«آیینی ضاله» در فتوای مرجعیت شیعه؛ سرکوب ۱۶۰ ساله بهاییت

By | ۱۴۰۰-۰۲-۱۶

پیروان آیین بهایی از همان آغاز تا امروز مورد سرکوب واقع شده‌اند

جامعه بهاییان نمونه‌ای از اقلیت‌های مذهبی هستند که طی بیش از دو قرن در سپهر حکومت‌ها و نهاد مرجعیت دینی شیعه در ایران همواره با تهدید، شکنجه، تبعید، زندان و اعدام مواجه بوده‌اند.

هر زمان روحانیت شیعه در مقام نایب امام دوازدهم قدرت داشته و وقایع مملکت به شکلی بوده که موقعیت اثرگذاری آنها بر حاکمیت بیشتر شده، بهاییان در صف نخست برخورد و حذف به‌عنوان «گروه ضاله» قرار گرفته‌اند.

طی روزهای گذشته پس از خودداری حکومت جمهوری اسلامی برای صدور مجوز دفن جسد پنج تن از بهاییان در گورستان بهاییان خاوران و اعتراض‌های گسترده جهانی به این موضوع، مجدداً شرایط این اقلیت مذهبی در ایران مورد توجه قرار گرفته است.

همچنین در این مدت اخبار متعددی از تشدید بازداشت و برخورد با بهاییان در شهرهای شیراز و بهارستان استان اصفهان منتشر شد. طبق این اخبار ۹ بهایی به اسامی بهروز فرزندی اردکانی، قاسم معصومی، سعید اتحاد، سیامک هنرور، سروش آبادی، صدیقه اقدسی، عالیه فروتن، وحید دانا و سعید عابدی در شیراز بازداشت شده‌اند. از میان این افراد بهروز فرزندی، مجروح جنگ ایران و عراق و دچار ناراحتی قلبی است.

همچنین ۱۰ زن بهایی به اسامی رؤیا آزاد خوش، مریم خورسندی، سارا شکیب، فیروزه راستی نژاد، ساناز راسته، آزیتا رضوانی، مژگان پورشفیع، نسرین خادمی، نوشین همت و شورانگیز بهامین در بهارستان استان اصفهان بازداشت شده‌اند. گفته شده آزیتا رضوانی در هفته دوم ابتلا به بیماری کرونا بوده است.

گفته می‌شود این برخوردها بی‌ارتباط با تشدید تنش میان حکومت ایران و دولت اسرائیل نیستند.

سابقه برخورد با جامعه بهاییان در ایران

جامعه جهانی بهاییان در سال‌های گذشته بارها در خصوص برخورد با پیروان این آیین در ایران، محرومیت فرزندان آنها از تحصیل در مقاطع مختلف، ممنوعیت کسب و کار و فعالیت اقتصادی و بازداشت، شکنجه و قتل ایشان هشدار داده است. از جمله در سال ۲۰۱۸ پس از بازداشت بیش از ۲۰ بهایی در استان‌های تهران، اصفهان، خوزستان، آذربایجان غربی و مازندران اعلام شد که نزدیک به ۹۰ نفر با همین اتهام و صرفا به دلیل بهایی بودن هم‌اکنون در زندان‌های جمهوری اسلامی هستند.

صدور حکم ۲۰ سال زندان برای هفت مدیر جامعه بهاییان ایران در سال‌های گذشته نیز به‌عنوان طولانی‌ترین احکام برای زندانیان عقیدتی در ایران، از سوی جامعه جهانی بی‌رحمانه و نشانه عزم جدی حکومت جمهوری اسلامی برای سرکوب پیروان این آیین در این کشور به‌حساب آمده است.

ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی طبق اسناد و مدارک موجود، نزدیک به ۲۰۰ بهایی در ایران اعدام شده و صدها تن ناچار به تحمل شکنجه و زندان با اتهام‌های عقیدتی و سیاسی از جمله جاسوسی برای دولت اسرائیل شده‌اند.

همه این موارد نشان می‌دهند در مورد جامعه بابی و بهایی ایران سیاست «تحمل و مدارا» برخلاف نظر رهبران این کشور مغلوب سیاست تاریخی طرد، کفرآمیز و ضاله دانستن بهاییان بوده است.

فتوای هفت مرجع شیعه و دو رهبر جمهوری اسلامی ایران علیه بهاییت

پس از انقلاب، فتوای هفت مرجع تقلید شناخته شده شیعه در ایران منتشر شد که معاشرت و نزدیک شدن به بهاییان را حرام و نجس اعلام و ایشان را پیروان «فرقه ضاله» معرفی کرده‌اند.

روح‌الله خمینی، علی خامنه‌ای، نوری همدانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، محمدتقی بهجت، صافی گلپایگانی، هفت مرجع مهم تقلید شیعه در ایران هستند که همگی در این خصوص هم‌نظر بوده‌اند.

میان این مراجع، شاید غیرسیاسی‌ترین مرجع تقلید محمدتقی بهجت باشد که او هم طی فتوایی در پاسخ به سؤالاتی در زمینه ارتباط با پیروان بهایی تأکید کرده است: «نجس‌اند و از معاشرت با آن‌ها پرهیز شود و الله العالم.»

همچنین روح‌الله خمینی نیز در این خصوص ضمن باطل دانستن ازدواج با بهاییان در بخشی از سخنرانی خود با اشاره به دخالت رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در امور داخلی ایران و مسائل پیرامون بازداشت و شکنجه ۲۲ نفر از اعضاء این جامعه تأکید کرد: «بهایی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزبی که در سابق، انگلستان پشتیبانی آن‌ها را می‌کرد و حالا هم امریکا دارد پشتیبانی می‌کند، اینها هم جاسوس‌اند مثل آن‌ها.»

حسینعلی منتظری از دیگر مراجع شیعه و از چهره‌های شاخص حکومت جمهوری اسلامی که پس از مخالفت با اعدام‌های سال ۶۷ از قائم‌مقامی رهبری عزل شد، پیش از انقلاب بهایی را فرقه ضاله دانست. او در خاطرات خود در خصوص بهاییان آورده است: « بسم‌الله الرحمن الرحیم، معاشرت و مخالطه و معامله با این طائفه ضاله مضله که ضرر آن‌ها به دین و ملت و دولت و منحرف کردن آن‌ها مردم را از طریق حق بیان‌کردنی نیست، به انواع و اقسام‌ها حرام است و اجتناب از آن‌ها لازم است کمااینکه حضرت آیت‌الله بروجردی متعنا الله و جمیع المسلمین بطول بقائه مرقوم فرمودند، و حکم آن بزرگوار لازم الاتباع و مخالفت ایشان حرام و در حد شرک بالله است.»

اما طبق گفته محسن کدیور، منتظری در فتوایی که پاسخ به سؤال شرعی وی بوده در این خصوص اعتقاد به مدارا و تحمل داشته و گفته است: «افرادی که تابع هیچ یک از ادیان آسمانی نیستند نیز به‌حکم آیه شریفه: ” لا ینهاکم الله عن الذین… (سوره ممتحنه، آیه ۸) و فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه به مالک‌اشتر… (نهج‌البلاغه، نامه ۵۳) باید حقوق انسانی آنان رعایت شود. حقوق شهروندی نیز یک واژه کلی است و حدود آن باید بر اساس عرف و قانون اساسی مورد پذیرش اکثریت مردم مشخص شود.»

این مرجع تقلید در سال‌های ۸۷ و ۸۸ بر لزوم رعایت حقوق شهروندی بهاییان در ایران تأکید کرد و آن را حق ایشان دانست. همچنین گفته شده در دوره‌ای وی از محل سهم امام به خانواده زندانیان مجاهدین خلق و بهاییان کمک مالی کرده است.

بابی‌گری و آیین بهایی، تاریخ سرکوب اقلیت‌ها

در خصوص تاریخچه شکل‌گیری بهایی و بابی، منابع اصلی این آیین، آغاز آن را در قرن ۱۹ میلادی و گستره اولیه تبلیغ آن را در مناطق مرکزی ایران، اصفهان، مازندران، خراسان فارس و یزد دانسته‌اند.

گفته می‌شود پیروان اولیه آیین بهایی با اعلام محمدعلی شیرازی مبنی‌ بر باب بودن و امامت دوازدهم شیعیان در ایران شکل گرفتند. باب با دستور پادشاه قاجار و با فشار روحانیت شیعه، به شدت شکنجه و کشته شد.

پیروانش نیز در شهرهای مختلف ایران به همین سرنوشت دچار شدند. اما اوج سرکوب ایشان با شورش مسلحانه بابی‌ها و تلاش برای ترور ناصرالدین‌شاه قاجار رخ داد. به این ترتیب تعداد زیادی از طرفداران باب بازداشت، شکنجه و اعدام شدند.

یکی از چهره‌های مهم بابیه، بهاء الله که متولد تهران بود در همین مقطع پس از بی‌گناه شناخته شدن در ماجرای ترور ناصرالدین‌شاه آزاد شد. او ابتدا به بغداد و سپس به استانبول و ادرنه تبعید شد.

باتوجه ‌به اینکه باب پیش از به‌قتل‌رسیدن از ظهور یک پیامبر تازه سخن گفته بود، بها با حمایت برادر کوچک‌تر خود که باب او را جانشین خویش معرفی کرده بود، اعلام پیامبری کرد و خود را شخص موعود معرفی کرد.

بیش از یک دهه بعد در سال ۱۸۶۷ امپراتور عثمانی بهاء الله و پیروانش را به شهر عکا در فلسطین تبعید کرد و او در آنجا دو سال زندانی و هفت سال حبس خانگی شد. در همین دوره وی کتاب «اقدس» را نوشت و آن را قرآن بهاییان معرفی کرد. همچنین وی کتابی در خصوص قوانین باب نوشت و آن را «بیان» نام گذاشت.

در ابتدای قرن بیستم با روی کار آمدن حکومت جدید عثمانی و آزادی زندانیان سیاسی، پسر بزرگ بهاءالله که جانشین وی و رهبری جامعه جهانی بهاییان بود، به حیفا و نزدیک مقبره باب رفت که پیش‌تر پیکرش را از ایران انتقال داده بودند و مرکز جهانی آیین بهایی را در حیفا تأسیس کرد.

این مرکز امروز در کشور اسرائیل قرار دارد و یکی از اتهام‌های مهم بهاییان در ایران وجود همین دفتر در حیفا است که با توجه به شرایط آن دوران و اساسا قبل از تاسیس دولت اسرائیل تأسیس شده است.

دوره‌های مختلف فعالیت بهاییان در ایران

فعالیت بهاییان طی قرن گذشته را می‌توان در چهار مقطع زمانی به‌صورت کلی تقسیم‌بندی کرد. مقطع روی کار آمدن رضا شاه پهلوی (دوران شکوفایی)، مقطع سلطنت محمدرضا شاه پهلوی (دوران آزادی محدود)، مقطع پیروزی انقلاب اسلامی در ایران (دوران اعدام و حذف گسترده) و دوران پس از اصلاحات (عصر برخورد امنیتی و اعمال محدودیت‌های شهروندی برای بهائیان).

اگرچه ابتدای سلطنت رضا شاه پهلوی با کشتار بهاییان جهرم و عدم مجازات عامل آن آغاز شد؛ اما برای چند سالی پس از آن بهاییان در ایران با آرامش توانستند تبلیغ کنند و به فعالیت بپردازند. با گذشت بیش از ۸۰ سال از آغاز آیین بهایی در این دوره عملاً محدودیت علیه این جامعه کمتر شده بود، اما به یکباره طی کمتر از پنج سال پایه و اساس محدودیت‌های اجتماعی وسیع علیه آنها با به رسمیت شناخته نشدنشان به‌عنوان اقلیت مذهبی گذاشته شد.

در این دوره نیز با فشار روحانیون سرشناس شیعه، فعالیت مدارس بهاییان متوقف شد و اسناد و مدارک ایشان در خصوص ازدواج و فعالیت در ادارات دولتی برای ایشان به شدت محدود و عملاً ناممکن شد.

با پایان دوره سلطنت رضاشاه و آغاز عصر پهلوی دوم حمله به مراکز بهاییان در ایران و تهدید ایشان نیز افزایش یافت. در این دوره با فشار روحانیون به شاه، گنبد مرکز بهاییان تهران تخریب شد. محمدرضا شاه پهلوی در خصوص این اقلیت مذهبی نگاهی بیشتر نزدیک به علمای بزرگ شیعه از جمله بروجردی داشت و برای جلب حمایت آنها محدودیت‌ها علیه ایشان را گسترش داد.

 اگر در این دوره فشار جامعه جهانی پس از درز اخبار سرکوب بهاییان در ایران نبود، چه‌بسا با نظر علمای شیعه در ایران کار آیین بهایی به عنوان یکی از اقلیت‌های دینی بزرگ ایرانی یکسره می‌شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در همان سال نخست، روحانیون محفل بهایی در تهران، همدان، قزوین، یزد و تبریز بازداشت و اعدام شدند. طبق اسناد تاریخی و اطلاعات مدون گردآوری شده حداقل می‌توان به شصت مورد ترور و اعدام بهاییان، حتی نوجوانان در ایران طی این سال‌ها اشاره کرد.

با آغاز دهه هفتاد روش برخورد با این جامعه از حذف فیزیکی و اعدام به مصادره اموال، تخریب گورستان، زندان و شکنجه با اتهام‌های امنیتی و اعمال محدودیت‌های گسترده کاری و تحصیلی تغییر کرد. در این دوره برای صدها بهایی احکام زندان طولانی‌مدت صادر شد و تعداد زیادی از فرزندان ایشان از تحصیل در دبیرستان و دانشگاه محروم شدند.

تاریخ یک‌صد و شصت‌ساله فعالیت بهاییان در ایران بسیار پرفراز و نشیب است و با بسیاری از وقایع مهم تاریخی چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، درست از روزی که دو نفر از حامیان باب تصمیم به ترور پادشاه قاجار گرفتند پیوند خورده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *