جلال پور العجل
* بصیرت آن است که مسن ترین فردی که از فرط کهولت سن قادر به تکلم سلیس نیست را بر حساس ترین نهاد نظارتی منصوب کنی که تمام کیان جمهوریت نظام را در زیر تیغ خود دارد.
* بصیرت آن است که معجزه هزاره سوم را که با سیاست خارجی پُرتنش و عملکرد نابخردانهاش 7 قطعنامه شورای امنیت را به کشور تحمیل کرد و میلیاردها دلار درآمد نفتی را حیف و میل نمود؛ به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کنی تا کشور و مردم همچنان از مصلحت اندیشی های او بهره مند گردند.
* بصیرت آن است که فردی را که در حوزه تحت مدیریتش هزاران میلیاردها اختلاس شده و پرونده سرداران تحت امرش هنوز در ستاد کل نیروهای مسلح تحت بررسی است؛ به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کنی تا همچنان برای مصلحت مردم و کشور مبتکرانه چاره اندیشی کند.
* بصیرت آن است که رؤسای سه قوه را بسیج کنی تا 30 هزار میلیارد تومان ضرر و زیان مؤسسات خصوصی را از خزانه و جیب مردم پرداخت کنند تا مسببین این خسران عظیم با خیال آسوده و فراق بال به فعالیت خود ادامه دهند.
* بصیرت آن است که از اقصی نقاط دنیا و صحرای افریقا طلبه اجیر کنی و هزاران میلیارد تومان از بودجه عمومی را در حوزههای علمیه مجلل و فوق مدرن صرف آموزش و پرورش آنها برای شیعه گستری کنی در حالی که بسیاری از کودکان و نوجوانان ایران عزیز در استانهای مرزی کشور حتی از ابتداییترین امکانات آموزشی و رفاهی که در قانون اساسی بر آن تصریح شده است محرومند.
* بصیرت آن است که هر روز نهادهای انتخابی را با نظارت استصوابی و اهرمهای نظارتی فراقانونی ضعیفتر کنی و به نهادهای انتصابی پر و بال بیشتری بدهی تا مردم روز به روز از نظام و انقلاب و دین دلسردتر شوند.
* بصیرت آن است که میمون به فضا پرتاب کنی ولی پرچسب فارسی صفحه کلید کامپیوتر را هم از چین وارد کنی و برای صدور کار هویت ایرانیان به بیگانگان وابسته باشی.
* بصیرت آن است که میلیاردها دلار خرج انرژی هستهای کنی ولی با داشتن هزاران کیلومتر مربع بیابان سوزان از انرژی پاک خورشیدی بی بهره باشی.
* بصیرت آن است که موشک بالستیک و زیردریایی و پهباد بسازی در حالیکه هزاران هزار ایرانی به خاطر خودروهای بُنجل و از رده خارج شدهی عهد عتیق به کام مرگ فرو میروند.
* بصیرت آن است که آنقدر بر طبل غرب ستیزی بکوبی که برای رهایی از تبعات و خسران ناشی از آن به دامن شرق پناهنده بشی. برای غرب شاخه و شانه بکشی ولی به شرق وابدهی.
* بصیرت آن است که برای آباد کردن ویرانههای کشورهای بیگانه، کشور خود را به ویرانه تمام عیار تبدیل کنی و مردم خود را در منجلاب فقر و بیکاری رها سازی.
* بصیرت آن است که از زمین و زمان و دور و نزدیک دستی دستی برای خود دشمن بتراشی و سپس برای بقا و تأمین امنیت خود میلیارد دلار صرف تجهیزات و ادوات نظامی و لشکرکشی کنی در حالی این بودجه باید در زیر سایه صلح و آرامش صرف آبادانی و پیشرفت کشور و تحکیم زیرساختهای اساسی برای نسلهای بعد شود.
* بصیرت آن است که سیاست خارجی را به گونه ای اتخاذ کنی که کشورهای مسلمان خاورمیانه به دشمنان درجه یک ایران و دوستان درجه یک اسرائیل تبدیل شوند.
* بصیرت آن است که جَو خفقانی بر کشور حاکم کنی که جوانان نخبه و فرهیخته را فراری دهی تا جلای وطن کنند و رَحلِ اقامت در کشوری بیافکنند که دشمنش میخوانی.
* بصیرت آن است که با جهان به گونه ای تعامل کنی که گذرنامه و هویت شهروندان ایرانی در اِشِل فرومایه ترین کشورهای جهان قرار بگیرد.
* بصیرت آن است که تلگرام را فیلتر کنی تا مردم با استفاده از فیلترشکن هم از تلگرام بهره مند شوند و هم خواسته یا ناخواسته در سایتهای مستهجن به فیض کامل برسند.
* بصیرت آن است که در آستانه هزاره سوم تمدن بشری؛ جمهوری مردمسالاری را پایه ریزی کنی که مردم از عمق جانشان برای دیکتاتوری همچون رضا شاه روحت شاد سردهند و برای فرزندش طلب آمرزش کنند.
* بصیرت آن است که قانون اساسی 40 سال آزمودهی مالامال از ایراد ساختاری و ماهوی را به حال خود رها کنی و آن را بازنگری و اصلاح نکنی ولی برای 50 سال آینده برنامه و راهکار ارائه کنی.
* بصیرت آن است که در قرن بیست و یکم یک ایرانی ناب و تمام عیار اهل کتاب (زرتشتی) از عضویت در شورای شهر یزد محروم شود در حالی که یک مسلمان پاکستانی تبار به سمت شهردار لندن با اکثریت مسیحی منسوب می شود.