تلاش برای در اختیار گرفتن جریان مالی و پستهای مدیریتی در صداوسیما
پس از افشاگریهای محمد سرافراز رییس سابق صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از تعارضهای درونی در این سازمان و دخالت نیروهای امنیتی و چهرههای قدرتمند در دفتر رهبر ایران و سازمان اطلاعات سپاه، اینک یکی دیگر از مدیران رسانهای جمهوری اسلامی با انتشار رشته توییتهایی، ابعاد جدیدی از نزاع گروههای قدرت را در این سازمان علنی کرده است.
علی قنواتی، که پیشتر و در زمان شهرداری محمدباقر قالیباف برای دورهای مدیرعامل گروه مجلات همشهری بود و در سابقه کاریاش، مدیریت سازمان تلویزیونی سوره، معاونت سردبیری روزنامه جامجم و عضویت در شورای طرح و برنامه شبکه ۵ تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را دارد، معتقد است که جنجالهای چند سال اخیر در صدا و سیما که منجر به تغییر سرافراز و انتصاب علیعسکری شد و همچنین انتقادهای بیسابقه وحید جلیلی، مشاور فرهنگی آیتالله خامنهای از حسین محمدی، معاون بررسی دفتر رهبر ایران برای کسب سهم بزرگتر از پستهای مدیریتی و منابع مالی این سازمان بوده است.
در مردادماه امسال، وحید جلیلی از چهرههای نزدیک به آیتالله خامنهای، در یک سخنرانی در مشهد، حسین محمدی و مرتضی میرباقری، معاون سیمای این سازمان را به ایجاد یک «باند» برای کنترل امور در این سازمان و ایجاد مناسبات مفسدهانگیز و جا زدن منافع شخصی به جای منافع انقلاب متهم کرد. او همچنین از وجود یک «شبکه نفوذ» در داخل این سازمان خبر داده بود که تصمیمگیری درباره تصویب سریالهای تلویزیونی، محتوای آنها و تامین بودجه را در اختیار گرفتهاند.
این انتقادهای تند وحیدجلیلی، که معاون رهبر ایران و ارکان صداوسیما را هدف قرار داده بود، با استقبال و حمایت احسان محمدحسنی، رییس سازمان رسانهای اوج روبه رو شد. سازمان رسانهای اوج از نهادهای وابسته به معاونت فرهنگی سپاه پاسداران است که در چند سال گذشته علاوه بر تولید فیلمهایی مانند ماجرای نیمروز و بادیگارد و همچنین تولید محتوا برای شبکه افق، موفق شده است چهرههای جوان و نزدیک به خود را به مدیریت شبکههای ۳، ۵، پویا، مستند و نسیم برساند.
حمایت سازمان رسانهای وابسته به سپاه از انتقادهایی که محور آن معاون منصوب آیتالله خامنهای است، نشان از جدی بودن نزاع درونی حول سازمان صداوسیما داشت.
سخنان وحید جلیلی گرچه چهرههای مهم و صاحبنفوذ در صداوسیما را هدف قرار داده بود ولی به لایههای زیرین این نزاع وارد نمیشد. اما در تازهترین افشاگریهای مدیران رسانهای جمهوری اسلامی پیرامون شبکههای قدرت در درون صداوسیما، علی قنواتی، با انتشار یک اینفوگرافی و یک رشته توییت[۱] تلاش کرده است تا لایههای پنهان این نزاع را آشکار کند.
قنواتی در این رشته توییتها، جنگ بر سر تصاحب صداوسیما را محصول رقابت چهار گروه دانسته است:
۱- «گروه انقلابیون خودخوانده» که در سازمان رسانهای اوج و شبکه افق حضور دارند و هماکنون به جز شبکه افق، مدیریت شبکه ۳، پویا، ۵، مستند و نسیم را در اختیار گرفتهاند. این چهرهها به شکل ویژه از سوی سپاه حمایت میشوند و در ۶ سال گذشته موفق شدهاند گامبهگام نقاط کلیدی در صداوسیما را فتح کنند. فریدالدین حداد عادل، محمود رضوی(تهیهکننده نزدیک به قالیباف)، مهرداد بذرپاش و علی فروغی بخشی از این حلقهاند. قنواتی این گروه را «تتراپوس» یا هیولایی با ۴ بازوی بزرگ لقب داده است که در حال بلعیدن و حذف گروههای دیگر است.
۲- «گروه انتصابیون» یا مدیران دوره لاریجانی. رییس فعلی سازمان صدا وسیما، مرتضی میرباقری(معاون سیما) و علیاصغر پورمحمدی(مدیر معزول شبکه ۳) در این گروه قرا دارند.
۳- «گروه خبریون» که معاونت سیاسی و کنترل بخشهای خبری را در اختیار دارند. حسین محمدی، محمد سرافراز، عزتالله ضرغامی، حسین صفار هرندی شاخصترین چهرههای این گروهند.
۴- «گروه انزجاریون» یا بدنه صدا و سیما. بنا به روایت قنواتی، بخش عمده نیروهای بدنه صداوسیما را در خود جای میدهند و منزجر از ۳ گروه دیگرند.
قنواتی در این توییتها دلیل حمله وحید جلیلی به حسین محمدی و میرباقری را تلاش برای تغییر در مدیریت بخش سریالسازی در صداوسیمای ایران و انتقال این بخش به سازمان اوج میداند: «مهمترین مسأله پول است و بعد از آن سیطره محتوایی. در عرف مالی صداوسیما، برآورد برنامههای نمایشی تا ۱۰ برابر برنامههای مستند و ترکیبی است. اوج، بعد از قبضه شبکههای افق و پویا و مستند و نسیم و ۳ و ۵ سیما، حالا سریالها را میخواهد تا پروژههایی مانند «گاندو» را تکثیر کند».
«تتراپوس!»
(جوانگرایی دروغین بعلالذبابها)تحلیلی بر غوغای وحید جلیلی علیه حسین محمدی
و کالبدشکافی عمیق شبکههای قدرت در صداوسیما#رشتهتوییت ۱۴۰تایی
+ اینفوگرافیک— Ali Qanavati 🦋🎗️ (@kheradoo) 16 oktober 2019
صداوسیما در ایران متاع گرانقدری است. گردش مالی و بودجه قابل توجه به اضافه پستهای مدیریتی و انحصار صوت و تصویر سبب شده است تا این سازمان مورد توجه گروههای مختلف قدرت در ایران باشد و هر گروه بکوشد سهم بزرگتری از این سفره رنگارنگ را نسیب خود کند.
برای درک بزرگی اعداد و ارقام مرتبط با صدا و سیما تنها بیان یک عدد کافی است. بنا به گفته محمد حیدری، مدیرکل سابق دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سال ۱۳۹۶ گردش مالی تبلیغات در ایران سالیانه ۵/۶ تا ۸ هزار میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که برآورد میشود ۸۵ درصد از این گردش مالی در انحصار صداوسیما باشد و سهم تبلیغات محیطی و شهری حداکثر ۱۵ درصد است.
به این ترتیب، ۳ سال قبل، گردش مالی ناشی از قراردادهای متنوع حوزه تبلیغات که در بازرگانی صداوسیما منعقد میشده به طور متوسط ۶ هزار میلیارد تومان بوده است. این رقم تنها بخشی از منابع مالی در اختیار مدیران صدا و سیما است و مبالغی که به صورت ارزی و به دستور آیتالله خامنهای در اختیار این سازمان قرار میگیرد و همچنین مبالغی که برای تولید و پخش برنامههای مشارکتی و سریال و فیلم به صورت فصلی و سالیانه رد و بدل میشود، گردش مالی این رسانه را به چندین برابر این مبلغ میرساند.
گروههای مختلفی که در صداوسیما زمام امور را در اختیار دارند هر کدام بخشی از این گردش مالی را به سمت شرکتها، کانونهای تبلیغی و سازمانهای رسانهای نزدیک به جریان خود هدایت میکنند.
قنواتی در رشته توییت دیگری درباره این رقابتها نوشته است: « نگفته پیدا است که یک زمینه اصلی رقابت، پول است! پول چه از آگهی بیاید چه از بودجه، گروهها آن را مثل استخوان کارتون پلنگ صورتی از دهان هم میقاپند و با حداقل نظارت مؤثر و آزادی عمل بسیار هزینه میکنند. میتوان گفت ساخت مدیریت صداوسیما به تیولداری شبیهتر است تا یک سازمان مدرن!»
بنا به روایتی که قنواتی به دست میدهد گروه انقلابی و مورد حمایت سپاه با رویکرد تهاجمی و ولع بسیار برای حذف دیگر گروهها، دورهای از اغتشاش و سردرگمی را در این سازمان ایجاد کردهاند: « بیشترین چالش را انقلابیون جوان برای صداوسیما ایجاد کردهاند. آنها به پشتوانه حمایت مالی سپاه جدید و تعارضهای فزاینده سیاسی در کشور، اندک تعادل باقیمانده در این سازمان را به هم ریخته و یک آشوب مدیریتی و مالی و محتوایی بیسابقه را رقم زدهاند».
این حجم از افشاگری درباره مناسبات درونی صداوسیما، رخدادی کمسابقه و منعکسکننده جدیت نزاع میان گروههای مختلف در این سازمان و حامیان قدرتمندشان است. به نظر میرسد که هر کدام از این روایتها، تنها گوشهای از واقعیت سازمان رسانهای ناکارآمد ولی پرامکانات جمهوری اسلامی را نشان میدهند و برای دستیابی به تصویری دقیقتر باید منتظر رویدادهای آینده ماند.
ایندیپندنت فارسی: مجتبی دهقانی