«آقا» و قمار ۱۴۰۰

By | ۱۴۰۰-۰۱-۰۲

 رهبر جمهوری اسلامی امسال نیز٬ به سنت ۲۰ ساله٬ در سخنرانی‌اش به مناسب سال نو٬ نامی بر این سال نهاد: «تولید؛ پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها»؛ هرچند با وجود تاکیدش، این بخش کم اهمیت‌ترین قسمت سخنرانی او بود.

بخش مهم‌تر حرف‌های رهبر جمهوری اسلامی اشاره به انتخابات ریاست جمهوری پیش رو داشت. علی خامنه‌ای در متن این پیام خصلت‌های مورد نظرش برای دولت آینده را برشمرد. از نظر او باید طی انتخابات خرداد ماه ۱۴۰۰ «مدیریت‌های جدید» و احتمالاً «تازه‌نفس» و با «انگیزه‌های قوی» سر کار بیایند.

این اولین بار نیست که رهبر جمهوری اسلامی پیش از انتخابات سعی می‌کند با ارائه تعریفش از منتخبین مورد نظرش در سرنوشت انتخابات تاثیر بگذارد.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ منصوبان او اعلام کرده بودند «نظر رهبری ناطق است»؛ در انتخابات سال ۸۴ نیز مهدی کروبی مدعی شده بود مجتبی خامنه‌ای، «آقازاده» رهبر جمهوری یک شب پیش از انتخابات به ستاد احمدی نژاد رفته و به نفع وی در روند انتخابات مداخله کرده است. در سال ۹۲ نیز توسط منصوبان خامنه‌ای این ادعا مطرح شد که «گزینه مورد نظر او» سعید جلیلی است و حتی مدعی می‌شدند که دیدند در برگ رای نام جلیلی را نوشته است؛ در انتخابات خبرگان پنجم هم رسما با نامزدهای «لیست انگلیسی» مخالفت کرد.

در تمام این سال‌ها عموما رای مردم خلاف نظر رهبر بود و هر بار او این قمار را به افکار عمومی باخته است. در مواقعی همچون انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ هم به باور بسیاری از ناظران مخدوش کردن نتیجه انتخابات «نظر آقا» را از صندوق‌های رای بیرون آورد.

انتخابات پیش رو اما با دیگر ادوار متفاوت است.

«آقا» و انتخابات‌

نظام جمهوری اسلامی تا امروز توانسته است به مدد رد صلاحیت‌های گسترده و سرخوردگی گسترده مردم٬ قوه مقننه را به دست «امین»‌هایش بسپارد؛ سکان قوه قضاییه نیز با «حکم رهبری» در اختیار «امین»ی دیگر است و حال نوبت قوه مجریه است.

آیت‌الله علی خامنه‌ای از شش ماه پیش شروع کرد به تبیین شرایط رییس جمهوری مورد نظرش با تاکید بر استقبال از «روی کار آمدن یک دولت جوان انقلابی»، نگاهی به مجلس انقلابی مد نظر رهبر احتمالا منظور او را از دولت انقلابی نیز روشنتر خواهد کرد.

او خردادماه سال گذشته در دیدار با دانشجویان گفته بود: «اگر شما جوانان زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب ‌اللهی فراهم کنید، غصه‌های شما تمام می‌شود و این غصه‌‌ها فقط مخصوص شما نیست.»

این سخنان رهبر جمهوری اسلامی به منزله «دستوری» بود برای مسئولان و دست اندرکاران انتخابات و کسانی که قصد داشتند برای انتخابات پیش رو نامزد شوند.

پس از آن بود که فرماندهان فعلی و سابق سپاه یکی پس از دیگری برای انتخابات پیش رو اعلام نامزدی کردند؛ سعید محمد٬ حسین دهقان و محسن رضایی. نام محمدباقر قالیباف٬ رییس فعلی مجلس و نامزد بالقوه انتخابات ریاست جمهوری٬ نیز در میان نظامیان سابقی که سودای ریاست جمهوری در سر دارند دیده می‌شود.

آیت‌الله خمینی٬ بنیانگذار جمهوری اسلامی و اولین ولی فقیه٬ در دوره رهبری خویش بارها ارتش و سپاه را خطاب قرار داده و آنان را از دخالت در امور سیاسی نهی کرده است: «امور سیاسی در ارتش از هروئین بدتر است. چه‌طور هروئین انسان را چه می‌کند و از بین می‌برد، امور سیاسی هم باطن ارتش را از بین می‌برد، دید ارتش را از بین می‌برد. از این جهت، یکی از چیزهایی که لازم است برای شما و باید این مطلب را با جدیت، با قدرت، در همه جا بسط بدهید، این است که نگذارید در امور سیاسی وارد بشوند. نگذارید سیاسیونی که بخواهند بیایند در آنجا مسائل سیاسی بگویند در آنجا صحبت بکنند.»

سکوت خامنه‌ای در مواجهه به حضور پرتعداد نظامیان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری را موافقان و مخالفان او به معنی تایید آن می‌بینند؛ تایید حضور «جوانی انقلابی با انگیزه‌های قوی» و البته وفادار به آیت‌الله خامنه‌ای.

او خطاب به سپاه نیز گفته است: «باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین می‌ رود، همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند. در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ‌ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد می ‌شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده او است باز می‌دارد و همین‌طور ارتش را.»

رهبر دوم اما در این خصوص سکوت کرده است. سکوت علی خامنه‌ای در مواجهه به حضور پر تعداد نظامیان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری را موافقان و مخالفان او به معنی تایید آن می‌بینند؛ تایید حضور «جوانی انقلابی با انگیزه‌های قوی» و البته وفادار به آیت‌الله خامنه‌ای.

انتخابات ریاست جمهوری پیش رو از چند وجه برای نظام جمهوری اسلامی و شخص آیت‌الله خامنه‌ای تبدیل به مهمترین انتخابات بین ادوار گذشته انتخابات شده است. رییس جمهوری بعدی ایران دومین فرد در سلسله قدرت در جمهوری اسلامی است، هم می تواند رهبر بعدی باشد و هم در انتخاب احتمالی رهبر آینده تاثیر اساسی داشته باشد.

«آقا» و جانشینی

مدت‌هاست که هراز گاهی شایعاتی در مورد حال وخیم و پس از آن مرگ آیت‌الله خامنه‌ای در برخی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود. آخرین بار آذرماه سال گذشته بود که «خبر مرگ آیت‌الله» منتشر شد.

این شایعه هم از سوی کسانی که امیدوارند درست باشد و هم کسانی که اصرار دارند تکذیب شود، از موارد قبل جدی‌‌تر گرفته شده و حتی سر از رسانه‌های غیر ایرانی نیز درآورد.

آیت‌الله خامنه‌ای تقریبا ۸۲ ساله است و به سرطان پروستات مبتلاست؛ همین موضوع این شایعه را باورپذیر می‌کند؛ رهبر جمهوری اسلامی تا پایان ریاست جمهوری آینده ۸۶ ساله خواهد شد و امکان مرگ او بیش از پیش وجود دارد.

مرگ احتمالی رهبر فعلی صحنه را برای جنگ قدرت افراد و جناح‌های مدعی رهبری باز خواهد کرد.

آیت‌الله خامنه‌ای در پنجاه سالگی به رهبری جمهوری اسلامی رسید٬ سنی که در چارچوب حوزه‌های علمیه جوان ارزیابی می‌شود اما این موضوع باعث نشده بود نزدیکان به اریکه قدرت برای کسب آمادگی به منظور ایفای نقش پس از مرگ او تلاش نکنند.

از هاشمی رفسنجانی که سال‌های پایان عمرش امیدوار بود بماند تا بتواند در جلسه ویژه مجلس خبرگان رهبری پس از مرگ آیت‌الله خامنه‌ای تاثیر گذار باشد؛ تا مهدوی کنی و هاشمی شاهرودی که حتی قبای جانشینی آیت‌الله خامنه‌ای را «پرو» کرده بودند اما پیش از او مردند.

تعدادی دیگر از مدعیان جانشینی نیز بودند بر اثر روابط پیچیده حاکم بر ساختار نظام جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری حذف شدند مانند صادق آملی لاریجانی. حال جانشینان بالقوه آیت‌الله خامنه‌ای نگران آن هستند که مبادا به سرنوشت یکی از این دو گروه مبتلا شوند.

ابراهیم رئیسی و مجتبی خامنه‌ای که در صدر لیست نامزدهای جانشینی رهبر فعلی جمهوری اسلامی هستند، بی‌صبرانه مشتاقند که صاحب صندلی زودتر از روی آن برخیزد تا جای برای آنان باز شود.

از آن روزی که رهبر فعلی از کرسی خلافت برخیزد تا زمانی که رهبر بعدی بتواند قبای «معصومیت» و «نقدناپذیری» را بر تن کند٬ همان فاصله‌ای است که حتی بخشی از اصلاح‌طلبان هم به آن چشم دوخته‌اند

از سوی دیگر مرگ آیت‌الله خامنه‌ای و ایجاد احتمالی بحران جانشینی مفری است که منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی سخت به آن چشم دوخته‌اند؛ مخصوصا آن‌هایی که معتقدند درگیری احتمالی مدعیان جانشینی می‌تواند به نفع نیروهای تحول‌خواه باشد. از آن روزی که رهبر فعلی از کرسی خلافت برخیزد تا زمانی که رهبر بعدی بتواند قبای «معصومیت» و «نقد ناپذیری» را بر تن کند٬ همان فاصله‌ای است که حتی بخشی از اصلاح‌طلبان  هم به آن چشم دوخته‌اند و برای «ایفای نقش در روز واقعه» حاضر هستند شاید از این روست که تمام تلاش خود را می‌کنند که در چارچوب نظام باقی بمانند.

اینجاست که نقش رییس جمهوری «وفادار» به «خواست‌های» رهبر فعلی در کمک به انتقال قدرت مهم ارزیابی می‌شود. اما گذشته از بحران جانشینی موضوع «مذاکره» با آمریکا نیز روی میز است.

«آقا» و آمریکا

پس از نشستن بایدن پشت میز اطاق بیضیِ کاخ سفید امید به احیای برجام در بین دولت‌ مردان ایجاد شد٬ امیدی که به سرعت پوچ شد؛ آمریکا اعلام کرد که خواستار مذاکره مجدد است اما دولت مستقر در ایران دیگری فرصتی برای چانه‌زنی در داخل و راضی کردن مخالفان ندارد.

این مذاکره٬ در صورت وقوع٬  به احتمال زیاد برعهده دولت آینده است.

چهره‌های اصولگرایی که از امروز کرسی ریاست جمهوری را مال خود می‌دانند٬ شروع کردند به ارسال «پالس‌هایی» برای طرف غربی؛  آشکارترین شان سخنان مجتبی ذوالنوری٬ نماینده مجلس بود که گفت: «اگر اصولگرایان با آمریکا مذاکره کنند بهتر است.»

در پشت پرده از اخبار حکایت از زین کردن اسب مذاکره حتی پیش برگزاری انتخابات دارد؛ امری که مسبوق به سابقه نیز هست. پیش از پایان دولت دوم محمد احمدی‌نژاد نیز مذاکرات پشت پرده بین مشاور رهبری ٬ ولایتی٬ و طرف آمریکایی٬ آغاز شده بود.

دولت جدید آمریکا نیز گویا به رغم پیغام‌های پیدا و پنهان دولت حسن روحانی قصد ندارد تا زمان روشن شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران قدم قاطعی در راه احیای برجام یا برگذاری دور جدید مذاکرات بردارد.

سال جدید برای آیت‌الله خامنه‌ای سالی حساس است٬ سال قمار رهبری بر سر سرنوشت ایران و ایرانیان. سالی که سنگ‌های بزرگی باید برداشته شود٬ اما در میان آن‌ها وضعیت معیشت مردم برای رهبر فعلی کم اهمیت‌تر از دیگر مسائل دیده می‌شود.

تا جایی که در سخنرانی نوروزی‌اش ضمن چشم پوشی بر مشکلات اقتصادی مردم گفت: «دشمنان ایران و در رأس آنها آمریکا درصدد به زانو درآوردن ملت ایران بودند. البته ما می‌دانستیم که ملت می‌ایستد و آنها شکست می‌خوردند اما امروز به اعتراف خود آمریکایی‌ها و رفقای اروپایی‌شان، فشار حداکثری شکست خورده است». او همچنین مدعی شد: «بر اساس گزارشهای متعدد مردمی و دولتی، جهش تولید تا حدّ قابل قبولی در بخش‌هایی از کشور تحقق یافت» هرچند انکار نکرد که «این میزان جهش در حدّ انتظار نیست چراکه با وجود تحقق در کارهای زیربنایی و سازندگی، نتیجه آن در اقتصاد عمومی و معیشت مردم مشهود و محسوس نشد، در حالی‌که انتظار بود جهش تولید گشایشی در زندگی مردم به‌وجود آورد.»
زیتون ـ سولماز ایکدر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *