27 مارس سال 922 میلادی حسین ابن منصور معروف به «حلاّج» صوفی، انقلابی، نویسنده، شاعر و آموزگار ایرانی به تصمیم وزیر المقتدر عباسی خلیفه وقت با شقاوت تمام اعدام شد. حلاج که در سال 858 میلادی در ولایت «طور بیضاء» از ایالت فارس به دنیا آمده بود و 64 سال از عمرش گذشته بود در بغداد کشته شد. وی برضد مالکان بزرگ و هرگونه استثمار، و به نوعی خواهان برابری اقتصادی – اجتماعی مردم، و ایجاد جامعه بدون طبقه و تبعیض بود.
نوشیروان کیهانی زاده, مهمترین رویدادهای ایران و جهان
حلاج دست به سفر های متعدد و طولانی زده و از دریای سرخ تا خلیج بنگال را دیدن کرده و همه جا به آموزش افکار خود پرداخته بود. او درباره افکار بودا، مانی و فلاسفه یونان باستان و نیز اندیشه های سوسیالیستی مَزدَک تحقیق و مطالعه کرده بود. حلاج بر خلاف سایر اندیشمندان معاصر خود و قرون وسطا، تفکراتش را به میان توده ها برده بود و به همین سبب دشمنی مقامات وقت را نسبت به خود که از روشن شدن توده ها و وقوف آنان بر اهمیت و حقوق خود هراس داشتند برانگیخته بود.
حلاج که بسیاری از سالهای عُمر را در شهرهای خوزستان اقامت کرده بود از جنبش هایی که ایرانیان بانی آنها بودند از جمله «قرامطه» حمایت، و با این عمل با سیاست خلفای وقت که بر پایه سیادت عرب در سرزمین های اسلامی قرار داشت مخالفت و عملا مبارزه می کرد.
به این دلایل، دستگاه خلافت عباسیان در پی فرصت بود تا حلاج را از میان بردارد و این فرصت با کودتایی که یاران او برضد خلیفه کردند فراهم آمد، ولی برای مجازات حلاج که هواداران فراوان داشت اتهامات مذهبی لازم بود. نخست او را متهم کردند که حمله به خانه کعبه را که توسط قرامطه صورت گرفته بود تایید کرده است.
حلاج در حال خَلسه گفته بود که هرچه می گوید حقیقت است، و برای بیان این مطلب عبارت «انا الحق» را بکار برده بود،. دستگاه خلافت که او را یک خطر برای خود می پنداشت؛ این عبارت را شِرک و کُفر و ادعای خدا بودن عنوان داد، و حلاج را که در زندان بغداد بود، پس از شکنجه فراوان اعدام کرد.
گفته اند که پیش از اعدام، به حلاج یک هزار تازیانه زده بودند و دست و پایش را قطع کرده بودند و او این شکنجه ها را تحمّل کرد و خم به ابرو نیاورد.
در برخی از تواریخ، روز اعدام حلاج «26 مارس» نوشته شده است.