به داروخانه شبانه روزی 13 آبان در نبش خیابان «خردمند شمالی» زنگ می زنیم و تقاضا می کنیم با پزشک کشیک حرف بزنیم.
خودش را «کریمی» معرفی می کند و پیش از این که بگوییم از کدام رسانه تماس می گیریم، بی وقفه و یک بند شروع می کند به توضیح دادن: «پیش از آمدن زلزله تحریم، نامش به اینجا رسیده و ما را لرزانده و درگیر کرده است. حداقل تا الان مشکل داروهای داخلی نداریم اما بیش از 70 قلم داروی وارداتی یا کمیاب و حتی نایاب شده و یا قیمت هایشان به دو برابر افزایش پیدا کرده اند؛ داروهای بیماران سرطانی، قلبی، هموفیلی، دیابتی، پارکینسونی، پروستاتی، ام اسی و… .»
ایرانوایر: ماهرخ غلامحسین پور
او معتقد است واردات این داروها با این سرعت نمی توانسته متوقف شده باشد: «حتی اگر متوقف شده باشد، حتما در انبارها باید برای تامین چند ماه موجود باشند. اما مساله این است که واسطه ها و دلالان بازار دارو با شروع تحریم ها، در حال احتکار اقلام داروهای وارداتی هستند تا در زمان مقتضی آن ها را به چندین برابر قیمت بفروشند.»
«ناهید کسایی»، معلم بازنشسته ساکن خیابان «میرهادی» تهران که از یک سال پیش درگیر بیماری سرطان دخترش شده، برای «ایرانوایر» نوشته است: «خسته و ویرانه از شیمی درمانی “سپیده” برگشته بودیم. با دفترچه رفتم داخل داروخانه 13 آبان. سپیده حالت تهوع داشت و بیرون داروخانه با رنگ و روی پریده ایستاده بود. بعد از کلی معطلی و ایستادن در صف طولانی، گفتند متاسفانه داروی مورد نیاز دخترم را ندارند. مستاصل پرسیدم باید چه کنم؟ دخترم با حال نزار روی پله بیرونی داروخانه نشسته بود. گفتند به داروخانه شبانه روزی “بوعلی” در میدان “امام حسین” یا داروخانه بیمارستان “بهارلو” و یا “هلال احمر” مرکزی سر بزن. داشتم با حوله مرطوب سر و روی دخترم را تمیز می کردم که چشمم خورد به مردی که یک کیسه از همان دارو دستش بود و از داروخانه خارج می شد. پریدم جلو و وقتی از کم و کیف ماجرا پرسیدم، متوجه شدم که دارو را به قیمت آزاد به او فروخته اند؛ به چندین برابر قیمتی که همیشه می گیریم.»
از آقایی که خودش را آن سوی خط آقای کریمی معرفی کرده بود، در این مورد پرسیدیم. گفت: «این احتمال را بدهید که شاید یک وقت هایی یک داروخانه چی یک دارو را به طور آزاد و از طریق واسطه برای کسانی که در خطر مرگ و زندگی هستند، تامین کند. این طبیعی است که نمی تواند آن دارو را زیر قیمت خرید خودش بفروشد.»
او تاکید می کند در داروخانه 13 آبان خودش شاهد فروش دارو به قیمت آزاد نبوده و هرگز هم اقدام به این کار نمی کند. اما انکار نکرد که ممکن است چنین مواردی هم وجود داشته باشد: «به هر حال بین قشر داروخانه چی هم ممکن است افراد نیازمندی باشند که تحت فشار مالی دست به چنین کارهایی بزنند.»
با وجود ادعای آقای کریمی، ناهید کسایی از تجربه هر روزش برای ما می گوید: «این ادعا که داروی آزاد نمی فروشیم، دروغ محض است. این اتفاق نه یک بار بلکه هر روز برای من رخ می دهد. آنها میگویند داروی مورد نظر را نمی توانیم با دفترچه بیمه به شما بدهیم اما به قیمت آزاد داریم. وقتی میپرسی چرا؟ می گویند ما خودمان هم از واسطه به قیمت آزاد خریداری کرده ایم و نمی توانیم آن را ارزان بفروشیم. اگر بخواهی بخری، داخل کیسه پلاستیکی مشکی می پیچانند و یواشکی به دستت میدهند. منِ مادر ناچارم به قیمت فروش وسایل زندگی و النگوی دستم، دارو را بخرم. نمی توانم بنشینم و شاهد مرگ جگرگوشه ام باشم. هفته پیش به داروخانه بیمارستان هلال احمر رفتم اما داروهای دخترم که پیش از آن تا 700 هزار تومان بود، به سه و نیم میلیون تومان رسیده بود. همان جا دو ورق مسکن و ضد درد خریدم 20 هزار تومان. یک کارگر چه طور می تواند چندتا مسکن بخرد 20 هزار تومان؟»
«یاسی گلزاده» وقتی بعد از دو هفته در به دری به دنبال داروی پارکینسون مادرش، از طریق واسطه و پارتی بازی دو ورق از این قرص را خریداری می کند، از خوشحالی داخل تاکسی تا خانه گریه کرده است: «شرایط مادرم روز به روز بدتر می شود. سه هفته بود که هر چه تهران را زیر و رو می کردم، هیچ کدام از داروخانه ها قرض “لودوپا” مادرم را که پارکینسون دارد، نداشتند. این دارو در کاهش مشکلاتی که ناشی از کندی حرکت و لرزش و سفتی عضلات است، کمک می کند. بعد از کلی التماس به این و آن، بالاخره یکی از آشناها که دکتر جراح است، به دوست داروخانه دارش زنگ زد و من رفتم دو ورق گرفتم. باور کنید نمیتوانستم از خوشحالی سر پایم بند بشوم.»
