«۱۰ زن و ۱۳۲ سال زندان فقط دو عدد ریاضی نیستند، پارامترهایی برای تحلیل نظامی هستند که مدعی رأفت اسلامی، موازین انسانی و فرامین الهی و البته توأم با آزادی و دموکراسی است.»
این جملات بخشی از نامه «نرگس محمدی»، زندانی سیاسی محبوس در زندان «اوین» است که به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب ایران نوشته شده است. نرگس محمدی در این یادداشت کوتاه، به انقلاب مردم ایران در راستای تحقق دموکراسی، آزادی و عدالت اشاره کرده و نوشته است: «در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب ملت ایران برای تحقق دموکراسی و آزادی و عدالت، بررسی نمودها و عملکرد حکومت برای آینده پیش روی ما ضروری است.»
مریم دهکردی, ایرانوایر:
او در این یادداشت کوتاه، توجه مخاطبان را به پیشرفتهای بزرگ جنبش زنان جهان طی ۴۰ سال گذشته جلب کرده و خواسته است با قیاس وضعیت زنان جامعه ایران در حوزههای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، به نقش سرکوبگر حاکمیت ایران در عقب نگهداشتن زنان توجه کنند.
آنچه در این یادداشت کوتاه مهم و تکاندهنده به نظر میرسد، اشاره این حقوقدان و فعال مدنی به «زندان زنان» و وجود بیش از ۲۵ زندانی زن سیاسی و عقیدتی تنها در یکی از زندانهای جمهوری اسلامی، یعنی اوین است: «در این گستره پردامنه، زندان زنان در چهلمین سال پس از انقلاب نمودی واضح دارد. زندانهایی که هنوز پس از ۴۰ سال از تأسیس نظام، زندانی زن سیاسی-عقیدتی دارد و مهمتر از وجود زن زندانی سیاسی، وضعیت حقوقی، احکام سنگین و وضعیت نگهداری آنان است.»
نرگس محمدی همچنین اشاره کرده است که از میان این زندانیان، حداقل ۱۵نفر از آنها مشمول آزادی مشروط می شوند و برخی در طول دوران بازداشت خود از حق مرخصی و حتی ملاقات محروم هستند.
این زندانیان زن چه کسانی هستند و چرا با احکامی این چنین سنگین روبهرو شدهاند؟
آمار دقیقی از تعداد زندانیان سیاسی زن در ایران وجود ندارد. دستگاههای امنیتی و قضایی ایران هم چندان میلی به اطلاع رسانی شفاف در این زمینه ندارند. اما نام برخی از این زندانیان به دلیل رسانهای شدن اخبار مرتبط با آنها و البته خاموش نماندن برخی زندانیان در برابر اتفاقهایی که بر آنها رفته، شنیده شده است. این گزارش، مروری دارد بر سوابق برخی از زنان زندانی که با اتهامهای عقیدتی و سیاسی، روزگار خود را در زندانهای ایران میگذرانند و نامشان در رسانههای مختلف مطرح شده است.
نازنین زاغری رتکلیف:
«نازنین زاغری رتکلیف»، شهروند بریتانیایی ایرانی که برای دیدار با اعضای خانوادهاش به ایران سفر کرده بود، ۱۵ فروردین ماه ۱۳۹۵ هنگام خروج از ایران بازداشت شد. او را ابتدا در زندان کرمان زندانی و مدتی بعد به بند امنیتی زندان اوین منتقل کردند. نازنین زاغری که به همراه دختر ۲۲ ماهه خود به ایران رفته بود، ابتدا به اتهام «توطئه برای سرنگونی نرم» به پنج سال زندان محکوم شد اما در مهرماه سال ۱۳۹۶ ، همسرش از افزوده شدن اتهاماتی به پرونده وی خبر داد که ممکن است مدت زمان بازداشت او را تا ۱۶ سال افزایش دهد.
چندی پیش نازنین زاغری به همراه نرگس محمدی در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به وضعیتشان در زندان دست به اعتصاب غذایی سه روزه زدند.
نرگس محمدی:
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و نایبرییس «کانون مدافعان حقوق بشر»، خرداد سال ۱۳۸۹ بازداشت و به اتهامهای «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۱ سال زندان محکوم شد. حکم او در دادگاه تجدیدنظر به شش سال کاهش یافت.
این فعال حقوق بشر تیر ماه ۱۳۹۱ به دلیل ابتلا به بیماری و فلج عضلانی در زندان، با حکم «عدم تحمل کیفر» از زندان آزاد اما اردیبهشت ۱۳۹۴ دوباره بازداشت و زندانی شد. او در حالی که حکم خود را سپری می کرد، در دادگاهی تازه به اتهام «عضویت در کارزار لغو گام به گام اعدام» و بدون در نظر گرفتن «قانون تجمیع محکومیت»، دوباره به ۱۶ سال زندان دیگر محکوم شده است.
«تقی رحمانی»، همسر نرگس محمدی که خود از فعالان سیاسی ایران است و سابقه ۱۷ سال زندان را در پیشینه سیاسی خود دارد، پیش از این به «ایران وایر» گفته بود: «این حکم، انتقام وزارت اطلاعات از یک فعال حقوق بشری به خاطر کنشهای حقوق بشری او است؛ انتقام به خاطر تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی برای اسیدپاشی، ارتباط نرگس با زنان بیسرپرست و فعالیتهای حقوق بشری که داشته است. وزارت اطلاعات پشت این پرونده است.»
نرگس محمدی چندی قبل به همراه نازنین زاغری، دیگر زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در اعتراض به کاهش زمان گفتوگوی تلفنی با فرزندانش و همچنین عدم رسیدگی به نیازهای پزشکی، دست به اعتصاب غذای سه روزه زد.
نسرین ستوده
نام «نسرین ستوده» برای کسانی که خبرهای مرتبط با حقوق بشر را دنبال میکنند، یکی از آشناترین نامها است. ستوده از وکلای شناخته شدهای است که همواره به واسطه پیگیری پروندههایی که از نظر حاکمیت حساسیت برانگیز بوده، از سوی دستگاه قضا احضار و بازداشت شده است. در آخرین مورد، او که وکالت برخی از «دختران خیابان انقلاب» را بر عهده داشت، با شکایت قاضی پرونده «شاپرک شجریزاده»، یکی از دختران خیابان انقلاب، ۲۳ خردادماه سال ۱۳۹۷ بازداشت شد. اما بعدها اعلام کردند که برای گذراندن حکم پنج سال زندان که سال ۱۳۹۵به طور غیابی صادر شده، بازداشت شده است. اتهامات او در پرونده جدید نامشخص هستند.
«رضا خندان»، همسر نسرین ستوده از فشار مضاعفی که مسوولان دستگاه قضا و زندان بر این زندانی سیاسی وارد می کنند، میگوید: «کمتر از یک ماه قبل مجددا به بهانه پیدا کردن یک قیچی کوچک در وسایلش، ممنوع از ملاقاتش کردند. البته من گمان می کنم این فشارها بیشتر به دلیل ترس از درز اطلاعات داخل زندان به بیرون باشد.»
آزیتا رفیعزاده
«آزیتا رفیعزده»، از شهروندان بهایی و همکاران «موسسه آموزش عالی آزاد بهائیان» (BIHE)است. او خردادماه سال ۱۳۹۰ به اتفاق همسرش، «پیمان کوشک باغی»، در پی موج بازداشت اساتید این موسسه بازداشت و با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در این موسسه»، به چهار سال زندان محکوم شد. آزیتا از آبانماه سال ۱۳۹۴ در حال سپری کردن محکومیت خود است و همسرش نیز با محکومیت پنج سال زندان، در زندان «رجایی شهر» زندانی است. فرزند این زوج در نبود پدر و مادرش، با خانواده دیگری زندگی می کند.
آزیتا رفیعزاده در پی ماهها محرومیت از مرخصی، برای فوت پدرش در آبان ماه ۱۳۹۷ به مرخصی کوتاه مدت اعزام شد. پیشتر نزدیکان این زندانی عقیدتی گفته بودند شرط اعزام وی به مرخصی، ابراز ندامت و پشیمانی از گذشته خود اعلام شده است.
زینب جلالیان
«زینب جلالیان»، زندانی سیاسی کُرد، از سال ۱۳۸۶ در زندان به سر میبرد و سنگینترین حکم محکومیت را در میان زندانیان سیاسی زن دارد. او به حبس ابد محکوم شده است. سال ۱۳۸۸ وی را به اتهام «خروج غیرقانونی از کشور»، به یک سال حبس تعزیری و به اتهام «محاربه از طریق عضویت در پژاک»، به اعدام محکوم کردند. این حکم با یک درجه تخفیف و به گفته وکیل زینب، با عفو رهبری نقض و به حبس ابد مبدل شد.
این زندانی سیاسی بیش از ۱۱سال است بدون مرخصی در زندان به سر میبرد و خانوادهاش میگویند که پیگیریهای آنها برای مرخصی فرزندشان تاکنون بینتیجه بوده است. زینب جلالیان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان، در معرض نابینایی قرار دارد و هم اکنون در زندان خوی دوران محکومیت خود را طی می کند.
گلرخ ابراهیمی ایرایی
«گلرخ ابراهیمی ایرایی»، یکی از فعالان مدنی است که در روندی پرنشیب و فراز و به اتهامهای «توهین به مقدسات» و تبلیغ علیه نظام»، به شش سال حبس محکوم شد. او پیش از بازداشت، در مصاحبه ای با «کمپین بین المللی حقوق بشر» گفته بود علت ثبت اتهام توهین به مقدسات در پرونده او، کشف داستان منتشر نشدهای از او در باره «سنگسار» بوده است.
به گفته این فعال مدنی، در این داستان، زنی پس از دیدن فیلمی درباره سنگسار یک زن در ایران، از شدت عصبانیت نسبت به احکام مذهبی، اقدام به سوزاندن قرآن می کند.
بازجویان با وجود انکارهای گلرخ ابراهیمی ایرایی، اصرار داشتهاند که این یک داستان نیست و خاطرات شخصی خودش است. گلرخ در بازجویی ها و در دادگاه بارها این موضوع را تکرار کرده که این یک شخصیت داستانی است. در حکم نهایی دادگاه نیز ذکر شده است که او آتش زدن قرآن را در بازجوییها نپذیرفته و آن را صرفا یک داستان عنوان کرده است.
آتنادائمی
«آتنا دائمی»، دختر جوانی است که در حوزه حقوق کودکان فعالیت می کرد. او ۲۹ مهر سال ۱۳۹۳ بازداشت شد و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. آتنا را ۲۸ دیماه همان سال، پس از پایان بازجوییها، به بند زنان زندان اوین منتقل کردند.
این فعال حقوق کودکان با اتهاماتی نظیر«تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «توهین به رهبری»، «توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی» و «اختفای ادله جرم»، به ۱۴ سال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر به هفت سال کاهش یافت. اتهاماتی که به او نسبت داده بودند، به گواه دوستان و نزدیکان او، تنها به دلیل فعالیتهای صلحآمیز وی در زمینه حقوق بشر بوده است.
آتنا دائمی در توزیع جزوههایی در مخالفت با اعدام مشارکت داشته است و نوشتههای فیسبوکی و توییتهایش در انتقاد از وضعیت اعدامها در ایران منتشر می شدند. او در تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز همچون تجمع اعتراضی پس از حوادث اسیدپاشی اصفهان نیز شرکت داشت.
در بند زنان زندان اوین، دست کم شش زن به اتهام همکاری یا هواداری از «سازمان مجاهدین خلق» احکام سنگین دریافت کردهاند.
مریم اکبری منفرد: در روزهای پس از انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ ، بسیاری از محکومان و زندانیان سابق دهه ۶۰ یا خانوادههای اعدامیان آن دوران احضار شده و تحت بازجویی قرار گرفتند و برخی نیز بازداشت شدند. «مریم اکبری» منفرد یکی از این افراد است. او دو روز بعد از عاشورای ۱۳۸۸، در منزل مسکونی خود بازداشت و به اتهام «محاربه»، به ۱۵ سال زندان محکوم شد.
همسر مریم در خصوص علت بازداشت او بارها اشاره کرده است که وی فعالیت سیاسی نداشته، خانه دار بوده و تنها به دلیل تماس تلفنی با خواهرش در پایگاه «لیبرتی» عراق و سابقه اعدام برادران و خواهر دیگرش در دهه ۶۰، بازداشت و زندانی شده است.
«ابوالقاسم صلواتی»، قاضی پرونده او است. صلواتی در دادگاه به صراحت به مریم اکبری منفرد گفته بود: «تو جور خواهر و برادرهایت را میکشی.»
«رضا اکبری منفرد»، برادر مریم هم در زندان رجایی شهر زندانی است.
ریحانه حاج ابراهیم: ریحانه نیز یکی دیگر از زنانی است که در روز عاشورای ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام «محاربه»، ابتدا به اعدام محکوم شد اما این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۵ سال حبس تقلیل یافت. او به گفته مادرش، تنها به دلیل ارتباط با خانواده همسرش، «احمد دانشپور مقدم» که یکی از فرزندانشان در عراق و کمپ سازمان مجاهدین خلق زندگی می کند، متهم و به زندان محکوم شده است.
زهرا زهتابچی: زهرا فرزند یکی از اعدامشدگان دهه ۶۰ است. او جامعهشناس و پژوهشگر علوم اجتماعی است اما از مهرماه سال ۱۳۹۲به اتهام «محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام»، در بند زنان زندان اوین محکومیت ۱۰ ساله خود را می گذراند.
فاطمه مثنی: فاطمه یکی دیگر از زندانیان بند زنان زندان اوین است که به اتهامی مشابه زهرا زهتابچی، در زندان به سر می برد. او و همسرش در دهه ۶۰ زندانی بودهاند و سه برادرش هم در همان سالها اعدام شدهاند.
فاطمه مثنی به ۱۵ سال زندان محکوم شده و همسرش نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. پدر همسر فاطمه مثنی در کمپی متعلق به سازمان مجاهدین خلق کشته شده است و مقامات امنیتی به دلیل گزارش مراسم ترحیم پدرهمسرش، او را بازداشت و زندانی کردهاند.
صدیقه مرادی: صدیقه از زندانیان دهه ۶۰، یکی دیگر از کسانی است که به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق، به «محاربه» و ۱۰ سال زندان محکوم شده و از اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ در بند زنان زندان اوین زندانی است. به گفته همسرش، او در آن زمان، یک دانشآموز دبیرستانی هوادار سازمان مجاهدین بوده که بازداشت شده است. همسر صدیقه می گوید از سال ۱۳۶۸، او هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته جز رفت و آمد با برخی دوستان همبند سابق خود که همه آنها نیز ساکن ایران هستند.
او همچنین معتقد است همسرش باز هم دارد تاوان همان دهه ۶۰ را پس می دهد. گفته است رفت و آمد با دوستانش را ارتباط با سازمان مجاهدین تلقی کرده و اتهام محاربه زدهاند.
بهناز ذاکری: بهنازهم با اتهام مشابه فاطمه مثنی و زهرا زهتابچی، به ۱۰ سال زندان محکوم شده است. او تابعیت دوگانه ایرانی دانمارکی دارد و سال ۱۳۹۱، پس از سفر به ایران بازداشت و زندانی شد.
رویا صابری نژاد نوبخت: رویا یک زن دارای دوتابعیت ایرانی بریتانیایی است که در پی سفر به ایران و در پرونده موسوم به «فعالان فیسبوکی»، به همراه شش تن دیگر بازداشت شد. دادگاه او را در فروردین ماه ۱۳۹۴ به اتهام «توهین به مقدسات و مقامات از طریق فعالیت سایبری»، به پنج سال زندان محکوم کرد. رویا در دادگاه بدوی با ریاست قاضی «محمدمقیسه»، به ۱۸ سال حبس محکوم شده بود.
الهام برمکی: این زندانی ۴۸ ساله دو تابعیتی ایرانی-قبرسی، با اتهام «جاسوسی»، در بند زنان زندان اوین دوران هفت ساله محکومیتش را میگذراند. او نخستین بار در دیماه سال ۱۳۹۰ بازداشت و بعد از سه ماه بازجویی، با قرار کفالت آزاد شد. این زندانی دو تابعیتی در تاریخ دوم مرداد ۱۳۹۱ دوباره بازداشت و پس از ۱۴ ماه حبس انفرادی، مهرماه ۱۳۹۲ به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
مرجان داوری: مرجان از کسانی است که به اتهام برگزاری کلاس وترجمه کتاب درخصوص فرقه «اکنکار»، به اعدام محکوم شده است. اکنکار یک جنبش دینی است که اولین بار در امریکا بنیان گذاشته شد. تجربه شخصی و مسیر درونی که شخص برای رسیدن به آگاهی بیشتر و هوشیاری طی میکند، پابههای اکنکاراست که به عرفان شباهت دارد.
مرجان داوری دوم مهرماه ۱۳۹۴ توسط ماموران وزارت اطلاعات کرج بازداشت و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه محاکمه شد و حکم اعدام گرفت. به گفته یکی از نزدیکان او، اتهام مرجان به دلیل مصادیقی همچون فرقه گرایی، ارتداد، رابطه نامشروع، اجتماع و تبانی علیه نظام، عضویت در فرقه عرفانی اکنکار و کلاسهایی که برگزار کرده، «افساد فیالارض» عنوان شده است. نزدیکان وی بارها اعلام کردهاند که او در دوران بازداشت خود در بند ۲۰۹ زندان اوین، با خانواده خود تماسی نداشته و از داشتن وکیل محروم بوده است.
زنان دراویش گنابادی زندانی در زندان قرچک
«شکوفه یداللهی»، «سپیده مرادی»، «شیما انتصاری»، «سیما انتصاری»، «نازیلا نوری»، «آویشا جلالالدین» و «الهام احمدی»، از دراویش گنابادی، در جریان یورش ماموران امنیتی به «گلستان هفتم» در خیابان «پاسداران» تهران، در نیمه شب اول اسفند ۱۳۹۶بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. همگی آنها را دادگاه بدوی به پنج سال زندان محکوم کرد اما حکم های آنها در دادگاه تجدیدنظربه دو سال کاهش یافتند.
آویشا جلالالدین و الهام احمدی علاوه بر حکم دو سال زندان، به ۱۴۸ ضربه شلاق نیز محکوم شدهاند. علت صدور این حکم، «نشر اکاذیب از طریق انتشار فایل صوتی» و «اطلاعرسانی در خصوص وضعیت زندان قرچک» عنوان شده است.
زنان بازداشت شده در حادثه گلستان هفتم همگی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و برخی از آنها مصدومیتهای جدی دارند. اما مسوولان قضایی و زندان به این مساله توجهی نشان نمی دهند؛ به عنوان نمونه، شکوفه یداللهی، مادر «کسری نوری» و «میلاد نوری» در حین دستگیری دچار شکستگی سر و دنده شده و به دلیل عدم رسیدگی به این آسیبها، از سردردهای مزمن رنج میبرد.