی کرده بود که اقتصاد ایران بین ۷.۴ تا ۱۱ درصد کوچک‌تر می‌شود. در تیر ماه سال جاری نیز، وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی در گزارشی مفصل توضیح داد که خصوصا در دوران شیوع ویروس کرونا چه بر سر اقتصاد ایران آمده است؛ آن‌ هم در شرایطی که دولت «حسن روحانی» هرگز حاضر نشد برای مقابله با این ویروس و حفاظت از جان و مال شهروندان اقدامی موثر در حوزه  اقتصاد انجام دهد. طبق این گزارش، ایران رشد اقتصادی منفی هفت‌ درصدی داشته است و بخش نفت هم با منفی ۳۵ درصد، سهم بزرگی در این فروپاشی اقتصادی دارد. تا زمان ارائه این گزارش، دست‌ کم سه‌میلیون نفر در بخش‌های تولیدی و گردش‌گری بی‌کار شده‌اند. همچنین پیش‌بینی شده است که در ماه‌های آینده، تورم افزایش پیدا کند؛ آن‌ هم در شرایطی که گفته شده است ۹۰ درصد خانوارها در ایران یارانه‌بگیر هستند.

با وجود این، حسن روحانی ۱۲ مهر ماه گفته بود که عملکرد اقتصادی جمهوری اسلامی در ماه‌های اخیر از آلمان بهتر بوده است: «امیدواریم که نرخ رشد اقتصادی ایران بدون نفت یا حتی با نفت، تا پایان سال احتمالا مثبت شود یا اگر هم منفی شود، خیلی پایین‌تر از این رقم‌هایی باشد که برای اقتصاد آلمان اعلام شده است.»

این در حالی‌ است که آمار دولتی حکایتی دیگر را نشان می‌دهد؛ مردم می‌میرند، اقتصاد فروپاشیده است، اخباری از خودکشی کودکان بر اثر فقر منتشر می‌شود، کارگران و معلمان و اصناف مختلف حقوق‌هایشان را دریافت نمی‌کنند، کشور برای حفاظت از جان مردم تعطیل نمی‌شود،‌ شهرها قرنطینه نمی‌شوند و تنها کسی که جانش از این ویروس در امان است، علی خامنه‌ای‌ست؛ کسی که از همان زمان شیوع ویروس کرونا در ایران، ملاقات‌های حضوری‌اش را تعطیل کرد و حتی به تنهایی به عزاداری برای «حسین»، امام سوم شیعیان، پرداخت.

اما علی خامنه‌ای برخلاف اخبار، تحلیل‌ها و آمارها می‌گوید: «در قضیه عزاداری‌ها که ستاد ملی مبارزه با این بیماری ضابطه معین کرد، مردم مومن و متدین که پایبندند، ضابطه را دقیق رعایت کردند. این باید در زمینه‌های گوناگون تسری پیدا کند.»

مراسم‌های ماه‌های محرم و صفر که به روایت شیعه، ماه عزاداری برای امام سوم آن‌ها است، نه تنها تعطیل نشدند، بلکه ویدیوهای جدید نشان می‌دهند که آن‌ها در جمعیت‌های پرشمار، چسبیده کنار هم، برخی بدون ماسک، مشغول برگزاری این آیین مذهبی هستند. حتی خبرها حاکی از آن بود که برخی مداحان هم به کووید-۱۹ مبتلا شده‌اند. کارشناسان بارها هشدار داده بودند که در صورت برگزاری این مراسم‌ها، موج ابتلا و مرگ‌ومیر ایرانی‌ها شدیدتر خواهد شد.

علی خامنه‌ای در بخش دیگری از اظهاراتش، تلاش کرد دهه‌ها مبارزه با «تهاجم فرهنگی» را موفق جلوه دهد: «در زمینه‌ مسائل فرهنگی وقتی که مثلاً فرض کنید بحث تهاجم فرهنگی پیش آمد، دیدیم که دشمن دستپاچه شد و با تبلیغات خودش علیه شعار “مبارزه‌ی با تهاجم فرهنگی” وارد شد؛ یعنی دشمن از این که شما بیدار باشید و بفهمید که تهاجم فرهنگی است و باید مقابله کرد، ترسید.»

اکبرین در این خصوص معتقد است که دو موضوع محوری در پایان سه دهه رهبری بر این نظام، علی خامنه‌ای را نگران کرده است: «یکی افشای ناکارآمدی گذشته‌اش و دیگری باختن باور جامعه به آینده‌ای که او وعده‌اش را می‌داد. سخنرانی اخیرش تلاشی است برای مدیریت هر دو نگرانی‌اش؛ به عنوان نمونه وقتی از مبارزه‌اش با آن‌چه تهاجم فرهنگی خوانده، حرف می‌زند می‌گوید دشمن در این مبارزه دست‌پاچه شد. چرا اصرار دارد بگوید مبارزه با تهاجم فرهنگی موفق بوده؟ چون می‌داند یکی از شکست‌خورده‌ترین پروژه‌هایش همین شعار تهاجم فرهنگی است و باید تلقین کند به نیروهایش که شکست نخورده‌ایم. همان سال‌ها وقتی دید کسی تهاجم فرهنگی را جدی نگرفت، از “شبیخون فرهنگی” گفت. کمی بعد، از “قتل عام فرهنگی” گفت. بعد نوبت به “ناتوی فرهنگی” رسید. یعنی هر چه دوز هشدار را بالاتر برد، جواب نداد. چون در واقع داشت ترس‌های خودش را روایت می‌کرد، نه واقعیت را. چون هر روز بیش از پیش از انفعال فرهنگی خودش و نظامش و سیاست‌هایش می‌ترسید. در سخنرانی تازه‌اش هم وقتی از “دستپاچگی دشمن” می‌گوید، در واقع دارد دستپاچگی خودش را روایت می‌کند؛ به قول ناصر خسرو “چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید.”»

البته مقامات جمهوری اسلامی بارها به زبان‌های مختلف گفته‌اند که این دست سیاست‌ها شکست خورده‌اند.

۲۲ مرداد ۱۳۹۵ «عباس جعفری دولت‌آبادی»، دادستان وقت تهران، در جلسه با مسئولان دستگاه‌های اجرایی، فرهنگی، پلیس و نهادهای سیاست‌گذار گفته بود که سیاست‌های جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ شکست خورده‌اند. او استفاده مردم از ماهواره را یکی از عوامل شکست دانسته بود. اعمال و تشدید فیلترینگ بر شبکه‌های اجتماعی را هم می‌توان در همین حوزه ارزیابی کرد. در کنار سرکوب اطلاع‌رسانی و جلوگیری از دسترسی آزاد به اطلاعات که هدف اصلی فیلترینگ است اما می‌توان آن را مقابله‌ای فرهنگی هم دانست تا مبادا ایرانی‌ها با اطلاعات و آگاهی‌هایی مواجه شوند که باب میل جمهوری اسلامی نیست.

همان‌طور که «فائزه هاشمی»، نماینده دوره پنجم «مجلس شورای اسلامی» و فرزند رئیس وقت «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، هم گفته بود: «اگر ما حجاب خانم‌ها را با ۱۰ الی ۱۵ سال پیش مقایسه کنیم و برگردیم به اول انقلاب می‌بینیم سال‌ به‌ سال حجاب کم‌رنگ‌تر شده است.»

«حسین ساجدی‌نیا»، فرمانده وقت «نیروهای انتظامی تهران بزرگ»، پس از پلمپ ۴۴۰۰ مغازه پوشاک برای مبارزه با تهاجم فرهنگی گفته بود: «با رصد وضعیت حجاب طی پانزده سال اخیر به این نتیجه می‌رسیم که به تدریج وضع بدتر شده است.»

به نظر می‌رسد مهم‌ترین توصیه‌ای که رهبر نظام جمهوری اسلامی برای مسئولان و جامعه در این هفته داشت، همان است که مانند «خر قلعه حیوانات» بدون زیر سوال بردن سیاست‌های حاکم قلعه کار کنند تا نمیرند و چشم بربندند بر یکسانی خوک‌ها و انسان‌ها پس از انقلابی که قرار بود ریشه گرسنگی و بی‌کاری را برای ابد خشک کند.
آیدا قجر , ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *