وقتی اکبر هاشمی رفسنجانی پس از انقلاب اسلامی با حمایت خمینی «دانشگاه آزاد» پیش از انقلاب را غصب کرد تا آن را به «دانشگاه آزاد اسلامی» تبدیل کند، احتمالا خود را در نقش امیرکبیری میدید که دارالفنون را بنا نهاد و یا رضاشاهی تصور میکرد که یکی از معتبرترین دانشگاههای خاورمیانه را تأسیس کرد.
همزمان، در کشوری که جمعیتاش رو به فزونی داشت، بسیاری از خانوادهها و جوانان شیفتهی علم، سرمایهی خود را هزینهی «تحصیلات عالی» و «مدرک» در دانشگاههایی کردند که بدون توجه به کیفیتهای علمی مثل قارچ در هر جا سر بر میآورد. هیچکس هم به نداهای کاساندرایی حقیقت گوش نمیداد که: آیا فکر اشتغال اینهمه فارغالتحصیل دانشگاهی را که روانهی بازار کار خواهند شد کردهاید؟!
گذشته از آمار و ارقام نادقیق که نهادهای دولتی درباره اشتغال و بیکاری اعلام میکنند، در یکی از تازهترین اظهارنظرها، سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد که ۴۴ درصد بیکاران در ایران دارای لیسانس، فوق لیسانس و دکترا هستند! او اعتراف میکند: «علت آن این است که به بازار کار آنها توجه نکردهایم و باید در ساختار تربیت نیروی انسانی دانشگاهی بازنگری کنیم!»
آیا درک این موضوع ساده، در سالهایی که «دانشگاه آزاد اسلامی» به عنوان بنگاه اقتصادی به راه افتاد، خیلی مشکل بود که حالا پس از نزدیک به چهل سال وزیر بهداشت کشف کند که «متأسفانه دانشجویی که دورهای را طی کرده به عنوان یک جوان نخبه انتظار شغل دارد و ما برای او ایجاد شغل نکردهایم چون زمانی که دانشجو میگرفتیم به جایگاه ارائه خدمت او فکر نکردیم!»
در این میان هزینهی تحصیل در دانشگاههای دولتی کشور نیز که پیش از انقلاب نهتنها رایگان بودند بلکه امکاناتی مانند خوابگاه و تغذیه و مواد درسی را با قیمت اندک در اختیار دانشجویان قرار داده و کمکهزینهی تحصیلی و مسکن برای دانشجویان نیازمند داشتند، فرق چندانی با «دانشگاه آزاد اسلامی» ندارد. اگرچه جوانان، بنا بر شواهد، مانند سابق شور و شوق تحصیلات عالی را ندارند و گذشته از سهمیههای مختلف، بسیاری از آنان به این امید به دانشگاه میروند که بعدا ایران را ترک کنند، اما دانشگاههای دولتی و «آزاد اسلامی» از دانشجویان به عنوان منبع کسب درآمد استفاده میکنند بدون اینکه فکری برای اشتغال آنها پس از پایان تحصیل شده باشد.
بیهوده نیست که حسن روحانی ۲۴مهرماه در حالی در دانشگاه تهران به مناسبت آغاز رسمی سال تحصیلی دانشگاهها برای سالن نیمهخالی سخنرانی کرد که دانشجویان خارج از سالن خواستار آزادی همکلاسیهای زندانی خود و توقف خصوصیسازی آموزش عالی شدند؛ سیاست معیوب و مخربی که دانشگاهها را به «بنگاههای اقتصادی تمامعیار» تبدیل کرده است.
کیهان لندن