یادداشتی از حسین ایبیش در بلومبرگ
صدای آمریکا – بعید است حتی یک جنگ مالی موثر در محدود کردن گسترش نفوذ منطقه ای ایران، بی ثبات کردن همسایگان عرب و دست کشیدن از جاه طلبی هسته ای اش کافی باشد. ایالات متحده برای این مهم باید با بسیج متحدان منطقه ای یک برنامه دقیق فشار سیاسی، مالی و نظامی را ترتیب دهد تا ایران را به یک رشته عقب نشینی ها مجبور کند.
این امر مستلزم صبر و محاسبات بیشتر و آمادگی برای در خطر قرار دادن نیروهای آمریکایی بیش از آن چیزی است که دولت ترامپ تا کنون نشان داده است.
نخستین گام دست کشیدن از این توهم است که فشار اقتصادی به تنهایی می تواند نظامی را که ۴۰ سال ریشه کرده سرنگون کند. تغییر رژیم به این شیوه در هیچ کجای تاریخ سابقه ندارد، خصوصا که رهبری جایگزین قابل تاملی هم مطرح نیست.
ایران تا زمانی که مجبور به عقب نشینی از توسعه طلبی های نظامی و سیاسی منطقه ای اش نشود، زیر فشارهای اقتصادی پای میز مذاکره برای محدود کردن فعالیت های هسته ای، موشکی و منطقه اش نمی آید. ایران بدون تحمل یک مجموعه شکست های استراتژیک می تواند زیر تحریم های اقتصادی به حیات خود ادامه دهد.
از حضور نظامی ایران در سوریه باید به شکل چشمگیری کاسته شده و گروه های وابسته اش شامل حزب الله از آن کشور بیرون رانده شوند. این مهم مستلزم زمان، تلاش و احتمالا اقدام نظامی است.
حمایت ایران از حوثی های شورشی در یمن به ویژه حملات موشکی شان به شهرهای عربستان باید به فوریت از طریق جلوگیری از قاچاق تسلیحات محدود شود. جنگ باید در یک توافق سیاسی میان جناح های یمن به پایان برسد تا زمینه مداخله ایران از بین برود.
این تحولات ممکن است نیازمند اقدام های نظامی محدود و یکجانبه آمریکا یا اقداماتی با هماهنگی متحدان عرب در منطقه و اسرائیل باشد. آمادگی برای بمباران، حملات موشکی و استفاده از نیروهای ویژه لازمه هر گونه سیاست موثر آمریکا در کاستن از قدرت ایران در منطقه است.
واشنگتن همچنین با همکاری کشورهای عرب منطقه خلیج فارس باید مشوق یک دولت مستقل تر و ملی گرا در عراق باشد و از اختلافات ایران و روسیه در سوریه استفاده ببرد.
ترکیبی از فشارهای مالی، سیاسی و نظامی می تواند تهران را به تجدید محاسبه وادار کند.
در چنین نقطه ای مذاکرات می تواند نتیجه بخش باشد.