فرزندان و نوه‌های مسئولان کشور در مدارس غیردولتی درس می‌خوانند

By | ۱۴۰۱-۰۲-۱۳

رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت‌های مردمی پیشتر اعلام کرده بود که سهم مدارس غیردولتی از ۸ درصد به ۱۲ درصد کل دانش آموزان رسیده است که این سهم به‌غیر از سهم خرید خدمات آموزشی است. همچنین ۱۷ هزار مدرسه غیردولتی، ۱۶ مرکز آموزشی غیردولتی، ۳۲ هزار مرکز پیش‌دبستانی، ۵ هزار مدرسه هیات امنایی و ۲ هزار مرکز آموزش از راه دور تحت مدیریت این سازمان اداره می‌شود.

این آمار‌ها در حالی اعلام می‌شود که تبلیغ یک مدرسه لاکچری و با خدمات ویژه به دانش‌آموزان در یکی از مناطق روستایی مشهد خبرساز شد، تبلیغی برای تشویق خانواده‌های متمول به ثبت نام فرزندان‌شان در این مدرسه.
اگر در کشور ما شرایط آموزشی برابر بود و آموزش و پرورش می‌توانست در مدارس دولتی و در همه مناطق کشور بهترین و با کیفیت‌ترین خدمات را ارائه دهد. این موضوع چندان هم جلب نظر نمی‌کرد، اما وجود چنین مدارسی در کشوری که هنوز بخشی از دانش‌آموزان آن در کپر و کانکس، در بدترین شرایط آموزشی و با نازل‌ترین کیفیت آموزشی درس خوانده و مدتی بعد نیز به دلیل ناکافی بودن فضای آموزشی در مناطق تحت سکونت خود مجبور به ترک تحصیل می‌شوند بسیار تامل برانگیز است.

از دیگر سو حتی مدارس دولتی نیز به لحاظ امکانات و خدمات آموزشی توانایی برابری با کیفیت آموزشی مدارس غیردولتی را ندارند، سیستمی که به ثروتمندان کمک می‌کند همچنان جایگاه ثروت و قدرت خود را با تقویت نسل حفظ کرده و قشر متوسط به پایین جامعه را نیز در همان وضعیت خود نگه‌داشته و حتی به سراشیب سقوط می‌کشاند.این درحالیست که یکی از وظایف آموزش و پرورش کمک به رفع تبعیض و تسهیل‌سازی مسیر ساختن آینده بهتر برای همه اقشار جامعه و به‌ویژه طبقات کم‌برخوردار جامعه است، مسیری که جز با ایجاد عدالت آموزشی و آموزش با کیفیت برای همه اقشار جامعه میسر نمی‌شود.

روابط پنهانی موسسات آموزشی نامدار با افراد صاحب‌نفوذ
محمود نیک‌نژاد عضو کانون صنفی معلمان در این زمینه می‌گوید: بعد از روی کار آمدن دولت سازندگی و با توجه به رشد جمعیت در آن سال‌ها از یک‌طرف و شرایط اقتصادی بعد از جنگ از سوی دیگر پیش‌بینی می‌شد که جمعیت دانش‌آموزی کشور طی دهه‌های بعد دو برابر شود.

وی ادامه می‌دهد: آنطور که مسئولان آموزش و پرورش در آن زمان می‌گویند از آنجایی که امکانات مطلوب را فضای دولتی نمی‌توانست برای این جمعیت فراهم کند قرار می‌شود فضایی ایجاد شود که هم باری از آموزش و پرورش دولتی برداشته شود هم اینکه شرایطی فراهم شود تا خانواده‌هایی که علاقه دارند فرزندان‌شان در فضای بهتری درس بخواند و پولش را هم دارند بتوانند از چنین امکانی استفاده کنند. با این شرایط در واقع دولت هم می‌توانست از زیربار وظایفش شانه خالی کند.

عضو کانون صنفی معلمان با بیان اینکه اسم مدارس غیرانتفاعی با رسمشان همخوانی ندارد، عنوان می‌کند: طی سه دهه بعد از آغاز به کار این مدارس، کشور ما با کاهش جمعیت دانش‌آموزی مواجه شد، یعنی در حالی که پیک جمعیت دانش‌آموزی کشور در دوران اصلاحات ۱۹ میلیون و ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار نفر بود مسئولان مربوطه در سال‌های قبل پیش‌بینی کرده بودند این عدد ۳۰ میلیون نفر باشد. نکته آنکه در سال‌های بعد این عدد کمتر شد و به ۱۲ میلیون نفر هم رسید یعنی بهانه ساخت این مدارس به پایان رسید.

این معلم تصریح می‌کند: افرادی که پشت پرده آغاز به کار مدارس غیرانتفاعی قرار داشتند و هنوز هم هستند به دنبال پولی‌سازی آموزش هستند و دقیقا پای خود را جای پای کشور‌های لیبرالیستی یا نئولیبرالیستی مانند آمریکا گذاشته‌اند که مدارس خصوصی دارند. البته کشور‌های دیگری هم مدرسه خصوصی دارند، اما نوع مدرسه خصوصی در این کشور‌ها نسبت به ایران متفاوت است. به عنوان مثال ژاپن یا سوئیس مدرسه خصوصی دارند، اما هزینه آن‌ها را هم دولت می‌دهد نه خانواده‌ها و علت وجود این مدارس نیز تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی است که برخی خانواده‌ها ترجیح می‌دهند فرزندان‌شان در مدارس ایزوله‌تر و راحت‌تر درس بخوانند.

نیک نژاد اضافه می‌کند: در آمریکا این مدارس کاملا خصوصی و پولی است و به همین دلیل هم می‌گویم برخلاف شعار‌هایی که علیه دولت داده می‌شود در زمینه آموزش به شدت تحت تاثیر آموزش و پرورش آمریکای قرار دارد، این درحالیست که آمریکا آموزش و پرورش قوی هم ندارد و طبق آزمون‌های جهانی مانند پیزا و … که دانش دانش‌آموزان را ارزیابی می‌کند آمریکا در شرایط میان‌مایه قرار دارد.

وی تاکید می‌کند: کشور‌هایی که به دنبال عدالت آموزشی رفته و فضا را آماده می‌کنند تا همه گروه‌های دانش‌آموزی با زمینه‌های خانوادگی و فرهنگی متفاوت در شرایط یکسان درس بخوانند دارای آموزش رایگان بوده و در آزمون‌های بین المللی هم در رتبه‌های اول قرار دارند درحالی‌که آمریکا در رتبه ۳۵ تا ۴۰ قرار داشته و کشور ما هم از این نظر در رتبه ۹۰ به بعد قرار دارد.

این معلم با تاکید بر اینکه پول بسیار قدرتمند بوده و می‌تواند همه روابط اعم از خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تغییر دهد، می‌گوید: پول روابط مرتبط با آموزش و پرورش را که یک نهاد و کنش انسانی میان معلم و دانش‌آموز و ذینفعان آموزش است را به نفع خود بهم می‌ریزد. در حال حاضر موسسات آموزشی نامدار روابط پنهان و آشکاری با نهاد‌هایی در آموزش و پرورش دارند و این مساله در همه دولت‌ها جریان داشته است.
عضو کانون صنفی معلمان عنوان می‌کند: این موسسات به قدری نفوذ دارند که گاهی با پول‌هایی که کسب می‌کنند به دیدار برخی مسئولان آموزش و پرورش و خارج از این نهاد یا برخی صاحب تریبون‌های مطرح رفته و نظر آن‌ها را آنطور که می‌خواهند کسب می‌کنند. به همین دلیل اجرای لایحه تعارض منافع که چند سالی‌ست مورد پیگیری قرار گرفته در حوزه آموزش و پرورش بسیار ضروری است.

نیک نژاد تصریح می‌کند: یک نمونه بارز تعارض منافع در آموزش و پرورش مربوط به شورای عالی آموزش و پرورش است، این شورا وظیفه دارد در حوزه آموزش، سیاست‌گذاری کرده و تصمیمات کلان بگیرد. فرض کنید نمایندگان مجلس طرحی تصویب کنند که بر اساس آن مدارس غیردولتی محدود شوند، دست کم یک نفر از اعضای این شورا یعنی همسر آقای حداد عادل مدرسه غیردولتی دارد آیا می‌توان از چنین افرادی بر ضد مدارس غیر دولتی رأی گرفت؟ این نمونه تعارض منافع است.

طبقاتی کردن آموزش مهمترین پیامد تاسیس مدارس غیردولتی
وی طبقاتی کردن آموزش را مهم‌ترین پیامد تاسیس مدارس غیردولتی دانسته و می‌گوید: البته این هم یک حقیقت است که در همه مدارس ایران اگر پول خانواده‌ها نباشد آموزش لنگ می‌ماند یا شاید تعطیل شود. در مناطق بالای شهر تهران و سایر شهر‌های بزرگ مانند شیراز و اصفهان و … حتی مدارس دولتی هم پول‌های گزافی از خانواده‌ها می‌گیرند. به عنوان مثال مدارس دولتی منطقه یک تهران تا ۴۰، ۵۰ میلیون تومان از بچه‌های سال آخر دبیرستان برای آماده‌سازی کنکور می‌گیرند؛ لذا این مسائل تنها در مدارس غیردولتی نیست.

عضو کانون صنفی معلمان خاطرنشان می‌کند: وقتی نگاه پولی بر آموزش و پرورش حاکم شده اینگونه می‌شود که تنها تفاوت مدارس در این است که دست دولت تا چه میزان در جیب آن‌ها و خانواده‌ها فرو می‌رود. آموزش یک کنش انسانی با هدف آماده کردن نوآموزان امروز و شهروندان فردا برای زندگی فردی و اجتماعیست. در واقع بچه‌ها باید در یک فرایند مناسب آموزش ببیند تا در آینده شهروندی شوند که هم بتوانند از عهده زندگی خود برآیند و هم برای جامعه مفید باشند.

به گفته نیک نژاد، وقتی مدارس طبقاتی می‌شوند هر کس که خانواده پولدارتری دارد در فضای آموزشی بهتری قرار می‌گیرد و از معلمان توانمندتری نیز بهره می‌برد، فضای آموزشی راحت‌تری دارد، فضای سخت ایدئولوژیک حاکم بر مدارس دولتی در آن‌ها موجود نیست و نسبت به مواردی مانند موی بلند و لباس رنگارنگ و … توجه نمی‌شود، چرا که مشتری محور بوده و به خواسته مشتری نگاه می‌کنند نه نهاد بالادستی و اگر هم مشکلی با ادارات مربوطه در این زمینه ایجاد شود با ریش‌سفیدی آن را حل و فصل می‌کنند.

وی می‌گوید: در این شرایط فرزند خانواده ثروتمند اینگونه درس می‌خواند و بچه‌های فقیر در فرایندی متفاوت درس می‌خوانند. این نحوه آموزش باعث ایجاد شکاف طبقاتی می‌شود که درآینده برای هر جامعه‌ای از جمله جامعه ایرانی که شکاف‌های متعددی دارد خطرناک است. شکاف آموزشی در کنار سایر شکاف‌ها قرار می‌گیرد.
این معلم اضافه می‌کند: مثلا بچه مشاهده می‌کند که اقوامش که پولدار هستند در مدارس غیردولتی با بهترین امکانات در کلاس‌های کم جمعیت درس می‌خواند و مورد احترام در مدرسه قرار دارد، اما خودش، چون پول ندارد مجبور است در کلاس‌هایی با بیش از ۴۰ نفر جمعیت درس بخواند که در آن از احترام خبری نیست و موهایش را می‌تراشند یا کتک می‌زنند. از همین لحظه و در همین مقایسه‌ها شخصیت بچه‌ها لگدکوب می‌شود که آثار اجتماعی متفاوت و خطرناکی به دنبال خواهد داشت.

این معلم با تاکید بر اینکه در حوزه آموزش به شدت از اهداف اولیه انقلاب دور مانده‌ایم می‌گوید: در آن دوران قرار بود برای مستضعفان زندگی ساخته شود. ۱۰ سال اول بعد از انقلاب در ادامه فرایندی که از دوران پهلوی دوم آغاز شده بود کمی فقرزدایی در حال انجام بود، اما بعد از روی کارآمدن دولت هاشمی و ورود تکنوکرات‌هایی که عموما تحصیل کرده خارج بوده و کمترین درک را از عدالت آموزشی و عدالت اجتماعی داشتند در همه گستره‌ها بی‌عدالتی گسترش یافت از جمله آموزش و پرورش.

بیش از ۷۰ درصد مدارس غیردولتی مجبورند به بچه‌ها نمره بدهند
این معلم در پاسخ به اینکه شنیده شده برخی از مدارس غیرانتفاعی درراستای بالابردن نمرات دانش‌آموزان برای کسب امتیاز در کنکور فعالیت می‌کنند و کمتر به وضعیت دانش بچه‌ها می‌رسند، اظهار می‌کند: این بخشی از خدماتیست که مدارس غیردولتی قرار است به دانش‌آموزان بدهند، اما کنکور بیشتر رقابتی است و در مدارس عموما تمرکز بر کنکور است که آماده‌سازی برای آن بستگی به میزان پولی دارد که خانواده‌ها می‌توانند هزینه کنند. اما اگر مدارس غیردولتی به جای کنکور روی موضوع کمی‌سازی و نمره تمرکز کنند مشتری‌های خود را از دست می‌دهند.

وی خاطرنشان می‌کند: اما این مساله هم درست است که بخشی از خدمات مدارس غیردولتی بالابردن معدل دانش‌آموزان است. به جرات می‌توان گفت بیش از ۷۰ درصد مدارس غیردولتی مجبورند که به بچه‌ها نمره بدهند تا معدل شان بالا رفته و ضعف‌های دیگر را جبران کنند از این زاویه مدارس دولتی با سخت‌گیری بیشتری عمل می‌کنند، زیرا ذینفع نیستند.

عضو کانون صنفی معلمان می‌گوید: از طرف دیگر عموما فرزندان و نوه‌های مسئولان کشور در مدارس غیردولتی درس می‌خوانند به عنوان مثال وقتی فرزندان نمایندگان مجلس در مدارس دولتی درس نمی‌خوانند لذا نمی‌توانند قوانینی وضع کنند که به نفع مدارس دولتی بوده و تاکید کند که این مدارس ستون جامعه هستند.

وی می‌افزاید: حتی در آمریکا که لیبرال‌ترین کشور جهان است تنها ۱۰ درصد مدارس پولی و خصوصی است. در ایران هم این عدد به ۱۵ درصد می‌رسد. عده‌ای می‌گویند اگر مدارس غیردولتی نباشند حق آن‌هایی که پول دارند و می‌خواهند از فضای آموزشی بهتری استفاده کنند را ضایع می‌کنید. حالا ما می‌گوییم آن ۱۵ درصد باشند، اما دلیلی بر این نیست که ۸۵ درصد مابقی فدای آن ۱۵ درصد بشوند. باید به سمتی حرکت کنیم که تفاوتی در امکانات، محتوا و کیفیت آموزشی در گستره مدارس مختلف وجود نداشته باشد، اما عملا درحال حاضر امکان چنین مساله‌ای فراهم نیست.

نیک‌نژاد در ادامه توضیح می‌دهد: مدارس غیردولتی از والدین پول می‌گیرند و امکانات آموزشی بهتر فراهم می‌کنند. اگر قرار باشد این مساله ساماندهی شود دولت باید به این سمت حرکت کند که همانطور که مدارس غیردولتی با پول خانواده‌ها فضای آموزشی بهتر فراهم می‌کند دولت هم همین امکانات را برای دانش‌آموران مدارس غیردولتی فراهم کند، اما در عمل این اتفاق نمی‌افتد. متاسفانه برنامه‌های دولت و دست اندرکارانی که خودشان گرفتار تعارض منافع و پولی سازی آموزش هستند به این شکل نیست.

این معلم با اشاره به شرایط فرزند محصل خود می‌گوید: ما در منطقه ۵ زندگی می‌کنیم و عملا شرایط به نحوی است که دبیرستان دولتی در اطراف ما وجود ندارد، یعنی اولا تعداد مدارس دولتی را کاهش داده‌اند دوم اینکه یک فضایی را به عمد ضعیف و پرجمعیت نگاه می‌دارند، امکانات به آن‌ها نمی‌دهند، دانش‌آموزان شر را تحمل می‌کنند، معلمان ضعیف را بر سرکلاس‌ها می‌فرستند تا خانواده‌هایی که توانایی دارند را به سمت مدارس غیردولتی سوق دهند کاری که به شدت غیراخلاقی و ناجوانمردانه است.

جامعه 24:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *