احمد منتظری، فرزند آیتالله حسینعلی منتظری، به تازگی گفته است که سال ۱۳۶۵، شش پاسدار که زیرنظر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس کار میکردند، در جریان سفر به حج، در ساکهایشان مواد منفجره جاسازی کرده بودند. پیش ازاین گفته میشد، سید مهدی هاشمی، برادر داماد آیتالله منتظری، مسئول این عملیات بوده است.
احمد منتظری نخستین بار این موضوع را در گفتگو با برنامه مستند «خشت خام» مطرح کرد و سپس در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، با صحت آن تاکید کرد و گفت علی شمخانی، دبیر کنونی شورای عالی امنیت ملی هم از این موضوع اطلاع دارد. شمخانی اما این موضوع را تکذیب کرد. علی شمخانی در آن دوران وزیر سپاه بود.
ایرانوایر:رضا حقیقتنژاد
در آن دوران در عربستان هم مهدی کروبی، نماینده آیت الله خمینی در بعثه جمهوری اسلامی مشغول به کار بوده است. مهدی کروبی، ۱۷خرداد۸۸ در مناظره انتخاباتی با محمود احمدینژاد گفت از این موضوع بیاطلاع بوده است: « سال ۶۵ متأسفانه سالی بود که در آن هواپیمایی از ما گرفتند که معلوم شد یک سری مواد منفجره در آن بوده و آن هواپیما را نگه داشتند و بنده هم هیچ خبر نداشتم اما با قاطعیت ایستادم تا همه آنها را گرفتم و آوردم و فقط ۳ نفر از آنها آنجا ماندند که اصلی بودند.»
در جریان این ماموریت که مرداد سال ۶۵ و در حین سفر حجاج ایرانی به عربستان رخ داد، از کیف صدها نفر از حجاج مواد منفجره تیانتی کشف و به رسوایی سیاسی و امنیتی برای جمهوری اسلامی منجر شد و مقامهای ایرانی به طور رسمی از پادشاه عربستان عذرخواهی کردند. این داستان از این نظر اهمیت دارد که برخی از جمله آیتالله منتظری معتقد بودند این ماجرا، مقدمه درگیریهای ۹ مرداد۶۶ در جریان برگزاری راهپیمایی «برائت از مشرکین» در مکه بود که منجر به کشته شدن ۲۷۵ حاجی ایرانی و قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان شد: «دشمن سال قبل از آن در موضوع جاسازی و قرار دادن مواد منفجره در ساکهای حجاج با ما عاقلانه برخورد و تا اندازه ای اغماض کرد و ما موضوع را رسیدگی نکردیم بلکه مغرور شدیم و در سال بعد چنین مصیبت بزرگی برای عالم اسلام رخ داد.»
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار که در آن دوران، سردبیر بخش عربی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) بوده و در عربستان، ماموریت پوشش مراسم حج را داشته، درباره این ماجرا میگوید: «ماموران امنیتی فرودگاه جده تمام اعضای یک کاروان حج اعزامی از استان اصفهان را به دلایلی نامعلوم دستگیر» کرده بودند. این گروه از حجاج که به روایتی ۱۱۳ نفر و به روایتی ۱۵۰نفر بودهاند، از شهر نجفآباد اصفهان اعزام شده بودند. بر اساس گزارش رسانههای عربستانی، در ساکهای این کاروان، ۱۵۰کیلوگرم مواد منفجره جاسازی شده بود.
عیسی سحرخیز نیمه شب همان روز، ماجرا را با واسطه مدیران ایرنا در تهران به اطلاع میرحسین موسوی، نخستوزیر میرساند. پس از مدتی، اغلب اعضای کاروان آزاد میشوند. به روایت عیسی سحرخیز، «مقامهای سعودی ساعتی قبل [از آزادی] آنها را به بیابان برده و بخشی از چند صد کیلو تی ان تیها مکشوفه را پیش پای آنها منفجر کرده بودند تا اثبات کنند از ساکهای آنها مواد منفجره را کشف کرده اند؛ عاقبت هم تمام اعضای کاروان ١۵٠ نفره، جز چند جوان را آزاد کردند.»
اما این نخستین بار نیست که بحث دخالت سپاه در این موضوع مطرح میشود. آیتالله حسینعلی منتظری در نامهای که در تاریخ ۱۷مهر سال ۶۵ به آیتالله خمینی نوشته و در کتاب خاطراتش منتشر شده، به این موضوع اشاره کرده بود: «سپاه در وقت حج یک کار غلط ناروا انجام میدهد و از ساکهای حدود صدنفر حجاج پیرمرد و پیرزن بدون اطلاع آنان سوء استفاده میکند … یک نفر از شش نفر افراد سپاهی که متصدی این کار غلط بودهاند آمد نزد من و به من گفت مسئول من در سپاه اصرار میکند که بگویم از طرف سید مهدی هاشمی این کار انجام شده، و در مجلس و هیئت دولت و محافل دیگر هم شایع کردند.» نکته جالب توجه اینکه احمد خمینی، فرزند آیتالله خمینی در نامهای که ۹اردیبهشت۶۸ به آیتالله منتظری نوشت، با قطعیت نمینویسد که این اقدام توسط مهدی هاشمی انجام شده: «معروف است که این کار را هم سید مهدی هاشمی و یا ایادی ایشان انجام داده اند» و در ادامه، این عمل را انقلاب توصیف میکند: «آیا راهی برای کارهای انقلابی غیر از آنچه در مکه شد وجود دارد البته اینگونه کارها گاهی بدون گیر و اشکال انجام می گیرد و گاهی لو می رود. این به معنای موافقت من با این گونه کارها نیست ولی به طور کلی معمول این گونه کارها همین است.» مشخص نیست اگر چنین عملی انقلابی بوده، پس چرا جزو اتهامات و اعترافهای سید مهدی هاشمی مشهور شده است.
از سوی دیگر، این نخستین بار نیست که از دخالت یا اطلاع هاشمی رفسنجانی در این زمینه، پرده برداشته میشود. اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات مورخ ۲۰مرداد۶۵ خودش درباره این ماجرا نوشته است: « آقای بشارتی اطلاع داد که عربستان اعلان کرده چند نفر از حجاج ایرانی در ساکهای خود تی.ان.تی داشتهاند … درباره کاروانی که در جده گیر افتاده و جمعی از حجاج که در ساک آنها مواد منفجره کشف و بازداشت شدهاند، پیگیری کردم. معلوم شد. که حجاج بیاطلاع بودهاند. فقط رئیس کاروان میدانسته. به وزارت خارجه و اطلاعات گفتم که برای ملاقات با رئیس کاروان در حج تلاش کنند.» محمدحسن علیمحمدی دهنوی، رئیس کاروانی که مواد منفجره حمل میکردند، بوده است. او در یک گفتگوی تلویزیونی که از رسانههای عربستانی پخش شده، علت حمل مواد منفجره را دفاع از منافع جمهوری اسلامی در خارج از کشور بیان کرده و گفته به خاطر پول این کار نکردهایم. محمدحسن علی محمدی دهنوی در اعترافات خودش میگوید که از طریق فردی به نام علی بنیان با فرد دیگری به نام رضا توکلی آشنا شده است. رضا توکلی ساکها را تحویل گرفته و مواد منفجره را در ساکها جاسازی کرده است. رضا توکلی خودش را یکی از اعضای سپاه پاسداران معرفی کرده است. رضا توکلی همچنین در ملاقاتی در تهران به علیمحمدی گفته بود دولت از این کار حمایت میکند. قرار بوده است رضا توکلی قرار بوده در عربستان این مواد را تحویل بگیرد و به جاهایی که مدنظر است، منتقل کند. آقای علیمحمدی از مقصد احتمالی این مواد منفجره اظهار بیاطلاعی کرده است. با این حال در بیانیه وزارت کشور سعودی که در سال ۶۵ منتشر شده، آمده است: «محمد حسن علی محمدی دهنوی، بلندپایهترین سرنشین هواپیما اعتراف کرد که به همراه گروهش برای انجام ماموریتی از سوی رهبران ایران به سعودی آمدهاند. آنها میخواستند از این مواد منفجره در حرمین شریفین و مشاعر مقدس استفاده کنند.»
از نتیجه پیگیریهای هاشمی در این زمینه خبری در دست نیست و نحوه خاطرهنویسی او هم بیانگر این است که از ماجرا اطلاعی نداشته است. اما ۱۲ خرداد۹۳، وب سایت اصولگرای پارسنیوز که توسط نزدیکان غلامعلی حدادعادل اداره میشود، بخشی از اعترافات سید مهدی هاشمی را منتشر کرده که در آن نام اکبر هاشمی رفسنجانی هم مطرح شده است: «قضیه از روز اول توسط آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد شد و ما دو تا طرح داشتیم یکی طرح گز که توسط جعبههای گز مقادیری مواد به مکه رساندیم و سالم رد شد و طرح دوم لو رفت و افراد دستگیر شدند. بعد از اینکه آیتالله منتظری مطمئن شده بودند که کار توسط چه کسی انجام گرفته به آقای موسوی اردبیلی فرمودند اگر آقای هاشمی را دیدی از قول من بگویید، این چه کاری بود کردید! هاشمی نیز در جواب گفته بودند: «اگر طرح موفق شده بود که نمیآمدید تشویق کنید، ولی چون لو رفته است انتقاد میکنید».
اما در روایت دیگری از اعترافات سید مهدی هاشمی که در شماره ۲ نشریه «رمز عبور» مورخ اردیبهشت ۹۳ منتشر شده، متن دقیقتر اعترافات منتسب به سید مهدی هاشمی آمده است: ««یک روز برادر […] به دیدن من آمد و اعتراف کرد که اکیپ مأمور به مکه عبارت بودهاند از (افرادی را گفت که من فقط نام […] و خودش یادم هست) گفت که قضیه از روز اول توسط آقای هاشمی رفسنجانی به برادر […] پیشنهاد شده و ایشان با برادر […] مسئول اطلاعات […] مطرح کرده و در واحد اطلاعات برادر […] و چند نفر دیگر را مأمور کرده که پیگیری نمایید. برادر […] اضافه کرد که ما دو تا طرح داشتیم. یکی طرح گز که توسط جعبههای گز مقادیری مواد به مکه رساندیم و سالم رد شد و طرح دوم لو رفت و افراد دستگیر شدند. من همینکه مطمئن شدم که او در طرح شرکت مستقیم داشته و اطلاعاتش موثق است یک ملاقات گرفتم برای او که برو خدمت آیتالله منتظری و اطلاعاتش را بگوید. زیرا شنیده بودم که معظم له از جریان مکه خیلی نگرانند و از طرفی من احتمال میدادم که سوء ظنی به من داشته باشند. لذا او رفته بود و کلیه مطالبش را خدمت آقا منتقل کرده بود.» نشریه رمز عبور اعلام کرده است که تصویر این سند را در اختیار دارد و «سید مهدی هاشمی هیچ اعترافی در این زمینه ندارد» و «هیچ قرینه یا سندی مبنی بر تایید اینکه این اقدام توسط باند سید مهدی هاشمی انجام شده، ارائه نشده و قضیه مسکوت ماند.» در واقع بر اساس این سند، مهدی هاشمی نیز افشا کرده است که اصل این ماجرا توسط اکبر هاشمی رفسنجانی پیشنهاد شده است. گفتنی است در روزهای اخیر و پس از طرح این ادعا توسط احمد منتظری، از سوی رسانههای حکومتی سندی درباره اعترافات سید مهدی هاشمی در این زمینه منتشر نشده است. در حال حاضر و با توجه به اسناد موجود، میتوان گفت فرضیه نقش داشتن سیدمهدی هاشمی در این ماجرا کاملا محل تردید و نقش داشتن اکبر هاشمی رفسنجانی در این زمینه، متحملتر شده است. اثبات این نکته در سیاست داخلی ایران هم حائز اهمیت است. برخورد و پروندهسازی برای سید مهدی هاشمی، نقطه اولیه و کانونی سلسله تلاشهای احمد خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی علیه حسینعلی منتظری و پیشبردن برکناری او از قائم مقامی آیتالله خمینی بوده است. در صورتی که مشخص شود کدام هاشمی در این ماجرا نقش داشته، یک پازل دیگر از این درگیری مهم در تاریخ سیاست ایران پس از انقلاب کامل میشود.