روند تاسیس مدارس فرهنگ موضوع «مدارس خاص» را برجسته کرد
«من با مدارس غیرانتفاعی مخالف بودم ولی خودم مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کردم. چرا؟ به دلیل اینکه پسرم سال ششم میخواست از رشته ریاضی به رشته علوم انسانی تغییر رشته بدهد. ما دنبال یک مدرسه میگشتیم که نه فقط از نظر درسی بلکه از نظر محیطی هم خوب باشد. پیدا نکردیم. باورتان نمیشود. هر چی بچه از همهجا رانده بود را میفرستادند علوم انسانی. درحالی که یک کشور انقلابی اساس و بنیانش بر علوم انسانی است. این دغدغه خانواده ما بود. تا اینکه نزد عزیز والامقامی، مقام معظم رهبری، بحث شد که فکری بکنیم برای علوم انسانی. گفتند خب به نظرتان چه کار میشود کرد. گفتیم که اگر یک مدرسه خوب ایجاد شود بچههای خوشاستعداد بتوانند بروند. ایشان (آیتالله خامنهای) هم فرمودند که دولت امکانات بدهد بروید تاسیس کنید. این موضوع منشا خیر شد و اکنون ۱۰۰ مدرسه به نام فرهنگ در سراسر کشور وجود دارد».
این بخشی از صحبتهای طیبه ماهروزاده، عضو شورای عالی آموزش و پرورش، همسر غلامعلی حدادعادل و مادرزن مجتبی خامنهای درباره تاسیس مدرسه غیرانتفاعی فرهنگ است که مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
موضوع ایجاد مدارس ویژه اسلامی برای تربیت فرزندان به پیش از انقلاب باز میگردد. مشهورترین این مدارس را دو علیاصغر پایه گذاشتند. علیاصغر عابدزاده در مشهد و علیاصغر کرباسچی در تهران. این دو نفر علاوه بر شباهت در نام کوچکشان هر دو حجتیهای بودند. منابع مالی برای تاسیس این مجموعه مدارس را که در تهران علوی نام داشت و در مشهد فاطمیه و چند نام دیگر، گروهی از بازاریان نزدیک به انجمن ضدبهاییت تامین کردند.
تدریس متون اسلامی، آموزش قرآن، اجباری بودن فراگیری زبان عربی و مقدمات فقهی وجه مشترک این مجموعه مدارس بود. مدرسه علوی برخلاف مدارس اسلامی مشهد از همان ابتدای تاسیس تلاش کرد تا خود را به شکل حداقلی با سیستم آموزشی رایج در عصر پهلوی هماهنگ کند. از این رو منابع اجباری هر پایه پس از انطباق با قرائت اسلامی در مدرسه علوی آموزش داده میشد.
برخلاف علوی، مدارس علیاصغر عابدزاده در مشهد از همان ابتدا راه خود را از سیستم آموزشی کشور جدا ساخت به نحوی که در مدرسه دخترانه فاطمیه مشهد تنها قرآن، احکام اسلامی و مبانی تربیت فرزندان آموزش داده میشد و هیچ کدام از منابع آموزشی رایج به این مدارس راه نداشت.
هر ۱۱ مدرسه اسلامی که با ایده عابدزاده و تامین مالی بازاریان مشهد، تاسیس شدند، فرزندان روحانیون، بازاریهای سنتی، خطیبان و روضهخوانان را جذب میکردند. جدا بودن کامل منابع آموزشی از سیستم آموزش و پرورش سبب شد تا این مدارس در ابتدای دهه ۵۰ با شکایت وزارت آموزش و پرورش تعطیل شوند.
به موازات تعطیلی مدارس اسلامی عابدزاده در مشهد، مدرسه اسلامی کمال نیز در تهران تعطیل شد. اگر تعطیلی مدارس عابدزاده به دلیل بیتوجهی به سیستم آموزش و پرورش بود، تعطیلی مدرسه اسلامی کمال به دلیل فعالیتهای سیاسی بود.
مدارس اسلامی تاسیس شده از سوی انجمن حجتیه در مشهد و تهران از ابتدا بنای خود را بر پرهیز از فعالیت سیاسی گذاشته بودند و این رویه را به شکل جدی رعایت میکردند. مدرسه کمال که در دهه ۳۰ توسط یدالله سحابی و جمعی از اعضای جبهه ملی و بعدتر نهضت آزادی ایجاد شده بود، سیاست را به اندازه تدریس منابع اسلامی جدی میگرفت و همین موضوع سبب تعطیلی این مدرسه در سال ۱۳۵۲ شد.
روحانیونی نزدیک به آیتالله خمینی مانند عبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدجواد باهنر نیز در دهه ۵۰ مدرسه مفید را در تهران بنیان گذاشتند. حضور محمدجواد باهنر به همراه محمد بهشتی در شورای تدوین کتب درسی در دوره وزارت فرخرو پارسا سبب شده بود تا معلمان و دانشآموزان مدرسه مفید برای فعالیت سیاسی رویکردی محافظهکارتر داشته باشند.
پول درآوردن و تربیت آقازادهها
عمده این مدارس اسلامی که در زمان حکومت شاه برای تربیت اسلامی فرزندان روحانیون و بازاریان متمول ایجاد شده بود در دهه ۶۰ نیز به حیاتشان ادامه دادند. پس از انقلاب و با غیرقانونی شدن مدارس خصوصی و غیرانتفاعی، مدارس اسلامی توانستند با اضافه کردن پیشوند «هیات امنایی» به ابتدای نام خود، خود را از قاعده تعطیلی مدارس غیرانتفاعی مستثنی کنند.
اگر کارکرد این مدارس در زمان شاه، ایجاد فضایی محصور و مصون برای جلوگیری از نفوذ افکار غیر اسلامی و غربی در ذهن کودکان طبقه مذهبی بود قاعدتا پس از انقلاب و آغاز حاکمیت اسلامگراها این موضوع دیگر جایگاهی نداشت. بهانه برپا ماندن این مدارس در دهه ۶۰، تسویه نشدن کامل منابع غیردینی و معلمان غیرمذهبی عنوان میشد ولی در حقیقت این مدارس با تغییر کارکردشان به محیطی امن و مصون برای تربیت ایدئولوژیک فرزندان حاکمان جدید بدل شده بودند.
با نگاهی به لیست فارغالتحصیلان این مدارس درمییابیم که تقریبا همه فرزندان مسئولان ارشد جمهوری اسلامی که در ۴ دهه گذشته در سن مدرسه رفتن بودهاند، از یکی از این مدارس اسلامی فارغالتحصیل شدهاند. نکته جالب آن است که حتی حسن خمینی، نوه آیتالله خمینی (که به دشمنی با انجمن حجتیه شهرت داشت)، نیز پس از انقلاب در یکی از مدارس اسلامی انجمن حجتیه به نام نیکان درس خوانده است.
در خرداد سال ۱۳۶۷، مجلس ایران قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی را به تصویب رساند. تصویب این قانون سبب شد تا از دهه ۷۰ تا اکنون، سیاستمداران پرنفوذ به بهانه دغدغههای فرهنگی به دنیای پرسود تجارت آموزشی پای بگذارند.
نتیجه ۳ دهه حضور سیاستمداران متنفذ جمهوری اسلامی در امور آموزشی، تاسیس مجموعهای از مدارس با نامهای مختلف در بهترین نقاط شهر تهران و دیگر شهرهای ایران است که در زمره گرانترین و لوکسترین مدارس غیرانتفاعی قرار دارند.
بسیاری از این مدارس برخلاف مدارس اسلامی تاسیسشده پیش از انقلاب با استفاده از رانت، اعطای رایگان زمین و یا ساختمان از سوی نهادهای مختلف حکومت شکل گرفتهاند.
برای نمونه پس از بالاگرفتن مناقشه بر سر سخنان طیبه ماهروزاده، موسس مدارس فرهنگ، پسر پرویز فتاح، رییس بنیاد مستضعفان در حساب توییتر خود نوشت که زمین و ساختمان مدرسه فرهنگ از اموال بنیاد مستضعفان بوده که در اختیار خانواده حداد عادل قرار گرفته است و آنها تا امروز اجارهای هم بایت آن پرداخت نکردهاند. این توییت ساعتی پس از انتشار حذف شد.
علاوه بر دریافت رایگان زمین و ساختمان که هزینههای تاسیس این مدارس را به رقمی ناچیز میکاهد، این مدارس میزان شهریهای بسیار بیشتر از سقف مصوب شهریه مدارس غیرانتفاعی دریافت میکنند. همین امر سبب شده است تا این مدارس به محل تحصیل فرزندان متمولین نزدیک به حکومت تبدیل شوند.
این نوع جدید از مدارس وابسته به چهرههای متنفذ به مدرسه فرهنگ محدود نیست. در نمونهای دیگر جزییات تاسیس مجموعه مدارس «معلم» در ابتدای دهه ۷۰ توسط احمد توکلی، به دلیل مناقشه او با محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت احمدی نژاد، در زمان مجلس نهم افشا شد. رحیمی در نامهای رسمی خطاب به توکلی اینگونه نوشت: «جنابعالی با رایزنی و ویژهخواری در سال ١٣٧٠ برای خود و شرکایتان زمینی به مساحت ٣٠٠٠متر مربع در شهرک غرب تهران به ارزش ١٨٠ میلیون تومان در زمان ریاست آقای محسن رفیقدوست بر بنیاد مستضعفان و جانبازان با تخفیف به قیمت ٢٣ میلیون تومان به اصطلاح خریداری نمودهاید و متقاضی شدهاید که این مبلغ را ظرف ۱۰ سال پرداخت نمایید و هر ساله ۱۰ ظرفیت پذیرش دانشآموز در مدارس غیرانتفاعی را به بنیاد مستضعفان اختصاص دهید. صرف نظر از آنکه از آن سال تاکنون یک ریال پس ندادهاید، حتی یک درصد سهمیه تحصیلی مدرسه غیرانتفاعیتان را هم به فرزندان جانبازان و مستضعفان اختصاص ندادهاید حال آنکه ارزش امروز زمین ١٢ میلیارد تومان است».
مجموعه مدارس امام صادق، وابسته به محمدرضا مهدوی کنی، مدرسه حنان وابسته به سیدمحمد خاتمی، مدرسه مطهری وابسته به امامی کاشانی، مدرسه روشنگر وابسته به محسن هاشمی و مدرسه مهر هشتم وابسته به الیاس قالیباف از دیگر مدارس اسلامی غیرانتفاعی هستند که غالبا به همین شیوه و با استفاده از امکانات عمومی ایجاد شدهاند و همچنان به کار خود ادامه میدهند.
مجتبی دهقانی, ایندیپندنت فارسی: