کشتارگاه ایدئولوژیک کرونا در ایران

By | ۱۴۰۰-۰۵-۳۰

تعداد جانباختگان در مدت ۱۸ ماه بر اثر کرونا حتی از تعداد کشته‌شدگان جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم فراتر رفته است

بر اساس آخرین گزارش سازمان بهداشت جهانی از وضعیت همه‌گیری بیماری کووید‌ـ۱۹ در جهان که به صورت هفتگی منتشر می شود، ایران نسبت به جمعیت، بالاترین تعداد موارد جدید ابتلا به کرونا را بین همه کشورهای جهان در هفته منتهی به ۱۷ اوت ۲۰۲۱ به خود اختصاص داده است.

از سوی دیگر بر اساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران، تعداد ‌فوت‌شدگان بنا به معیارهای تشخیص آزمایشگاهی، روز گذشته از یکصد هزار نفر عبور کرد و این در حالی است که نسبت به گزارش سازمان بهداشت جهانی که در ۲۱ مه ۲۰۲۱ درباره برآورد غیرواقعی کشورها از تعداد مرگ‌ومیر منتشر شده است تعداد واقعی جانباختگان کرونا در ایران تاکنون، بیش از ۲۳۰ هزار نفر برآورد می‌شود.

مسئولان جمهوری اسلامی، نتوانستند حتی در اوج پیک‌های پی‌در پی، محدودیت‌های جدی در رفت و آمد و تعطیلی امور غیرضروری حتی در حد یک هفته ایجاد کنند – خبرگزاری فارس

با اینکه وضعیت کلی همه‌گیری در جهان از نظر موارد جدید بیماری و تعداد فوت‌شدگان همچنان روند افزایشی دارد اما بسیاری از کشورها با واکسیناسیون به موقع و موثر توانسته‌اند در حال حاضر جلو افزایش مرگ و میر را گرفته و تا حدود زیادی با رفع محدودیت‌ها شرایط زندگی آن‌ها در حال عادی شدن است.

 پرسش اساسی که در بخش بزرگی از افکار عمومی ایرانیان شکل گرفته است این است که چرا جمهوری اسلامی در مدیریت همه‌گیری بیماری کووید‌ـ ۱۹ به گونه‌ای عمل کرده است که تعداد جانباختگان در مدت ۱۸ ماه بر اثر کرونا حتی از تعداد کشته‌شدگان جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم فراتر رفته است؟

با اینکه منشا همه‌گیری فعلی یک بیماری ویروسی است و به طور طبیعی اقدام‌های بهداشتی و پزشکی در راس توجه افکار عمومی قرار دارد اما واقعیت این است که همه‌گیری‌ها را نمی‌توان تنها با اتکا به اصول پزشکی یا حتی دل‌بستن به میزان اثربخشی واکسن‌ها کنترل و مهار کرد. مهم‌ترین اصل در مهار همه‌گیری مشارکت فعال و همه‌جانبه تمامی اجزای یک ساختار سیاسی و بسیج تمام امکانات اقتصادی و اجتماعی یک کشور حول یک راهبرد معین و هدفمند است که اغلب این راهبرد را سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌کند.

به همین دلیل در بسیاری از کشورها چرخ زندگی عادی و حتی صنعت تا مدت‌ها از حرکت ایستاد تا امکان تمرکز در مقابله با همه‌گیری فراهم شود. در ابتدای همه‌گیری که هنوز واکسن یا داروی موثری وجود نداشت، مهم‌ترین راهبردها در مواردی مانند ایجاد محدودیت‌های اجتماعی در رفت و آمد، افزایش فاصله در تماس‌های فیزیکی، استفاده از ماسک، شناسایی فعالانه موارد جدید و قرنطینه کردن آن‌ها خلاصه می‌شد اما از دسامبر سال ۲۰۲۰ با فراهم شدن دسترسی به واکسن‌های موثر علیه بیماری کووید‌ـ ۱۹، راهبرد اصلی اغلب کشورها، واکسیناسیون موثر، سریع و به موقع بیشترین افراد جامعه است.

نیم نگاهی به نحوه مدیریت کرونا در ۱۸ ماه گذشته و نتایج حاصل از آن که در مقدمه گفته شد نشان از شکست برنامه‌های اجراشده جمهوری اسلامی برای مهار و کنترل بیمار کووید‌ـ ۱۹ دارد زیرا مسئولان جمهوری اسلامی هرگز نپذیرفتند که مسیری مشابه اغلب کشورهای دنیا برای تامین نیازهای مالی شهروندان و نگاه داشتن اجباریشان در منزل برای شکستن چرخه انتقال ویروس کرونا را بپیمایند، اما به نظر نگارنده این شکست را نمی‌توان تنها یک شکست مدیریتی ساده فرض کرد که در هر کشور دیگری هم ممکن است اتفاق افتاده باشد! انتخاب راهبردهای اشتباه با توجه به نو بودن پدیده کرونا تقریبا در اغلب کشورهای دنیا اتفاق افتاد و آثار زیانبار خود را نیز به شکل افزایش مرگ و میرها نشان داده است. حتی خود سازمان بهداشت جهانی نیز تاکید بر الزام استفاده از ماسک را بسیار با تاخیر انجام داد یا هنوز هم دسترسی بسیاری از کشورها، مخصوصا کشورهای فقیر به واکسن مبهم و ناامیدکننده است.

روش‌های درمان عجیب و غریب یا حتی توسل به جادو و امور ماورالطبیعه یا رعایت نکردن پروتکل‌ها، همه‌جا کم و بیش وجود داشته است اما یک نکته وضعیت را در ایران با همه جای دنیا متفاوت کرده است و آن هم وجود نگاه ایدئولوژیک به مقوله همه‌گیری و روش‌های مقابله با آن است! نگاهی که در آن تامین اهداف حکومت مانند ضدیت با جهان غرب و تمدن بشری بر سلامت مردم ارجحیت یافت و به‌رغم اشتباه و زیانبار بودنش همچنان بر آن‌ها تاکید شد. در هیچ کجای دنیا، رهبر و شخص اول نظام سیاسی حاکم، از این همه‌گیری تلقی تئوری توطئه نکرد.

مروری بر سخنان خامنه‌ای در مورد کرونا به خوبی نشان می‌دهد که تا مدت‌ها سیاست‌گذاران جمهوری اسلامی این موضوع را توطئه‌ای علیه نظام و به منظور کاهش مشارکت مردم در انتخابات یا راهپیمایی‌های تبلیغاتی فرض کرده‌اند و به همین دلیل هم ابتدا از موضع پنهانکاری و انکار برآمدند اما با وقوع اولین موج سنگین مرگ و میر و گسترش ابعاد بین‌المللی این بیماری تازه متوجه شدند که توطئه‌ای در کار نیست و مسئله یک همه‌گیری مطرح است و باید ستادی ملی برای مقابله با آن تشکیل دهند. ستادی که در راس آن رئیس‌جمهوری قرار گرفت که در تمام مدت زمام‌داری‌اش حتی یک بار حاضر به بازدید از بیمارستان‌های کشور که به خط اول مبارزه با کرونا تبدیل شده بودند، نشد! و وزیر بهداشت آن به جای ارائه برنامه‌های علمی و موثر در مقابله با گسترش ویروس یا تلاش برای تصحیح مسیر اشتباه مسئولان ارشد، بیشتر به تملق و چاپلوسی خامنه‌ای پرداخت.

با اینکه در جریان موج‌های پی‌در پی از نظر تشکیل ستادها و قرارگاه‌های عملیاتی کار تا حد جانشین فرمانده کل قوا هم پیش رفت اما تاثیر عملی چندانی در مهار و کنترل کرونا نداشت زیرا کرونا مساله‌ای نیست که با فرمان و بخشنامه حل شدنی باشد از دیگر سو مسئولان جمهوری اسلامی در تمام ماه‌های گذشته نتوانستند حتی در اوج پیک‌های پی‌در پی، محدودیت‌های جدی در رفت و آمد و تعطیلی امور غیرضروری حتی در حد یک هفته ایجاد کنند. در مقابل با ایجاد تعطیلی‌های مقطعی و غیرهدفمند مخصوصا در مناسبت‌های مذهبی مانند محرم، به نوعی باعث افزایش چرخه انتقال ویروس و وخیم‌تر شدن اوضاع شدند.

یکی از جدی‌ترین ابعاد نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی به مقوله کرونا، مخالفت صریح و البته غیرعلمی رهبر جمهوری اسلامی با ورود واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی به ایران بود که متاسفانه جدی‌ترین عامل مرگ و میر هم‌وطنان بر اثر کووید از دی ماه سال ۱۳۹۹ تاکنون محسوب می‌شود.

با اینکه برنامه واکسیناسیون ایران از بهمن سال گذشته آغاز شده است اما به دلیل ممنوعیت ایجادشده و انتخاب راهبرد تولید واکسن‌های کرونا در داخل کشور، تا این لحظه تنها جمعیت ناچیزی در حدود ۵ درصد از جمعیت کشور به صورت کامل واکسینه شده‌اند که آن‌هم با توجه به گزارش مرکز آمار و اطلاعات وزارت بهداشت از اثربخشی بسیار پایینی نسبت به مقررات بین‌المللی برخوردار است.

با اینکه مسئولان جمهوری اسلامی بهانه‌های مختلفی برای وارد نکردن واکسن‌های خارجی مانند تحریم‌ها و بدعهدی تولیدکنندگان خارجی را مطرح می‌کنند اما شواهد مختلفی موجود است که نشان می‌دهند آن‌ها به صورت عامدانه و تنها به منظور تقویت تولید واکسن‌های داخلی از واردات، امتناع ورزیده‌اند البته نقش سودجویانه شرکت‌های وابسته به نهادهای زیرمجموعه رهبر جمهوری اسلامی و باندهای مافیایی را نیز نباید از نظر دور داشت.

اما نکته طنز تلخ داستان مدیریت فاجعه‌بار کرونا آنجاست که به تازگی در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان ایرانی نوشته شده است که جمهوری اسلامی ایران توانسته جزء کشورهای برتر جهان در درمان بیماری کرونا باشد. این در حالی است که در سایه نگاه ایدئولوژیک رهبران جمهوری اسلامی و ناکارآمدی شدید نظام و ترجیح منافع مادی شرکت‌های وابسته به رهبری و سودجویی باندهای مافیایی به جان ایرانیان، مرگ و میر هم‌وطنان همچنان به شدت ادامه دارد. شکی نیست که در روزگاران نه‌چندان دور در تاریخ خواهند نوشت که پیشوا سالاری علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در راستای اهداف ایدئولوژیک اسلام سیاسی، در دوران بروز همه‌گیری کوویدـ ۱۹ ایران را به کشتارگاه ویروس کرونا تبدیل کرد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مقاله، نظر نویسنده بوده و سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *