سپاه و نهادهای زیر نظر علی خامنه‌ای چه سهمی در نابودی محیط زیست ایران دارند؟

By | ۱۴۰۰-۰۶-۲۶

تغییرات اقلیمی واقعیت دارد. این روزها نه فقط ایران که همۀ کشورهای جهان در جغرافیاهای گوناگون تحت تأثیر تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی قرار دارند. تنها دریاچه‌ها و تالاب‌های ایران نیستند که با تجربۀ خشکیدگی روبه‌رو شده‌اند؛ این شرایط جهانی است.

با این حال، کشورهای درگیر با بحران زیست‌محیطی راه‌کارهای محلی و بومی برای مدیریت علمیِ این شرایط در پیش می‌گیرند و به این ترتیب آسیب کمتری از تغییرات اقلیمی می‌بینند.

در ایران اما، نه تنها از راه‌کارهای علمی و بومی خبری نیست که دخالت گستردۀ نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در مدیریت و مخصوصاً بهره‌برداری از منابع محیط زیست کشور بحران زیست‌محیطی را دامن زده است.

منصور سهرابی، پژوهشگر محیط زیست، می‌‌گوید: «سال‌هاست که شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران وارد حوزه‌های تجاری شده‌اند. در پروژه‌های عظیمی چون سدسازی‌ها و انتقال آب و احداث صنایع آب و فولاد و حتی نفت و گاز فعال هستند و فعالیت‌هایی هم که دارند عمدتاً بدون در نظر گرفتن اثرات مخربِ زیست‌محیطی است. اگر هر نوع پروژه‌ای را که به آب مربوط است بررسی کنید، مطمئناً ردپایی از سپاه پاسداران در آن پیدا می‌‌کنید.»

او همچنین از جنگل‌سوزی‌های سپاه در غرب ایران می‌گوید: «سپاه پاسداران سال‌هاست که در غرب و شمال غربی کشور به‌بهانۀ حضور نیروهای مخالف جمهوری اسلامی که عمدتاً هم نیروهای کُرد هستند، جنگل‌های زاگرس را به‌صورت روزانه توپ‌باران می‌کند و بعضی از فعالیت‌های مربوط به آتش‌سوزی هم در آن‌جا به‌عمد از سوی سپاه پاسداران صورت می‌گیرد.»

منصور سهرابی

سپاه پاسداران و نهادهای وابسته به آن از یک سو، وابستگان به بیت رهبر ایران از یک سو و صدها شرکت کوچک و بزرگِ زیرمجموعه یا مرتبط با نهادهای عریض و طویل مذهبی و سیاسی و حتی بانک‌ها از سوی دیگر، در تمام ۴۳ سال گذشته نقش مهمی در تخریب محیط زیست ایران بازی کرده‌اند.

از قطع کردن درختان جنگل‌های ایران تا پروژه‌های عظیم سدسازی و خشکیدگی تالاب‌ها و دریاچه‌ها همه‌جا حضور سودجویانۀ نهادهای امنیتی و مذهبی یا ارگان‌ها و شرکت‌های وابسته به آن‌ها قابل پی‌گیری است.

مثلاً در مورد خوزستان، داریوش معمار، روزنامه‌نگار، چنین توضیح می‌دهد: «بخشی از این شرکت‌ها در داخل استان خوزستان هستند، مثل شرکت نیشکر یا فولاد جهان‌آرا. بخشی از این شرکت‌ها هم در خارج از استان خوزستان هستند که برای نمونه می‌شود به سی شرکت فولادی در استان اصفهان اشاره کرد. شرکت‌هایی که در استان خوزستان هستند، برای مثال شرکت توسعۀ نیشکر، سه سهامدار عمده دارند. در واقع هفت شرکت توسعه نیشکر هستند که بخش عمده‌‌ای از حقآبه تالاب شادگان را استفاده می‌کنند و بانک ملی، بانک صادرات و وزارت جهاد کشاورزی [در میان آن‌ها هستند].»

بسیاری از این شرکت‌ها و نهادها که مستقیم یا غیرمستقیم به بیت رهبر ایران مربوط می‌شوند، از سهمیۀ آب شرب مردم استفاده می‌کنند. مثلاً داریوش معمار دربارۀ شرکت فولاد جهان‌آرا می‌گوید: «این شرکت که در خرمشهر است، روزانه در حال حاضر بیست هزار متر مکعب از سهمیۀ آب شرب مردم را استفاده می‌‌کند. خب سهامدار این شرکت بنیاد برکت و ستاد اجرایی فرمان امام است که هر دو از نهادهای زیر نظر رهبری جمهوری اسلامی هستند. میزان مصرفِ فقط همین شرکت فولاد جهان‌آرا معادل آب شرب هفتصد روستایی است که الان در تنش آبی هستند.»

نام ستاد اجرایی فرمان امام را حتماً بارها در اخبار مربوط به تنش آبی در خوزستان شنیده‌اید؛ آن‌جا که رئیس این ستاد اعلام کرد ستاد تحت ریاستِ او حاضر است با ورود به بحران‌ آبی در خوزستان و اختصاص

بودجه‌ای ویژه، همۀ روستاهای درگیر تنش آبی را نجات دهد. این در حالی است که، به‌گفتۀ داریوش معمار، خود این ستاد از عوامل ایجاد تنش آبی در خوزستان به شمار می‌رود: «نهادهای حکومتی و دولت قرارداد تأمین آب با تانکر برای این روستاها را به بنیاد برکت و ستاد اجرایی فرمان امام می‌دهد و همین ستاد با تبلیغات فراوان اعلام می‌کند که ما قصد داریم مشکل تنش آبی را حل کنیم، در صورتی که اگر فقط همان سهمیه آبی را که از محل آب شرب و آب شیرین به این نهادها تعلق گرفته در اختیار روستاها بگذارند، مشکل به‌خودی خود حل است.»

نام آستان قدس رضوی هم برای همۀ آشناست؛ نهادی که در آغاز برای حفظ و نگهداری حرم امام هشتم شیعیان در مشهد راه افتاد اما خیلی زود به یکی از ثروتمندترین نهادهای غیرپاسخگو و معاف از مالیات در خاورمیانه بدل شد. تعیین تولیتِ آن با شخص آیت‌الله خامنه‌ای است و در بهره‌برداری و تخریب محیط زیست ایران نقش مهمی داشته است.

داریوش معمار

داریوش معمار از روابط پیچیدۀ اقتصادی میان این نهادها پرده برمی‌دارد: «یکی از سهامداران اصلی شرکت فولاد مبارکه در اصفهان آستان قدس رضوی است. آستان قدس رضوی و آستان معصومه قم همین الان ۵۱ درصد سهام شرکت مهاب قدس را در اختیار دارند و شرکت مهاب قدس تمام شرکت‌های سدساز و بهره‌بردار از سدها و شبکۀ تولید و توزیع آب و برق در ایران را در اختیار دارد،همین طور بخش قابل‌توجهی از سهام مپنا که سومین شرکت بزرگ حوزۀ نیرو و سدسازی در خاورمیانه است.»

«۵۱ تا ۶۰ درصد سهام ۴۹ شرکتِ توزیع عمدۀ برق استانی، سهام عمدۀ ۲۵ شرکت مدیریت تولید و بهره‌برداری نیروگاه‌ها، سهام ۴۴ شرکت آب و فاضلاب استانی و آبیاری و زه‌کشی… این‌ها همه در اختیار شرکت مهاب است و سهام‌دار عمدۀ مهاب آستان قدس رضوی است و طبیعتاً وقتی شرکت سدساز، بهره‌بردار و شرکت‌هایی که بهره‌بردارِ اصلیِ منابع آبی استان خوزستان هستند، وقتی همۀ این‌ها در اختیار حاکمیت است، خب خیلی سخت است که ما باور کنیم حاکمیت اراده‌ای برای حل مشکل آب شرب و آب کشاورزی و حقآبه تالاب‌‌ها در استان خوزستان دارد.»

و هنگامی که پای همکاری سپاه و شرکت‌های چینی به میان می‌آید، چه‌طور؟ منصور سهرابی، پژوهشگر بوم‌شناسی و محیط زیست، چنین می‌گوید:«شرکت‌های وابسته به سپاه پاسدارن با همکاری شرکت‌های چینی در خشک کردنِ هورالعظیم برای استخراج آسان‌ترِ نفت دخالت داشته‌اند. حتی سپاه پاسداران در گسترش کشاورزی‌های ناپایدار و نامتوازن هم دخالت داشته است. پروژه‌ای که مربوط به فرمان آقای خامنه‌ای بود که دستور داده بود پانصد هزار هکتار زمین کشاورزی در ایلام و خوزستان برای خودکفایی افزایش پیدا کند، باز شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران در آن هم دخالت داشتند.»

فقط هم خوزستان نیست. ردپای سپاه در خشکاندنِ دریاچه ارومیه هم به‌وضوح قابل پی‌گیری است. آقای سهرابی از نقش سپاه می‌گوید:« شرکت‌های وابسته به سپاه از جمله در پروژۀ انتقال آب از زابِ کوچک به دریاچۀ ارومیه که اثرات مخرب زیست‌محیطی خواهد داشت، درگیر هستند. همۀ ما هم شاهد هستیم که دریاچۀ ارومیه نه‌تنها احیا نشده بلکه دارد به سمت خشک شدن کامل می‌رود. این در حالی است که ستاد احیای دریاچۀ ارومیه بیش از ۱۵ میلیارد هزار تومان برای احیای دریاچه بودجه گرفت اما امروز آب دریاچه کمتر از دو میلیارد متر مکعب است.»

نه فقط بهره‌برداران از منابع طبیعی و زیست‌محیطی ایران که سرمایه‌گذاران در این زمینه هم عمدتاً شرکت‌ها و نهادهای وابسته به حکومت و در بسیاری از موارد از زیرمجموعه‌های مستقیم بیت آقای خامنه‌ای هستند.

داریوش معمار در این مورد چنین توضیح می‌دهد: «بخش بسیار اندکی از آبی که از سرشاخه‌های کارون به استان‌های اصفهان و استان‌های نواحی کویری و مرکزی ایران منتقل شده برای مصارف شرب است. در استان اصفهان طی دو دهۀ اخیر نزدیک به سی شرکت فولادی تأسیس شده است. سرمایه‌گذاران در این صنایع هم افراد عادی نیستند، سهامداران‌شان همین نهادهای دولتی هستند، وزارت رفاه است، نهادهای حاکمیتی‌اند. یعنی هم منتقل‌کنندگان و هم بهره‌برداران همه بخشی از حاکمیت هستند. درواقع در پشت پرده، منافع این انتقال آب – شما از پیمانکاری ساخت سدها بگیرید تا انتقال این آب – در اختیار حاکمیت است.

نقش انکارناپذیر و سودجویانۀ سپاه پاسداران و قرارگاه‌هایی مانند قرارگاه خاتم‌الانبیا و بنگاه‌های عظیم اقتصادی از جمله آستان قدس و ستاد اجرایی فرمان امام در تخریب محیط زیست ایران همان عامل افزوده‌ای است که عوامل طبیعی مثل گرمایش و تغییرات اقلیمی را تشدید و چند برابر کرده و اقلیم و سرزمین ایران را به سوی خشکیدگی و نابودی محیط زیستی پیش می‌راند.
فهیمه خضر حیدری- رادیو فردا:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *