دیوید پترائوس، فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در عراق، روز جمعه، ۲۴ اسفندماه، در مستندی که توسط شبکه جهانی بیبیسی منتشر شده، گفت سال ۲۰۰۷ قاسم سلیمانی به او پیام داده که کنترل سیاستهای ایران در عراق، سوریه، افغانستان و غزه را بر عهده دارد و «باید با من توافق کنی و دیپلماتهای ایران و دیگران را فراموش کن.»
این روایت تازگی ندارد ولی تاییدی دوباره است بر این که در بسیاری از مسائل منطقهای به ویژه عراق، قاسم سلیمانی نفر اول دیپلماسی ایران است. سفیر ایران در عراق با نظر او انتخاب میشود و سفیر فعلی ایران در عراق، قبل از شروع به کار در سال ۱۳۹۵، مشاور عالی فرمانده نیروی قدس سپاه بود. آقای سلیمانی بارها در عملیاتهای نظامی در عراق حضور داشته و فرمانده گروه حشدالشعبی، بزرگترین گروه شبهنظامی فعال در عراق خود را سرباز او میداند.
رضا حقیقتنژاد/ رادیو فردا
او نه تنها در هماهنگی قوای شبهنظامی عراق برای مقابله با عراق، نقش اول را بازی کرد که در مقابله با همهپرسی جدایی کردستان از عراق هم چهره اول بازی بود. پارلمان عراق هم با نقشآفرینی مهرههای نظامی و سیاسی وابسته به او تا حدود زیادی تحت نفوذ ایران قرار گرفت و سلیمانی مدیر پروژه دولتی- سیاسی کردن نیروهای شبهنظامی شیعه بود.
با وجود این، صبح چهارشنبه، ۲۲ اسفند ۹۷، در شهر نجف، در دیدار حسن روحانی، رئیس جمهور ایران با آیتالله علی سیستانی، مرجع متنفذ شیعه، قاسم سلیمانی حضور نداشت.
همزمان با سفر حسن روحانی به عراق، پایگاه اطلاعرسانی دولت ایران، یک روز قبل از دیدار رئیس جمهور ایران با سیستانی، یک ویدئو منتشر کرده بود که در آن از مقامهای عراقی تلویحا درخواست شده بود که «لازم نیست با سایر نهادها یا چهرههای نظامی درباره مصالحه تاکتیکی گفتوگو کنند و میتوانند این کار را با روحانی به عنوان رئیس دولت ایران انجام دهند.»
با انتشار این ویدئو، میتوان گمانهزنی کرد که مقامهای دولت ایران مخالف حضور قاسم سلیمانی در این دیدار بودهاند تا حضورش، ابعاد تبلیغاتی دیدار روحانی با سیستانی را تحت تاثیر قرار ندهد و همچنین ضرورت تسلط دولت بر دیپلماسی منطقهای را برجسته کنند.
این موضوع در فضای پس از دیدار بشار اسد و روحانی که با حضور سلیمانی و غیبت ظریف صورت گرفت و به شدت حاشیهساز شد، میتواند بیشتر مورد توجه قرار گیرد. غیبت سلیمانی به ظریف که در دیدار با سیستانی کنار روحانی نشسته بود، اجازه عرض اندام بیشتری میداد.
اما اگر از سوی طرف دیگر دیدار یعنی آیتالله سیستانی به این ماجرا نگاه کنیم، چه نتیجهای میگیریم؟ این موضوع از این نظر اهمیت دارد که در دهه اخیر همواره در خبرها آمده که سیستانی در تنظیم دیدارها و اجازه دیدار به مقامهای داخلی و خارجی بسیار سختگیر است. همزمان با سفر روحانی، رسانهها نوشتند که سیستانی قبلا درخواست دیدار محمود احمدینژاد را در سفر به عراق رد کرده بود.
این اخبار مختص به مقامهای ایرانی یا آمریکایی نیست. سال ۹۳، وقتی حیدر عبادی، نخستوزیر وقت عراق با سیستانی دیدار کرد، رسانههای عراقی نوشتند که این نخستین دیدار این مرجع تقلید با مقامهای عالی دولت عراق پس از چهار سال است.
رابطه آیتالله سیستانی و قاسم سلیمانی، یک رابطه غیرمستقیم و چند وجهی است. فرمانده نیروی قدس سپاه در سخنرانیهای خود بارها از سیستانی تمجید کرده است. او خرداد ۱۳۹۵ گفت: «ما زمانی وارد عمل می شویم که مرجعیت حاکم عراق نیاز سیاسی و بین المللی داشته باشد» و «وجود مبارک آیت الله سیستانی ما را از هر دخالتی بی نیاز کرده»، تیرماه ۱۳۹۶ به نقل از خامنهای، سیستانی را «گنج بزرگ، ناجی و پناهگاه» برای مردم عراق خواند و گفت او «مردی وارسته و برجسته»، «حکیم منقی» و «موقعیتشناس» است و آذر همان سال نیز از نقش سیستانی در «بسیج کلیه امکانات» برای جنگ علیه داعش تقدیر کرد.
قاسم سلیمانی را همچنین میتوان مهمترین منتفع از فتوای خرداد ۱۳۹۳ آیتالله سیستانی دانست. در آن دوران این مرجع تقلید از مردم شیعه عراق خواست که در برابر داعش، داوطلب دفاع مسلحانه شوند و این فتوا نقش اصلی را در شکلگیری و گسترده شدن نیروهای شبهنظامی «حشد الشعبی» داشت که اغلب به سرعت زیر نظر قاسم سلیمانی و فرماندهان وابسته به او قرار گرفتند.
حلقه رهبری این نیروهای شبهنظامی بیش از ۲۵ سال است که همدیگر را میشناسند، یعنی از زمان تشکیل سپاه بدر در جریان جنگ ایران و عراق و برخی از آنها علاقه داشتند که به اهمیت و تاثیرگذاری فتوای آیتالله خامنهای برای ورود به میدان و دفاع از عراق در برابر داعش هم اشاره کنند، ولی پوشیده نبود که اکثریت آنها به خواست سیستانی سلاح به دست گرفته بودند.
با وجود این، ۲۴ آذر ۱۳۹۶ وقتی بیانیه سیستانی درباره ادغام شبهنظامیان شیعه در نیروهای دولتی عراق منتشر شد و برخی رهبران عراقی این گروهها از تبعیت از چنین فرمانی سخن گفتند، رسانههای وابسته به سپاه که رویای تشکیل نهادی چون «سپاه پاسداران» یا «سازمان بسیج» را در عراق داشتند، چندان روی خوش به آن نشان ندادند. وبسایت تسنیم دو روز پس از فتوای سیستانی نوشت «سخنان مرجعیت» متوجه گروههای خارج از قانون است ولی «الحشد الشعبی» یک «نهاد قانونی» است و «شرایط عراق ایجاب میکند که این نهاد رسمی نظامی حضور داشته باشد.»
اهمیت تاکید سیستانی در ادغام حشدالشعبی در ارتش عراق از این نظر معنادار است که در طول یک سال گذشته نگرانیهای عمدهای مبنی بر این که ادغام مقدمه انحلال است، از سوی ایران و نیروهای حامی ایران وجود داشته است. به عبارتی میتوان گفت بیانیه سیستانی اگرچه خواست موافقان انحلال حشدالشعبی را تامین نکرد ولی در مسیر برنامهریزی ایران نیز اخلال ایجاد کرد.
در کنار این اختلافنظرها، یک نکته مهم این است که در طول همه سالهای حضور و دخالت سلیمانی در عراق، هیچ خبری از حمایت مستقیم سیستانی از فرمانده نیروی قدس سپاه یا دیدار این دو چهره با یکدیگر منتشر نشده است.
آبان ۱۳۹۳، رسانههای نزدیک به سپاه به نقل از یک سایت نه چندان معتبر عراقی خبر دادند که سیستانی از «مشارکت» سلیمانی در جنگ علیه داعش «حمایت کرد» و حضورش را «مشروع» و «مطابق با جهاد کفایی» دانسته است ولی این خبر توسط دفتر سیستانی تایید نشد. دیماه ۱۳۹۵، تصویری از دیدار اتفاقی سلیمانی با جواد شهرستانی، داماد و نماینده سیستانی در ایران منتشر شد ولی هیچ تصویری از دیدار سلیمانی و سیستانی منتشر نشده است.
در مقابل، شهریور ۱۳۹۴، نشریه الشرق الاوسط در گزارشی نوشت که سیستانی، دیدار با قاسم سلیمانی را رد کرده و از خامنهای خواسته که از افزایش نفوذ سلیمانی در عراق جلوگیری کند. ادعای گلایه سیستانی از سلیمانی همان زمان در نشریه اکونومیست هم منتشر شد. خبرگزاری فارس ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ در واکنش به این گزارشها نوشت: «جنگ روانی جدید غربی و عربی علیه سردار سلیمانی» شکل گرفته است. خبرگزاری فارس ابتدا برای اثبات رابطه خوب سلیمانی و سیستانی به همان خبر آبان ۹۳ اشاره کرد که سیستانی حضور سلیمانی را شرعی دانسته ولی اندکی بعد این بخش را از گزارشش حذف کرد و نوشت گزارش رسانههای غربی و عربی «تبلیغات ضد مقاومت» است.
با توجه به این سوابق، شاید دقیقتر این باشد که غیبت سلیمانی در دیدار روحانی با سیستانی بیش از این که پیامی از جانب دستگاه دیپلماسی ایران یا جبران ماجرای بشار اسد باشد، ادامه رویکرد سیستانی مبنی بر پرهیز از دیدار با قاسم سلیمانی است.
میتوان گفت با توجه به میل فزاینده سیستانی برای ایفای یک نقش میانه و میانجی در تحولات عراق و «تنشزا» بودن حضور سلیمانی در فضای سیاسی عراق، این مرجع تقلید برای این که در یک سوی تنش قرار نگرفته باشد، از چنین دیداری یا اظهارنظری درباره قاسم سلیمانی خودداری کرده است.
این رویکرد هم یک برگ برنده تبلیغاتی را از حامیان سلیمانی گرفته و هم تقویت کننده گمانهزنیهای مربوط به نارضایتی سیستانی از افزایش نفوذ سلیمانی در عراق است.
در مورد خمینی تعریف و تمجیدهای اینچنینی کم نشنیدیم که آخرین نمونه اش سخنان سروش بود ولی دیدیم چه امام زاده ای بود ، در مورد سیستانی ابتدا باید توضیح المثائلش را خواند و سپس چند کتاب دیگر را و بعد قضاوت کرد