رژیم ایران میان دو اسلحه: تحریم‎ و جنگ

By | ۱۳۹۸-۰۴-۰۶

– گرچه آمریکا و هم‌پیمانانش از هر نظر بر رژیم ایران برتری دارند اما نتایج و محاسبات جنگ‌ها همیشه تضمینی نیست. ما در مقابل رژیمی قرار داریم که کشتن یک یا دو میلیون شهروند ایرانی برایش هیچ ارزشی ندارد و هیچ اهمیتی برای هموطنانش و انسان‌های دیگر قائل نیست. رژیمی که هیچ دستاوردی طی ۴۰ سال عمر خود برای مردم ایران نداشته که برای از دست دادن آن بترسد! این رژیم چیزی را نساخت تا از خراب شدن آن بیم داشته باشد!

عبدالرحمن الراشد (شرق الاوسط) – من یکی از قویترین طرفداران مجبور کردن رژیم ایران برای تغییر سیاست‌هایش هستم، و اما اگر این تلاش‌ها شکست بخورد، از طرفداران تغییر رژیم حمایت خواهم کرد، اما تغییر نباید به هر قیمتی باشد. نیازی به گفتن یا توضیح بیشتر نیست که تغییر رژِیم به صورت مسالمت‌آمیز برای همه بهتر خواهد بود.

در هر حال نتیجه ایده‌آل و نهایی که آرزوی آن را داریم این است که حکومت ایران پروژه‌های توسعه‌طلبانه، تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‎ای، فعالیت‌های موشکی تهدیدآمیز و گسترش هرج و مرج و جنگ‌افروزی در منطقه و حمایت از گروه‌های تروریستی در منطقه و جهان را متوقف کند. تحقق چنین خواسته‌هایی اکنون به ضرورتی ناگزیر تبدیل شده که نه تنها کشورهای منطقه بر آن اصرار می ورزند بلکه حتی جامعه بین‌المللی نیز بر تحقق این خواسته‌ها به صورت صلح‌آمیز یا از طریق جنگ مستقیم با ایران تاکید می‌کنند. البته همه می‌دانیم که رژیم تهران به خودی خود این پروژه‌ها را انجام نخواهد داد مگر اینکه به شکلی او را مجبور کرد. بهترین سلاح برای مجبور کردن رژیم تهران به کارگیری سلاح محاصره اقتصادی است.

اما رویارویی نظامی با رژیم تهران به عنوان راه‌حل نهایی همچنان باقی خواهد ماند. کشورهای عربی منطقه هرگز به گزینه جنگ روی نخواهند آورد مگر در حالت دفاع از خود. به همین دلیل است که تمام سیاستمداران منطقه و جهان جمله « ما جنگ نمی‌خواهیم» را مرتب تکرار و همواره بر آن تاکید می‌کنند. حال پرسش عمومی و مشترک که اینجا مطرح می‌شود این است که چرا ما جنگ نمی‌خواهیم اگر جنگ سریع‌ترین راه جهت مجبور کردن رژیم ایران برای تغییر رفتار و سیاست‌هایش است؟! چرا دو یا پنج سال آینده منتظر بمانیم تا حکومت آیت‌الله علی خامنه‌ای از نظر اقتصادی به مرحله «افلاس» و فروپاشی اقتصادی برسد و آنگاه تسلیم شود؟!

جواب این پرسش را به سادگی می‌توان داد. گرچه آمریکا و هم‌پیمانانش از هر نظر بر رژیم ایران برتری دارند اما نتایج و محاسبات جنگ‌ها همیشه تضمینی نیست. ما در مقابل رژیمی قرار داریم که کشتن یک یا دو میلیون شهروند ایرانی برایش هیچ ارزشی ندارد و هیچ اهمیتی برای هموطنانش و انسان‌های دیگر قائل نیست. رژیمی که هیچ دستاوردی طی ۴۰ سال عمر خود برای مردم ایران نداشته که برای از دست دادن آن بترسد! این رژیم چیزی را نساخت تا از خراب شدن آن بیم داشته باشد! جمهوری اسلامی آرزو می‌کند جنگی صورت بگیرد تا بر بی‌کفایتی‌‌های داخلی و خارجی خود سرپوش بگذارد. رژیم تهران بر این باور است که با تحمیل یک جنگ ناخواسته بر منطقه و ایران می‌تواند حس ملی تقریبا ۹۰ میلیون ایرانی را بر انگیزد و در عراق، یمن و لبنان نیز به وسیله مزدورانش هرج و مرج را گسترش دهد. این طرز تفکر از سوی رژیم ایران به همراه عوامل متعدد دیگر باعث می‌شود جنگ به عنوان آخرین گزینه و راه‌ حل نهایی آنهم در صورت لزوم و در حالت دفاع از خود، مطرح شود. هیچ عاقلی جنگ را بر راه‌ حل‌های دیگر ترجیح نمی‌دهد.

با این حال، بسیاری از نظرات و دیدگاه‌ها را می‌شنویم که خطرات احتمالی جنگ را دست کم می‌گیرند و نسبت به دستاوردها یا نتایج جنگ علیه رژیم ایران به صورت اغراق‌آمیز سخن می‌گویند و این وضعیت پیچیده را ساده جلوه می‌دهند. البته همه می‌خواهند راه حلی سریع برای یک مشکل مزمن ۴۰ ساله‌ به نام رژیم جمهوری اسلامی ایران پیدا کنند.

کسانی هم که از ایالات متحده و غرب می‌خواهند که برای آنها با ایران مقابله نظامی کند از این مسئله غافل‌اند که کشورهای غربی همواره محاسبات دقیق‌تری دارند و قبل از هر اقدامی ابتدا به منافع‌ خود فکر می‌کنند. عملکرد قدرت‌های بزرگ موقت نیست. بسیاری از مردم، سیاست‌های آمریکا و روسیه و اروپا را فقط در چارچوب انگیزه‌های تجاری تفسیر کرده و بر آن اصرار می‌ورزند. البته انگیزه‌های ا قتصادی معمولا یکی از انگیزه‌ها در جنگ‌ها می‌تواند باشد اما منافع استراتژیک کشورها متفاوت است.

اگر محاصره اقتصادی علیه رژیم ایران به همین شکلی که امروز شاهد آن هستیم، ادامه یابد، لحظه نوشیدن جام زهر و قبول شرایط صلح از سوی علی خامنه‌ای رهبر رژیم را شاهد خواهیم بود. بنابراین با وجود عملکرد رژیم از حمله به نفتکش‌ها تا هدف قرار دادن تاسیسات نفتی سعودی و بمب‌گذاری در کشتی‌های نفتی، باز هم تحریم‌های اقتصادی مهمترین ابزار و کشنده‌ترین سلاحی است که رژیم تهران را به زانو درخواهد آورد.

نه آمریکا و نه کشورهای عربی خواستار جنگ با ایران نیستند اما اگر تهران بخواهد برای مقابله با تحریم‌های آمریکا  به حملات خرابکارانه یا جنگ متوسل شود بی‌شک کشورهای عربی و متحدان آنها به خاطر دفاع از منافع خود با همه امکانات نظامی روبروی رژیم تهران خواهند ایستاد و به جهانیان خواهند گفت که این جمهوری اسلامی است که جنگ علیه منطقه را آغاز کرده است.

اگر اقدام اشتباهی رخ دهد و آتش جنگ در منطقه  شعله‌ور شود بی‌تردید رژیم تهران شکست نظامی سختی را متحمل خواهد شد چون در معادله قدرت در برابر آمریکا و متحدانش بسیار ضعیف است.

این در حالیست که کشورهای منطقه و آمریکا همچنان برای جلوگیری از کشته شدن هزاران انسان در ایران و دیگر کشورهای منطقه و برای جلوگیری از خسارات‌ مادی، به گزینه‌ی نظامی روی نخواهند آورد و جنگ را آخرین راهی می‌دانند که ممکن است در پیش بگیرند.

*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن