«محمد سرافراز»، رییس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که هجده ماه پس از انتصاب از سوی آیتالله علی خامنهای، به دلیل دخالت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی از سمت خود استعفا کرد، در کتابی ۲۷۰ صفحه ای به نام «روایت یک استعفا»، جزییاتی را منتشر کرده است که نحوه اداره ایران را نشان میدهد. بخشی ازآنچه محمد سرافراز در این کتاب روایت کرده، رازهایی از کشورداری آیتالله خامنهای است که بعضا برای اولین بارِ، از سوی یکی از منصوبان او مستند شده است.
نحوه انتصاب رییس سازمان: از من برنامه نخواستند
مطابق نسخه بازنگری شده قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۸، رهبر جمهوری اسلامی، رییس سازمان صداوسیما را انتخاب میکند. به روایت محمد سرافراز، انتخاب او حاصل گزینههایی است که «حسین محمدی» مسئول بررسی امور فرهنگی در دفتر رهبر جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده بوده است.
محمد سرافراز میگوید: «معمولا از رییس فعلی هم برای رییس آینده نظر میخواهند؛ من از مدتها قبل میدانستم، ولی معمولا از چند هفته قبل رسما بهطرف اعلام میکنند و بعد رهبری، جلسهای میگذارند و ایشان نکات موردنظر خود را میگویند و سپس حکم اعلام میشود؛ در آن جلسه، آقایان (اصغر) حجازی و (حسین) محمدی هم بودند. معمولا در جلسات رییس صداوسیما با رهبری، این دو نفر هم حضور دارند؛ اصغر حجازی از اعضای بلندپایه دفتر آیتالله خامنهای است.»
به گفتهی محمد سرافراز، دفتر آیتالله خامنهای از او برای اداره صداوسیما برنامهای نخواست؛ «درحالیکه مرسوم بود از کسی که کاندیدای ریاست سازمان بود، برنامه میخواستند.»
تعداد کارمندان صداوسیما: بیش از ۳۳ هزار نفر
سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی علیرغم تعداد فراوان نیروی انسانی و بودجه هنگفتی که دریافت میکند، بازدهی کمی دارد. محمد سرافراز در کتاب خود چند بار بر این موضوع تاکید کرده است. «زمانی که آقای (عزتالله) ضرغامی رییس صداوسیما شد، در جلسهای که مدیران سازمان با رهبری داشتند، آقای ضرغامی گزارش داد نیروی انسانی صداوسیما از ۲۰ هزار نفر به حدود ۲۸ هزار نفر افزایش یافته است. رهبری تعجب کردند که اینقدر نیرو اضافهشده و گفتند جلوی آن را بگیرید. ولی در زمان آقای ضرغامی هم مانند دورهٔ آقای لاریجانی، تعداد زیادی کارمند و نیروی برنامهای به سازمان اضافه شدند.»
به گفته محمد سرافراز، تعداد نیروی انسانی صداوسیما در سال ۱۳۹۵ بیش از ۳۳ هزار نفر بوده است؛ «یکبار حراست سازمان گزارشی تهیه کرده بود که نشان میداد بسیاری از نیروهای سازمان بهصورت شاخههای یک درخت باهم نسبت فامیلی دارند.»
مخالفت نصرالله با تاسیس تلویزیون عربی زبان از سوی ایران
محمد سرافراز پیش از ریاست صداوسیما، معاون بخش برونمرزی یعنی رادیوتلویزیونهای غیرفارسیزبان جمهوری اسلامی ایران بوده که برای کشورهای دیگر پخش میشده است. او در این کتاب میگوید که طرح تاسیس شبکه العالم تلویزیون عربی زبان جمهوری اسلامی مربوط به او بوده اما «حسن نصرالله» دبیر کل حزبالله لبنان با تاسیس شبکه عربی از سوی جمهوری اسلامی ایران مخالف بوده است: «میگفت شما ایرانیها با زبان و فرهنگ کشورهای عربی چندان آشنا نیستید و نگران بود این شبکه نتواند از عهده کار برآید. در ملاقات با ایشان گفتم شبکهای که به نام ایران باشد و مواضع جمهوری اسلامی ایران را بازتاب بدهد، متفاوت است و کارکرد خاص خودش را دارد و گفتم ما نیروهای عربزبان داریم و آنها با ادبیات سیاسی و اصطلاحات خبری آشنایی دارند و جای نگرانی نیست. باید ایشان راضی میشد و خوشبختانه نرم شد.»
به گفته محمد سرافراز: «در بیرون سازمان، افرادی مانند آقای رحیم صفوی فرمانده کل سپاه، موافق راهاندازی یک شبکه خبری بینالمللی به زبان عربی بودند.»
نظامی تحت پیگرد آمریکا در عراق خبرنگار العالم
به گفته محمد سرافراز، ابو مهدی مهندس، فرمانده سپاه بدر (از عراقیهای مخالف صدام که در زمان جنگ هشتساله با ایران همکاری میکردند) در زمان حمله آمریکا به صدام، خبرنگار شبکه العالم در عراق شد. این فرد در حال حاضر فرمانده نیروهای بسیج یا همان حشدالشعبی عراق است که از روی نیروی بسیج ایران الگوبرداری شده است.
«کار دیگری که انجام دادیم انتخاب فردی مناسب برای روایت صحنه جنگ به شکل ابتکاری بود و برای این منظور، اَبو مهدی مهندس را انتخاب کردیم. اَبو مهدی مهندس در زمان جنگ دولت عراق با داعش، گروه بسیج عراق یا حشدالشعبی را پایهگذاری کرد و قبل از آن، نظامیان آمریکایی برای دستگیری او جایزه تعیین کرده بودند. ازنظر نظامی، کاملا منطقه عراق را میشناخت. بارها در زمان جنگ ایران و عراق، از مرزهای ایران به عمق خاک عراق نفوذ کرده بود. هم کارِ شناسایی و هم اقدام عملیاتی انجام میداد. آقای ابو مهدی هرروز از آرایش نظامیان دو طرف نقشه میکشید و با توجه به گزارشهایی که از شنود نیروهای دو طرف به دست میآمد، توضیح میداد. در گزارشهایی که آقای ابومهدی تهیه میکرد، با سپاه قدس هماهنگی داشت و از اطلاعات آنها بهرهبرداری میکرد.»
به گفته سرافراز، بخش برونمرزی صداوسیما با قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، جلسات مستمر داشت.
حضور گسترده ماموران وزارت اطلاعات در صداوسیما
محمد سرافراز میگوید که مدیر حراست سازمان صداوسیما از سوی وزارت اطلاعات انتخاب میشود و مامور آنجاست. او گفته است در انتخاب مدیران صداوسیما «بخش ثابت آن تایید حراست است.»
«آقای مروتی، مدیرکل پرسنلی حراست، نیروی وزارت اطلاعات بود اما با اطلاعات سپاه هماهنگ بود. بعد از مدتی هم که تغییر کرد، از سوی رییس مرکز حراست برآورد شده بود حدود ۳۰ نفر نیرو در بخشهای مختلف سازمان (خصوصا سیما) داشت که مستقیما از وزارت اطلاعات با آنها تماس میگرفت. آنها شبکهای درست کرده بودند و با توجه به اختیارات گستردهای که برای خودشان تعریف کرده بودند در مورد مدیران، کارشناسان، برنامهها و بسیاری از مسایل سازمان نقش داشتند و با اطلاعات سپاه هماهنگ بودند.»
سرافراز در این کتاب میگوید: «مدیر باشگاه خبرنگاران جوان، فردی بود که سابقه امنیتی داشت؛ دستگاههای امنیتی، نیروهایی به شکل مامور یا همکار در سازمان دارند.»
درخواست دفتر رهبری برای تعطیلی برنامه ۹۰
به گفته محمد سرافراز، پسازآنکه جلوی پخش مصاحبه «عادل فردوسی پور»، مجری برنامه ۹۰ با «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه، توسط شخص خود او گرفته شد «درخواست تعطیلی برنامه ۹۰ از طرف دفتر رهبری مطرح شد اما من زیر بار آن نرفتم.»
محمد سرافراز فهرست ممنوعالتصویرهای صداوسیما در دوره مدیریت خود را چند هزار نفر عنوان کرده اما مسوولیت آن را متوجه نماینده وزارت اطلاعات در صداوسیما کرده است.
«آقای مروتی، مدیرکل حراست پرسنلی، که نماینده وزارت اطلاعات بود بهصورت خودمختار، افرادی را ممنوعالورود به سازمان یا غیرقابل پخش اعلام میکرد. وقتی درخواستها و اعتراضها از شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی زیاد شد، به حراست اعلام کردم اسامی کسانی را که ممنوع هستند برایم ارسال کنید. تا مدتها مشخص بود لیست منسجمی ندارند و اسامی را کموزیاد میکردند تا بتوانند به یک لیست قابل ارایه برسند. وقتی لیست دادند شامل چند هزار نفر از اساتید دانشگاه، هنرمندها، مجریها و افراد متفرقه میشد. معلوم بود چنین فهرست طولانی اصلا قابلاجرا نیست. برخی از افراد این لیست فوتشده بودند، برخیها یک خطای مربوط به سالهای دور مرتکب شده بودند و بدون دلیل تمدیدشده یا در لیست مانده بودند.»
کسانی که اخبار تلویزیون را کنترل میکنند
محمد سرافراز میگوید: «سه چهار نفر هستند که بر خبر تلویزیون سلطه دارند و مورد اعتماد دفتر رهبری و آقای حسین محمدی هستند». او در توصیف وارونه جلوه دادن واقعیتها در اخبار صداوسیما، مثالهایی از زمان دور و نزدیک میزند و میگوید: «بعد از ماجرای فتح خرمشهر، در اکثر خبرهای رادیو و تلویزیون، ایران در حال پیشروی و شکست دشمن بود، درحالیکه واقعیت متفاوت بود. همین سیاست خبری در پخش اخبار جنگ در سوریه تکرار شد و اکثر خبرها حاکی از پیروزی نیروهای بشار اسد بود درحالیکه آن زمان، بیش از نیمی از خاک سوریه ازدسترفته بود.»
صدور مجوز برای سریال مهران مدیری از سوی دفتر خامنهای
در توضیح گسترده بودن افراد ممنوعالتصویر در صداوسیما، محمد سرافراز میگوید: «برخی مثل آقای مهران مدیری بودند که هم خودش و هم کلیه سریالهایش غیرقابل پخش بودند و من برای ساخت سریال جدیدش بنام “درحاشیه” به دفتر رهبری رفتم و صحبت کردم تا ساخته شود.»
سپاه روی تتلو سرمایهگذاری کرد
«ماجرای مقصودلو (تتلو)، تقریبا برعکس بود. آقای رمضانی نژاد، مدیر شبکه افق، معمولا برای اجرای طرحهای جدید با من مشورت میکرد. یک روز کلیپی آورد و گفت این کلیپ توسط موسسه اوج (وابسته به سپاه) ساختهشده و آقای تتلو در مورد انرژی هستهای خوانده، آیا پخش کنیم یا نه؟ هزینه زیادی برای تولید آن پرداخت شده بود. خواننده روی عرشه کشتی در خلیجفارس شعرش را میخواند. در مورد امیرحسین تتلو، از دفتر گزارش خواستم. فهمیدم خوشسابقه و خوشنام نیست و مجوز پخش ندادم. وقتی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به ملاقات آقای (ابراهیم) رییسی (رییس فعلی قوه قضاییه) رفت و عکس آن منتشر شد، تعجب کردم اما وقتی خبرگزاری فارس با کمک شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، مراسم تجلیل و قدردانی برایش گذاشت خیلی بیشتر متحیّر شدم. میدانید که گفتار و رفتار او در ترکیه و گرجستان بههیچوجه قابل دفاع نیست و نمیدانم چرا یک بخش خاص از سپاه اینقدر برای او سرمایهگذاری کرده است.»
پیامرسان سروش و فساد مالی گسترده
محمد سرافراز میگوید: «مهدی اخوان»، معاون فنی او در زمان ریاستش بر سازمان صداوسیما، به تعهداتش عمل نکرد و او را که در حال حاضر، دبیر شورای عالی فضای مجازی است به همراه فرزند رییس فعلی سازمان صداوسیما، یعنی «عبدالعلی علی عسگری»، رسما به فساد مالی متهم میکند.
او میگوید پیامرسان سروش که قرار بود با فیلتر شدن تلگرام، جایگزین آن شود بودجه کافی داشت: «زمانی که ایشان گفت این اپلیکیشن آماده بهرهبرداری است، راستی آزمایی کردم آیا چند میلیون مخاطب همزمان میتوانند از طریق آن، پیام مکتوب، صوتی و تصویری ردوبدل کنند؟ جواب منفی بود و پیامرسان سروش نواقص زیادی داشت. با توجه به گزارشی که از سوی خانم (شهرزاد) میرقلیخان در مورد مشکلات این پیامرسان و نحوهی هزینه کردن آن، تهیه شده بود متوجه شدم این پول در جای درست خرج نشده است. آقای اخوان در کنار شرکت سروش رسانه، بدون مجوز یک شرکت دیگر بنام «توسعه فنآوری سروش» تأسیس کرده بود تا کارهای پیامرسان را انجام دهد. ۴۹ درصد سهام این شرکت مربوط به سه فرد حقیقی ازجمله محمدرضا علیعسگری فرزند رییس جدید صداوسیما بود و آن شرکت هم اغلب پولها را به کارکنان «شرکت مُهیمن» میداد که مربوط به مدیرکل خود ایشان بود.»
