اینجا سیاه خوله است؛ برشی از ایران نادیدنی؛ در سیاه خوله زندگی سیاه است؛ چون درمان نیست، چون آب نیست، چون اموزش نیست، چون بچه باید بخاطر دندان غذا نخورد، چون درمان شدن دندانهایش پول می خواهد، و در این صد و بیست پارچه آبادی این اطراف، امکانات دندان پزشکی نیست؛ دندان پزشکان معتقدند که تعدادشان زیاد است، اما هیچ دندانپزشکی تا صدها کیلومتر مستقر نیست.
در سیاه خوله زندگی سیاه است چون جای آب فقط خاک هست؛ این آدمها دو هفته است آب ندارند ، فقط خاک دارند؛ اینجا ایران است. زعفرانیه، ولنجک، درست نزدیک خانه مسئولان، جایی که مدرسه چهل میلیونی، هتل بیمارستان خصوصی، رستوران لاکچری و … هم ایران است.
کشاورز بی آب یک جمله تکان دهنده دارد: با وضع این بچه من مسولانی که انجا نشسته اند، چطور در قبر می روند؟