یک اقتصاددان و صاحب نظر ارشد در امور تجارت جهانی نسبت به انتصاب داماد رئیس جمهور بعنوان معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت شدیداً واکنش نشان داد و گفت: پنج سال پیش مردم شریف ایران از جمله بندۀ حقیر با هدف بهبود اوضاع کشور، غلبه بر مشکلات سیاسی، اقتصادی و بین المللی، رفع تبعیض و کاهش نرخ بیکاری، افزایش عزت پاسپورت ایرانی و رشد ارزش پول ملی، بزرگتر شدن سفره ها و ارتقاء سطح معیشت مردم و… درکل بمنظور سربلندی و افزایش آرامش و امنیت ایران و ایرانی با عشق و علاقه به آقای روحانی رأی دادیم و متقابلاً ایشان نیز به کرات به ملت ایران وعده و قول دادند که پای عهد خود با مردم ایران بایستند و کاری کنند کارستان که دیگر آب در دل مردم تکان نخورد!! کاری کنند که اینقدر وضع اقتصادی مردم خوب شود که دیگر نیازی به این مبلغ یارانه نداشته باشند و نهایتاً کاری کنند که هم چرخ سانترفیوژها بخوبی بچرخد و هم چرخ زندگی مردم!!
علیپور خطاب به آقای روحانی اعلام کرد: تا آنجائیکه به یاد دارم با ارائه شعارها و وعده های پر حرارت و وصف حال زمان انتخابات توانستید رأی اکثریت مردم را به دست آورید. جنابعالی با نقد اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین الملل آنروز کشور، به مردم عزیزمان وعده دادید تا دولتی بر سر کار آورید که هم مشکلات اقتصادی چون رکود، بیکاری و گرانی را حل کند و هم مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم را محقق سازد و در کنار همه امور، چرخ اقتصاد نیز بخوبی بچرخد. ولیکن حدود 6 سال است مردمی که به شما رأی داده اند و آنهایی هم که به حضرتعالی رأی نداده اند همه و همه چشمانتظار تحقق وعده ها و شعارهای انتخاباتی تان هستند لکن به جرأت میتوان گفت که اوضاع اقتصادی کشور و معیشتی امروز مردم شریف ایران آن چیزی نیست که دنبالش بودیم و آن مدینه فاضله ای نیست که جنابعالی وعده اش را داده بودید زیرا با نهایت تأسف نه تنها غالب مشکلات خرد و کلان کشور و مردم هنوز پا برجاست بلکه به صراحت میتوان گفت که مشکلات کشور و مردم چند برابر هم شده است!
وی در ادامه توضیح داد: طی بررسیهای بعمل آمده آنهم از فردای انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی آقای روحانی، به این یقین رسیده ایم که متأسفانه عده ای خاص که در ایام تبلیغات و مبارزات انتخابی، هیچ اثری از آنان در ستاد انتخاباتی آقای روحانی نبود، به یکباره دور رئیس جمهور منتخب جمع شدند و رفته رفته وارد دولت شده و غالب امور را هم در دستان خود قبضه نمودند!! این حرکت چراغ خاموش آنان تا آنجایی پیش رفت که در کوتاهترین زمان، آقای روحانی را به نفع خود مصادره کرده و حصاری نیز به دور رئیس جمهور محترم کشیدند و اختیار عمل دولت را در دستان خود گرفتند!! بطوریکه آقای روحانی با نردبان مردم بالا آمدند اما بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات، این عده نردبان را برای بالا رفتن خود از زیر پای رئیس جمهور بیرون کشیده و به نوعی به امانت مردم خیانت کردند. اینجانب در تاریخ 4 تیر ماه 1392یعنی درست 9 روز پس از پیروزی آقای روحانی، طی نامه ای سرگشاده تحت عنوان (جناب آقای روحانی، لطفاً نگاهی به اطراف خود بیاندازید) همه این موارد را خدمت رئیس جمهور منتخب بیان نمودم که در آن تاریخ هیچ رسانه ای حاضر به انتشار نامه بنده نبود و همه اعلام میکردند که تازه چند روزیست که آقای روحانی پیروز شده پس باید صبر کرد و آینده را دید و بعداً قضاوت کرد که در آن زمان فقط تعداد اندکی از سایتهای خبری نامه اینجانب را منتشر نمودند. لکن مطالعه مجدد آن نامه خالی از لطف نخواهد بود. فلذا گوشۀ کوچکی از آن نامه را اینجا بیان میکنم شاید خالی از لطف نباشد.
(آقای روحانی; چاپلوسان و فرصت طلبان، آبرو و اعتبار ملت، نظام و حتی جنابعالی را به بازی خواهند گرفت. مردم شریف ایران و فعالان اقتصادی حضور افراد بی تعهد، ضعیف، بی تجربه، فرصت طلب… و کسانی که برای کسب پست و مقام، به قول آقای احمدی نژاد زنبیل خود را در ستاد انتخاباتی همه کاندیداها به نوبت گذارده بودند را در کابینه دولت تدبیر و امید قبول نداشته و برنمی تابند: جمعی از دوستان و مسئولین سابق نظام، حضرتعالی را در ایام تبلیغات انتخابات یاری و همراهی کردند که تعداد و نام و مشخصات آنان بر همه عیان میباشد اما بمحض اینکه نتایج انتخابات ریاست جمهوری مشخص شد و نام جنابعالی بعنوان پیروز انتخابات یازدهم اعلام گردید ناگهان از زمین و زمان دوستان مثلاً جدید و قدیمی شما!! و افراد جویای میز ریاست بر سرتان باریدن گرفت و آنقدر دوست و فامیل پیدا کرده اید که خودتان نیز متعجب شده اید!! لکن سؤال اصلی اینجاست که اگر در انتخابات پیروز نمیشدید آیا باز هم این آقایان حالی از شما میپرسیدند؟ برخی از این افراد جزء کسانی هستند که برای کسب پست و مقام همانند جاسوسهای چند جانبه در ستاد انتخاباتی اکثر کاندیداها حضور داشتند و حالا دور همه شکست خوردگان انتخابات را خط کشیده و بدور جنابعالی جمع شده اند. فی الواقع هر چه ضربه بر این کشور و مردم وارد شده بواسطه حضور همین افراد طاووس صفت بوده که بنابه مصلحت کاری و منافع خود هر روز به یک شکل و رنگ در میآیند. برخی از این حضرات همانهایی هستند که وقتی جنابعالی از اتاق تان خارج میشوید سریعاً پشت میز شما می نشینند!! حتماً به یاد دارید که چند روز پیش وقتیکه یکی از بزرگان و حامیان جنابعالی به دیدارتان آمده بود و در اتاق تان منتظر ورود شما بود، می بیند که یکی از مقامات دفترتان (که از اقوام نزدیکتان نیز میباشد) پشت میز حضرتعالی نشسته!! که ایشان آن شخص را بازخواست کرده و از پشت میز شما بلندش میکند اما بمحض اینکه آن شخص اتاق را ترک میکند یکی دیگر از منسوبین جنابعالی وارد اتاق تان شده و ایشان نیز متأسفانه پشت میز شما می نشیند!! که باز هم آن بزرگوار ایشان را نیز همانند شخص قبلی بازخواست و به بیرون از اتاق تان هدایت میکنند لکن وقتی خودتان وارد اتاق میشوید از عملکرد آن بزرگوار در برخورد با آن آقایان قدردانی میکنید. مستحضر باشید که برخی از معاونین و مدیران ارشد ستاد انتخاباتی جنابعالی طی صحبتی که با اینجانب داشتند از حضور این افراد در کنار رئیس جمهور منتخب گله مند بوده و اظهار میداشتند که بدلیل وجود افراد سودجو و فرصت طلب در اطراف شما، دیگر حاضر به همکاری با دولت تدبیر و امید نخواهند بود. لطفاً عکسهای مراسمی را که بعد از پیروزی در انتخابات در آنها حضور داشته اید را ملاحظه کنید و ببیند چه کسانی در کنارتان نشسته اند؟ چند نفر از آنهایی که در عکسها حضور دارند جزء مدیران ارشد ستاد انتخاباتی حضرتعالی هستند و چه تعدادی از آنها جزء افراد نوظهور و نان را به نرخ روز خور میباشند!!؟ پس مرحمت فرموده نگاهی به اطراف خود بیاندازید، زیرا چاپلوسان و فرصت طلبان، آبرو و اعتبار ملت، نظام و حتی جنابعالی را به بازی خواهند گرفت. من بعنوان یک دوست (البته اگر قابل باشم) بخشی از گفتنی ها و دل نگرانیهای خود و فعالان برجسته اقتصادی ایران و مردم را در این نامه به شما گفتم، حال توجه و پیگیری موارد طرح شده بر عهده خودتان میباشد).
این صاحب نظر اقتصادی تأکید نمود: پس از نوشتن آن نامه در سال 92 خوش بین بودم که آقای روحانی حتماً به عرائض بنده توجه خواهند کرد اما متأسفانه نه تنها توجهی به توصیه های دوستانه و دلسوزانه اینجانب نکردند بلکه برعکس از دست بنده عصبانی هم شدند و فاصله خود را با ما زیاد و زیادتر کردند!! در نتیجه آن عده بطور سازمان یافته غالب امور دولت را در اختیار خود گرفته اند و به جرأت میتوان گفت که مشکلات اقتصادی ایران حاصل سوء تدبیر و تصمیمات غلط این عده میباشد. این عده آنچنان آقای روحانی را محاصره و بر روی ایشان چنبره انداختند که به کسی حتی دولتمردان ارشد نیز اجازه نمیدهند تا بدون رخصت و هماهنگی آنان به رئیس جمهور نزدیک شوند. بطوریکه تعدادی از دولتمردان ارشد و حتی برخی از وزراء و معاونین رئیس جمهور که از دوستان قدیمی بنده میباشند به اینجانب بارها گفته اند که بدون اجازه آن گروه خاص نمیتوانند رئیس جمهور را به راحتی ملاقات کنند و وقتیکه من به آنان عرض میکردم که در پایان جلسه هیأت دولت، خود را به رئیس جمهور محترم نزدیک کنید و فلان موضوع را به گوش آقای روحانی برسانید در جواب می گفتند که پس از پایان جلسه هیأت دولت، آن گروه سریعاً دور ایشان را میگیرند و آقای روحانی را از دسترس ما خارج میکنند!! لکن باید در کمال تعجب عرض کنم که این عملکردها واقعاً تأمل برانگیز است. وی در ادامه افزود: از آن روز به بعد، انتقادات و تذکرات پی در پی ما در خصوص عملکردهای غلط و عزل و نصب های نادرست و نابجای دولتمردان ادامه یافت تا اینکه در سال 94 یعنی دو سال پس از انتخاب رئیس جمهور، مجدداً در ارتباط با عملکرد تأمل برانگیز برادرشان، تذکراتی را از طریق رسانه ها به وی دادیم که بخش کوتاهی از آن تذکرات آنروز را جهت یادآوری، ذیلاً منعکس میکنم.
با عشق و علاقه به “حسن” رأی دادیم اما “حسین” رئیسجمهور شد!!
جناب آقای روحانی!! یکی از مواردی که مردم و فعالان اقتصادی به آن خیلی حساس شده و بعضاً با ما در میان میگذارند این است که چرا پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، برادر محترم رئیس جمهور (آقای حسین فریدون) بیش از حد معمول در برابر رسانه ها ظاهر میشود و هر کجا رئیس جمهور محترم تشریف میبرند چهره برادرشان حضور وی را تحت الشعاع قرار داده و بیش از ایشان در دید دوربین های رسانه هستند. همین امر موجب شده تا عده ای چنین تصور کنند که “حسین فریدون” برای آقای روحانی و غالب دولتمردان خط و خطوط تعین میکنند!! به همین خاطر غالب مردم این جمله را با یکدیگر رد و بدل میکنند که ((ما به “حسن” رأی دادیم اما “حسین” رئیس جمهور شد!!)) البته حق با مردم است زیرا از ابتدای انقلاب تا به امروز اصلاً چنین موردی مشاهده نشده که برادران رؤسای جمهور ایران اسلامی بیش از رئیس جمهور دیده شوند و حتی برخی اصلاً دیده نشده اند و مردم فقط نامی از آنها شنیده اند. مقام معظم رهبری خود بهترین مثال و الگو برای ما میباشند زیرا ایشان چه در زمان ریاست جمهوری خویش و چه در دوران رهبریت شان، اصلی و ابدا اخوان و فرزندان خودشان را در کنار خود نداشته و کمتر کسانی همه برادران و فرزندان مقام معظم رهبری را می شناسند. پس انتظار همگان از جنابعالی بعنوان رئیس جمهور اسلامی ایران این است که این موضوع را بنحو مطلوب مدیریت کرده جلوی عملکرد سوال برانگیز برادرتان و شایعات موجود و همچنین دلخوری مردم عزیزمان را بگیرید. علیپور تشریح کرد: باز هم آقای روحانی به تذکرات ما ارزشی قائل نشدند و پَر و بال بیشتری به “حسین فریدون” و سایر اقوامشان دادند که نهایتاً تذکرات ما درست از آب درآمد و آقای رئیس جمهور در سال 95 چوب عملکرد غلط برادرشان را خوردند. اما بجای درس گرفتن از عواقب بکارگیری نادرست برادرشان در دولت، در کمال تعجب “شایسته سالاری” را بورطۀ فراموشی سپرده و متأسفانه فامیل بازی را بشدّت در دولت شان ترویج دادند و از برادر و خواهر زاده گرفته تا پسر عمو و پسر عمه و…. دهها فامیل دیگر را در پستهای مهم دولتی منصوب کردند!! لکن آقای روحانی با وجود مشکلات شدید اقتصادی در کشور، ورشکستگی شرکتها و تعدیل نیرو، معوق شدن چند ماهۀ حقوقها و رشد شدید بیکاری، با انتصاب اقوام خود در مناصب رده بالای دولتی به مردم ایران و جوانان بیکار کشورمان دهن کجی کرده و میکند!! این در حالیست که آقای روحانی در تاریخ 14 دیماه 1393 علناً فرموده بودند که “اینجا ما پسر عمه و پسر خاله نداریم، همه جا را فساد اقتصادی فرا گرفته است…”
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان سخنانش خاطر نشان نمود: در آخرین انتصاب صورت گرفته در دولت، چند روز پیش دامادِ جوانِ جناب آقای روحانی بدون سوابق کاری قابل دفاع از طرف وزیر صنعت، معدن و تجارت بعنوان معاون وزیر صمت حکم گرفت!! سوال اصلی اینجاست که آیا در کشور 80 میلیونی ایران و در بین جوانان تحصیل کرده و لایق این مرز و بوم، هیچکس دیگری استحقاق این پُست و مقام را نداشت؟ رضا رحمانی “وزیر صمت” با این انتصاب بی پشتوانه ثابت کرد که در پی رفع مشکلات صنعت، معدن و تجارت نیست بلکه در صدد اجابت دستورات صادره از بالا جهت کسب رضایت مقامات بالا دستی میباشد.!! پس از انتصاب ایشان بعنوان وزیر صمت، اینجانب کسب رأی اعتماد نمایندگان و انتخاب شان را تبریک گفتم و اظهار امیدواری کردم که نه تنها با عملکرد قوی و درست خویش، مشکلات و سوء مدیریت وزرای قبلی را مرتفع نماید بلکه با انتخاب مدیران و معاونین شایسته و کارآمد، معضلات بخشهای صنعت، معدن و تجارت را هم بسرعت حل و فصل کند تا از این پس، من و امثال بنده مُبلغِ ایشان باشیم نه منتقد عملکردشان. اما وزیر محترم حتی اجازه نداشتند تا پاسخ تبریک ما را بدهند و امروز هم با این انتصاب شان، این مهم را به اثبات رساندند که برای حل و فصل مشکلات بخشهای صنعت، معدن و تجارت و رفع گرفتاری فعالان اقتصادی پا به این وزارتخانه نگذاشته و حضورشان چندان تفاوتی با عملکرد وزرای قبلی نخواهد داشت!
وی افزود: در حالی دامادِ جوانِ 33 ساله و بی سابقۀ رئیس جمهور را به پست معاونت “وزارت صمت” منصوب نموده اند که اینجانب طی 5 سال گذشته آنهم با بیش از 33 سال سابقۀ کار در امر اقتصاد و تجارت جهانی (یعنی بیش از سِن دامادِ جوان) اجازۀ ورود به وزارت صنعت، معدن و تجارت را نداشته ام! جناب آقای روحانی با عملکرد تأمل برانگیز خود، چرخ سانترفیوژها و زندگی مردم را بخوبی خواباندند و فقط چرخ زندگی و ارتقاء پُست و مقام دوستان و بستگان شان را به گردش درآوردند! آقای روحانی عزیز!! مردم شریف ایران مستحق این همه درد و رنج و ناراحتی نیستند، پس با عملکرد تأمل برانگیزتان، بیش از این روح و روان مردم عزیزمان را به درد نیاورید. در پایان عرائضم انتصاب دامادِ جوان را به آقای روحانی، وزیر صمت و مردم شریف ایران تبریک عرض میکنیم و این نوید را هم میدهیم که با حضور آقای داماد در وزارت صمت، قطعاً مشکلات فعالان اقتصادی بزودی حل و فصل خواهد شد.