«پاراف هزار میلیارد تومانی رئیسجمهور». این خبری است که چند روز گذشته رسانهها به نقل نماینده مشهد در مجلس منتشر کردهاند. نصرالله پژمانفر گفته حسن روحانی به معاونت اقتصادی خود دستور داده «هزار میلیارد تومان بابت حل مشکلات معسرین سهامداران پدیده پیشبینی شود». البته مشخص نیست که منظور از «پیشبینی» در دستور روحانی چیست و دقیقا «معسرین سهامداران پدیده» چه کسانی هستند، اما آنچه مشخص است اقتصاد مارگزیده ایران از ریسمان سیاه و سفید هم میترسد و آن را نشانهای از وقوع بحرانی قریبالوقوع تلقی میکند. آخرین باری که دولت خسارت موسسات مالی و اعتباری را از خزانه پرداخت کرد، سیل سهمگین ویرانگر تورم همه چیز را با خود برد و اقتصاد شکننده ایران را از این رو به آن رو کرد. وقتی که سران قوا به دستور رهبر ایران گرد هم آمدند تا گره کور موسسات مالی و اعتباری را باز کنند. کلافی در هم پیچیده که نهادهای قدرتمند نظامی و مذهبی و سیاسی هر کدام یک سرش نشستهاند. گرفتن سرنخ از این نهادها که کار هرکسی نبود و نیست، همین سران قوا دست در دست قیچی را برداشتند و گره را با چاپ پول بدون پشتوانه بریدند به گمان خود بحران را حل و فصل کردند.
تقریبا در پاییز و زمستان ۹۶ مصاحبهای نبود که حسن روحانی با افتخار از حل و فصل بحران موسسات اعتباری صحبت نکند، غافل از اینکه تدبیر مشترک او و برادران لاریجانی و البته آیتالله خامنهای به یکی از بزرگترین فجایع اقتصادی تاریخ ایران منجر میشود؛ که شد.
علی رنجیپور, ایرانوایر
ساختمان اقتصاد ایران، البته پیش از زمستان ۹۶ هم شکننده بود. حجم زیادی از نقدینگی پشت سد سود بانکی جمع شده بودند. در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۶ هیچ کسب و کاری به اندازه سپردهگذاری بانکی صرفه نداشت؛ در حالی که به گفته وزیر پیشین مسکن، سود تولید در بهترین حالت به ۱۰ درصد هم نمیرسید بانکها و موسسات مالی و اعتباری به مسابقه سود با یکدیگر پرداخته بودند؛ بیاعتنا به اینکه کدام کسب و کاری سودهای ۲۰ و ۳۰ و حتی ۴۰ درصدی را تضمین میکند.
نخستین نشانه ورشکستگی صندوقها از سال ۹۵ آشکار شد، با این همه تا کار بالا بگیرد بیش از یک سال طول کشید، تا زمانی که به روایتی ۲۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان و روایتی دیگر ۲۹ هزار میلیارد تومان پول بدون پشتوانه چاپ شد تا خسارت سپردهگذاران طمعکار موسسات اعتباری از خزانه، یا به تعبیری جیب مردم پرداخت شود.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی در فاصله اسفند ۹۵ تا اسفند ۹۶ کلا ۳۴ هزار میلیارد تومان به پایه پولی اضافه شده که قسمت بزرگ آن ناشی از پرداخت خسارت سپردهگذاران از خزانه بوده است. این خسارت چیزی بین ۶۰ تا ۸۵ درصد افزایش پایه پولی است.
تورم طبیعیترین نتیجه چنین حجم بزرگی از بیانضباطی مالی است، اما فراتر از این به دلیل ساختار نقدینگی انباشته در نظام بانکی، اثر تخریبی تزریق پول بدون پشتوانه فراتر از تزریق پول بدون پشتوانه بود. پرداخت سپردهها و سود و سپردهگذاران در واقع ضربه مهلکی به ساختمان سست نقدینگی بود.
چند ده هزار میلیارد تومان پول سرگردان دوباره در دست سپردهگذرانی بود که به درستی بوی افزایش قیمت دلار به مشامشان رسیده بود. آنها به جایی مطمئنتر از نظامی بانکی احتیاج داشتند تا ارزش داراییشان را افزایش دهند. بازار اشباع املاک و مستغلات دیگر جایی نداشت، اما تجربه تاریخی نشان داده بازار طلا و ارز -به خصوص بعد از یک دوره پایداری نسبی- بهترین جای ممکن برای سرمایهگذاری است.
دهها هزار میلیارد تومان تبدیل به دلار شد. داراییهای خارجی بانک مرکزی و به تبع آن پایه پولی و نقدینگی -آن هم به صورت خطرناک پول سرگردان- چند برابر افزایش یافت؛ در واقع حجم پایه پولی به طور مضاعف افزایش یافت. از آن فراتز با پدیدار شدن نخستین نشانههای التهاب در بازار ارز در ماههای پایانی سال ۹۶، بقیه سپردههای بانکی هم وسوسه شدند تا خارج از بانک بخت خود را برای سودآوری بیازماند.
بعد از سال ۹۲ همیشه سرعت رشد حجم پساندازهای بلند مدت بیشتر از سود بانکی بود. یعنی میل به سرمایهگذاری در بانکها فزاینده بود، اما بعد از بهار ۹۷، چنانکه آمارهایبانک مرکزی نشان میدهد سیر کاهش حجم سپردههای بلندمدت در بانکها یا به تعبیر سادهتر روند خروج سرمایه از بانکها با شتاب زیادی آغاز شد. اتفاقی بد که همزمانی آن با قحطی ناشی از تحریمها باعث به وجود آمدن فاجعه اقتصادی ۹۷ شد؛ فاجعهای که در حال حاضر به غمانگیزترین صورتهای خود رسیده است.
معلوم نیست رسوب هزار میلیارد تومان پول بدون پشتوانه دیگر در چنین وضعیتی چقدر در عمیقتر شدن بحران موجود موثر باشد، اما آنچه مسلم است، سرنوشت این پولهای سرگردان چیزی بهتر از فرار سرمایه نخواهد بود. تاوان آن را هم مردمی خواهند داد که در فرایند سقوط اقتصادی به ورطه گرسنگی و بحران غذا افتاده یا عنقریب خواهند افتاد.
هزار میلیارد تومان البته در حجم اقتصاد ایران پول زیادی نیست، اما اثر تخریبی چاپ هزار میلیارد تومان پول بدون حساب بیش از چند ده هزار میلیارد تومان است. این را بهتر از هر کسی مردمی میدانند که بیخبر از همه جا، تاوان فساد اقتصادی نهادهای قدرتمند مذهبی و سیاسی، ناتوانی و بینظمی یک دولت و طمعکاری دیگران را به نقد جان خویش داده و میدهند.