– با وجود هارت و پوتهای کارگزاران نظام پس از قرار گرفتن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی عقبنشینیها آغاز شده است.
– جلال میرزایی عضو «فراکسیون امید» گفته تهدید بستن تنگه هرمز، دست ترامپ را برای دورکردن دیگر قدرتها از ایران باز میکند.
– مجید تخت روانچی نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل تاکید کرده، پنجره دیپلماسی بسته نشده و بحث جنگ مطرح نیست.
– کشاندن شبهنظامیان عراقی و لبنانی و افغان به مناطق سیلزده سناریوی نظام برای قدرتنمایی بود که اثر معکوس گذاشت.
– شرایط دنیای مدرن به گونهای است که با تبلیغات یا بدون تبلیغات هر کسی میتواند یک ارزیابی از تواناییهای نظامی مانند جمهوری اسلامی و قدرتهایی مانند روسیه و آمریکا و چین داشته باشد! نه بر طبل جنگ کوبیدن نیازی هست و نه به لفاظیهای مضحک و تهدیدات توخالی!
معاون پارلمانی حسن روحانی با اشاره به «طرح مقابله به مثل با آمریکا» که پس از قراردادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی ارائه شد، تاکید کرده اقدامات باید بر اساس مصالح و منافع باشد و امکان اجرای آن وجود داشته باشد.
حسینعلی امیری، یکم اردیبهشت، به خبرآنلاین گفته «آنچه در چنین شرایطی اهمیت دارد، اقدام بر اساس مصالح و منافع کشور است و طرح تهیه شده برای اقدام متقابل نسبت به آمریکا نیاز به کار کارشناسی دقیقتری در مجلس داشت و آقای لاریجانی آن را به کمیسیون امنیت ملی ارجاع داد تا مورد بررسی قرار گیرد.»
او تاکید کرده، طرح مقابله به مثل با آمریکا در جزئیات نیاز به بررسیهای کارشناسی دقیقتری دارد که رئیس مجلس برای این منظور طرح را به کمیسیون مربوطه ارجاع داد، یکی دو ماده این طرح باید دقیقتر شود.
امیری درباره کمک دولت به مجلس برای تدوین و تصویب «قانون عملیاتی» برای اقدام متقابل نسبت به آمریکا تاکید کرده «… باید طرحهایی تهیه و تبدیل به قانون شود که امکان اجرایی داشته باشد. مجری قانون دولت است در جهت بهتر عملیاتی و بهتر اجرایی کردن این طرح نمایندگان دولت اظهار نظر کردند، انشاءالله امیدوارم آنچه که نهایی میشود مطابق با مصالح و منافع کشور باشد.»
کارگزاران جمهوری اسلامی بعد از قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی از هر تریبونی برای نمایشهای تبلیغاتی، گاه بسیار مضحک، و همچنین تهدید آمریکاییها استفاده کرده و تمام امکان و ابتکار خود را به کار گرفتند تا بگویند از هیچ اقدامی برای تلافی و اقدام متقابل دریغ نمیکنند، اما زودتر از آنچه گمان میرفت آشکار شد آنها بیش از آنکه توان عملی کردن لافهایشان را داشته باشند در هیاهوی زودگذر و هارت و پورت استاد هستند.
حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی که از مخالفان طرحهایی است که به تنش میان جمهوری اسلامی و آمریکا دامن میزند در یک اظهار نظر با اشاره به بررسی جزئیات طرح مقابله به مثل با آمریکا بر لزوم «هوشیاری مجلس» تاکید کرده و گفته، «برخی با بزرگنمایی به دنبال افزایش تنش هستند؛ قرار نیست مملکت نظامی شده یا تنگه هرمز بسته شود. پیشنهادهای افراطی و احساسی رای نمیآورند.»
او روز دوشنبه ۲۶ فروردین نیز در یادداشتی توصیهگونه که در روزنامه آرمان منتشر شد تاکید کرد، «نظامیان ایران حرفهای هستند و جرقه یک جنگ با آمریکاییها را نمیزنند.»
سهشنبه، ۲۰ فروردین، همان روزی که تعدادی از نمایندهها با لباس پاسداری به مجلس شورای اسلامی رفتند و «طرح تقویت جایگاه سپاه پاسداران در برابر آمریکا» را تصویب کردند مشخص بود که شکاف بزرگی در مجلس بر سر دستکم شکل مواجهه با این بحران وجود دارد زیرا از ۲۹۰ نماینده ۱۰۱ نفر از آنها به عناوین مختلف در این جلسه غایب بودند و در مجموع رایگیری سه نفر از نمایندهها رای ممتنع و منفی به طرح دادند.
انتقادات و تضادها خیلی زودتر از پیشبینیها آشکار شده. جلال میرزایی عضو «فراکسیون امید» معتقد است تهدید بستن تنگه هرمز، دست ترامپ را برای دورکردن دیگر قدرتها از ایران باز میکند.
مجید تخت روانچی نماینده رژیم در سازمان ملل نیز تاکید کرده، پنجره دیپلماسی بسته نشده و بحث جنگ مطرح نیست! اینهمه در حالیست که دولت ترامپ برخلاف دولت اوباما تا کنون هرگز «گزینه جنگ» را مطرح نکرده است!
سناریوی شکست خورده
در عین حال سناریوی دیگر نظام به ویژه سپاه برای قدرتنمایی اثر معکوس گذاشت و آن به میدان آوردن شبهنظامیان خارجی و ملیشیای وابسته و نانخور جمهوری اسلامی از عراق و لبنان به بهانهی سیل بود که سبب بیشتر شدن شکافها هم درون نظام از یکسو و هم افزایش شکافها بین مردم و حکومت از سوی دیگر شد. در شرایطی که مردم و به ویژه جوانان آماده یاری و خدمت هستند ولی امدادرسانان مردمی دستگیر میشوند و به زندان میافتند، به نمایش درآوردن شبهنظامیان خارجی در خاک ایران آنهم با همکاری دولت و سپاه، به بهانهی کمک، بسیار رسواتر از آن بود که مقامات بتوانند از آن دفاع کنند از جمله دو نماینده مجلس شورای اسلامی از حضور این شبهنظامیان خارجی در ایران به بهانه امدادرسانی به سیلزدهها انتقاد کردهاند.
بهرام پارسایی نماینده شیراز در مجلس ایران بدون آنکه از حشدالشعبی و حزبالله لبنان نامی ببرد، حضور آنها را «حتی برای امدادرسانی» غیرقابل قبول، بیحرمتی به مرزها و نقض قانوناساسی دانست.
بهرام پارسایی تاکید کرد «مرزهای کشور، حرمت دارد و عبور نیروی نظامی خارجی از آن، حتى براى امدادرسانی قابل قبول نیست» و ناقض اصول قانون اساسی است و عبدالکریم حسینزاده نماینده نقده که پرسید، «آیا ارتش و سپاه به اندازه کافی نیرو نداشت؟ آیا فراخوان مردمی دادیم و کسی نیامد که حشدالشعبی و فاطمیون وارد مناطق سیلزده شدند؟ گیرم که نیاز بود، چرا بدون اطلاع و مجوز دولت و مجلس؟»
قاعدهی جنگ
واقعیت این است که تهدیداتی که از سوی زمامداران جمهوری اسلامی پس از تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی آمریکا، مطرح شد با توانایی و امکانات آنها برای اجرا بسیار فاصله دارد. آنها معمولا آرزوهای خود را به صورت تهدید بیان میکنند!
جنگ اعم از (روانی، اقتصادی، نظامی و سایبری) دو بُعد دارد. نخست، «تبلیغاتی» شامل رجزخوانیهای سیاسی و رسانهای است که اصطلاح «بر طبل جنگ کوبیدن» نیز در همین چهارچوب شکل گرفته: در جنگهای قدیمی کسانی که بر این طبل میکوبیدند و معمولا نوجوان یا بسیار جوان بودند، با صدای مهیب طبل میبایست روحیه لشکر خودی را تقویت کنند و همزمان با اقتدار بخشیدن به این لشکر، دل لشکر مقابل را خالی کنند! از آن طبالی کلاسیک برای جمهوری اسلامی فقط لفاظی و تهدیدهای توخالی مانده است!
بُعد دیگر قدرت و توان و نمایش اقتدار، اجرای تهدیدات در میدان عمل است. تهدید بر اساس تبلیغات و نمایش قدرت در رویارویی با دشمن «بازدارندگی موقت» دارد اما در بلندمدت اگر تهدیدها جنبهی عملی پیدا نکند یا دشمن برآورد کند که تهدیدات صرفاً شاخ و شانه کشیدن و رجزخوانیهای تبلیغاتی است نه تنها بازدارندگی خود را از دست میدهد بلکه دشمن را در مواضع خود تقویت میکند. قاعدهی جنگ است که اگر میزان تهدیدات تبلیغاتی و شعاری در فضای رسانهای با میزان توانایی و ظرفیت اجرایی قوای سیاسی و نظامی در میدان عمل همتراز نباشد، به پیشروی دشمن منجر میشود. بگذریم از اینکه شرایط دنیای مدرن به گونهای است که با تبلیغات یا بدون تبلیغات هر کسی میتواند یک ارزیابی از توانایی نظامی مانند جمهوری اسلامی و ابرقدرتهایی مانند روسیه و آمریکا و چین داشته باشد! نه بر طبل جنگ کوبیدن نیازی هست و نه به لفاظیهای مضحک و تهدیدات توخالی!
پس از قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای ترویستی از سوی آمریکا، جمهوری اسلامی که پیش از این حملات مداوم اسرائیل به پایگاههای سپاه در سوریه را خورد و دَم نزد، باز هم شروع به تبلیغات کرد و خیلی زود از تهدیداتی مثل زدن اسرائیل با موشک و بستن تنگه هرمز به شوهای مضحک تبلیغاتی رسید: از راهپیمایی طلاب و بسیجیها، همایش «من یک سپاهیام» و آتش زدن پرچم آمریکا در خیابانها تا پوشیدن لباس پاسداری توسط برخی نمایندههای مجلس شورای اسلامی! اینها همهی آن چیزیست که جمهوری اسلامی توان انجامش را دارد!