در نشست سخنگوی قوه قضاییه، خبرنگاری درباره اتهامات جدید احمدی نژاد و احتمال بازداشت او پرسید. محسنی اژه ای پاسخ داد: «برای ایشان پرونده قبلا تشکیل شده و بعضا شاکی خصوصی و عمومی وجود دارد. این که بپرسید تا کی رسیدگی میشود.» واقعیت این است که احمدینژاد به دادگاه نرفته و نخواهد رفت.
احمدینژاد از آذرماه سال ۹۲ با شکایت و پروندههایی روبهروست که باید به خاطر آنها به دادگاه میرفت اما طبیعی بود که بعد از وقایع ۸۸ و حمایتهای همهجانبه، تمایلی به محاکمه او وجود نداشته باشد. تصور این بود که دادگاه و زندانی شدن رحیمی به عنوان معاون اولش، پیام را به او مشخصا منتقل کرده است اما اینگونه نشد.
خطای او در ثبت نام انتخابات سال ۹۶ و بعد از آن در ماجرای پرونده بقایی سرانجام مشایی و بقایی را به زندان کشاند، اما باز هم پرونده احمدینژاد همچنان دستنخورده باقی است. در دوره قبل مجلس مصطفی افضلیفرد از اعضای کمیسیون اصل ۹۰ مجلس گفته بود: «احمدینژاد حاضر به شرکت در دادگاهها نیست.» (ایلنا، ۱۷/۸/۹۴) این جملهای به غایت درست است. به این معنا که او حاضر نیست به همین راحتی به دادگاه برود بدون آنکه هزینه جدیدی برای نظام ایجاد کند.
البته احمدینژاد و احمدینژادیها مانند همیشه دچار عارضه فراموشی هستند. آنها در آذرماه سال ۹۲ اتفاقا معتقدند بودند که او از دادگاه استقبال کرده و «ناگفتهها» را برملا میکند. این روزها که بحث تخلف واردات خودروها دوباره بر سر زبانها افتاده و از طرفی بحث اختصاص ارز به بحث روز تبدیل شده بد نیست نگاهی به پرونده قدیمی احمدینژاد بیندازیم و از قوهقضائیه بخواهیم دستکم این پرونده را از احمدینژاد به دادگاه بیاورد.
۲۱ مهر ۹۴ رئیس انجمن صنفی واردکنندگان خودرو گفت: «موضوع واردات خودرو با ارز دارو موضوعی سیاسی است. در یک مقطع سه یا چهار ماهه در سال ۱۳۹۱ این اتفاق افتاد.» متاسفانه مشخص نیست سرنوشت آن پرونده به کجا کشید و اساسا چند کارمند سطح پایین مقصر شناخته شدند یا نه؟ ۱۷ آبانماه ۹۱ حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت مجلس گفته بود که متاسفانه امسال در زمینه ارز دارویی و تجهیزات پزشکی مشکل داریم و بانک مرکزی نتوانسته ارز مورد نیاز را برای تامین دارو و مواد اولیه در اختیار حوزه سلامت قرار دهد. (خبرآنلاین).
۲۲ آبان، خانم دستجردی در گفتوگوی ویژه خبری نسبت به اختصاص ارز دارو به واردات پورشه و مازارتی واکنش نشان داد و گفت:« ما هم این سوال را داریم و انتظار داریم پاسخ داده شود.» یک روز بعد خبری مبنی بر مرگ نوجوان دزفولی به خاطر عدم دسترسی به دارو منتشر شد . احمد قویدل، رئیس کانون هموفیلی ایران گفت: «منوچهر اسماعیلی لیوسی، نوجوان ۱۵ ساله و مبتلا به بیماری هموفیلی در دزفول بر اثر عدم دسترسی به دارو فوت کرد.»(خبرآنلاین)
منوچهر اسماعیلی تنها یکی از هزاران بیماری بود که براثر نداشتن و کمبود دارو فوت کردند. سرانجام خانم دستجردی برکنار شد و رسول خضری عضو کمیسیون بهداشتی درباره ارتباطش با ماجرای برادر آقای لاریجانی گفت: «من در مهرماه این موضوع را رسانهای کردم که اگر ارز دارو پرداخت نشود مشکلات شدیدی در حوزه دارو خواهیم داشت . البته بحث هایی هم پیرامون آقای باقر لاریجانی مطرح بود ولی بحث سلامت مردم مهمتر از این حرفهاست و آقای رئیس جمهور باید مسئولانه تر برخورد می کردند.» (الف، ۷/۱۰/۹۱)
مرور این وقایع دو اتفاق را نشان میدهد: اول، ارز به دارو اختصاص داده نشده بود، دوم: اختصاص ارز به واردات خودروهای لوکس که پرونده آن به دادگاه رفته است. اما از میان این دو تخلف، اولی اهمیت بیشتری دارد. اینکه ارز به واردات چه چیزی اختصاص داده شده، از درجه اهمیت کمتری برخوردار است.
اساسا جان هزاران بیمار قربانی گروکشی شخصی رئیس دولت قبل با خانواده لاریجانی میشود که نکته اصلی ماجراست.
ادعای اصلی اینجاست: احمدینژاد ارز دارو را به خاطر اینکه خانم دستجردی حاضر نشده بود برادر آقای لاریجانی را برکنار کند، به این وزارتخانه نداد. باقر لاریجانی در گفتوگو با خبرآنلاین این موضوع را فاش کرده است؛ او گفته بود: «در مسئله عزل ایشان، این اصرار به ماندن من، بی ارتباط نبود. خانم دکتر وحید می گفتند حتی در یکی از جلسات به ایشان گفته شده بود اگر دکتر لاریجانی را برکنار کنید، مسائل ارزیتان حل می شود.»
نباید انتظار داشت مدعیالعموم سالها پیش در این پرونده وارد میشد و حق مردم بیدفاع را که قربانی یک اختلاف شده بود طلب میکرد؟ با این حال ظاهرا در برهمان پاشنه میچرخد: احمدینژاد قرار نیست به دادگاه برود./ امتداد