زیتون : مطرح شدن بحث «ضرورت احیای فرهنگ چندهمسری» در روزهای اخیر در ایران، موجی از انتقادات را متوجه نهادهای مذهبی مدافع این امر کرده است. «موسسه وطن توحیدی حیات حسنی»، که دفتر آن در شهر قم است، با انتشار یک آگهی، وعده داده است که در آبان ماه کارگاههای «مهارتهای ارتباطی خانوادههای چندهمسری» را برگزار خواهد کرد. این خبر، در کنار پوستر تبلیغاتی این کارگاهها، که چهار زن چادری شاد را در کنار یک مرد مذهبی ترسیم کرده است، انتقاد اقشار مدرن جامعه ایران را از ترویج آنچه که «سبک زندگی ارتجاعی» قلمداد میشود، در پی داشته است. در کشاکش جر و بحثهای مربوط به چندهمسری، خبر رسید که آیتالله خامنهای دستور داده است در بین کارکنان بیت رهبری، کسی حق ندارد بیش از یک همسر داشته باشد. از سوی دیگر، علی مطهری در دفاع از تعدد زوجات سخنانی گفت که انتقاد نیروهای اجتماعی مدرن جامعه ایران را متوجه وی کرد. یعنی همان کسانی که در انتخابات مجلس دهم به مطهری رای داده بودند. متن زیر گفتوگویی است با محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید قم، درباره چندهمسری و ترویج آن در جامعه ایران و نیز مسائلی چون ابدی بودن حلال و حرام دین اسلام و ازدواج سفید و مشروعیت یا عدم مشروعیت چنین ازدواجی.
متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید:
نظر شما درباره ترویج چندهمسری، که اخیراً در جامعه ایران بالا گرفته است، چیست؟
چندهمسری پدیدهای بوده متعلق به زمان قدیم. در صدر اسلام این پدیده عرف جامعه بود و قبحی نداشت. قبل و بعد از ظهور اسلام، مردان در جامعه حجاز و در بسیاری از جوامع دیگر، چند همسر داشتند. کسی هم با این پدیده مشکلی نداشت. نه مردان نه زنان. عرف، مبنای پذیرش تعدد زوجات از سوی اسلام بود. اما در جوامع کنونی، از جمله در جامعه اسلامی ایران، عرف به شدت مخالف تعدد زوجات است. تازه اسلام تعدد زوجات را به رعایت عدالت از سوی مرد منوط کرده است. یعنی اسلام علیالاصول به سود تعدد زوجات موضع نگرفته است؛ چون همه میدانند که رعایت عدالت بین چند همسر، کار دشواری است. به هر حال اگر قبلاً عرف جامعه برمیتابید که یک مرد چهار همسر داشته باشد و در تشخیص اینکه او عدالت را بین همسرانش برقرار میکند یا نه، ملاکهای عرف چندان سختگیرانه نبود، امروزه عرف جامعه چنین چیزی را نمیپسندند. عرف امروز نه نفس تعدد زوجات را برمیتابد، نه با سهلانگاری زمان قدیم درباره تحقق عدالت بین چهار همسر قضاوت میکند. به هر حال بسیاری از امور در زمان قدیم مورد تایید عرف جامعه بودند که امروزه دیگر از چنین تاییدی برخوردار نیستند.
اگر قبلاً عرف جامعه برمیتابید که یک مرد چهار همسر داشته باشد و در تشخیص اینکه او عدالت را بین همسرانش برقرار میکند یا نه، ملاکهای عرف چندان سختگیرانه نبود، امروزه عرف جامعه چنین چیزی را نمیپسندند.
علاوه بر تعدد زوجات، که پیامبر و اکثر ائمه ما به تبع عرف جامعه و تایید عرف از سوی شرع آن را پذیرفته بودند و خودشان هم بر وفق آن زندگی میکردند، مساله ازدواج با دختری که صغیر است، یعنی زیر سیزده سال سن دارد، از دیگر اموری است که در جهان قدیم خلاف عرف نبوده ولی امروزه خلاف عرف است. پیامبر اسلام با عایشه ازدواج کرد که حداکثر ده ساله بود. اما این دلیل نمیشود که ما امروز ازدواج با دختر ده ساله را جایز بدانیم. این نگاهی نادرست به دین است که بگوییم هر کاری که در زمان قدیم بلااشکال بوده، امروزه هم جایز است.
راه حلی که به فکر برخی از متشرعین جامعه ایران برای بالا رفتن آمار ازدواج و کم شدن شمار دختران مجرد رسیده، استفاده از امکان تعدد زوجات بوده. به چه دلیل فقهی یا دروندینی، میتوان مانع استفاده این افراد از چنین امکانی شد؟
دلیلش همان است که گفتم: ازدواج باید با عرف زمانه سازگار باشد. اما مساله اساسی این است که کاهش آمار ازدواج در ایران، در درجه اول دلایل اقتصادی دارد. دلایل فرهنگی هم البته در کار است. وقتی بیکاری و گرانی و تورم و قیمت بالای مسکن و ماشین و انواع مشکلات ریز و درشت اقتصادی پیش روی جوانان وجود دارد، و ازدواج به دلایل فرهنگی تبدیل شده است به یک امر شاق و پرهزینه، عجیب نیست که بسیاری از جوانان ترجیحشان ازدواج نکردن باشد. کاهش مشکلات اقتصادی و تصحیح فرهنگ ازدواج، قطعاً شمار ازدواجها را در جامعه ایران افزایش خواهد داد. الان مردان جوان برای ازدواج اول هم هزار و یک مشکل دارند و از اختیار کردن همسر اول ناتوانند ولی یک عده در حال ترویج چندهمسریاند! چندهمسری که به کار یک پسر ۲۵ ساله، که در اختیار کردن یک همسر هم در مانده است، نمیآید.
ما نمیتوانیم برای اینکه آمار ازدواج دختران مجرد را افزایش دهیم، روشی را تجویز کنیم که آمار طلاق را نیز همزمان افزایش میدهد. الان حداقل ۹۰ درصد از خانمهای ایرانی راضی به زندگی با مردی نیستند که همسر دوم اختیار کرده است
چندهمسری به کار مردانی میآید که قبلاً ازدواج کردهاند و تمکن مالی دارند برای ازدواج دوم. اما این کار عین آسیب زدن به جامعه است. مردی که همسر دارد و همسر دوم اختیار میکند، خانوادهاش را با بحران مواجه میکند. بحران روحی و اخلاقی و چه بسا حتی بحران مالی. ما نمیتوانیم برای اینکه آمار ازدواج دختران مجرد را افزایش دهیم، روشی را تجویز کنیم که آمار طلاق را نیز همزمان افزایش میدهد. الان حداقل ۹۰ درصد از خانمهای ایرانی راضی به زندگی با مردی نیستند که همسر دوم اختیار کرده است. ترویج چندهمسری یعنی ترویج طلاق و فروپاشی خانوادهها. دهها مفسده بر این امر مترتب است که عقل سلیم حکم میکند پیگیر تحقق آن نشویم. هر چند که چنین چیزی در جامعه کنونی ایران، تحققیافتنی هم نیست یا دست کم فراگیر نمیشود. امکان شرعی تعدد زوجات، معطوف به حفظ نهاد خانواده بوده نه فروپاشی انبوهی از ازدواجها. کسانی که چنین چیزی را ترویج میکنند، بدون اینکه واقف باشند، در کار لطمه زدن بیشتر به نهاد خانواده در ایرانند.
آقای علی مطهری هم از تعدد زوجات دفاع کرده است. اینکه ایشان با شعارهای دموکراتیک از مردم رای گرفته ولی الان از چیزی دفاع میکند که از نظر کسانی که به او رای دادهاند، امری ارتجاعی است، عجیب نیست از نظر شما؟
من نمیخواهم راجع به شخص خاصی اظهار نظر کنم. این سوال را خود آقای مطهری باید جواب بدهد. به هر حال آزادی بیان ایشان را باید به رسمیت شناخت. آقای مطهری نظرش این است و اظهار نظر کرده است. ولی حرف من این است که تعدد زوجات به هیچ وجه مشکل کاهش ازدواج در جامعه ایران را حل نمیکند. این مشکل ریشههای اساسی دارد. باید فکری به حال این ریشهها کرد.
کسانی که در شرایط فعلی تعدد زوجات را ترویج میکنند، میگویند چیزی به نام بحران تجرد دختران در جامعه ایران وجود دارد. دغدغهشان هم این است که دخترها قبل از ازدواج نباید رابطه جنسی داشته باشند. و چون ازدواج در جامعه ایران کاهش یافته، بنابراین باید از راه شرعی تعدد زوجات استفاده کنیم تا رابطه جنسی دختران در چارچوب ازدواج باشد. نقد این افراد به مخالفان چندهمسری این است که این مخالفان، حلال خدا را حرام میکنند و با این کار نهایتاً دختران مجرد را به گناه میاندازند.
حلال و حرامها تابع موضوع است. بخشی از موضوع هم عرف زمان و مکان است. این طور نیست که اگر ما در زمان پیامبر خدا حلالی داشتیم، تا صبح قیامت حلال است و اگر حرامی داشتیم، تا صبح قیامت حرام است. آن حدیثی هم میگوید حلال پیغمبر تا قیامت حلال است و حرامش حرام است، منوط به این است که موضوع منتفی نشده باشد. اگر موضوع منتفی شود، حکم هم منتفی خواهد شد. این بسیار حرف نادرستی است که بگوییم هر چیزی که در آن روزگار حلال بوده، امروز هم حلال است. در آن روزگار، شما اسر جنگی میگرفتید و او را برده یا کنیز خودتان میکردید. دستورش هم در قران آمده است.
حلال و حرامها تابع موضوع است. بخشی از موضوع هم عرف زمان و مکان است. این طور نیست که اگر ما در زمان پیامبر خدا حلالی داشتیم، تا صبح قیامت حلال است و اگر حرامی داشتیم، تا صبح قیامت حرام است.
اسیر گرفتن در جنگ به معنای برده کردن و به خانه خود بردن بردهها و فروختن آنها بود. هیچ اشکالی هم نداشت از نظر قرآن. و یا هر چه غنیمت جنگی بدست میآوردند، برای خودشان برمیداشتند یا بین خودشان تقسیم میکردند. ولی ما در جنگ ایران و عراق حق نداشتیم اسرای عراقی را به خانه خودمان ببریم و از آنها به عنوان برده استفاده کنیم. و یا سلاحهای عراقی را به عنوان غنیمت برای شخص خودمان برداریم. احکام مربوط به بردهداری و غنائم جنگی، تابع زمانه و زمینه خودش بوده است اما عرف امروز به ما اجازه نمیدهد آن احکام را عیناً پیاده کنیم.
در روزهای اخیر خبری هم منتشر شد دال بر اینکه آیتالله خامنهای چندهمسری را در بیت رهبری ممنوع کرده است و اگر کسی در بیت رهبری بیش از یک همسر داشته باشد، از بیت اخراج میشود. اینکه مقرراتی وضع شود دال بر ممنوعیت عملی که صریحاً مجوز شرعی دارد، خودش مشکل شرعی ندارد؟
ایشان گفته است کسانی که چنین شرایطی دارند، در خانه من کار نکنند. مثلاً یک مدیر میگوید کارکنان شرکت من کسانی خواهند بود که متاهل باشند. یعنی افراد مجرد را استخدام نکند. این شرط ضمن عقد است و هیچ اشکالی هم ندارد. یعنی خلاف شرع نیست.
در مجموع به نظر شما، «بحران تجرد دختران» راه حل اقتصادی و فرهنگی و … دارد. یعنی راه حل فرافقهی.
بله، باید مبنا را درست کرد. اولاً تنگنظریهای جامعه ما، کار ازدواج را در این جامعه مشکل کرده است. این تنگنظریها موجب شده است که بسیاری از دختران از حقوق خودشان محروم باشند. ثانیاً بسیاری از مردان گرفتار مشکلات اقتصادی و مسائل مالیاند. شما خیال نکنید که تحریمهای اقتصادی علیه ایران، فقط یک کارخانه را تعطیل میکند یا مانع ورود کالاهایی خاص به ایران میشود. این تحریمها در عمق خانوادهها اثر میگذارد. کارخانهها تعطیل میشوند و کارگران بیکار. آدم بیکار یعنی آدم بیپول.
تحریمها هزاران مشکل درست میکنند. آقایان باید امروز بروند مشکلاتشان را با دنیا حل کنند. نباید مدام با دنیا بجنگند. کشورهای گوناگون باید در کشور ما سرمایهگذاری کنند تا رونق اقتصادی ایجاد شود و کارخانهها فعالتر شوند و کار زیاد شود و مردم به آیندهشان امیدوار شوند.
یعنی آدمی که در بحران است و معمولاً به افیون و تریاک و غیره پناه میبرد. تحریمها هزاران مشکل درست میکنند. آقایان باید امروز بروند مشکلاتشان را با دنیا حل کنند. نباید مدام با دنیا بجنگند. کشورهای گوناگون باید در کشور ما سرمایهگذاری کنند تا رونق اقتصادی ایجاد شود و کارخانهها فعالتر شوند و کار زیاد شود و مردم به آیندهشان امیدوار شوند. اگر همه جوانان از نظر روانی و اقتصادی در حالت عادی قرار داشته باشند، قطعاً آمار ازادواج هم بالا میرود.
با توجه به رواج ازدواج سفید در شهرهای بزرگتر و مدرن ایران، ترویج چندهمسری قرار است به نوعی پادزهر ازدواج سفید هم باشد.
من ازدواج سفید را هنوز عرفاً قبول ندارم ولی معتقدم و خبر دارم که تالی فاسد چندهمسری بیش از ازدواج سفید است. در ازدواج سفید دو نفر مدتی با هم زندگی میکنند. اشکال ازدواج سفید این است که بین طرفین قراردادی وجود ندارد و اگر پسفردا یک بچه به دنیا بیاید، حقوقش تعریفشده نیست. بالاخره ازدواج از نظر عرف عقلا باید ثبت شود. همه جای دنیا همین طور است. آنچه در ازدواج مهم است، فقط خواندن صیغه شرعی نیست بلکه ثبت ازدواج است در یک دفتر قانونی.
من ازدواج سفید را هنوز عرفاً قبول ندارم ولی معتقدم و خبر دارم که تالی فاسد چندهمسری بیش از ازدواج سفید است. در ازدواج سفید دو نفر مدتی با هم زندگی میکنند.
ثبت ازدواج بار حقوقی قضیه را روشن میکند. ثبت نشدن ازدواج سفید، مشکل اصلی این ازدواج است. اما تعدد زوجات یا چندهمسری، مفاسد و معایب بسیار بیشتری دارد. هیچ چیز بدتر از این نیست که یک خانواده از نظر روحی و روانی و اقتصادی از هم بپاشد. چنین امری ناشی از تعدد زوجات است. وقتی همسر دوم اختیار میشود، خانواده ناشی از همسر اول دچار بحران روحی و مالی و … میشود.
بهتر نیست به جای ترویج چندهمسری، ازدواج سفید را قانونمند کنند؟
جواب دادن به این سوال در تخصص من نیست. این در تخصص روانشناسان و حقوقدانان و جامعهشناسان است.
شما در رد چندهمسری به عرف استناد کردید. آیا با استناد به عرف زمانه کنونی نمیتوان گفت ازدواج سفید یک امر شرعی است؟ بویژه اینکه طرفین هم با رضایت کامل وارد این رابطه شدهاند.
اولاً شاید عرف جامعه ما از ازدواج سفید راضی نباشد. باید آمار بگیرید. من نمیدانم عرف در این زمینه دقیقاً چه میگوید ولی معتقدم که همه عقلای عالم بر این باورند که ازدواج باید جایی ثبت شود. شما وقتی ماشین میخرید، خریدتان را در جایی ثبت میکنید ولی موقع خرید قالی، لزوماً چنین کاری نمیکنید. چون ماشین مهم است و باید مشخص باشد که این ماشین در این کشور متعلق به چه کسی است. ازدواج هم این طور است. در دنیا معمولاً قاعده بر این بوده که معاملات و داد و ستدهای مهم باید ثبت و ضبط شوند تا بار حقوقیشان تعریف شده باشد.
در تشخیص عرف جامعه، نمیتوان حکم متولدین دهههای مختلف را جداگانه صادر کرد؟ ازدواج سفید که برای متولدین دهههای ۳۰ و ۴۰ شمسی خلاف عرف محسوب میشود، برای متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ خلاف عرف نیست. یعنی یک حکم کلی برای عرف صادر نکنیم.
نه، ازدواج سفید یعنی یک دختر باید یک پسر شش ماه یا چهار ماه زندگی کند. درست است؟
نه، شاید هم شش سال زندگی کنند.
شاید؛ ولی معلوم نیست که شش سال زندگی کنند. هیچ قراردادی نبستهاند. وقتی قراردادی نبستهاند، آن پسر هر وقت دلش خواست میتواند دختر را ول کند و برود. در یک زندگی موقت ششماهه، پسر دختر را از باکرگی میاندازد و این در عرف جامعه ما ناپسند است. در این صورت، به نظر شما، چه تضمینی برای آینده این دختر وجود دارد؟ دوباره چه کسی میآید با این دختر زندگی کند؟ آن پسر که میرود با کس دیگری زندگی میکند.
آن دختر هم میرود با فرد دیگری زندگی میکند.
شاید در جامعه ما، دیگران به آن دختر بگویند تو با فلانی بودی و دیگر باکره نیستی یا بچه داری. یعنی دیگر کسی او را نخواهد.
من به شما اطمینان میدهم پسران متولد دهه ۷۰ که ازدواج سفید را قبول دارند، این چیزها را به چنین دختری نمیگویند.
من اصلاً در این مساله نظر نمیدهم چون نمیدانم و قصه برایم روشن نیست.
مشکل این جاست که نگاه خودتان هم در این زمینه سنتی است. یعنی بر باکرگی تاکید میکنید و میگویید پسر دختر را رها میکند و میرود.
نه آقا، عرف جامعه ما این است. جامعه ما که جامعه کانادا نیست؛ جامعه ایران است. در جامعه ایرانی، نود درصد خانوادهها روی این موضوعات حساسیت دارند. شما اگر بخواهی پسرت را زن بدهی، نمیروی سراغ یک دختر بیوه که شش ماه با یک مرد دیگر زندگی کرده است. نمیروی! سراغ دختری میروی که بکر بوده و در خانه پدری بوده و با کسی هم نبوده. چنین دختری را به عنوان عروس خودت انتخاب میکنی. این در ایران یک واقعیت اجتماعی است و نمیتوان منکر آن شد.
ولی من فکر میکنم شما بر اساس عرف دوران جوانی خودتان این نکات را مطرح میکنید. یعنی عرف متولدین دهه ۱۳۳۰. متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ واقعاً نگاهشان با شما متفاوت است.
من برایم روشن نیست. ازدواج اصلاً یک مقوله شرعی نیست. ازدواج مثل غذا خوردن است. ازدواج یعنی انتخاب یک همسر بر اساس نیاز فطری
نه، من معتقدم عرف جامعه ما هنوز ازدواج سفید را قبول نمیکند.
اگر عرف جامعه ازدواج سفید را قبول کند، این ازدواج از نظر شما شرعی است؟
من برایم روشن نیست. ازدواج اصلاً یک مقوله شرعی نیست. ازدواج مثل غذا خوردن است. ازدواج یعنی انتخاب یک همسر بر اساس نیاز فطری. قانون عقلا این است (و شرع هم با این قانون همراهی کرده) که ازدواج باید جایی ثبت و ضبط شود. بنده شخصاً به ازدواجی که جایی ثبت و ضبط نشود، اعتقادی ندارم و آن را به رسمیت نمیشناسم. ازدواج سفید هنوز در غرب هم امتحان خودش را پس نداده است.
با توجه به مخالفت جمهوری اسلامی با ازدواج سفید و آنچه که بحران تجرد دختران قلمداد میشود، به نظرتان مدافعان چندهمسری میتوانند تعدد زوجات را در ایران ترویج کنند؟
ممکن است آن را ترویج کنند ولی پذیرفته و محقق نمیشود. نه جامعه تعدد زوجات را میپسندد نه نظام. چندهمسری تالی فاسد زیاد دارد. میآیید چهار تا دختر را شوهر دهید، ده تا خانواده را به هم میریزید.