با خواندن این نامه به طرز فکر کسروی در مورد روحانیون آشنا می شویم و اینکه چرا گروه فداییان اسلام اورا ترور کردند.
کسروی در این نامه به نخست وزیر وقت می نویسد :
«امروز در جایی سخن از بدبختیهای تودۀ مردم میراندم و از چارۀ آن گفتگو میکردم ناگهان مردی قمی گفت : خدا لعنت کند که تخم همۀ اینها را عمَر کاشت. ناچار گفتم خداوند آن اندیشههای پست تو را لعنت کند !!
در این باره نخست بگویم که در این کشور بیش از ده کیش هست که با نامهایی مانند شیعه ، سنی ، زردشتی ، مسیحی ، علیاللهی ، صوفی ، بهایی ، شیخی ، اسماعیلی و مانند اینها در گوشه و کنار ایران زندگی میکنند ، این موضوع که مذهب جعفری مذهب رسمی است و قانون اساسی هم آنرا تصریح نموده حرفی نیست، اما این موضوع که شیعیان به تحریک ملایان به خود حق میدهند بر مذاهب دیگر با آسودگی تف و لعنت بفرستند خلاف مشروطه و دموکراسی است .
جناب آقای بیات حقیقت آن است که اینها معنی مشروطه را نیک نمیدانند زیرا مشروطه معنایش اینَست که تودۀ مردم ، ایران را میهن خود بدانند و کوشش به آبادی و آزادی آن کنند و قانون را نیز پاس بدارند اما مُلّایان میگویند که خدا تمام جهان را به پاس چهارده معصوم آفریده پس باید آنها را دوست داریم و بر مقبرۀ آنها گنبد و بارگاه بسازیم و از راه دور به زیارت آنها برویم … آیا شما در این سخنان نامی از کشور و کوشش در راه آبادی آن میبینید؟ اندیشه یک مُلّا این است که باید بدیها روز به روز فزونتر گردد و جهان پر از ستم شود تا هنگام ظهور امام زمان فرا برسد و جهان را پر از داد کند!!
اینکه مشروطه در ایران به نیکی ممالک غرب به نتیجه نمیرسد همین ناسازگاری ملایان با قانون و از جمله قانون مشروطه است،
میبینید که برابر هر گام که میخواهیم به سوی پیشرفت برداریم چه ایستادگی و کارشکنی میکنند میگویند عدلیه خلاف شرع است، دبستان خلاف شرع است ، نظام وظیفه خلاف شرع است، سِجل و مالیات خلاف شرع است . دانشکده خلاف شرع است، اصلا هر آنچه بیرون از دستگاه آخوندیست خلاف شرع است.
جناب آقای بیات نخست وزیر ایران، ما بیگانۀ این کشور نیستیم و از جای دیگر به اینجا نیامدیم، ما هم نیکی ایران را میخواهیم و به آرامش و آسایش مردم دلبستگی داریم، ما خود هوادار دین هستیم و برآنیم که تمام جهانیان باید با دین زندگی کنند. اما اینکه ملایان بپندارند که میشود با زور و تف و لعنت سخن مخالف خود را ساکت کنند دولت باید به آنها بفهماند که چنین نیرویی به آنها سپرده نشده.
پیشنهاد می کنیم اعلیحضرت بفرمایند که ملایان نمایندگانی بفرستند، تا آگاهان در این زمینه که رعایت قانون براى همه لازم الاجراست با آنها گفتگو کنند تا کار یکسره گردد، یعنى اگر اجرا کردند که هیچ، درغیر اینصورت سخت مجازات گردند، باور بفرمایید این داستان ملاها امروز گرفتاری بزرگیست و اگر آن را سرسری بگیرید و با آنها مماشات کنید، روزى خواهد رسید که این بیخردان ایران را به پهنه ى نابودى کشند…..»