«رحیم» که معلم هنرستان است، این روزها قرص «بتاهیستین» هشت میلی گرمی را که برای سرگیجه، حالت تهوع و وزوز گوش مادرش می خریده است 10 هزار تومان، الان می خرد 70 هزار تومان. او میگوید این افزایش قیمت در کم تر از سه هفته رخ داده است.
با این که متخصصان مغز و اعصاب تاکید می کنند به هیچ وجه داروی تشنج و صرع کودکان نباید خودسرانه قطع شود اما کمبود داروهای مربوط به تشنج، از جمله «پریمیدون» و «اپیلیم» این روزها والدینی را که کودکان مبتلا به صرع دارند، به دردسر جدی انداخته است.
فرزند «پری» چند سال است که شربت پریمیدون مصرف می کند. او تشنج و صرع دارد. بدون این دارو، شرایطش به مراتب بدتر خواهد شد و تنها راه کنترل تشنج های گاه به گاه او، مصرف این دارو است. پری بیش از 20 روز متوالی کار و زندگی خود را تعطیل و یک لیست بلند بالا از داروخانه های خاص تهران تهیه کرده و به تک به تک این داروخانه ها سر زده است. اما حتی با واسطه و سفارش به دوستانش در داروخانه های دور و اطراف هم نتوانسته این دارو را تهیه کند. او به شدت نگران سلامتی فرزندش است.
دکتر«بهروز. ف» که در خیابان «نادری» اهواز داروخانه دارد، معتقد است علاوه بر جریان خروج امریکا از «برجام»، باید به سودجویی دلالها و احتکار از یک طرف و ترس و واهمه روانی مردم از کلمه تحریم از طرف دیگر اشاره کرد که این وضعیت بغرنج را تشدید کرده است.
او شرایط دارو را به شدت نگران کننده توصیف می کند: «حساس ترین داروها نایاب شده اند. قیمت برخی داروها تا 200 درصد افزایش قیمت داشته اند. عجیب این که حتی قیمت ویتامینهای معمولی که وارداتی نیستند، تا دو برابر شده اند. مراجعه کننده داشته ایم که تا قبل از تحریم میآمد و یک بسته دارو می خرید اما حالا از ترس نایاب شدن می آید و سه بسته می خواهد. »
او از داروهایی همچون «وارفاین» نام می برد که برای انعقاد خون مصرف می شود و در صورت عدم مصرف آن، ممکن است بیمار جان خود را از دست بدهد:«فارماتون، فنی تویین، تری هگزیفنیدل، هیومیران، اسپری سرتاید، سیتارابین و لوموستین برای شیمی درمانی، اسپری سروفلو و قرص فورزوماید برای بیماران قلبی، فنی تویین برای بیماران صرعی، فنازوپریدین، پیدی پویتین که در صورت عدم تزریق، کار بیمار به دیالیز می کشد، فلوروراسیل که برای درمان سرطان معده مهم است و قرص کلوپیدوگرل برای پیشگیری در بیماران در معرض حمله قلبی تنها بخشی از داروهایی هستند که این روزها ما در قفسه هایمان نداریم.»
او از خانواده های کلافه و پریشانی میگوید که درتکاپوی تهیه دارو به آن ها مراجعه می کنند و پاسخ منفی می شنوند. آنها گاهی به ناچار داروی مورد نیازشان را حتی تا 10 برابر قیمت واقعی خریداری می کنند.
«طاهره کردونی»، مادر «امیر محمد» پنج ساله که در بیمارستان «شفا یحیاییان» اهواز بستری است، میگوید درمان فرزندش با وجود سرطان کلیه، خوب پیش می رفته است و پزشکان از روند شیمی درمانی راضی بوده اند ولی بعد از آغاز تحریم ها، داروهایی که با بدن امیرمحمد سازگارشده اند را در هیچ داروخانهای در اهواز پیدا نکرده اند.
آنها به آشنایانشان در تهران سپرده اند و داروهایی که دو ماه پیش با مبلغ دو میلیون و۳۰۰ تومان تهیه میکرده اند، حالا باید به دو برابر قیمت خریداری کنند.
دکتر بهروز.ف معتقد است چشم انداز تاریک تری در انتظار بازار دارو است: « شاید هنوز ماجرا در حد مرگ و زندگی جدی نشده باشد چون موجودی انبارها هنوز به کف نرسیده است و بیماران می توانند از داروهای ذخیره باقی مانده در انبارها بهره ببرند. وقتی ذخیره دارویی انبارهای دولتی و خصوصی به اتمام رسید که پیش بینی می کنم بین دو ماه تا سه ماه آینده باشد، این شرایط به مراتب ترسناکتر خواهد شد.»
می گوید نگران ترین بیمارانش، خانواده های بیماران سرطانی، خونی، تالاسمی، مبتلا به آسم و مشکلات ریوی و تنفسی و همچنین بیماران مبتلا به صرع و ناباروری، ام.اس، دیابت، کسانی که شیمی درمانی میکنند و مبتلایان به اختلالاتی مربوط به انعقاد خون و اعصاب و روان هستند.
ناهید کسایی که دخترش مبتلا به سرطان است، از مردان آرام و بی صدایی می گوید که حوالی داروخانه هلال احمر مرکزی و 13آبان خیمه زده و توی گوش بیماران عبوری کیسه به دست زمزمه می کنند که داروهای آنها را با 10 برابر قیمت خریدارند. آنها دلالان عصر تحریم هستند.