صادق زیباکلام گفت: چرا آقای روحانی به مردم نمیگوید که چوب کدام سیاستها را میخوریم؟ چرا آقای روحانی به مردم نمیگوید که چه عواملی بیش از ۳۰ میلیارد دلار سرمایهی کشور را که باید صرف تولید و رونق صنعت و اشتغال در کشور باشد را از کشور خارج کردند؟ تمام انتقاد من به آقای روحانی عدم صراحت او در بیان مسائل با مردم است نه عملکرد او و وزرای کابینهاش.
این استاد دانشگاه تهران در گفت و گو با انصاف نیوز دربارهی رویکرد انتفادی خود به دولت گفت: در چند ماه اخیر مطالب زیادی علیه رییس جمهور مطرح شده است. خود من به شخصه تندترین، گزندهترین، تلخترین و حتی میتوان گفت بی رحمانه ترین انتقادات را به آقای روحانی داشتهام. البته در ادامه توضیح خواهم داد که دلیل انتقاد من به دولت آقای روحانی چیست. اما قبل از آنکه بخواهم علت انتقاد خود را بیان کنم باید یک سؤال از منتقدین امروز آقای روحانی پرسیده شود. سؤال من از منتقدین این است که آن تصمیمات غلط اقتصادی آقای روحانی از نظر آنان کدام است؟
زیباکلام توضیح داد: سال گذشته نزدیک به ۳۲ میلیارد دلار ارز توسط افرادی که دلار داشتهاند از کشور خارج شده است. این ۳۲ میلیارد دلار سرمایهای بود که باید صرف تولید، صنعت، کشاورزی و ایجاد اشتغال در کشور میشد. حال این سؤال مطرح میشود که آقای روحانی و دولت او تا چه اندازه در خروج این ثروت از کشور نقش داشتهاند؟ اعتقاد من بر این است که نمیتوان دولت را به طور صد درصد در وضعیت اقتصادی کشور مقصر دانست بلکه بسیاری از نهادها و دستگاهها و ارگانها نیز در ایجاد چنین وضعیت وخیم اقتصادی دخیل هستند.
وی ادامه داد: اجازه دهید کمی صریح سخن بگویم. ما سالهاست میخواهیم آمریکا را نابود کنیم. در کشورهای منطقه به انواع مختلف درگیر هستیم. در سوریه، عراق، لبنان و دیگر کشورها درگیر هستیم. در فلسطین از حماس حمایت میکنیم و میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم. میگوییم نظام سلطه را باید سرنگون کرد، عربستان را سر جایش نشاند. آیا میتوان گفت اتخاذ این سیاستها در بروز مشکلات اقتصادی ما دخیل نیستند؟ آیا این سیاستها هزینهای ندارند؟ آیا خروج ارز به هر بهانهای از کشور در بالا رفتن قیمت دلار تا حد ۱۰ هزار تومان و رسیدن قیمت سکه به مرز ۳ میلیون تومان بی تأثیر هستند؟
این حامی روحانی در انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶ گفت: این سؤال را از منتقدین میپرسم که سهم اتخاذ سیاستهای برون مرزی در بحران اقتصادی کشور چقدر است و سهم تیم اقتصادی دولت چقدر؟ حالا با چنین سیاستهایی که توسط مسوولین اتخاذ میشود اگر بجای آقای روحانی، آقای رئیسی رییس جمهور بود آیا میتوانست از بروز چنین وضعیتی جلوگیری کند؟ در شرایط ناامنی اقتصادی فعلی که ترامپ تلاش میکند مشتریان نفت ایران را از خرید نفت ایران منصرف کند و آنان را مجاب میکند که از آبان ماه حتی یک بشکه نفت از ایران نخرند، هر شخص دیگری بجای روحانی اگر عهده دار ریاست جمهوری بود چه کاری میتوانست برای نجات اقتصاد ایران انجام دهد؟
وی افزود: وقتی تحریمهای به مراتب سختتر از گذشته قرار است از آبان ماه بر کشور تحمیل شود که از ورود و خروج حتی یک سنت جلوگیری کند، از دست دولت روحانی یا هر دولت دیگری به جای او چه کاری ساخته است؟ بنابراین باید گفت انتقاد کردن از دولت بسیار ساده است اما اینکه ما برای برون رفت از این مشکلات راهکار ارائه دهیم یک مساله دیگر است.
زیباکلام ادامه داد: اما با این حال سؤال از صادق زیباکلام پرسیده میشود که چرا خود شما تا این حد از دولت انتقاد کردهاید؟ اگر دقت کرده باشید هرگز انتقاد من از دولت این نبوده که چرا آقای روحانی چنین و چنان کرد یا چرا آقای روحانی فلان مسوول را برکنار یا منتسب کرد. من هرگز در این خصوص از دولت انتقاد نکردهام چرا که میدانم افزایش قیمت دلار تا ۱۰ هزار تومان و افزایش قیمت سکه تا ۳ میلیون تومان هیچ ربطی نه به آقای سیف دارد نه به آقای نوبخت نه وزیر اقتصاد. بلکه این بحران اقتصادی محصول یک سری سیاستهایی است که کشور را در بحران اقتصادی فرو برده است.
وی در پایان گفت: انتقاد من از آقای روحانی این است که چرا ایشان واقعیتهای موجود در کشور را با مردم در میان نمیگذارند. چرا علل و عوامل مشکلات اقتصادی را با صراحت برای مردم بازگو نمیکنند؟ چرا هنگام صحبت کردن با مردم با ادبیاتی سخن میگوید که گویا مردم قادر به درک مسائل نیستند؟ چرا آقای روحانی به مردم نمیگوید که چوب کدام سیاستها را میخوریم؟ چرا آقای روحانی به مردم نمیگوید که چه عواملی بیش از ۳۰ میلیارد دلار سرمایهی کشور را که باید صرف تولید و رونق صنعت و اشتغال در کشور باشد را از کشور خارج کردند؟ تمام انتقاد من به آقای روحانی عدم صراحت او در بیان مسائل با مردم است نه عملکرد او و وزرای کابینهاش. در واقع باید پذیرفت که تا وقتی ما بر ادامهی برخی سیاستهای خود و عدم صراحت با ملت ادامه دهیم هر دولتی چه اصولگرا و چه اعتدالگرا و یا اصلاح طلب بر سر کار باشد قادر نخواهند بود این وضعیت را سامان دهی کنند بنابراین انتقادهای بیهوده به تیم دولت هیچ دردی را درمان نمیکند چرا که علت این درد جای دیگری است.
نه تنها اقاى روحانى باید با صراحت بگویند که سیاست خارجى ایران بهاى سنگینى را به اقتصاد کشور تحمیل کرده است بلکه مردم هم باید علارقم خط قرمز هاى نظام به این سیاست ها که باعث تحریم اقتصادى و تحدید نظامى ایران شده اند اعتراض کنند. مردم اگر اعتراض کنند بیشتر هزینه میدهند یا اگر اقتصاد کشور نابود شود.?!