حدود ۲۰۰ نفر از زنان زندانی در بند پنج زندان قرچک (ندامتگاه شهر ری) در نامهای به وضعیت انسانی و معیشتی در این زندان اعتراض کردهاند.
آنها در نامه به حشمتالله حیاتالغیب، مدیر کل زندانهای استان تهران، نوشتهاند که به دلیل “فشارهایی که دیده نمیشود دست به خودزنی، خوردن مشت مشت قرص برای آرامش روان، قرض گرفتن و به اجبار تن به انجام کارهای دیگران دادن زدهایم.”
نویسندگان این نامه به ویژه به کیفیت پایین غذا و قیمت بالای خوراک و پوشاک در فروشگاه زندان اعتراض کردهاند و نوشتهاند که به همین دلیل روز شنبه ۲۶ مرداد از گرفتن غذا در بند پنج زندان قرچک خودداری کردهاند.
زندان قرچک ویژه نگهداری زندانیان زن با جرایم عمومی است. شرایط زندانیان این ندامتگاه بارها موضوع اعتراض زندانیان و فعالان حقوق بشر بوده است.
این زندان از نظر شرایط رفاهی، بهداشتی و درمانی به عنوان یکی از بدترین زندانهای استان تهران شناخته میشود.
در میان زندانیان این ندامتگاه زنان باردار و همین طور مادرانی هستند که همراه کودکان خود دوره محکومیت را میگذرانند.
زندانیان بند پنج این زندان در نامه خود نوشتهاند “با توجه به اینکه اکثر ما زندانیان به خاطر وضعیت معیشتی و یا همبستگی با وضعیت معیشتی بحرانی در جامعه به اینجا کشانده شدهایم، دیگر توان رفع نیازهای معیشتی خود در زندان را نداریم، نیازهایی چون تامین غذا، مواد آشامیدنی، پوشاک و مواد بهداشتی.”
بخشی از نامه:
یکم: غذای این زندان چه از نظر کیفی و چه کمی دارای استانداردهای حداقلی نیست.
دوم: میوه و سبزیجات در فواصل زمانی طولانی با قیمت های گزاف تنها در فروشگاه یافت میشود.
سوم: آب آشامیدنی به مقدار کم یافت میشود و مجبور به خرید آب آشامیدنی از فروشگاه هستیم.
چهارم: آوردن پوشاک توسط خانواده تنها و تنها در این زندان ممنوع است و به اجبار تن به خرید پوشاک با کیفیت خیلی پایین و قیمت خیلی بالاییم.
شرایط نامناسب زندان قرچک در طی سالها بارها در نامههای زندانیان و گزارشهای رسانهها و گروههای حقوق بشری بازتاب یافته اما شواهد نشان میدهد بهبودی در این شرایط حاصل نشده است.
نگهداری صدها زن در یک سالن سرپوشیده و فاقد امکانات اولیه بهداشتی، شستن ظرف در توالتها، کمبود شدید سرویسهای بهداشتی برای زندانیها از جمله گزارشهایی است که در طول سالها درباره وضعیت نگهداری زنان زندانی در قرچک منتشر شده است.
زنان زندانی بند پنج زندان قرچک در نامه تازه خود به مدیر کل زندانهای استان تهران نوشتهاند: به خاطر دیدار یک ماه پیش او از این ندامتگاه “زندانیان بالغ بر دو هفته در رنج و عذاب بودند تا بلکه صحنهآرایی صورت گیرد و مشکلات با چیدن ویترین نادیده گرفته شوند.”
این زندانیان از تلاش برای گفتوگو با این مقام در دیداری که ” کمتر از ده دقیقه به طول انجامید” نوشتهاند، اما گفتهاند که این تلاشها بیهوده بوده است.
“کابینهای قطار ایستاده مرگ”
روز پنجشنبه گذشته هم عاطفه رنگرز، یکی از زندانیان بند زنان قرچک و از جمله بازداشتشدگان تجمع روز کارگر، در نامهای دیگر از وضعیت نابسامان زنان و کودکان در این بند و کمبود فضا و کوچک بودن بندها نوشته است.
او کابینهای بند پنج را به “کابینهای قطار ایستاده مرگ” تشببیه کرده و نوشته است: “در بند ۵، یازده کابین است و در هر کابین ۴ تخت ۳ طبقهای که ۱۲ نفر در آن سوار قطار مرگ شدهاند و در مسیر برزخی به انتظار یک ابلاغیه، اعزام و یا انتقال هستند تا شاید دمی پیاده شوند و درها برایشان گشوده شود.”
او در بخش دیگری از این نامه به وضعیت کودکانی که همراه مادرانشان در زندان هستند اشاره کرده و نوشته است: “در اینجا ۱۰ بند است و هر بند به طور تقریبی ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت دارد. به جز بند مادران یا بندی که سرنوشت کودکانش از همان ابتدا محکوم به شکست است. کودکانی که نه شب را میبینند، و نه پدر را، و نه بیرون را، و نه پارک ملی را و نه چیزهای ملی شده را! و اما میبینند درهای بسته و قفلهای بسیاری را، و آیا کودکان اینجا خواب ستاره قرمز را میبینند!”
خانم رنگرز در همین نامه از این که صدای او و دیگر زندانیان در بیرون از زندان شنیده شود، ابراز ناامیدی کرده و نوشته است “بعید میدانم که واژههایم بتوانند مسافران اینجا را دیدنی کنند. زیرا بیرون مرده است و هیچکس به قطار ایستاده مرگ نگاه نمیکند.”
بی بی سی: