بیش از ۴۰۰ روز از بازداشت موقت فعالان محیطزیستی در تهران میگذرد. گفته شده است این بازداشتیها هنوز حتی فرصت گفتوگو با وکلای تسخیری خود را نیافتهاند. در جمع ۹ نفره این بازداشتیها که با نام پرونده «محیطزیستیهای پارسیان» شناخته میشوند، «کاووس سید امامی» در ماه اول بازداشت، در زندان به طور مشکوکی جانش را از دست داد. «مراد طاهباز» هم که به سرطان مبتلا است، با دسترسی نداشتن به داروهایش برای بیش از یکسال و قطع شدن روند درمانش، وضعیت سلامتی وخیمی دارد. «طاهر قدیریان» نیز آنچنان که مادرش خبر داده، دچار بیماری سندروم روده بزرگ شده است. در پیوند با همین پرونده، «مریم ممبینی»، همسر کاووس سیدامامی بدون اعلام دلیل مشخصی ممنوعالخروج شده است.
در گفتوگویی با «کتایون رجبی»، خواهر «سام رجبی»، یکی دیگر از این بازداشتیها، از او درباره آخرین وضعیت این پرونده و تلاش خانوادهها برای آزادی عزیزانشان پرسیدیم. کتایون رجبی میگوید هیچ امیدی به اجرای عدالت ندارند زیرا اگر عدالتی در کار بود، آنها باید بلافاصله آزاد میشدند: «البته ما ناچاریم امیدوارم باشیم و با هر خبر خوبی خوشحال میشویم. هرچند اینها نشان دادهاند مسالهشان عدالت نیست. واقعا نمیدانیم چه خواهد شد.»
شاهد علوی, ایرانوایر:
دیروز به نقل از برادر «امیرحسین خالقی»، یکی از فعالان محیط زیستی بازداشت شده خبری رسید مبنی بر اینکه وکلای این بازداشتیها پس از مطالعه پرونده و کیفرخواست، به این نتیجه رسیدهاند که هر هشت نفر آنها عملا بیگناه هستند و باید آزاد شوند. با توجه به اینکه آنها وکلای تسخیری مورد وثوق قوه قضاییه هستند، به نظر شما این به معنای گشایشی در پرونده این بازداشتیها است؟
- بله، آنچنان که مشخص شده است، در پرونده این بازداشتیها هیچ موردی وجود ندارد چون آنها هیچ کاری نکردهاند. تنها دو نفر از این جمع هشت نفره زیر فشار علیه خودشان اعترافاتی کردهاند. یکی از این دو نفر خانم «نیلوفر بیانی» است که در زندان و مقابل بازپرس اقرار کرده ما در دادگاه و مقابل قاضی اعترافاتش را رد و همه اتهامات نسبت داده شده را انکار کرده است. آنچنان که میدانیم، اقرار تحت فشار وجاهت قانونی ندارد و با توجه به اینکه خانم بیانی در دادگاه تاکید کرده که مجبور شده علیه خودش اعتراف کند، عملا چیزی در پرونده علیه این بازداشتیها وجود ندارد.
اما هنوز این بازداشتیها در زندان بلاتکلیف هستند و جان برخی از آنها در خطر است؛ برای نمونه، خبر آمده بود که داروهای آقای طاهباز که به سرطان مبتلا است، قطع شده و وضعیت سلامتی او رو به وخامت رفته است. امروز هم مادر طاهر قدیریان نسبت به وضعیت سلامتی پسرش اظهار نگرانی کرده است.
- آقای طاهباز مدتی است گرفتار بیماری سرطان است و مسوولان دادگستری و مقامات امنیتی هم از این موضوع اطلاع دارند. مدتها پیش هم وقتی خانوادهها موفق شدند یکی از مقامات دادگستری را ببینند، مقام مسوول قول داده بود هم امکان ملاقاتهای خانواده با بازداشتیها را تسهیل کند و هم داروهای مورد نیاز آقای طاهباز را به ایشان برسانند. اما متاسفانه علیرغم وعدهای که داده شد، وضعیت ملاقاتها تغییری نکرد. البته نمیدانم داروها به آقای طاهباز تحویل داده شدند یا نه. اما به هر حال اکنون وضعیت آقای طاهباز وخیم شده است و ضروری است به بیمارستان منتقل شود ولی تاکنون با ممانعت ماموران امنیتی، این انتقال هم ممکن نشده است.
به این ترتیب، نهاد بازداشت کننده و دستگاه قضایی از همان ابتدا در جریان بیماری آقای طاهباز بودهاند؟
- من اطلاعی دقیقی ندارم اما دستکم از چند ماه پیش که ملاقات دستهجمعی خانوادهها با آن مقام دادگستری برگزار شد، موضوع بیماری آقای طاهباز در آن دیدار طرح شد و مقام قضایی قول داد داروها به او رسانده شود و برای ادامه روند درمانش سنگ اندازی نکنند. اما با توجه به وخیم شدن حال آقای طاهباز در روزهای اخیر، به نظر میرسد این وعده دستکم به درستی اجرا نشده است.
به عنوان عضوی از خانواده بازداشتیها، امیدوار هستید با تغییر ریاست قوه قضاییه و صحبتی که «ایراهیم رئیسی»، رییس جدید دستگاه قضایی در مورد رعایت حقوق بازداشتیها کرده است، گشایشی در پرونده عزیزان شما ایجاد شود؟
- من به عنوان یک خواهر نگران، از هر خبری که به نظر برسد موجب تغییری مثبت در وضعیت برادرم شود، استقبال میکنم. اما با توجه به اینکه در یک سال گذشته خبرهای مثبت اما بینتیجه زیاد شنیدهیم، نمیتوانم زیاد امیدوار باشم. به هرحال، ایشان هم رییس قوه قضاییه است و اگرچه مسوولیت نهایی آنچه در آن دستگاه اتفاق میافتد با او است ولی علیالقاعده تصمیمگیرنده نهایی قاضی است. هرچند آنچنان که من شنیدهام، قاضی هم لزوما تصمیمگیرنده نیست و در این مورد قبلا تصمیم گرفته شده و حکم صادر شده است.
همسر خانم سیدامامی هم به خاطر اینکه ممنوع الخروج شده، به دادسرای امنیت شکایت کرده است؛ در مورد نتیجه این شکایت خبر تازهای دارید؟
- در همان حدی که خبرش منتشر شده است، میدانیم. پس از ممنوعالخروج شدن خانم سیدامامی، آقای «درفشان»، وکیل ایشان پیگیر علت ممنوعالخروجی خانم سیدامامی شده است و قرار بوده این هفته جواب بدهند اما جوابی نگرفتهاند. در نهایت از قوه قضاییه به خاطر این موضوع شکایت کردهاند.
دادستان تهران گفته است فعالان محیط زیستی جاسوسی کردهاند و برای همین محاکمه میشوند. با توجه به اینکه هنوز دادگاه این پرونده به سرانجام نرسیده است، این سخنان او را چهگونه ارزیابی میکنید؟
- این گونه اظهارات تازگی ندارند. همان اوایل بازداشت این بچهها و پس از مرگ آقای سید امامی در زندان، در شرایطی که به گفته خودشان حتی بازجوییها تمام نشده بودند هم در بخشی از فیلمی که در صداوسیما منتشر کردند و بعد در صحبتهایی که از دادستان در رسانهها نیز نقل شد، جرم این بچهها جاسوسی اعلام شد. من در همین مورد به حسن روحانی، رییس جمهوری نامهای سرگشاده نوشتم و پرسیدم بر چه اساسی این تهمتها عنوان میشود؟ البته بعد در اواخر تابستان عناوین اتهامی عوض و عملا اتهامات سنگینتر شدند؛ چهار نفر به اتهام «افساد فیالارض»، سه نفر به «جاسوسی» و برادر من به «همکاری و تبانی با کشور متخاصم» متهم شدهاند. برادرم هفت سال پیش برای شرکت در کنفرانس محیط زیستی به امریکا سفر کرده بود و همین سفر علمی مبنای این اتهام قرار گرفته است.
واکنشهای داخلی و جهانی به اتهامات بازداشتیهای محیط زیست کم نبوده است، از جمله بیانیههای سازمان عفو بینالملل در این مورد. آیا این نتیجه اطلاع رسانی خانوادهها بوده است؟ خود شما در این عرصه تا چه اندازه فعال بودهاید؟
- خانوادهها در ایران خیلی فعال بودهاند و به عموم مسوولان و نمایندگان مراجعه و تلاش کردهاند در این پرونده دستکم قانون رعایت شود. اما در عمل و با این وضعیتی که اکنون میبینیم، هیچ کاری انجام نشده است. نامه سرگشاده خودم هم به روحانی بیجواب ماند. البته در نهایت برادرم سام توانست وکیل بگیرد و آقای «محمدحسین آقاسی»، وکیل خانواده ما وکالت سام را برعهده گرفت. عملا برادر من تنها کسی بود که در میان این جمع، تا پیش از تعیین وکلای تسخیری، وکیل داشت. با تلاش آقای آقاسی، اتهام جاسوسی برادرم تغییر کرد. این را هم اضافه کنم که بهمنماه، زمانی که برادر من و سایر بازداشتیهای این پرونده برای بار نخست به دادگاه فراخوانده شدند، قاضی «صلواتی» از او خواست آقای آقاسی وکیلش را عزل کند. برادرم مخالفت کرده بود. اما روز بعد از دادگاه، «محمد فراهانی»، سردبیر میزان، رسانه رسمی قوه قضاییه در صفحه توییترش خطاب به من و آقای آقاسی نوشت سام رجبی وکیل خودش را یک روز پیش از دادگاه، یعنی ۹ بهمنماه داوطلبانه عزل کرده است. برادرم روز ۱۲ بهمنماه در تماس تلفنی با مادر سام تاکید کرده بود که او وکیلش را عزل نکرده و این خبرها دروغ است. اما ۲۱ بهمن دوباره به مادر سام زنگ میزند و میگوید تو را که یک سال است در زندان هستی، آزاد میکنیم و به وکیل نیاز نداری و عزلش کن. برادرم آزاد نشد و یک هفته بعد تماس گرفت و خبر داد وکیلی تسخیری برای او گرفتهاند؛ وکیلی که ما خانواده سام حتی اسمش را نمیدانیم. البته هنوز نامهای دال بر این عزل به آقای آقاسی ابلاغ نشده است. بعد از اینکه برادرم را مجبور کردند آقای آقاسی را عزل کند، من نامهای برای آقای «صادقی»، نماینده مجلس شورای اسلامی نوشتم اما هیچ جوابی نگرفتم. در مقابل، با آقای «جاوید رحمان»؛ گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران تماس گرفتم و جواب هم گرفتم. در نهایت با «امید نوریپور»، نماینده «حزب سبز» در مجلس آلمان که در حوزه سیاست خارجی فعال است، تماس گرفتم و با ایشان دیدار کردم که قول پیگیری دادهاند. من به عنوان شهروندی اروپایی از دولتهای اروپایی و دولت آلمان درخواست کردهام پیگیری وضعیت برادرم شوند.