اولِ ماهِ مِه، روزِ جهانیِ کارگر، در سراسر دنیا با تظاهرات و راهپیمائیهای خیابانی برگزار می شود و در واقع یادمانی ست از اعتراضات منسجم کارگران آمریکایی در روز اول ماه مه ۱۸۶۸.
اما ساعت ۹ صبح روز سه شنبه، دهم اردیبهشت ماه ۹۸ ایران، یعنی دقیقاً یک روز پیش از روزِ اولِ ماهِ مِه کارگران، خبرگزاری ها گزارش دادند که بر اثر انفجار و آتشسوزی در تونل البرز در آزادراه تهران- شمال، سه کارگر کشته، سه تن دچار سوختگی شدید و گروهی محبوس شده اند. همچنین در خبرها آمده بود که ساخت آزادراه تهران- شمال از بیش از ۲۰ سال پیش شروع شده و هنوز هم ادامه دارد و “بنیاد مستضعفان” پیمانکار این پروژه است.
«بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی»، بنا به فرمان روحالله خمینی، در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۵۷ به منظور مصادره و ادارهء اموال خانوادهء پادشاهی و برخی کارخانهداران و بازرگانان، و همچنین با هدف «کمک به فقرا و نیازمندان»، تأسیس شد.این بنیاد، در وبگاه رسمی خود، هدف اش را «کاهش استضعاف مادی و فرهنگی مستضعفان» معرفی کرده است اما در حادثهء اخیر نشان می دهد که، به عنوان پیمانکار این پروژهء مرگبار، حتی نسبت به بهداشت و امنیت جانی این طبقه در غفلتی عمیق به سر می برد، چه رسد به «امنیت مادی و فرهنگیِ» این طبقهء مستضعف.
بی شک، حوادث و بیماری های ناشی از کار یکی از تهدیدات عمده حیات بشر است. پیدایش انقلاب صنعتی و گسترش علم و فن آوری، و به دنبال آن بروز مخاطرات جانی برای کارگران، سبب آن بوده است که سازمان های بین المللی و متخصصان این امر در کشورهای پیشرفتهء دنیا، توجه به ایمنی و بهداشت کار را بخشی از اصول اولیهء کار خود بدانند و پیش گیری از حوادث به موضوعی محوری در ارتقای سلامت و گسترش برنامه های ایمنی و بهداشت کار تبدیل شود.
اما در حوالی روزی که به بزرگداشت طبقهء مستضعف جامعه اختصاص داشت، شعار “رشد بهرهوری در اقتصاد“، که طی چند سال اخیر از شعارهای سیدعلی خامنه ای بوده و تا کنون همچون چماقی بر فرق کارگران مستضعف فرود آمده و بر فقر و استثمار شدگی این طبقه افزوده، در حادثه ای افشاگر، به سقفی آتشبار بدل گردید که، در تونلی تاریک، بر سر کارگران فرو ریخت و، به لطف پیمانکار بی وجدان، چندین کارگر را در اعماق کوه در آتش سوخت و لابلای سنگ ها مدفون کرد و، بدینسان، آن “بستر رقابت اقتصادی” که سید علی خامنه ای در میان افاضات اش از آن دم می زند، برای طبقهء مستضعف، به گوری سخت و آتشین و ابدی مبدل شد.
همچنین، اگر این حادثهء کارگرسوز ناگهانه و بی خبر قبلی رخ داد، در روز بین المللی کارگر، همانند هر سال، به کارگرانی که تشکیل دهندگان طبقهء مستضعف و استثمار شده و تحت ستم جامعه اند، اجازهء هیچ تجمعی داده نشد و، همچون همیشه، با افرادی که – بقول اهل حکومت – «به اسم اعتراضات صنفی اقدامی برخلاف نظم عمومی و امنیت ملی انجام دادند» برخورد گردید تا نشان داده شود که در حکومتِ اسلامیِ مستضعفین بین حوادث عمدی و غیر عمدی در مورد کارگران تبعیضی وجود ندارد و آنها در هر دو حال محکوم عدالت حکومت اسلامی اند!
در این یادداشت کوتاه پرداختن به موضوع طنزگونهء «امنیت ملی»، آن هم برای «ملتی» که ضعیف ترین طیقهء آن در ساعات کاری اش حتی امنیت جانی ندارد، و برای سرکوب اش از «لژیونرهای غیر ایرانی» استفاده می شود، خود موضوع دیگری ست که در این یادداشت نمی گنجد.
13 اردیبهشت 1398 – 3 مه 2019