کلمه: از آن روزهای انقلاب که آیت الله بهشتی با کیانوری به مناظره مینشست و سیما آن را پخش میکرد انگار بیش از یک قرن گذشته است. از آن روزها که صدا و سیما قرار بود دانشگاه باشد و مدرسهی انسان سازی، از آن روزهای کوتاه که تبدیل شده بود به محل مناظره و کلاس درس و درواقع کرسی آزاد اندیشی گویی قرنی گذشته است.
صدا و سیما دانشگاه انسان سازی نشد، هرچند که زندان اوین شد. حال در سیمای ملی دخترکان نوجوان گریان از فریب خوردن خود برای رقص در اینستاگرام میگویند. سیمای تبدیل به مدرسه تواب سازی و تخریب انسانها شده است.
چندی پس از پایان آن مناظرات تاریخی و شهادت یاران انقلاب، کم کم صدا و سیما راه خود را گم کرد و تبدیل شد به ابزار دست نیروهای امنیتی برای پخش اعترافات دروغین.
چه بسیار انسان هایی که به خاطر داشتن اعتقاد و باوری متفاوت در زندان تحت فشار قرار گرفتند و نهایت مجبور شدند در مقابل سیمای امنیتی بنشینند و به دروغ از فریب خوردن خود و دلارهای امریکایی و سعودی بگویند. اعترافاتی که پس از آزادی یک به یک تکذیب شد.
این روزها سالگرد ۱۸ تیر است، در ۱۸ تیر ۷۸ سیمای ملی تبدیل شد به رسانهای علیه دانشجویان و تا جاییکه توانست نهتنها واقعهی ۱۸ تیر را وارونه نشان داد که چندی بعد فعلان دانشجویی نیز مجبور شدند در مقابل دوربین آن از دستهای بیگانه در کوی دانشگاه بگویند.
تیرماه ۸۸ بود که سیما تبدیل شد به ارگان رسمی نهادهای امنیتی برای پخش دادگاههای فرمایشی و سپس گفت و گوهای فرمایشی تر و میزگردها و مناظرات فرمایشیتر و این رویه تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
افکار عمومی دیگر این اعترافها را باور نمیکند، اما به هرحال زخم میخورد، خشمگین میشود و بی اعتماد میگردد. حتی اگر سیما روزی به درست نیز خبری پخش کند دیگر کسی باور نمیکند.
و این مساله زمانی به سخیف ترین حد خود میرسد که دختران و پسران نوجوان و جوان به جرم پخش فیلمی در فضای مجازی در مقابل دوربین های امنیتی قرار بگیرند. همان طور که هفتهی پیش نیروی انتظامی در برنامه هفتگی خود در سیما دختران جوانی را برای عبرت دیگران در مقابل دوربین نشاند و آنان با گریه از انتشار رقصهای خود در اینستاگرام اظهار پشیمانی کردند.
تا زمانیکه پخش این اعترافات معطوف به فعالان سیاسی باشد افکار عمومی با خشم کمتری از کنار آن میگذرد، اما وقتی پروژه اعتراف گیری به لایههای پایین تر جامعه و خصوصا مردم عادی و جوانان و نوجوانان میرسد این موضوع خشم بیشتری را میانگیزد و واکنشهای بیشتری را بدنبال خواهد داشت.
گویا قوه قضاییه و صدا و سیما تبدیل شدهاند به دوبال تخریب اعتماد و باورهای مردم. با بازداشتهای بیدلیل، حکمهای سنگین، پخش اعترافات دروغین و ساخت برنامههایی که مخالف خواست و ارادهی مردم است. یکی بازداشت میکند و دیگر کار اولی را با پخش اعتراف و دادگاه و تبلیغات دروغین تکمیل میکند و معلوم نیست این چرخه تا کجا ادامه خواهد داشت.