«جلوگیری از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل؛ قوی‌ترین انگیزه رئیسی برای توافق»

By | ۱۴۰۰-۱۱-۰۲

تورم سالیانه از زمان روی کار آمدن رئیسی به ۴۴ درصد رسیده است

جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتِک آمریکا، در یادداشتی تهدید اعمال دوباره تحریم‌های اقتصادی سازمان ملل متحد علیه ایران را همچون خطر شمشیر داموکلس بر سر دولت ابراهیم رئیسی ارزیابی می‌کند. او نتیجه می‌گیرد که با توجه به مشکلات اقتصادی فعلی ایران، جلوگیری از بازگشت این تحریم‌ها که پس از توافق برجام تعلیق شده‌اند، ممکن است قوی‌ترین انگیزه رئیسی برای رسیدن به توافق در مذاکرات جاری در وین در حال انجام باشد.

در این یادداشت که در وب‌سایت «پراجکت سیندیکیت» منتشر شده، آمده است: «در مذاکرات پرمخاطره وین که با هدف احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ (برجام) درحال برگزاری است، زمان برای رهبران ایران روبه پایان است؛ اما آن‌‌ها دست‌کم به‌گفته همتایان آمریکایی‌شان، فوریت لازم [برای رسیدن به توافق] را نشان نمی‌دهد.»

برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) توافقی بود که در سال ۲۰۱۵ میلادی (۱۳۹۴) پس از چند سال مذاکره برسر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، میان کشورهای گروه «۱+۵» (شامل ایالات متحده آمریکا، فرانسه، بریتانیا، روسیه و چین، به‌علاوه آلمان)، اتحادیه اروپا و ایران امضا شد.

پس از خروج یک‌جانبه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده، در سال ۲۰۱۸ میلادی (۱۳۹۷) از برجام و اعمال دوباره تحریم‌های شدید اقتصادی علیه حمهوری اسلامی، با وجود این ضربه سنگین، ایران تا ۱۴ماه در توافق باقی ماند و سپس از سال ۱۳۹۸ در روندی تدریجی، سطح و میزان غنی‌سازی اورانیوم خود را فراتر از محدودیت‌های تعیین‌شده در برجام، افزایش داد.

ایران و آمریکا از اوایل سال ۱۴۰۰ وارد «مذاکراتی غیرمستقیم» شدند که در قالب نشست‌های کمیسیون مشترک برجام در شهر وین، پایتخت اتریش، و با حضور هیئت‌هایی از دیگر کشورهای باقی‌مانده در توافق(۱+۴) پیگیری شده است. این روند درپی برگزاری انتخابات در ایران، از اواخر خردادماه ۱۴۰۰ متوقف و پس از یک وقفه طولانی پنج‌ماهه، دور هفتم مذاکرات از هشتم آذرماه با حضور هیئت مذاکره‌کننده دولت ابراهیم رئیسی آغاز شد و درحال حاضر نیز دور هشتم آن درجریان است.

صالحی اصفهانی در این یادداشت می‌نویسد: «پس از شش هفته مذاکره در وین، حتی گزارش‌هایی مبنی‌بر پیشرفت آهسته مذاکرات، منجربه افزایش ۱۰درصدی ارزش واحد پول ایران، ریال، شد که در اواخر سال گذشته [میلادی] با شروع بد مذاکرات، به پایین‌ترین سطح خود رسیده بود.»

اما از نظر او، امکان رسیدن به توافق در این مذاکرات، «پیش از این‌که ایالات متحده و اروپا صبر خود را درقبال حرکت سریع ایران به‌سمت غنی‌سازی در سطح تسلیحاتی از دست بدهند»، بسیار ضعیف است.

شکست در وین، صلح در سراسر خاورمیانه را به خطر می‌اندازد. براساس این یادداشت، «اسرائیل در تلاش است تا سرعت پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را که به‌طور مستقیم تهدیدی برای برتری (هژمونی) منطقه‌ای آن محسوب می‌شود، کاهش دهد، اما اقدام‌های خرابکارانه آن کشور ممکن است منجربه درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر شود که می‌تواند پای ایالات متحده را نیز به‌میان بکشد».

نویسنده معتقد است که فوریت نیاز ایران به تعلیق تحریم‌ها نیز درمقابل به همان اندازه است، زیرا ابراهیم رئیسی، رئیس‌ جمهوری جدید این کشور، باید به وعده خود برای رشد اقتصادی عمل کند. تورم سالیانه از زمان روی کار آمدن رئیسی در خردادماه ۱۴۰۰ تاکنون به ۴۴ درصد رسیده است. بدون دسترسی به درآمد جدید حاصل از صادرات نفت، دولت او قادر نخواهد بود بدون بالاتر بردن تورم، چرخ اقتصاد را دوباره به حرکت درآورد. به نوشته او، «ایرانی‌ها که استانداردهای زندگی‌شان تا سطح ۲۰سال پیش تنزل پیدا کرده است، با نگرانی در انتظار خبرهای خوب از وین‌اند».

به‌طور مشخص، خطر اعمال دوباره تحریم‌های پیش از برجام سازمان ملل متحد و در‌نتیجه تشدید محاصره اقتصادی ایران هم مانند شمشیر داموکلس برسر ریاست جمهوری رئیسی باقی است؛ اما مذاکره‌کنندگان دولت او، به‌دلایلی به‌زعم نویسنده «عملی و ایدئولوژیک»، با کنار گذاشتن چارچوبی که سلفش، حسن روحانی، در خردادماه پیش از توقف مذاکرات با آن موافقت کرده بود، مطالبات جدیدی را به وین آوردند.

در ادامه یادداشت آمده است: «تندروهای ایرانی معتقدند که توافق سال ۲۰۱۵ دو نقص اساسی داشت. اولین نقص که ترامپ آن را برملا کرد، نامتقارن و نابرابر بودن بهایی بود که ایران و ایالات متحده درپی خروج آمریکا از توافق پرداختند. علاوه‌بر این، ایالات متحده نپذیرفته است که تعهد بدهد درصورت پیوستن مجدد به برجام، در آینده دیگر از این توافق خارج نخواهد شد. این واقعیت هم که مقام‌های ایالات متحده فهرستی طولانی از دلایل بالقوه برای تحریم ایران را تکرار می‌کنند- ازجمله سوابق بد این کشور در زمینه حقوق بشر، زرادخانه موشکی و نیروهای نیابتی منطقه‌ای- سازش را حتی دشوارتر می‌کند.»

دومین نقص برجام، که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما و مدتی پس از امضای توافقنامه آشکار شد، به نوشته صالحی اصفهانی، این بود که شرکت‌های خارجی از ترس آن‌که ایالات متحده همچنان آن‌ها را براساس تحریم‌های غیرهسته‌ای مشمول پیگرد قانونی و جریمه قرار دهد، برای تجارت یا سرمایه‌گذاری در ایران تردید داشتند.

بدون هیچ راه حل روشنی برای این مشکلات، ایران تلاش کرده است تا هزینه خروج احتمالی از توافق در آینده را برای آمریکا افزایش دهد. در این یادداشت اشاره شده است که ایران با تعویق پنج‌ماهه مذاکرات (از خرداد تا آذرماه) مذاکره‌کنندگان آمریکایی را ناامید کرد و مذاکره مستقیم و رودررو با آمریکایی‌ها را نپذیرفت. این کشور همچنین با افزایش سطح غنی‌سازی خود، زمان مورد نیاز برای دستیابی به مواد لازم برای ساخت بمب هسته‌ای را که پس از امضای توافق برجام، حدود یک‌سال ارزیابی می‌شد، امروز به تنها چند هفته، کاهش داده است. نویسنده درمورد این‌که این گام‌ها به توافقی سودمندتر برای جمهوری اسلامی منتهی شود، ابراز تردید کرده است.

در هر صورت، برخی از تندروها در ایران بر این باورند که مشکل اقتصادی این کشور اساسا داخلی است و درنتیجه، حتی درصورت باقی ماندن تحریم‌های آمریکا، قابل درمان است. به نوشته صالحی اصفهانی، این افراد استدلال می‌کنند که وابستگی به واردات و همچنین بحران بانکی ایران باید پیش از ورود به مذاکرات هسته‌ای برطرف شود، زیرا انعطاف‌پذیری بیشتر اقتصادی، بیش از توافقی که از موقعیت ضعیف حاصل شود، برای ایران مفید است. منطق پشت «اقتصاد مقاومتی» ایران و همچنین تعهد ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی مبنب‌بر گره‌نزدن سرنوشت اقتصادی کشور به برجام، همین است.

براساس این یادداشت، گروه دیگری از دیگر تندروهای ایرانی نیز بر این باورند که «یک قدرت منطقه‌ای در حال رشد با ارزش‌های اسلامی سخت‌گیرانه، از تعامل با غرب سود چندانی نخواهد برد». آن‌ها بن‌بست هسته‌ای کنونی را فرصتی برای هدایت اقتصاد ایران به‌سمت شرق می‌دانند که ازجمله ازطریق قراردادهای مشارکت بلندمدت با چین و روسیه حاصل خواهد شد.

اما درصورت شکست در بهبود وضعیت اقتصادی، تحقق وعده‌های بلندپروازانه رئیسی در مورد ایجاد مشاغل جدید و مسکن، غیرممکن خواهد بود. از دید این استاد اقتصاد، وضعیت نامساعد دولت ایران در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۱ منعکس شده است، که با فرض ادامه تحریم‌های ایالات متحده، انقباضی‌ترین لایجه بودجه در سال‌های اخیر محسوب می‌شود. او می‌نویسد: «درحالی‌که کل هزینه‌های دولت قرار است در سال آینده ۹.۶ درصد افزایش یابد، احتمالا تورم در سال جاری به ۴۰ درصد خواهد رسید. براساس این لایحه، قرار است دستمزدها و حقوق‌ها در سال آینده ۱۰درصد افزایش پیدا کند و درنتیجه، درآمد واقعی بیش از سه‌میلیون نفر کارکنان بخش دولتی، [در عمل] ۳۰درصد کاهش پیدا می‌کند.»

علاوه‌بر این، در شرایطی که صندوق‌های بازنشستگی اصلی ایران در وضعیت قرمز و بحرانی قرار دارند و مجبورند تا برای سرپا ماندن از بودجه عمومی استفاده کنند، براساس این یادداشت، سال آینده شش میلیون بازنشسته دیگر نیز ممکن است با از دست دادن درآمد واقعی مواجه شوند.

این درحالی است که هم‌اکنون هم دولت تقریبا هر هفته با تجمع‌های اعتراضی معلمان یا بازنشستگان به وضعیت اقتصادی روبه‌رو است.

نویسنده معتقد است که شاید عمیق‌ترین نگرانی ابراهیم رئیسی، ترس از تکرار شکست منحصر‌به‌‌فرد محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری پیشین باشد که سهل‌انگاری‌اش درقبال نگرانی‌های بین‌المللی درباره برنامه هسته‌ای ایران، به اعمال تحریم‌های سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ منجر شد. بر این اساس، ممکن است مهم‌ترین انگیزه ابراهیم رئیسی برای رسیدن به توافق در وین، جلوگیری از بازگشت این تحریم‌ها در دوره ریاست جمهوری او باشد.

جواد صالحی اصفهانی در پایان یادداشت خود، اشاره می‌کند که «با توجه به این پس‌زمینه، سخنان اخیر علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، مبنی‌بر این‌که مذاکره با دشمن به‌منزله تسلیم‌شدن نیست، ممکن است تنها علامتی باشد برای مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران به این معنا که در چند هفته باقی‌مانده پیش از سوت پایان بازی، باید به توافق برسند».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *