اخیراً یک کلیپ ویدیویی از سخنرانی خصوصی محمدعلی جعفری،فرمانده سابق سپاه پاسداران ولایت فقیه در جمع سران سپاه، در شبکههای اجتماعی منتشر شده که از آن به قوت میتوان این برداشت را داشت که سپاه در جهت تحقق بخشیدن به خواست خامنهای، که انتخاب مجدد احمدینژاد به «ریاست جمهوری» در انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بود، در انتخابات و حوادث پس از آن دخالت کرده است.
اکنون، پس از گذشت ده سال و قطعی شدن تقلب آشکار در نتایج اعلام شده آن انتخابات، و به هیچ گرفتن رأی میلیونها ایرانیای که به امیدِ واهیِ ایجادِ ذرهای گشایش در زندگی اقتصادی و اجتماعی خود پای صندوقهای رأی آمده بودند، اگر بخواهم برآیند عملکرد حکومت اسلامی را در چند جمله بیان کنم، باید از کیفیت زندگی در ایران، که به پایینترین سطح خود در این چهار دههٔ حکومت اسلامی رسیده است، بنویسم.
امروز شصت درصد از جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفری ایران در فقر زندگی میکنند و چهل درصد آنان در فقر مطلق، یعنی شرایطی مشابه زندگی در قحطی. و احتمال بروز قحطی سراسری در ایران، خطری واقعی است که ایرانیان را تهدید میکند. کشور ایران تخریب گستردهای را که در اثر روشهای مدیریتی غیر علمی حکومت اسلامی در همه جوانب متحمل شده است، حتی توان تولید مواد غذایی مورد نیاز جمعیت خود را ندارد؛ این نشانهای است از یک سقوط؛ سقوطی تمام عیار که پیآمدهای پیچیدهٔ آن، هستی کشور و ملت ایران را تهدید میکند
این شرایط رقتبار زندگی در ایران نتیجهٔ اجرای بی چون و چرای تصمیمهای خامنهای است. او دیدگاههای مخالف را تحمل نمیکند، حتی اگر از دیگر وارثان خمینی و در چارچوب حکومت اسلامی باشد. به همین دلیل، اگرچه بخش عمدهٔ قدرت در «بیت» او متمرکز شده است، در انتخابات «ریاست جمهوری» به گونهای دخالت میکند که فرد مورد نظرش «رئیس جمهور» شود. و برای این منظور مرتباً برنامهریزی و دسیسهچینی میکند.
در نوشتهٔ هفتهٔ گذشته به نشستهایی که به ریاست «ابوترابیفرد» در این راستا در جریان است، اشاره کردم. در رابطه با همین روشها و برنامه ریزیهای خامنهای، چند روز پیش آقای منوچهر یزدیان، دبیرکل حزب سکولار دموکرات ایرانیان، مشاهده و تحلیل هوشیارانهای از سخنرانی خامنهای در روز اول خرداد، ارائه کردند که جالب توجه است. خامنهای از جوانان حزب اللهی خواسته است که در پی انتخاب «دولتی انقلابی» باشند. اما خامنهای از یکسو «رئیس جمهور» بعدی خود را در خفا برگزیده و، از سوی دیگر، از هم اکنون یک مضمون ظاهری هم با صفت «انقلابی» برای انتخابات مشخص کرده است تا، با فرارسیدن موسم انتخابات، وقتی ایرانیان کاندیدای «انقلابی» را شناختند، به او رأی ندهند و در نتیجه شخص برگزیدهٔ خامنهای «رئیس جمهور» شود!
این همان روشی است که در دور نخست «رئیس جمهور» شدن روحانی از آن بهره برده بودند؛ خامنهای برجام را در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد بدون اطلاع او آغاز کرده بود و روحانی و تیمش آن را به انجام رساندند. حکومت دگرباره به مانعی برخورد کرده است و آمدن آقای «آبه»، نخست وزیر ژاپن، به ایران و درخواست حکومت از ایشان برای میانجیگری نزد پرزیدنت ترامپ که خبرش در «رویتر» آمده است، به همین مانع و تلاش خامنهای برای گذر از آن مربوط است. فراموش نکنیم که خامنهای برای گذر از آن مانع، مانند گذشته بدون توجه به منافع ملت ایران و زندگی آشفتهٔ آنان برنامهریزی کرده است. همانگونه که از برجام منفعتی عاید ایرانیان نشد، معامله با ترامپ هم، زندگی ایرانیان را بهبود نخواهد بخشید.
میان منافع ایرانیان با منافع حکومت فاصله بسیار زیاد است و در دنیای واقعی این دو باهم جمع نمیشود. وقت آن رسیده است که ایرانیان پس از بارها فریفته شدن توسط خامنهای و همدستانش به این واقعیت پی ببرند و متناسب با آن عمل کنند. باشد این بار پیش از فرارسیدن نمایش انتخابات و فریبکاریهای خامنهای، ملت ایران دست در دست یکدیگر حکومت استبداد ولایی را به زیر کشیده و حاکمیت خود را در قالب حکومتی سکولار دموکرات اعمال کنند.
۲۳ خرداد ۱۳۹۸ – ۱۳ ژوئن ۲۰۱۹ ,