به گفته سرافراز: «پس از محرزشدن تخلف، شکایتی از سوی رییس صندوق بازنشستگی صداوسیما، تسلیم دادسرای فرهنگ و رسانه در قوه قضاییه شد. ایشان از طریق ارتباط با نزدیکان آقای (غلامعلی) حداد عادل (پدرزن مجتبی خامنهای) و عوامل هلدینگ یاس (متعلق به سپاه و گفته میشود تحت ریاست پدر هادی رضوی داماد محمد شریعتمداری وزیر کار و رفاه اجتماعی که به اتهام فساد مالی اکنون در زندان است) یک پشتوانه برای خودش ساخته بود. پس از تغییر رییس سازمان شنیدم این شکایت هم پس گرفته شده است.»
درباره شهرزاد میرقلی خان و آنچه سپاه انجام داد
به گفته محمد سرافراز، «شهرزاد میرقلی خان» پس از پایان دوران پنجساله زندان در آمریکا، به توصیه وزارت اطلاعات وارد شبکه پرستیوی شد: «پس از مصاحبه و ارزیابی یکماهه، در ابتدا مسئول بینالملل شبکه پرستیوی و سپس مسئول آیتی (فنآوری اطلاعات) شد. در فروردین سال ۱۳۹۴، برای پیگیری چند پروژه خاص و با یک حکم داخلی، بازرس ویژه شد و از مسئولیتهای پرستیوی کنار رفت. هفتم شهریور۱۳۹۴ از اطلاعات سپاه مستقیما با ایشان تماس گرفتند و گفتند برای پارهای از توضیحات، فردا در محلی که ما اعلام میکنیم حضور پیدا کنید. ایشان به من اطلاع داد که قصد دارد در این جلسه شرکت کند. من از سردار زهرایی، مدیر مرکز حراست سازمان که خود سپاهی بود سوال کردم، ایشان در جریان نبود. گفتم چون خانم میرقلی خان داوطلبانه میخواهد در این جلسه شرکت کند، شما نمایندهای از طرف حراست همراه ایشان بفرستید و یک فردی به نام آقای زارعی که خودش هم سپاهی بود در جلسه شرکت کرد. اطلاعات سپاه، در یک جلسه ۹ ساعته از همهچیز سوال کردند. ما فکر کردیم دیگر ماجرا تمام شده اما مدیر ارشد اطلاعات سپاه، آقای «جواد هاشمیان» آمد پیش من و توضیح داد که به ایشان ظن جاسوسی دارد. گفتم چه دلیل و مدرکی دارید؟ توضیحات مبهم و غیرقابل قبولی داد و میگفت ازنظر ما مدت ۵ سال در زندان نبوده است. یکبار گفت اصلا نبوده، یکبار گفت فقط ۲۰ روز بوده. من گفتم شما ثابت کنید نبوده ما حرفی نداریم.»
مطلع کردن خامنهای از وضعیت جاری
آقای طایب، پاسخی به نامه من نداد و خدمت مقام رهبری نامه نوشتم و توضیح دادم که خانم میرقلی خان اصلا چطور شد با سفارش نیروهای وزارت اطلاعات در شبکه پرستیوی مشغول کار شد و آنجا خدمات زیادی کرد و بعد وارد سازمان شد، چند پروژه را پیگیری کرد؟ نامه به آقای طایب را ضمیمه آن فرستادم و پاسخی به من ندادند.
به آیتالله خامنهای گفتم از وجود دولت پنهان خبر دارید
مدتی بعد، یعنی در تاریخ ۲۸بهمن۱۳۹۴، به ملاقات مقام رهبری رفتم و ماجراها را توضیح دادم و گفتم مانند این است که یک حکومت پنهانی در حکومت که هم پول دارد، هم رسانه در داخل و خارج دارد و هم ابزار امنیتی دارد، علیه سازمان در حال برنامهریزی است. در مورد دولت، در مورد برخی نمایندگان مجلس، در مورد خانم میرقلی خان و در مورد مزایده و اتفاقهای سازمان توضیح دادم و گفتم یا این موارد را قبول دارید یعنی حمایت میکنید، یا اینکه من استعفا میدهم و میروم برای اینکه این سازمان برای شما بماند و حفظ شود؛ یعنی اگر هدف من هستم، من کنار میروم.
استعفایی که جز خامنهای کسی از آن اطلاع نداشت
در تاریخ ۲۸بهمن۱۳۹۴ یک ملاقات مفصل دونفرهای با رهبر انقلاب داشتم. من در مورد استعفا، در بیرون دفتر با هیچکس صحبت نکردم ولی حدود ۱۰ روز بعد، در سایت منصوب به آقای حداد عادل نوشتند که سرافراز استعفا داده و قرار است آقای حداد جایگزین شود. البته آن را بهسرعت از سایت حذف کردند، اما رسانههای دیگر آن را بازتاب دادند.
مجتبی خامنهای و حسین طایب صحنهگردان پشت پرده
در توصیف افرادی که صحنهگردان پشت پرده ایران توصیف میشوند، محمد سرافراز، «مجتبی خامنهای» فرزند آیتالله خامنهای و حسین طایب رییس سازمان اطلاعات سپاه را مسئول معرفی میکند. پیشازاین، مهدی کروبی نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از نقش مجتبی خامنهای در دخالت در امور جاری ایران گفته بود. محمد سرافراز، دومین مقامی است که از چنین نقشی روایت میکند: «جلسهای با آقای (حسین) طایب داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی و حاجآقا مجتبی تشکر کنید زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند گفت: خوب میخواهی بعدش چی کار کنی؟ گفتم: بازنشسته میشوم.»
وحید حقانیان گفت: تکذیب کن
به روایت سرافراز، درحالیکه تحول تازهای رخ نداده بود، خبر استعفای او در نوروز سال ۱۳۹۵ منتشر شد: «حقانیان از دفتر (آیتالله خامنهای) با من تماس گرفت و گفت شما این خبر را تکذیب کنید و روابط عمومی سازمان در همان روزهای تعطیل عید نوروز ۱۳۹۵ خبر را تکذیب کرد. درعینحال، گزارشهای مختلفی منتشر میشد که قرار است برای ریاست سازمان، جابهجایی صورت گیرد. سردار زهرایی، گزارشی داده بود مبنی بر اینکه یکی از نیروهای حراست گفته بود که بهزودی شما آقای زهرایی و آقای سرافراز از سازمان خواهید رفت. گفتم این را از کجا نقل کرده؟ گفت رفیق آقای حسین محمدی است و گفتم که این را کتبی بدهید و بردم دفتر با آقای حجازی صحبت کردم. گفتم چنین مواردی مطرح شده است. علیرغم اینکه آقای حقانیان به من گفته بود تکذیب کنید، رفتار آقای حجازی این بود که رسیدگی میکنند. اما این موارد نهتنها کاهش پیدا نکرد بلکه بهشدت افزایش پیدا کرد و این منجر شد به ملاقات مجددی که با آقای حجازی در اردیبهشت ۱۳۹۵ داشتم و گله کردم و گفتم این چه روش کشورداری است که شما به کسی میگویید برو و در خط مقدم جنگ، نرم مبارزه کن و کارت را انجام بده و در چنین شرایطی چرا از پشت خنجر میزنید، سنگ میزنید.»
نامهای به آیتالله خامنهای که جواب نداد
فصل آخر حضور محمد سرافراز در صداوسیما، نامه مجدد و البته بیپاسخ او به علی خامنهای است. «در تاریخ ۱۸اردیبهشت۱۳۹۵ آخرین نامه را بهعنوان رییس سازمان برای مقام رهبری نوشتم؛ در مورد اتفاقات مهم پس از آخرین ملاقات تا زمان نگارش نامه توضیح دادم و در ۱۳ بند به اقدامات قابلتوجهی که در هجده ماه مسئولیت در سازمان داشتم، اشاره کردم و در پایان نوشتم هر تصمیمی که بگیرید دعاگو هستم. هیچوقت بازخوردی نگرفتم و هیچوقت دلیل پذیرش استعفا به من اعلام نشد.»
آیتالله خامنهای پس از پذیرش این استعفا، محمد سرافراز را به عضویت شورای عالی فضای مجازی و عبدالعلی عسگری را، که آقای سرافراز فرزند او را به فساد مالی متهم کرده، به ریاست سازمان صداوسیما منصوب کرد.
فرامرز داور, ایرانوایر: