محمد سرافراز، رئیس پیشین صدا و سیما، گفته است که در بخشهایی از این سازمان “زدوبندهایی” وجود داشته و هنگامی که او ریاست این سازمان را برعهده داشت، به قصد کوچکسازی، ۷۵۰ مدیر را برکنار کرد که تعدادی از آنان پس از برکناری علیه او گزارشهایی تهیه میکردند.
آقای سرافراز در گفتوگویی با روزنامه شرق گفته است که صدا و سیما در مقطعی ۲۰ هزار نفر کارمند رسمی و ۲۰ هزار نفر نیروی قراردادی داشته که ۳ هزار نفر از آنان مدیر بودهاند.
او گفت: “هدفم این بود که این سازمان به خاطر رقبای بیرونی باید خودش را کارآمد میکرد و از یک سازمان اداری که در بخشهایی فساد و زدوبند داشت، به سازمانی رسانهای و کارآمد تبدیل میشد. پس باید حتما تحول ساختاری صورت میگرفت. باید تعداد مدیران کم میشد.”
محمد سرافراز پس از پایان دوره ده ساله عزتالله ضرغامی، در آبان ۱۳۹۳ با حکم آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، رئیس سازمان و صدا و سیما شد. او که بیش از دو دهه از مدیران ارشد این سازمان بود، پس از جنجالهای فراوانی ۱۸ ماه بعد استعفا کرد.
گفته میشد که برکناری دهها مدیری که در دوره آقای ضرغامی و پیش از او در دوره علی لاریجانی منصوب شده بودند، از جمله عوامل موثری بوده که نهایتا به استعفای او منجر شد.
آقای سرافراز در این باره به روزنامه شرق گفت که دخالتها به جایی رسید که “احساس کردم استقلال و اقتدار صداوسیما در حال ازبینرفتن است”.
او گفت که خبر داشته که برخی افراد که آقای ضرغامی در ردههای مدیریتی صداوسیما منصوب کرده بود، جلسه میگذارند و گزارش تهیه میکنند. به گفته او این جلسات و گزارشها برای او از دو نظر “خیلی مهم” نبود:
“اول از نظر اینکه هنوز هم معتقدم این کارها تأثیری در تصمیمگیریهای کشور نمیگذاشت، دوم اینکه آن پست برای من آنقدر مهم نبود.”
‘دخالتهای دستگاههای امنیتی’
به گفته او حتی انتصاب یک زن به عنوان معاون صدا (رادیو) با “دلخوری” مدیران مرد روبهرو شد.
منتقدان او در سازمان صدا و سیما میگفتند که او به بهانه جوانگرایی و چابکسازی با حذف مدیران دوره پیش از خود، “ضرغامی زدایی” میکند.
آقای سرافراز گفت که بودجه سازمان صدا و سیما در هنگام انتصابش به ریاست آن دو هزار میلیارد تومان و هزینهاش حدود دو هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بوده که به گفته او در قسمت درآمدها “در بخشهایی مشکل و زدوبند وجود داشته، اما شرایط هزینهای و درآمدی سازمان طوری بود که این بودجه قطعا کفاف نمیداد.”
سازمان صدا و سیما علاوه بر بودجهای که از دولت میگیرد، درآمد هنگفتی نیز از محل آگهیهای بازرگانی نیز دارد که میزان آن دقیقا مشخص نیست. آقای سرافراز گفته است که تصور میشده که در آمد صدا و سیما از آگهی هزار میلیارد تومان بوده، اما پس از محاسبه “متوجه شده” که سازمان حداقل باید از محل پخش آگهی سه هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشد.
او همچنین گفته است شخص اول صدا و سیما اختیار دارد که “بخشی از کل بودجه جاری را خارج از شمول هزینه کند”. اما او برخلاف آقای ضرغامی “به ندرت” از این اختیار استفاده میکرد است. به گفته آقای سرافراز اهدای سکه و عیدی به مدیران و پاداش به هنرمندان بخشی از این اختیارات است که آقای ضرغامی “مفصلا” استفاده میکرده است.
محمد سرافراز همچنین گفته است که دستگاههای امنیتی در کار او دخالت میکردند و فهرستی به او داده بودند که “روشن و شفاف نبوده” و شامل چند هزار نفر میشد. به گفته او دستگاههای امنیتی میگفتند که فهرستهای پراکندهای از “هنرمندان و کارشناسان” به صدا و سیما میدادند که “ممنوعالکار و ممنوعالورود به سازمان” شده بودند که حتی تعدادی از افراد در این فهرستها “از دنیا رفته بودند.”
به گفته او دستگاههای امنیتی در مواردی نیز دخالت میکردند که در حوزه وظایف آنان نبود از جمله دخالت در برنامهسازی و همچنین “سفارش بهکارگیری مدیر خارج از سازمان، از نماینده مجلس گرفته تا جاهای دیگر”. اما او میگوید که هدفش این بوده که مدیرانش را از میان کارکنان سازمان انتخاب کند.
او در زمان ریاست خود گفته بود که افرادی با سابقه امنیتی و دسترسی به اطلاعات در حال عملیات روانی علیه صدا و سیما هستند.
دوره ۱۸ ماهه آقای سرافراز، حاشیههای زیادی داشت که نهایتا به استعفای او اردیبهشت ۱۳۹۵ منجر شد. اما از ماهها پیش از آن شایعه استعفا یا برکناری او شنیده میشد و به نظر میرسید که بحران مدیریت در سازمان صدا و سیما به اوج خود رسیده است.
روابط عمومی سازمان صدا و سیما بارها استعفای آقای سرافراز را “کذب محض” خواند و گفته بود که از شایعهساران شکایت میکند، اما با صدور حکم انتصاب عبدالعلی علی عسگری به عنوان رئیس جدید سازمان صدا و سیما از سوی رهبر ایران، معلوم شد که این شایعات دور از واقعیت نبودند.
با آمدن آقای علیعسگری که خود از مدیران ارشد در دوره عزتالله ضرغامی و علی لاریجانی بود، بسیاری از تغییراتی که آقای سرافراز در دوره کوتاه ریاست خود داده بود، به جای سابق بازگشت.
آقای علیعسگری معاون فنی عزتالله ضرغامی، خودش از جمله نخستین مدیرانی بود که با آمدن آقای سرافراز برکنار شده بود.
از جمله تغییراتی که دوباره به جای خود برگشت، معاونت سیاسی بود که به دستور آقای سرافراز نام “مدیریت خبر” برخود گرفته بود و پس از رفتن او دوباره معاونت سیاسی شد و مجید آخوندی که کنار گذاشته شده بود، دوباره تصدی این معاونت مهم را برعهده گرفت.
آقای سرافراز درباره این تغییر به روزنامه شرق گفت: “اصلاح ساختار این معاونت به این معنی بود که خبر و اطلاعرسانی حاکم شود؛ یعنی به جای مدیران مرکز و مدیران کل و مدیران میانی، ساختار آنجا شامل سردبیر ارشد، سردبیر و دبیران خبر شود.”
همچنین بسیاری از مدیران ارشدی که یا به حکم آقای سرافراز کنار گذاشته شده بودند و یا به دلیل اختلاف با او یا علی اصغر پورمحمدی، معاون او در تلویزیون (معاونت سیما) استعفا کرده بودند، با آمدن آقای علی عسگری دوباره به سازمان برگشتند.
آقای پورمحمدی، از منتقدان عملکرد عزت الله ضرغامی محسوب می شد که دو سال پیش از آن، از مدیریت شبکه سه سیما برکنار شده بود. او اکنون قائم مقام معاون رئیس سازمان صداوسیما در امور سیما است.
محمد سرافراز کیست؟
محمد سرافراز که بیش از دو دهه از مدیران ارشد سازمان صدا و سیما بود. در سالهای پیش از رسیدن به ریاست سازمان صدا و سیما، معاون برون مرزی این سازمان بود که نقش مهمی در راه اندازی شبکههای برون مرزی این سازمان از جمله پرس تیوی٬ هیسپان تیوی و العالم داشته است.
او فرزند یک روحانی به نام ابوالفضل سرافراز است که مدتی نمایندگی ولی فقیه در سازمان هواپیمایی کشور را بر عهده داشت.
دو برادر او پس از انقلاب کشته شدند. جواد که از اعضای حزب جمهوری اسلامی و رئیس دفتر محمد حسینی بهشتی٬ دبیرکل این حزب بود در بمبگذاری در دفتر حزب در ۷ تیر ۱۳۶۰ کشته شد و علی٬ برادر دیگرش در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۵ در شلمچه کشته شد.
آقای سرافراز که پیش از آغاز ریاستش از سوی رهبر ایران به عضویت شورای عالی فضای مجازی در آمده بود، پس از قبول استعفایش دوباره عضو حقیقی این شورا شد.