– شیما کلباسی: میدان میلیونی، اعلامیه برای تظاهرات نیست. این کارزار با هدف اطلاعرسانی و آمادهسازی ذهن مردم درباره ضرورت براندازی جمهوری اسلامی برای حفظ آب و هوا، دریا و خاک، و جوان و پیر ایرانی و همچنین تمامیت ارضی کشور است که به علت مدیریت خراب و فاسد فرقه تهبکار در خطر جدی است.
– به عنوان یک جمهوریخواه، به نقش سازنده و محوری شاهزاده رضا پهلوی برای دوران براندازی و گذار باور جدی دارم. حکومت آینده به مردم ایران بستگی دارد.
روشنک آسترکی ,کیهان چاپ لندن:
شیما کلباسی، شاعر، مستندساز و فعال حقوق بشر است. وی در نوجوانی از ایران مهاجرت کرد. کلباسی دانشآموخته رشتههای پرستاری و علوم اجتماعی است و با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و مرکز پناهندگان در پاکستان مشغول به کار بوده و بنیانگذار نهاد غیرانتفاعی«ریل کانتنت» است که برای ارتقاء حقوق بشر فعالیت میکند.
از او چندین کتاب و مجموعه شعر به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر شده. اشعارش به بیست و سه زبان مختلف ترجمه شدهاند و در پارلمان کانادا، جایگاه یادآوری از قربانیان یازده سپتامبر و همچنین مدارس و دانشگاهها خوانده و تدریس شده و در اپرا و کارهای تصویری و نمایشی به اجرا درآمدهاند.
شیما کلباسی جدا از فعالیت در زمینه ادبیات، مستندسازی و حقوق بشر، عضو گروه تازه تأسیس «فَرَشگرد» نیز هست. او در گفتگو با کیهان لندن میگوید «آنچه فرشگرد را برای من متمایز میکند، علاوه بر شبکهای بودن و نگاه غیرمتمرکزش به تشکیلات یعنی برابری هر چهل نفر، مرزبندی آن با اسلام سیاسی و ایدئولوژیهای کمونیستی، یا همان ارتجاع سرخ و سیاه، است.»
گفتگوی کیهان لندن را با شیما کلباسی میخوانید:
– چه انگیزهای موجب شد که شما به عنوان یک شاعر، مستندساز و فعال حقوق بشر، روی مسائل ایران و فعالیت سیاسی تمرکز کنید؟
-من در سن چهارده سالگی از ایران خارج شدم و سی سال است در ایران زندگی نمیکنم اما ایران هرگز از من دور نبوده و دور نشده. گرچه علاوه بر ایران، بزرگ شده کشورهای پاکستان و دانمارک هستم و سالیان زیادی هم در آمریکا زندگی کردهام ولی اولویت من همیشه مسائل مربوط به ایران بوده. تابستان سال ۱۹۹۹ سفری به ایران داشتم به قصد ماندن. در آن زمان فعالیتهایم در حوزه ادبیات فارسی و شعر بود و فعالیت سیاسی نداشتم. ولی با توجه به خفقان سیاسی و فشارهای اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشور، تصمیم گرفتم دوباره از کشور بروم. پس از بازگشت از ایران، بطور جدی به فعالیتهای حقوق بشری روی آوردم. در حمایت از دانشجویان بازداشتشده و زندانی در ایران، در تجمعات اعتراضی در آمریکا، شرکت میکردم. از سال ۲۰۰۰ شروع به نوشتن مقالاتی به فارسی و انگلیسی کردم و در آنها از تحقیر شهروندان ایرانی توسط فرقه تبهکار و جنایات حقوق بشری رژیم میگفتم. با شروع موج وبلاگنویسی، به عنوان یکی از اولین وبلاگنویسان زن، در وبلاگم به رسوایی لابی رژیم و بازوهای حامی حکومت در خارج کشور پرداختم. کمپین برای آزادی زندانیان سیاسی و اقلیتهای مذهبی و نوجوانانی که محکوم به اعدام شده بودند، مستندسازی، نویسندگی، شعرسرایی، ترجمه و چاپ گلچین شاعران زن ایرانی که در زادگاهشان و تحت قوانین کشوری، شهروند دوم محسوب میشوند، سخنرانی و وبلاگنویسی، همه راههایی بودهاند تا بتوانم جنایات حقوق بشری و تبعیضاتی که رژیم حاکم علیه شهروندان کشور اعمال میکند را به گوش جهانیان برسانم.
– چرا َفرَشگرد را انتخاب کردید یا برای فَرَشگرد انتخاب شدید؟ وجه تمایز این جریان برای شما چیست؟
-فَرَشگرد میوه و نتیجه چندین سال کار و تلاش فردی و جمعی امضاکنندگان آن است. بسیاری از آنها که نام من نیز در کنار نام آنهاست، در طی سالها با فعالیتهای آنها آشنایی داشتهام و در بسیاری موارد نظراتشان با من نزدیک و حتی یکی است. پیشترها هم تعدادی احزاب و گروههای سیاسی از من دعوت به همکاری کرده بودند که قبول نکردم. آنچه فرشگرد را برای من متمایز میکند، علاوه بر شبکهای بودن و نگاه غیرمتمرکز به تشکیلات یعنی برابری هر چهل نفر، همانا مرزبندی آن با اسلام سیاسی و ایدئولوژیهای کمونیستی، یعنی ارتجاع سرخ و سیاه، است.
– چرا فکر میکنید فرشگرد که سابقه اعضای تشکیلدهنده آن تا همین چند سال پیش کاملاً در مسیر دیگری بود و غالب آنها سابقه کار تشکیلاتی ندارند، بتوانند در هدایت و سازماندهی اعتراضات مردم ایران برای تغییر نظام نقشی بازی کنند؟
-دانش، بینش، کارآیی، اثربخشی و تجربیات اکثر ما در تأسیس نهادها و مدیریت و هدایت پروژهها و کارهای گروهی و همچنین فعالیتهای سیاسی، مدنی، خبری، اجتماعی و حقوق بشری، پشتوانه مناسبی برای مسیری است که در آن قدم گذاشتهایم. همچنین ما مشاوران کارآمدی داریم که در این راه از آنها کمک میگیریم. البته نقش شبکهای بودن فرشگرد هم بسیار مهم است و اعضای بنیانگذار از تواناییها و خردمندی دیگر میهندوستان میتوانند بهره بگیرند. به جرأت میتوان گفت شبکه فرشگرد رنگارنگترین و چندگانهترین ترکیب اعضا را در خود دارد. افرادی با سابقه کار سیاسی و دانشجویی در ایران دهه هفتاد و هشتاد خورشیدیی، افرادی با سابقه کار میدانی و زندان سیاسی و افرادی با سابقه مخالفت از سر آغاز پیدایش جمهوری اسلامی تا کنون ولی همگی با یک چشمانداز و رسالت که خلاصه آن در بیانیه فرشگرد آمده است. این گوناگونی در ترکیب، آینه واقعیت ایران کنونی است که تنها با دموکراسی لیبرال، یعنی به رسمیت شناختن تفاوتها قابل مدیریت است.
– فرشگرد میگوید حزب نیست و شبکهای برای پیوند افراد است. آیا فرشگردیها در معادلات قدرت فردای ایران جایی برای خود قائل هستند؟ سهمی از حکومت آینده میخواهند؟
-من در مورد خودم بگویم که اگر بتوانم در آبادانی، بهسازی و سربلندی ایران پس از براندازی فرقه تهبکار حاکم، در هر ظرفیتی، کوتاهی نخواهم کرد.
– شما از جمله معدود زنان حاضر در فرشگرد هستید که از سوی بسیاری از کاربران توئیتر با حجم وسیعی از حملات روبرو شدید. یکی از مهمترین نکاتی که منتقدان شما روی آن دست گذاشتهاند توئیتی است که در حمایت از مجاهدین نوشته بودید. آن روز و آن زمان نظر شما درباره مجاهدین خلق چه بود؟ سمپاتی یا نزدیکی با آنها داشتهاید؟ و امروز درباره این گروه چطور فکر میکنید؟
-خیر، هرگز. این یک دروغ هدایتشده توسط جمهوری اسلامی است. آنان برای تخریب هر کدام از اعضا روندی را پیش میگیرند. یکی را طرفدار حزبالله یا آمریکا و دیگری را طرفدار خمینی یا اصلاحات میخوانند. البته این تخریبها برای ذهن هوشیار ایرانیان آشناست و به آن توجهی نمیکنند چرا که سیر محبوبیت فرشگرد در کیفیت و کمیت در حال گسترش است. لازم است اضافه کنم، من تا پیش از فرشگرد، به هیچ حزب، انجمن و یا گروهی، تعلق سیاسی نداشتهام و ایدئولوژی مجاهدین خلق هرگز با باورهای من مطابقت نداشته. ولی در مقابل نقض حقوق بشر هر فردی نه سکوت کردهام و نه ساکت خواهم ماند. از دید من هیچ انسان نیککرداری، در مقابل سرکوب و جنایت سکوت نمیکند. وقتی مجاهدین خلق در کمپ اشرف به رگبار بسته شدند، وظیفه انسانی من حکم میکرد که از آن بنویسم. البته به باور من در آینده و پس از براندازی فرقه تبهکار، باید دادگاهی مانند آنچه به «دادگاه نورنبرگ» در مورد جنایتکاران آلمان نازی معروف است داشته باشیم تا به مرتکبان جنایت پرداخته شود. این موضوع به همه احزاب و افراد سیاسی که در تخریب ایران و بیدادگاههایی که در آنها دستور تیربارانها صادر و اجرا شد، از جمله ملی- مذهبیها و دیگر بازوان ارتجاع سیاه و سرخ را شامل میشود. هرگز نباید حتی جزئیات جنایات را از یاد برد. اینگونه و با تکیه و پایبندی به عدالت و سیستم داوری انسانی، فاصله اخلاقی خود را با جنایتکاران و تخریبگران، حفظ میکنیم و البته چرخه باطل انتقامجویی را هم از کار میاندازیم.
– فرشگرد به تازگی اطلاعیهی «کارزار میدان میلیونی» را با هدف «ضربه زدن نهایی به جمهوری اسلامی» منتشر کرده. لطفا درباره این کارزار توضیح دهید.
-میدان میلیونی، اعلامیه برای تظاهرات نیست. این کارزار با هدف اطلاعرسانی و آمادهسازی ذهن مردم درباره ضرورت براندازی جمهوری اسلامی برای حفظ آب و هوا، دریا و خاک، و جوان و پیر ایرانی و همچنین تمامیت ارضی کشور است که به علت مدیریت خراب و فاسد فرقه تهبکار در خطر جدی است. همانطور که در اطلاعیه فرشگرد آمده، ایده یک اعتراض بزرگ و میلیونی تنها زمانی قابلیت اجرا پیدا خواهد کرد که این ایده در سطح جامعه فراگیر شود و به خانههای بخش بزرگی از مردم ایران راه پیدا کند. این مردم ایران هستند که بعد از آمادگی ذهنی و موقعیتسنجی، نوع و زمان و مکان مبارزه را انتخاب خواهند کرد. ما تسهیلدهنده ایده آن هستیم.
– به نظر میرسد تشکیل شبکههای مردمی نیز مورد نظر فرشگرد است. چگونه تشکیل این شبکهها میتواند به براندازی کمک کند؟به بیان دیگر، چگونه مردمی که نه بودجه و نه آموزش ویژهای برای براندازی دارند تنها با تکیه بر شبکهها میتوانند براندازی کنند؟
-در نبود نهادهای (Institutions) قوی و مردمیِ کافی به علت چهار دهه خفقان و موازیسازی، این شبکهها (Networks) هستند که تأثیرگذارند. شبکه، شکل نو و امروزی است از تشکیلاتی برای انسان قرن بیست و یکم که در دنیای مجازی با این نوع شبکهها در ارتباط است، در اینترنت عضو آن است؛ از فیسبوک و اینستاگرام تا یوتیوب و نتفلیکس. شبکه نوعی از تشکل است که افراد آن بدون سلسله مراتب و با نمادها و مطالبات مشترک گرد هم میآیند. این با ساختار هرمی یک حزب سیاسی فرق میکند. نمونه آن شبکه زنان خیابان انقلاب، کامیونداران، دانشجویان، طرفداران فوتبال، معلمان، بازاریان و غیره هستند. این نوع شبکهها هستند که امروز اعتراضات و اعتصابات را هماهنگ میکنند. یکی از ویژگیهای حائز اهمیت که شما نیز به عنوان روزنامهنگار و رسانه در آن سهیم هستید همین آگاهیرسانی و آموزش لازم برای تغییرات ساختاری مهم در آینده است. این تغییرات یک روزه انجام نخواهد شد، وقت و تلاش لازم دارد.
– خود شما چه شکلی از حکومت را برای آینده ایران ترجیح میدهید و آیا نظری در اینباره دارید؟
-من کشورداری به سبک جمهوری را میپسندم و خود را جمهوریخواه میدانم. باور دارم هر فرد بالغ، عاقل و لایقی در انتخابات آزاد کشوری که در آن به دنیا آمده است باید بتواند خود را کاندیدای ریاست جمهوری کند تا در صورت انتخاب شدن، تواناییهای خود را در راه پیشرفت و آبادانی کشورش به کار گیرد. اما با توجه به تاریخ معاصر ایران، تلاشهای پنجاه ساله رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی از جمله بیمه همگانی، خدمات بهداشتی، تحصیل رایگان، تغذیه رایگان در مدارس، تأمین اجتماعی، گذرنامه معتبر، امنیت اجتماعی و آزادی مذاهب را باید ارج نهاد. همچنین در چهل سال گذشته متانت و افکار دموکراسیخواهانه شاهزاده رضا پهلوی از دید من ایشان را بهترین گزینه برای دوره گذار میکند. با در نظر گرفتن این دلایل و به عنوان یک جمهوریخواه، من به نقش سازنده و محوری شاهزاده رضا پهلوی برای دوران براندازی و گذار باور جدی دارم. فرشگرد شکل حکومت آینده را به انتخاب مردم ایران واگذار کرده است. در نهایت همه چیز به اراده ملی مردم ایران بستگی دارد.