حال دانشگاه‌های ایران اصلا خوب نیست

By | ۱۳۹۸-۰۴-۱۲

-کارکرد آشکار بسیج در دانشگاه‌ها عبارت است از راه‌اندازی سینه‌زنی و سرکوب هرگونه تجمع اعتراضی.
-شوق به دانستن در جمهوری اسلامی به شوق مدرک و بعد شوق مدرک به شوق به مدرک قلابی و آسان تبدیل شد.
-در دوران دولت اول روحانی عصر عطش برای دوره‌های لیسانس به پایان رسید و در دوره‌ی دولت دوم وی عطش برای تحصیل در دوره‌ای کارشناسی ارشد و دکترا فروکش کرد.
-پس از سیلی که ۱۷ استان کشور را در بهار ۱۳۹۸ در بر گرفت حتی یک گروه دانشگاهی برای کمک به سیل‌زدگان اعزام نشد.
-دانشگاهی که اساتید آن بسیجیان، روحانیون، فرماندهان سپاه و مقامات دولتی هستند چگونه دانشگاهی است؟

مجید محمدی, کیهان چاپ لندن:

 وضعیت سوگناک جامعه و سیاست ایران برای همه روشن است غیر از رئیس دولت که سرش را مانند کبک در برف فرو کرده است: «از شرایط بسیار خوبی برخورداریم… امروز مردم ایران نسبت به ۶ ماه و یک سال گذشته آرامش بیشتری دارند و نسبت به آینده کشور خود امیدوارتر هستند» (دنیای اقتصاد ۲۳ خرداد ۱۳۹۸). این حرف‌ها در شرایطی بیان می‌شود که ارزش پول ملی در برابر دیگر ارزها در طول یک سال یک چهارم شده است، و بنا به منابع رسمی تورم بالای ۵۰ درصد اعلام شده، بیش از ۵۰ درصد متولدهای دهه‌ی شصت بیکارند و بیش از ۵۳ درصد مردم زیر خط فقر مطلق قرار گرفته‌اند.

دانشگاه در ایران به نوعی دبیرستان تبدیل شده که جوانان پسر برای فرار از سربازی و دختران برای فرار از خانه‌نشینی به آنها سر می‌کشند

در این شرایط سیاسی و اجتماعی، دانشگاه‌ها چه می‌کنند و به کدام سمت و سو حرکت کرده‌اند؟ بنا به نقش سنتی دانشگاه‌ها باید دید دانشگاه‌ها در چهار قلمرو سیاست، علم، جامعه و کسب و کار چه می‌کنند.

دانشگاه و سیاست

فعالیت سیاسی در دانشگاه‌ها در حضیض قرار دارد. جریان اصلاح‌طلبی در دانشگاه‌ها حضور چندانی ندارد. جریان اصولگرا از ابتدا در حضور دانشگاهی‌اش متکی بر قدرت نهادهای حکومتی بود و تنها با جذب نیرو برای مقامات عالی در جمع جناح راست حکومتی دست و پایی می‌زد. سه گروه در دانشگاه‌ها تشکیلات دارند که کار هیچیک فعالیت سیاسی مداوم و برنامه‌ریزی شده تلقی نمی‌شود. اینها بیشتر مثل کارگران فصلی عمل می‌کنند:

• کارکرد آشکار بسیج: راه‌اندازی سینه‌زنی و سرکوب هرگونه تجمع اعتراضی (کارکرد پنهان آن جمع‌آوری اطلاعات و خبر چینی است).

• کارکرد انجمن‌های اسلامی: حضور در زمان انتخابات (هر دو سال یک بار) جهت رای جمع کردن برای اصلاح‌طلبان.

• کارکرد انجمن‌های صنفی دانشجویی: راه‌اندازی تجمعات برای پیشبرد خواسته‌های صنفی دانشجویان هنگامی‌ که موضوعی به وضعیت بحرانی می‌رسد (مثل غذای سلف سرویس یا وضعیت خوابگاه‌ها)؛ گرایش سوسیالیستی سکولار در میان اعضای اداره‌کننده‌ی این انجمن‌ها آشکار است. شعارهای چپگرایانه‌ی این افراد در اعتراض دانشجویی دانشگاه تهران علیه حجاب در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ به چشم می‌خورد.

حال و روز علم

از روزی که تعهد ایدئولوژیک در کشور بر فراز علم قرار گرفت دانشگاه به پایگاهی برای تربیت نیرو جهت اداره‌ی دیوانسالاری حکومتی و پر کردن اوقات فراغت جوانان بیکار تبدیل شد. شوق به دانستن در جمهوری اسلامی به شوق مدرک و بعد شوق مدرک به شوق به مدرک قلابی و آسان تبدیل شد. آندسته از دانشجویان نیز که به اشتباه برای کسب علم به دانشگاه‌ها می‌آمدند پس از چندی متوجه اشتباه خود شده و راه ینگه دنیا را در پیش می‌گرفته‌اند. داستان تبلیغاتی و حکومتی پیشرفت علمی‌ با انبوهی از تقلب در مدارک، سرقت علمی‌ در مقالات، و بورسیه‌های دانشگاهی به فرزندان مقامات و بسیجیان به یک دروغ بزرگ تبدیل شده است. خرید موشک و تجهیزات اتمی‌ از کره‌ شمالی را به عنوان پیشرفت علمی‌ (آنهم توسط بسیجیانی که اکثرا دیپلم ردّی بودند) به جامعه‌‌ی ایران فروختند. دانشگاهی که اساتید آن بسیجیان، روحانیون، فرماندهان سپاه و مقامات دولتی هستند چگونه دانشگاهی است؟

کسب و کار دانشگاه

دانشگاه‌های کشور دوران اوج جمعیتی (و نه علمی) خود را که در زمان دولت احمدی نژاد رخ داد (بیش از چهار میلیون دانشجو) پشت سر گذاشته و در حال رکود بسر می‌برند. دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی غیردولتی یک به یک در حال تعطیلی هستند چون نمی‌توانند صندلی‌های خود را پر کنند. در دوران رکود اکثر مردم نمی‌توانند پول خود را هزینه‌ی تجملاتی مثل کسب مدرک دانشگاهی کنند. در دوران دولت اول روحانی عصر عطش برای دوره‌های لیسانس به پایان رسید و در دوره‌ی دولت دوم وی عطش برای تحصیل در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا فروکش کرد. میزان دانشجویانی که می‌خواهند وارد دوره‌ی دکترا شوند با صندلی‌های خالی این دوره‌ها تقریبا یکی شده است. دو دوره تحریم تیر خلاص را به مدرک‌فروشی دانشگاه‌ها زد چون حباب بازار کار خیالی برای سالانه بیش از یک میلیون دانشجوی دوره های کارشناسی و حدود دویست هزار دانشجوی دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا ترکید.

 دانشگاه و جامعه

عصر توجه دانشجویان به جامعه با دو سرکوب گسترده  در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ به پایان رسید. نه تنها حکومت با هزاران بسیجی و لباس شخصی مغول‌وار به دانشگاه‌های کشور حمله کرده و دانشجویان را مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار داد بلکه با جریان اسلامی سازی فضایی برای فکر انتقادی و کارشناسی و غم محرومان را خوردن باقی نگذارد.

وضعیت رابطه‌ی دانشگاه و جامعه به جایی رسیده است که پس از سیلی که ۱۷ استان کشور را در بهار ۱۳۹۸ در بر گرفت حتی یک گروه دانشگاهی برای کمک به سیل زدگان اعزام نشد. دانشگاه در ایران به نوعی دبیرستان تبدیل شده که جوانان پسر برای فرار از سربازی و دختران برای فرار از خانه‌نشینی به آنها سر می‌کشند. گروهی از جوانان نیز برای سرمایه‌گذاری وارد دانشگاه می‌شوند؛ اینها بیشتر به سراغ رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی می‌روند. علم‌خواهی و علم‌اندوزی از یکسو و تلاش برای بهبود شرایط زندگی مردم که دغدغه‌ی دانشجویان قبل از حکومت نکبت و فلاکت بود از کارکردهای دانشگاه در ایران حذف شده است.

سیل مهاجرت

اکثر دانشجویانی که فکر می‌کنند می‌توانند در تحصیل موفق باشند به فکر مهاجرت بوده و هستند. تنها کافی است به وبسایت‌های سفارتخانه‌های آمریکا در کشورهای همسایه‌ی ایران مراجعه کنید. گرفتن زمان مصاحبه کاری است طاقت‌فرسا. با وجود منع سفر ایرانیان به آمریکا، هنوز امکان گرفتن ویزای دانشجویی و تحصیل در ایالات متحده وجود دارد. اگر راه را برای مهاجرت از مجرای تحصیل به آمریکا بسته بینند به سراغ اروپا و استرالیا و حتی ترکیه و قبرس و اوکراین و آذربایجان می‌روند. نسل جوانی که به روشنی می‌بیند آینده‌ای در ایران ندارد طبعا به سراغ گزینه‌ی مهاجرت می‌رود چون حکومت را غیرقابل اصلاح و براندازی آن را بسیار دشوار تلقی می‌کند. البته حکومت از این تمایل به مهاجرت ناخشنود نیست چون نیروی فعال و پرشور این جوانان بجای تمرکز بر چالش و نفی حکومت دینی به خارج کشور منتقل می‌شود.

*****

نهاد دانشگاه در ایران که در طی حدود پنج دهه حکومت پهلوی با رهیافت توسعه‌گرایی ملی به نهادی قدرتمند و موثر و در حال رشد تبدیل شده بود با انقلاب اسلامگرایان و مارکسیست‌ها و بعد اسلامی‌سازی حکومت دینی به تجارتخانه‌ای برای کسب منزلت‌های توخالی و بستری برای تبلیغات دینی روحانیون از مجرایی که همیشه مخالف آن بوده‌اند تبدیل شده است. سرنوشت دانشگاه در ایران برای کسانی که می‌خواهند نکبت و سمّ اسلامگرایی و مارکسیسم را مطالعه کنند بسیار درس‌آموز است.